eitaa logo
برساخت
397 دنبال‌کننده
258 عکس
97 ویدیو
50 فایل
کانال تحلیلی سیاسی 《 برساخت 》 به دنبال القای نگرشی نو و جامعه شناختی بر مسائل و اتفاقات جاری کشور است. جهت ارتباط با ادمین و ارسال انتقادات،نظرات و پیشنهادات : @M_Razavi_g
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷 فتنه انگیزی اتاق فکر ناتو در مورد ایران @barsakht ۱. باید به ایران «فهمانده شود» که صرفاً با متوقف کردن فعالیت هسته‌ای تحریم برداشته نمی‌شود مگر اینکه از حمایت مقاومت نیز دست بردارد ۲. دیگر نباید به طور علنی از تغییر رژیم (regime change) در ایران حرف زد زیرا این کار باعث عکس العمل شدید حاکمیت خواهد شد، بلکه ایران را باید مانند شوروی سابق با صبر و حوصله از درون از طرق زیر پاشاند: 🔸تمرکز روی زنان 🔸افزایش نارضایتی اقتصادی و گرانی 🔸عصبانی کردن مردم از طریق اخبار تخلفات مسئولین و رصد دقیق خانواده‌های مسئولین و تخلفات آنها 🔸تشکیل یک گروه زبده کوچک (small tiger group) مخصوص عصبانی کردن مردم و تدوین جزوه‌های آموزشی خاص با محوریت عصبانی کردن مردم و برگزاری دوره‌های آموزشی 🔸تخصیص بودجه بیشتر برای تولید اخبار فارسی بیشتر، گویندگان جدیدتر و متنوع‌تر، تأسیس تلویزیون ماهواره‌ای و ... ۳. از بین بردن مقاومت از طرق زیر: 🔸 مسدود کردن منابع مالی حزب الله در بانک‌های اتحادیه اروپا و بدبین کردن مردم لبنان نسبت به آنان 🔸 قطع تأمین برق عراق از طریق ایران 🔸 تقویت دولت‌های ضعیف منطقه مانند لبنان، عراق و ... برای غلبه و ادغام و خلع سلاح میلیشای مقاومت 🔸 استقرار نیروهای سازمان ملل در مرز لبنان و عقب رفتن حزب الله تا ۱۲ کیلومتر تا شهرک نشینان به شمال برگردند. 🔸 با پایان جنگ، رهبران یمن مانند رهبران القاعده زیر نفوذ آمریکا بروند. در عین حال به مردم یمن گفته شود که این رهبران  نمی‌توانند اقتصاد را اداره کنند. ۴. تحریک و ترغیب کشورهای منطقه به طور مستقیم و چین و روسیه بطور غیرمستقیم به مخالفت با برنامه هسته‌ای ایران. https://eitaa.com/barsakht
اتاق فکر ناتو: دیگر نباید به طور علنی از تغییر در ایران صحبت کرد!!! راهکار ما، تشکیل یک گروه زبده کوچک (small tiger group) برای عصبانی کردن مردم و تدوین جزوه‌های آموزشی خاص متناسب با این ماموریت است. ما برای... ادامه در کانال برساخت: https://eitaa.com/barsakht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ کولاک دکتر علم صالح، استاد دانشگاه ملی استرالیا، در واکنش به اظهارات وطن‌فروشانه مشاور ربع پهلوی در مورد برنامه‌‌های غرب برای سوریه‌سازی ایران! 🔺ایران با سوریه فرق می‌کند؛ آن‌هایی که آرزو می‌کنند ایران هم سوریه شود موفق نخواهند شد؛ گروه‌های مقاومت از بین نرفتند و ايران سیاست‌های دفاعی خود را بر سیستم موشکی و دکترین هسته‌ای بنا نهاده است. سوریه تبدیل به باتلاقی برای بازیگران غربی آن خواهد شد! @barsakht
سوریه پس از بشار اسد به کدام سو خواهد رفت؟ @barsakht 🔹با سقوط نظام بعثی سوریه این سوال مطرح است که چه چشم‌اندازی را می‌توان برای آینده سیاسی این کشور متصور بود. برای تببین این موضوع باید مهم‎ترین چالش‎های وضع موجود و حکومت ‏آینده، بازیگران اصلی و در نهایت سناریوهای اصلی را مدنظر داشت. 💢مهم‎ترین چالش‎های وضع موجود و حکومت آینده 🔸بی‎تردید تشکیل هر دولتی در آینده نزدیک در سوریه، متأثر از چالش‎های مهمی است که در این ‏مسیر وجود دارد. به همین جهت، ابتدا چالش‎های فعلی دمشق و البته چالش‎هایی که متوجه ‏دولت آینده است مورد توجه قرار می گیرد و بعد از آن به بازیگران و سناریوهای موجود پرداخته می‌شود. مهم‌‎ترین ‏چالش‎های وضعیت فعلی سوریه (بعد از سقوط حکومت بشار اسد) و هر حکومتی که در آینده ‏نزدیک تشکیل شود، عبارتند از:‏ 1️⃣کشوری با سه اقلیم متفاوت (معارضه، قسد و مناطق علوی‎نشین)‏ 2️⃣تأمین هزینه کلان بازسازی 3️⃣ روشن شدن تکلیف تروریست‎های خارجی 4️⃣ بروز دوباره شکاف «اکثریت – اقلیت» به عنوان مهم‎ترین محرک در تاریخ سیاست سوریه با ‏رسیدن اکثریت (اهل تسنن) ‏به قدرت ‏5️⃣ موج فراگیر «انتقام‎خواهی»‏ 💢 بازیگران داخلی و خارجی 🔸به طور کلی بازیگران اصلی در بحث تشکیل دولت آینده را به دو دسته «بازیگران داخلی» (اهل ‏سوریه) و «دولت‎های خارجی مؤثر در معادله نظام‎سازی» تقسیم می‎کنیم. ‏🔸در اقلیم معارضه، حداقل ۵ بازیگر اصلی وجود دارد که شامل هیئت تحریر الشام، ‏ اتاق عملیات «فجر الحریۀ» تابع «جیش الوطنی»‏، گروه‎های مسلح در درعا، ‏مسلحین دروزی‎مذهب استان سویدا. گروه‎های مسلح در منطقه «التنف» می‌شود. تازه به این‎ها باید گروه‎هایی از قبیل احرار الشام، جبهه شامیه، الزنکی، فیلق الشام و ... را ‏اضافه کرد.‏ @barsakht 🔸هم‎اکنون معارضین سوری دارای دو تشکیلات سیاسی ‏حکمرانی مجزا از هم هستند که قطعا جامعه جهانی با حکومت مستقیم هر کدام از آن‎ها بر ‏دمشق مخالفت خواهد کرد. تجربه اول «حکومۀ الأنقاذ» در ادلب و تابع تحریر الشام و تجربه دوم ‌‏«دولت موقت» در مناطق تحت قیمومیت ترکیه است که جامعه جهانی با حکمرانی بی‎واسطه ‏این‎ها بر دمشق مخالفت خواهد کرد. اما نکته مهم این‎جاست که اگر این دو تجربه تعین یافته را ‏کنار بگذارند، باید سازه‎های جدیدی تعبیه شود که قطعا متأثر از بافت این دو تشکیلات خواهد ‏بود.‏ 🔸باید توجه داشت به دو علت «سابقه تطبیق شریعت پیش از زمامداری تحریر الشام» (از سال ۲۰۱۵ ‏یعنی دو سال پیش از سیطره تحریر الشام بر ادلب) و «بافت یکدست سنی قلمرو تحریر ‏الشام در ادلب» تجربه حکمرانی آنان قابل تعمیم به کل خاک سوریه نیست.‏ 🔸‏در اقلیم کردی بازیگر اصلی قسد است. شکاف عربی-کردی در این دوره تشدید می‎شود و به صورت «شکاف بدنه با ‏رأس» خود را نشان خواهد داد.‏ در رابطه با علوی‎ها برای اولین بار در تاریخ سوریه، کسی رهبری آنها را در دست ندارد و ‏جامعه علوی سوریه فاقد «سر» هستند. این نکته بر ابهامات نسبت به جهت‎گیری‎های آنان ‏می‎افزاید.‏ آخرین نکته‎ای که در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرد، بقایای ‏نظام قدیمی است که هم‎چنان اداره سوریه را از نظر اداری و خدماتی بر عهده دارند.‏ 🔸در مورد بازیگران خارجی باید گفت نقش اول را کشورهای «ایالات متحده»، «ترکیه» و «روسیه» ‏ایفا خواهند کرد و در درجه بعد نیز «رژیم صهیونیستی» و «کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس» ‌‏(قطر، عربستان و امارات) و «اردن» قرار دارند و البته «جمهوری اسلامی ایران» با توجه به نفوذ خود ‏در گذشته، تلاش خواهد کرد تا در این فضا اثرگذار بماند.‏ @barsakht 💢 مهم‎ترین سناریوها 🔸در رابطه با سناریوها، به صورت کلی چهار ایده «دولت مرکزی مقتدر»، «تجزیه»، «تأسیس ‏نظام فدرال» و «لیبیایی شدن سوریه» مطرح است. اما در این زمینه نگارنده به صورت خاص، ‏ایده «دویلات» را جدی‎تر می‎داند که مشخصات آن به شرح ذیل است: ‏1️⃣‏پهنه سرزمینی کشور (قلمرو حاکمیت ملی) در مناطق مختلف میان گروه‎های متنفذ محلی ‏تقسیم می‎شود.‏ ‏2️⃣‏این گروه‎ها در قلمرو خود فاقد پشتوانه حقوقی و رسمی هستند؛ اما از قدرت بالای سیاسی، ‏اقتصادی، نظامی و امنیتی برخوردارند.‏ ‏3️⃣مرزهای مشخصی برای قلمرو هر جریان وجود ندارد.‏ ‏4️⃣‏در بسیاری از نقاط، قدرت نفوذ این نیروی متنفذ محلی از ساختار دولت بیش‎تر است.‏ ‏5️⃣در این شرایط، دولت یا به شرکت سهامی عام میان این گروه‎ها بدل شده یا دست کم در داخل ‏خود رقابت‎هایی دارد که طرف‎های رقیب را به سمت دادوستد و امتیاز دادن به متنفذین محلی ‏می‎کشاند.‏ @barsakht
آینده پژوهی سوریه: ✍️سوریه پس از بشار اسد به کدام سو خواهد رفت؟ 👇👇👇👇👇 با ما در کانال همراه باشید: @barsakht
ارزیابی امنیتی آینده سوریه؛ شرق فرات کانون بحران و رقابت @barsakht 🔹سقوط بشار اسد، معادلات ژئوپلیتیک خاورمیانه را وارد مرحله‌ای پیچیده‌تر کرده است. درحالیکه از منظر امنیت ملی ایران، پیامدهای این رویداد فراتر از جغرافیای سوریه است یکی از کانون‌های مهم این تحولات، منطقه شرق فرات خواهد بود که به‌دلیل حضور نیروهای آمریکایی، گروه‌های کردی، و ذخایر غنی منابع طبیعی، به نقطه‌ای تعیین‌کننده در آینده تحولات سوریه و منطقه تبدیل خواهد شد. 💢 خیز آمریکا برای تقویت حضور در شرق فرات 🔸منطقه شرق فرات، که هم‌اکنون تحت کنترل نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) با محوریت یگان‌های مدافع خلق کرد (YPG) قرار دارد، از حیث جغرافیایی و اقتصادی اهمیت راهبردی دارد. این منطقه، که شامل بخش قابل‌توجهی از منابع نفت و گاز سوریه است، به‌عنوان اهرمی اقتصادی و نظامی در دست بازیگران فرامنطقه‌ای به‌ویژه آمریکا و متحدانش عمل می‌کند. در شرایط پساسقوط، حضور گسترده نظامی آمریکا در این منطقه نه‌تنها ادامه خواهد یافت بلکه احتمالاً تقویت می‌شود. 🔸از سال ۲۰۱۹ تاکنون، آمریکا به بهانه جلوگیری از بازگشت داعش با هدف حفظ کنترل بر منابع انرژی سوریه، اقدام به ارسال تجهیزات و استقرار پایگاه‌های متعدد در شرق فرات کرده است. طبق گزارش‌ها با تشدید بحران، ایالات متحده با افزایش سیل نیرو و تجهیزات نظامی به پایگاه‌هایش در الحسکه و دیرالزور، در حال تثبیت حضور خود در این منطقه است. هدف واشنگتن، ایجاد ساختاری شبه‌دولتی و تقویت نقش نیروهای نیابتی است تا از این طریق مانع دسترسی مجدد ایران به مدیترانه شود. 💢آثار سقوط دولت دمشق بر تحرکات آمریکا 🔸پیش از سقوط نظام سوریه حضور آمریکا در شرق فرات به‌معنای کنترل بر منابع اقتصادی سوریه و جلوگیری از تأمین مالی نیروهای مقاومت بود. این راهبرد در قالب تحریم‌های اقتصادی و ممانعت از بازسازی سوریه تعریف می‌شد که عملاً بار اقتصادی و امنیتی بحران سوریه را بر دوش ایران و دیگر حامیان محور مقاومت می‌انداخت. 🔸اکنون فرصت مناسبی برای واشنگتن فراهم‌شده تا بدون هزینه‌های سیاسی و نظامی گسترده، بر خلأ قدرت موجود سوار شود. در این سناریو، ایالات متحده می‌تواند از شرق فرات به‌عنوان سکویی برای پیشبرد سیاست‌های فشار حداکثری علیه ایران استفاده کند. 💢تعامل نیروهای کردی و آمریکا در شرق فرات 🔸نیروهای کردی در شرق فرات، به‌ویژه یگان‌های مدافع خلق، به‌عنوان شریک کلیدی آمریکا در این منطقه عمل می‌کنند. این نیروها که تحت حمایت اطلاعاتی، تسلیحاتی و لجستیک آمریکا قرار دارند، تلاش می‌کنند از طریق ایجاد ساختارهای شبه‌دولتی، حاکمیت خود را در منطقه تثبیت کنند. این امر میتواند پیامدهای مستقیمی را متوجه امنیت مرزهای ایران سازد. 💢تهدیدات مرزی ایران: سناریوی کردستان دوم 🔸 تجربه اقلیم کردستان عراق نشان داده است که قدرت‌گیری گروه‌های کردی در منطقه، ارتباط مستقیمی با تحرکات مشابه در مناطق مرزی ایران دارد. تقویت کردها در شرق فرات، می‌تواند به تحریکات قومی در داخل ایران دامن بزند. از این رو، ایران با تهدیدی چندلایه مواجه خواهد شد: از یک سو، افزایش تحرکات نظامی در مرزهای غربی و از سوی دیگر، تحریک احساسات قومی و تجزیه‌طلبانه در مناطق داخلی. 💢نقش ترکیه در تحولات شرق فرات 🔸سقوط دولت اسد، ترکیه را نیز به‌عنوان بازیگری کلیدی در تحولات شرق فرات فعال‌تر خواهد کرد. آنکارا که حضور کردها در شمال سوریه را تهدیدی وجودی می‌داند، احتمالاً به عملیات‌های نظامی بیشتری در این منطقه دست خواهد زد. هرچند سیاست‌های ترکیه ممکن است در ظاهر با منافع آمریکا همسو باشد، اما تعارض‌های عمیقی میان این دو بازیگر وجود دارد که می‌تواند به پیچیدگی معادلات منطقه بیفزاید. 💢چاره ایران برای مدیریت بحران 🔸در این شرایط، ایران باید با طراحی راهبردی چندوجهی، از گسترش نفوذ آمریکا در شرق فرات جلوگیری کند. اولویت ایران، تقویت نیروهای نیابتی محلی و ایجاد شبکه‌های امنیتی در مناطق شرقی سوریه خواهد بود. استفاده از ظرفیت‌های قبایل عرب و جوامع محلی، که از حضور آمریکا و نوع کنشگری قسد در این مناطق ناراضی هستند، می‌تواند بخشی از این راهبرد باشد. روسیه هنوز منافع مشترکی با ایران در جلوگیری از گسترش نفوذ آمریکا دارد و برخی از همکاری‌های اطلاعاتی و نظامی با مسکو در سوریه می‌تواند در دوران پسااسد نیز تداوم یابد. ✅در نهایت، سقوط دولت بشار اسد آزمونی دشوار برای محور مقاومت و به‌ویژه ایران خواهد بود. شرق فرات به کانون تحولات منطقه‌ای تبدیل خواهد شد و ایران باید با بهره‌گیری از تمامی ابزارهای ژئوپلیتیک و امنیتی، از این بحران به‌عنوان فرصتی برای تجدید کنشگری خود در سوریه استفاده کند. @barsakht
خوانش انحرافي از سقوط نظام سوريه @barsakht ✍️عبدالله گنجی اصلاح‌طلبان علت سقوط نظام سياسي سوريه را با دو عبارت «ديكتاتور‌» و «مردم‌» معنا مي‌كنند و تقريباً هيچ دليل ديگري بر‌اي آن ارائه نمي‌كنند و هيچ متغير ديگري را براي آن برنمي‌شمارند. البته در سقوط دولت افغانستان كه به دست گروهي همفكر با تحريرالشام اتفاق افتاد، اصلاً نقدي به دولت مستقر نداشتند و حرفي از حضور ۲۰ ساله امريكا نزدند و از مردم افغانستان نيز ذكري نكردند، فقط طالبان را گروهي تروريستي اعلام كردند و به جمهوري اسلامي متلك مي‌انداختند و در داستان سوريه نيز خوانشي ارائه مي‌دهند كه اين‌هماني با جمهوري اسلامي باشد. آيا سقوط نظام سوريه به خاطر نبود دموكراسي بود و اگر اين بود مردم مقابل تيربارهاي سوار بر تويوتا‌‌‌‌ها ‌مي‌ايستادند و كشته‌‌‌‌ مي‌شدند؟ يا اصلاً آن تيربار‌‌‌‌ها وجود نداشت؟ سؤال اساسي اين است كه در كدام كشور عربي دموكراسي است و مردم حاكم‌اند؟ چرا حركتي كه عليه اسد شد عليه امثال اردن، مراكش، مصر و عربستان نمي‌شود؟ اگر اسد متعلق به اقليت مذهبي بود، چرا در بحرين چنين نمي‌شود؟ ممكن است در قبال اين سؤالات گفته شود كه آن كشور‌‌‌‌ها اقتصاد بهتري دارند لذا رفاه نسبي نبود دموكراسي را امكان‌پذير مي‌كند. اگر پاسخ اين است پس علت سقوط نظام سياسي سوريه دو عامل بيشتر نيست؛ اول مشكلات حاد اقتصادي و دوم توطئه خارجي. اگر اين دو عليه هر كدام از كشورهاي عربي اتفاق بيفتد، همين خواهد شد. اما اصلاح‌طلبان مسئله‌شان سوريه نيست؛ آنان روشنفكراني هستند كه حتي در قدرت هم باشند، اپوزيسيون هستند و اين داستان ادامه دارد. تفاوت‌شان در نگاه به افغانستان و سوريه دقيقاً حركت معكوس نسبت به آن چيزي است كه گمان مي‌كنند نظر نظام است. در افغانستان احساس مي‌كردند نظام از دولت مستقر راضي نيست، پس با طالبان است و اينجا احساس مي‌كردند نظام با دولت سوريه است. اگر احساس مي‌كردند نظام با تحريرالشام است حتماً به تحريرالشام حمله مي‌كردند. راهبرد فقط خلاف جهت نظام شنا كردن است و هيچ انگيزه و راهبرد ديگري ندارند. اما دلايل جامع حتمي سقوط نظام سياسي سوريه چيست؟ دلايل آن در دو دسته قابل تقسيم‌بندي است: ۱- دلايل ريشه‌اي و تاريخي، ۲ـ دلايل آني و زماني. دسته اول به اين معناست كه نيروي انساني نظام‌هاي تك‌حزبي عمدتاً لاغر مي‌شود و نيروهاي تحت انقياد هم به مررو به حاشيه رانده مي‌شوند. حال اگر دشمن خارجي بتواند نيروهاي موصوف را‌ تر و خشك و برايشان هزينه كند، موفق مي‌شوند. البته نزاع امنيتي- نظامي ۶۰ ساله سوريه با صهيونيست‌ها و اشغال بخشي از اين كشور كه در 13 سال اخير تشديد شد و با اشغال بخش ديگري از كشور در هفت سال گذشته در شمال غرب و شرق سوريه، حالت فوق‌العاده را در سوريه استمرار داد و بلكه تحميل كرد. همين وضعيت امكان اصلاحات داخلي را به خاطر احتمال بروز بي‌ثباتي، از نظام حاكم سلب كرد. دشمنان قسم‌خورده و آماده به كار نيز از عوامل مهم احتياط در شروع اصلاحات در سوريه بود. اما در خصوص عوامل آني و زماني مي‌توان ۱- تحريم و قانون سزار را عامل مهم دانست. سوريه مانند ايران زيرساخت‌هاي درون‌زا براي دوران تحريم نداشت، منابع و مزيت‌هاي ارزآوري مانند پتروشيمي‌‌‌‌‌ها يا نفت را نيز نداشت، بنابراين در ۱۳ سال اخير منابع تحليل رفت و زيرساخت‌‌‌‌‌ها و حقوق نه تنها ترميم نشد كه بدتر شد و ارتش را نيز شامل شد. ۲- ايدئولوژي براي مبارزه حياتي و حتمي است. آنچه تحريرالشام از آن بهره برد و ارتش سوريه فاقد آن بود. ارتش سكولار- كلاسيك سوريه فاقد اين ايدئولوژي بود و از سوي ديگر ضعف تجهيزات روزآمد و رفاه نسبي نيز داشت و سرجمع اين‌‌‌‌‌ها مقاومت را بي‌معنا كرد. ۳- انحلال نيروي مردمي ۱۲۰ هزار نفري بومي سوريه كه به دست حاج قاسم تشكيل شد و آموزش ديد و سازماندهي شد نيز عامل مهمي بود. اين نيروي ايدئولوژيك به بهانه كمبود منابع مالي بعد از داعش به ۲۰ هزار نفر تقليل يافت و سپس منحل شد و در روز حادثه نبود. ۴- هم مرزي ادلب به عنوان پايگاه تروريست‌ها با تركيه، مزيت نسبي آنان بود. اگر استقرار آنان در استان‌هاي مركزي سوريه بود، امكان گسيل سلاح، نيرو، پول و تويوتا به اين راحتي ممكن نبود. ۵- تخليه انبارهاي سلاح در كمك به حزب‌الله يا بمباران مستمر به دست صهيونيست‌ها از عوامل ديگري بود كه دولت با كمبود تجهيزات برد كوتاه مواجه بود. ۶- فاصله جغرافيايي با ايران و اشراف صهيونيست‌ها و امريكا بر مسيرهاي ترانزيتي زميني و هوايي از ديگر دلايلي بود كه اقدامات اورژانسي ايران را غير ممكن مي‌كرد. ۷- جنگ رواني و روايت اول تروريست‌ها و الجزيره با اخباري مبني بر فرار اسد، كودتاي ارتش، خيانت روسيه، عدم دريافت حقوق ارتشيان، استقبال مردم از تروريست‌ها و. . . خود بخشي از عوامل تسريع‌كننده حركت تروريست‌‌‌‌‌ها بود. ادامه: @barsakht
بدون تردید توطئه ترکیه، صهیونیست‌ها و امريكا كمتر از انگيزه ايدئولوژيك نيروهاي ميداني تحريرالشام نبود. بنابراين سرجمع آنچه را که اتفاق افتاد، بايد در تك‌حزبي بودن نظام سياسي، اقتصاد ضعيف و كمبود شديد منابع و دشمنان با انگيزه خارجي دانست. ايران هميشه سه انگيزه براي حفظ سوريه داشت. اول تعهد اخلاقي به اسد پدر و پسر بود كه در جنگ تحميلي در كنار ما بودند و قاعده جنگ عرب- عجم را پاره كردند و اسد پسر در اين ۲۰ سال حاضر نشد ايران و حزب‌الله را به پول عرب‌‌‌‌‌ها بفروشد و هميشه پيشنهادات را رد كرد. دوم، نقش سوريه در محوريت و عقبه جنبش‌هاي مبارز عليه صهيونيست‌ها بود كه از جهت مكاني فراخ‌تر از غزه و لبنان بود و پناهگاه جنبش‌هاي اسلامي و بخشي از پازل مقاومت بود. سوم، خط ارتباطي ايران- حزب‌الله بود كه از سوريه انجام‌‌‌‌ مي‌شد، زيرا لبنان راه زميني ديگري جز سوريه به ايران و جهان ندارد. البته ترديد نبايد كرد كه ايران با تجربه يمن و غزه ثابت كرده است كه راه‌هاي ارتباطي را خواهد يافت و حزب‌الله همچنان اسطورگي خواهد كرد. دوران ماه عسل فعلي در سوريه به دليل تنوع گروه‌ها، سلفي‌گري، مشكلات اقتصادي و كمبود امنيت و تنوع بازيگران تمام خواهد شد. جريان حاكم در سوريه بالاخره بايد بخش‌هاي جديد اشغال شده سوريه به دست صهيونيست‌‌‌‌‌ها را در پرونده خود ببيند و براي آن فكري بكند و مردم سوريه را از اين تحقير برهاند. اگر وارد اين كارزار شود، تنها نيرويي كه جرئت دارد به آن كمك كند، ايران است ولاغير، زيرا راهبرد قطعي و اعلام شده جمهوري اسلامي اين است: هركس با صهيونيست‌‌‌‌‌ها بجنگد مورد حمايت ما خواهد بود. @barsakht
۳۳ سال قبل: ۱۳۷۰/۹/۲۷ اعلام انحلال اتحاد جماهیر شوروی توسط میخائیل گورباچف رهبر این کشور، تیتر اول روزنامه ی چاپ عصر اطلاعات در ۳۳ سال قبل چنین روزی (چهارشنبه ۲۷ آذر سال ۱۳۷۰) است. @barsakht
حمله به ایران؛ فرصتی برای زدن تاسیسات هسته ای @barsakht بی‌شک یکی از چالش برانگیزترین موضوعات در روابط میان ایران و غرب، مسأله هسته ای است. این موضوع حتی در مباحث داخلی نیز کشکمش مهمی را میان طرفدارن مذاکره با غرب بر سر این موضوع و یا افزایش توانمندی هسته ای شکل داده است. بخش مهمی از جریان مناظرات انتخابات ریاست جمهوری از دوره آقای روحانی به بعد را نیز همین موضوع شکل داده و حتی می توان عنوان کرد که در پیروزی و شکست رقیب هم تاثیری مستقیم داشته است. در این میان، در ماه‌ها و روزهای اخیر، لفاظی‌های دولت ترامپ و به ویژه مقامات رژیم صهیونیستی، مبنی بر واکنش شدید نسبت به تأسیسات اتمی ایران همراه با تحولات منطقه ای، نکته بسیار مهم و حساسی است که باید حتما به آن توجه داشت.  اگر بگوییم که در طول دو دهه اخیر هیچ مساله ‎ای به اندازه موضوع هسته ای، خواب را از چشمان رژیم صهیونیستی نربوده است، اغراق نگفته ایم. می توان گفت که مساله هسته ای ایران کابوس اصلی این رژیم شمرده می شود. این رژیم، هر چند در قبل با زدن تاسیسات اتمی عراق (1980)، سوریه (2007)، حمله به تاسیسات شیمیایی سودان و این اواخر حمله تمام عیار به تمامی تاسیسات نظامی و دفاعی سوریه، تا حدی توانسته از این کابوس رهایی یابد، اما هنوز مشکل اصلی از نظر این رژیم حل نشده باقی مانده است. به همین دلیل، تا زمانی که مساله هسته ای ایران را خاتمه یافته تلقی نکند، آسوده خاطر نخواهد شد. در برجام نیز یکی از ناراضیان اصلی این توافق بود؛ چرا که اعتقاد داشت با پذیرش ایران هسته‌ای و حق غنی سازی برای ایران توسط 5+1، دستش از حمله به تاسیسات کوتاه شده است. می توان گفت که از دوره بوش پسر تا دوره بایدن همواره به دنبال زدن تاسیسات اتمی ایران بوده است. گفته می شود که در تمامی این دوره ها حتی نقشه حمله به این تاسیسات را کشیده و سر میز روسای جمهور آمریکا قرار داده ولی هر بار آنها قبول نکرده اند، چرا که خواهان حل مسالمت آمیز مساله هسته ای ایران بوده اند. این بار قضیه متفاوت از دوره های گذشته است و یک فرصت بی نظیر برای این رژیم ایجاد شده است. تضعیف محور مقاومت، حزب الله لبنان و حماس، فروپاشی نظام بشار اسد و همچنین زدن بیش از 80 درصد از دارایی های نظامی و دفاعی سوریه، حمله نظامی به ایران به همراه آمریکا در 5 آبان 1403 که به زعم آنها بخشی از توان دفاعی و راداری ایران را تضعیف کرده است – به نظر نوعی تمرین اصلی برای زدن تأسیسات اتمی ایران محسوب می شد – و روی کارآمدن مجدد ترامپ و افراد و کابینه همسو با رژیم صیونیستی که همگی آنها در یک نقطه و آن هم اتخاذ مواظع سخت علیه ایران و چین، هم نظر هستند، در ادامه تلاش سه قدرت اروپایی برای ارسال نامه برای شورای امنیت برای فعال سازی مکانیسم ماشه، این فرصت را در اختیار این رژیم قرار داده است، و این رژیم نمی خواهد از آن غفلت کند.  @barsakht در واقع، رژیم صهیونیستی همراستا با غرب و با این ادعا که جمهوری اسلامی ایران، با از دست دادن سوریه و تضعیف توان بازدارندگی خود، تمام تلاش خود را برای ارتقای بازدارندگی اتمی بکار خواهد بست، این بار بیش از گذشته فرصت را برای عمیاتی شدن رویای خود و رها شدن از کابوس هسته ای ایران محیا می بیند. کما اینکه در عرصه دیگر نیز این رژیم در حال تکمیل پازل های خود برآمده است. مساله حمله پهپادی به منزل مسکونی نتانیاهو و انتساب آن به جمهوری اسلامی ایران، و یا در گذشته ترور ترامپ و این روزها مساله پرواز پهپادها بر فراز اروپا و آمریکا که البته همه این موارد در ابتدا به ایران نسبت داده ولی بعد آن را تکذیب کردند – هر چند جمهوری اسلامی ایران بارها اعلام کرده که در تمامی مواردی که گفته شد نقش نداشته است – به نظر نگارنده در راستای تکمیل سند سازی و تکمیل پازل این رژیم در حمله به تاسیسات اتمی ایران است. با توجه به این ضرورت دارد تا جمهوری اسلامی ایران نیز هم در عرصه میدان و هم دیپلماسی، هوشیاری بیشتری از خود نشان دهد و همچنان که خود را برای هر سناریویی قبل و بعد از آن آماده نگه می‌دارد، بتواند در صورت ضربه نخست، ضربه دومی به این رژیم وارد کند که تمامی محاسبات غلط و همچنین سرمستی‌های کاذب ناشی از پیروزهای های بدست آمده به زعم خود علیه محور مقاومت را  بشورد و از بین ببرد. @barsakht
🔷 آخرین وضعیت حزب‌الله لبنان: @barsakht ۱-حزب‌الله به سرعت در حال بازسازی سازمان رزم نظامی و امنیتی خود است. ۲-در مرحله فعلی سازماندهی معارضه سوری مهمترین اولویت حزب‌الله است. ۳-حزب‌الله جلوی پروژه سیاسی تعیین رییس جمهور از سوی امریکا در لبنان را گرفته است. ۴-انگیزه اجتماعی بدنه حزب‌الله بسیار بالا بوده و تقاضای زیادی برای الحاق به سازمان حزب‌الله وجود دارد. https://eitaa.com/barsakht
🔷 آخرین وضعیت جبهه سوریه: @barsakht ۱-تنش‌های درونی معارضه و همچنین درگیری معارضه با کردها جدی است. ۲-سازماندهی ضد معارضه در مناطق علوی نشین در حال انجام است. ۳-جامعه سوریه از مانور علنی ترکیه مبنی بر ایجاد یک دولت دست نشانده در سوریه ناراضی است. ۴-معارضه سوری قصد ندارد به سرعت فرایند انتخابات را طی کند. https://eitaa.com/barsakht
🔷 راهبردهای کلیدی برای مقابله با چالش ها و تهدیدات سوریه علیه جبهه مقاومت: @barsakht راهبردهای داخلی: ۱. تقویت سرمایه اجتماعی ۲. کاهش شکاف های داخلی ۳. تنوع بخشی به اقتصاد ۴. ارتقاء بیش از پیش بنیه دفاعی نظامی ۵. تقویت تأمین امنیت مرزها راهبردهای خارجی: ۱. باز آفرینی استراتژی منطقه ای و بین المللی ایران: تقویت روابط با متحدان و شناسایی نقاط ضعف دشمنان ۲.تقویت دیپلماسی منطقه ای و بین المللی:  امضای توافقات تجاری همکاریهای امنیتی و فرهنگی و تقویت نقش ایران در سازمانهای بین المللی و ارائه تصویر مثبت از خود از طریق دیپلماسی فعال ۳. مدیریت مقابله نامتقارن با ایالات متحده آمریکا ۴. پرهیز از ورود به شرایط جنگی در عین نمایش اقتدار: این رویکرد نیازمند دیپلماسی هوشمندانه و بیان صریح عدم واهمه از هر نوع رویارویی است در حالی که به دنبال حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات باشد. ۵. مهار برخی کشورهای همسایه به عنوان مهم ترین خطر منطقه ای https://eitaa.com/barsakht
🔷 به بهانه تاسیس شبکه ی فارسی ترکیه TRT و تکمیل کردن طرح جهان تورانی: @barsakht ۱. رویه کاری این شبکه  تمرکز بر ایجاد اختلافات قومی در ایران، تطهیر اقدامات ضد اسلامی ترکیه، لجن پراکنی درباره جبهه مقاومت و متهم نمودن ایران به بی ثباتی در منطقه خواهد بود. پیشتر رئیس تلویزیون TRT گفته بود که ترکیه قرار است با افتتاح بخش فارسی این رسانه، ایران را اذیت و آشفته کند. ۲. مفهوم جهان تورانی (پان‌تورانیسم) 160 سال پیش توسط افرادی چون آرمینیوس وامبری (یهودی مجارستانی) و لئون کاهن (یهودی فرانسوی) مطرح شد. ۳. پان‌تورانیسم ایده‌ای تصنعی و وارداتی است که ریشه در اروپا، به‌ویژه انگلستان دارد و در دوران امپراتوری عثمانی و با تشکیل جمهوری ترکیه تقویت و پس از فروپاشی شوروی، فرصت برای گسترش این ایده فراهم شد. ۴. اهداف جهان تورانی مهار سه کشور مهم: ایران، روسیه و چین از طریق ائتلاف ترک‌زبان‌ها، تسلط بر منابع انرژی و حمل‌ونقل جهانی، گسترش نفوذ ناتو در منطقه، ایجاد یک هویت مشترک ترکی از طریق پرچم، زبان، الفبای واحد و کتب تاریخی مشترک. ۵. نقش‌ها و چالش‌های شکل‌گیری جهان تورانی: نقش ها: - حمایت از نیروهای افراطی در جنگ اوکراین و سوریه. - تأمین تدارکات و حمایت از اسرائیل در وقایع اخیر. - پیوند پان‌تورانیسم با تفکر افراطی اخوانی و صهیونیستی. چالش‌ها: - فقدان یکپارچگی فرهنگی، زبانی و تاریخی میان اعضای مورد ادعا. - عدم اتصال جغرافیایی به دلیل موقعیت ارمنستان. - مخالفت ارمنستان با ایجاد دالان تورانی (کریدور فراسرزمینی). ۶. جمهوری آذربایجان به‌لحاظ تاریخی بخشی از ایران است و ارتباطی با جهان ترک ندارد و تلاش‌های الهام علی‌اف برای استحاله هویتی، فرهنگی و زبانی آذربایجان و تقویت پان‌تورانیسم است. ۷.  پیامدها و راهکارهای جهان تورانی: - تقویت جهان تورانی می‌تواند نظم آنگلوساکسونی را تقویت کند. - همکاری ایران، روسیه و چین برای مقابله با این تفکر ضروری است. - ارمنستان به‌عنوان نخستین قربانی بالقوه این ایده در معرض خطر است و باید حمایت شود. - جهان تورانی یک پروژه ژئوپلیتیکی و امنیتی برای تغییر معادلات منطقه‌ای است که نیاز به مقابله جدی از سوی کشورهایی مانند ایران، روسیه و چین دارد. برای دریافت تحلیل های مفید و مختصر در مورد تحولات مهم ایران و منطقه عضو کانال ما شوید 👇👇👇 https://eitaa.com/barsakht
🔺اسرائیل و چالش یمن! @barsakht بعد از آتش‌بس «یک طرفه» در لبنان و توقف حملات از عراق، یمن تنها طرف منطقه‌ای از بلوک معروف به «محور مقاومت» است که همچنان به حملات خود به اسرائیل ادامه می‌دهد. البته این حملات موشکی هم تلفات خاصی ندارد؛ اما اخیرا در نیمه‌های شب انجام می‌شود که اسرائیلی‌ها در خواب هستند و با صدای ممتد آژیر خطر یکباره میلیون‌ها نفر در مرکز اسرائیل از خواب بیدار شده و به پناهگاه‌ها می‌روند و بعضا هم برای چند ساعتی فرودگاه بن گوریون تنها فرودگاه بین‌المللی اسرائیل تعطیل می‌شود. اما همین بیدار باش نیمه شبی و گسیل شدن به پناهگاه‌ها با شلیک یکی دو موشک فشار روانی سنگینی بر اسرائیلی‌ها وارد کرده و بر حرف‌های نتانیاهو درباره منطقه سایه افکنده است. ناگفته هم نماند که حملات موشکی «انصارالله» با موشک‌‎های هایپرسونیک نوعی سنجه‌سنجی و تمرین ایران هم برای مواجهه احتمالی نظامی با اسرائیل نیز هست؛ به ویژه که حملات اخیر شاهد کاربرد انواعی از این موشک‌‎ها با کلاهک‌های جنگی سبک و سنگین است که هر کدام در سرعت و دقت آن‌ها اثرگذار است. در واکنش به این حملات اسرائیل تا به حال چندین بار حمله سنگین هوایی به یمن در فاصله 2000 کیلومتری انجام داده است و قبل از آن هم آمریکا و انگلیس حملات مشابهی انجام داده‌اند. البته حمله اخیر اسرائیل گسترده‌تر و تاسیسات حیاتی و زیرساختی مثل فرودگاه صنعا را نیز در بر گرفت. این دست حملات هم واقعا برای یمنی که آه در بساط ندارد، بسیار زیان‌بار است و خسارت‌های اقتصادی جبران‌ناپذیری را در این شرایط سخت تحمیل می‌کند. اما با این حال «انصارالله» همچنان بر حملات خود به اسرائیل اصرار دارد و همین هم موجب تعجب و بهت ناظران از جمله خود اسرائیلی‌ها شده است. واقعیت این است که اسرائیل در پرونده یمن با چالش‌های جدی روبرو است که در لبنان و جبهه‌های دیگری در منطقه وجود نداشت؛ چالش نخست این است که اساسا یمن از قبل هم جزو بانک کشورهای اولویت‌دار برای کار اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل نبوده است و به همین علت هم اطلاعات امنیتی کافی از آنجا و نفوذ امنیتی ندارد. از این رو هم تاکنون نتوانسته است دست به ترورهای مشابه لبنان و غیره در یمن بزند. این اتفاق در آینده بعید نیست اما همین نبود اطلاعات -چه برای این ترورها چه اماکن ساخت و اختفای موشک‌ها و ...- یک معضل برای حملات هوایی موثر و دقیق است و همین هم باعث شده است که اسرائیل به بمباران زیرساخت‌ها برای فشار بر صنعا جهت توقف حملات خود روی آورد. اما چالش دوم دوری مسافت میان اسرائیل و یمن است و همین هم حملات هوایی مستمر و روزانه مانند لبنان را علیه یمن دشوار ساخته است و این حملات پیاپی از این مسافت دور مشکلات خاص خود را دارد. چالش سوم نیز این است که حملات هوایی بدون پیوست زمینی قوی، اساسا نتیجه مطلوب را ندارد؛ به ویژه که صنعا و دیگر مناطق تحت کنترل حوثی‌ها به چنین حملاتی از سال 2015 از جانب عربستان و امارات عادت دارد و مساله دیگر این که می‌توان گفت که یمنی‌ها به صورت کلی چه طرفداران حوثی‌ها چه مخالفانشان «اسرائیل ستیزترین» مردمان منطقه هستند و همین هم حوثی‌ها را در ادامه این حملات و تحمل پیامدهای سنگین آن مستظهر به یک جبهه داخلی متحد کرده است. مساله دیگر این است که یمنی‌‌ها ذاتا در این چنین کشمکش‌ها و درگیری‌هایی «عناد» (لجات) خاصی دارند و به این سادگی کوتاه نمی‌آیند. اما بنا به رسانه‌های عبری، در نهادهای امنیتی و نظامی اسرائیل در مواجهه با این معضل در کنار حملات هوایی شیوه‌ها و پیشنهادهای متعددی برای توقف حملات حوثی‌ها مطرح شده است؛ از جمله طرح حمله نظامی به نقاطی در ایران تا محاصره دریایی یمن. البته بعید نیست در آینده هم آمریکا به سمت تقویت جدی مخالفان حکومت صنعا با هدف پایان دادن به این حکومت حرکت کند؛ اما چنین طرحی به مداخله دوباره عربستان و همچنین امارات نیاز دارد و بعید است که ریاض -که اکنون بر پیشبرد چشم‌انداز کلان اقتصادی خود متمرکز است- دوباره خود را درگیر پرونده یمن کند؛ به ویژه که این حملات موشکی مستمر به اسرائیل پژواک نگران‌کننده‌ای هم در عربستان و امارات نسبت به حملات مشابهی در صورت بازگشت به راهکار نظامی دارد. ✍️صابر گل عنبری @barsakht
aac_gangi7dey_Rotated103841.mp3
20.18M
بررسی آخرین تحولات منطقه غرب آسیا با تاکید بر 👌تحولات سوریه ✍️کارشناس: 🎙 دکتر عبدالله گنجی @barsakht
aac_khoshcheshm.mp3
20.58M
👆مصطفی خوش چشم ✍️جبهه مقاومت مسیر پیش رو 5 دی 403 @barsakht مصطفی خوش چشم: جهان در حال جا به جایی قدرت از غرب به شرق است - آمریکا قدرت بازیگری‌اش را از دست داده استدیگر یک یا دو ابر قدرت در جهان وجود نخواهد داشت بلکه ۴ قدرت وجود دارد - الان کشورهای بریکس از کشورهای دیگر قدرتمندتر شدندخاورمیانه آنقدر مهم است که هیچوقت رنگ آرامش نمی‌بیندمدیریت دنیا قرار نیست به همین سادگی تمام شود - کل دنیا درگیر این جا به جایی قدرت استچرا ایران باید در منطقه قدرت نمایی کند؟ - اگر آمریکا اذیت نمی‌کرد ما طرحی برای گسترش منطقه نداشتیمدرک درستی از جنگ برای مردم ما وجود ندارد - امام خمینی(ره) در پاسخ به فردی که مضطرب به ایشان رجوع کرده بود و گفته بود فضای جنوبی کشور را از دست می‌دهیم گفتند جنگ است دیگر...! وعده خداوند به قوم یهود - یهودیان یک بار گناه می‌کنند و دومین بار به دست سرسخت ترین مجاهدین از بین می‌روندآیا برنامه ترامپ برای ایران جنگ ترکیبی است؟ - به مخالف شجاعت می‌دهند و موافق را ارعاب می‌کنند.. 🆔http://eitaa.com/barsakht
جهان آرا - شنبه 8 دی 1403.mp3
29.53M
👈🏼جهاد تببین در برابر جنگ شناختی گرامیداشت سالگرد حماسه عظیم مردمی ٩ دی 🔰صوت کامل گفت‌وگو با: ▪️محمد لسانی کارشناس حوزه رسانه https://eitaa.com/barsakht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عبرتهای سوریه برای ایران و کشورهای منطقه؛ هرچند برای مزدوران امریکا، آشوب در ایران یک فرصت است اما برای مردم ایران یک عبرت است تا هر مزدوری را زیر پای خود له کنند. https://eitaa.com/barsakht
20241227_183741_Default_1735319472.mp3
26.52M
💥سخنرانی دکتر ابوذر یاسری با موضوع ٩ دی ماه 📌 دی ماه ١۴٠٣ @barsakht
پروژه جدید؛ مسلح کردن مخالفان ایرانی @barsakht بنیاد «دفاع از دموکراسی‌ها» که پس از حوادث یازده سپتامبر ۲۰۰۱ تأسیس شد، در سال‌های اخیر به یکی از تأثیرگذارترین اندیشکده‌های آمریکایی در شکل‌دهی به سیاست‌های خصمانه علیه جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده است. این نهاد با بهره‌گیری از روابط گسترده با دولت ترامپ و حضور مؤثر در حلقه مشاوران نزدیک به رئیس‌جمهور جدید آمریکا، نقش محوری در طراحی و اجرای راهبرد‌های ضد ایرانی ایفا می‌کند.  «مارک دوبوویتز» مدیرعامل این بنیاد، به منزله یکی از چهره‌های تأثیرگذار در سیاست‌گذاری‌های کاخ سفید، همواره مواضع تندی علیه کشورمان اتخاذ کرده و به تازگی با انتشار توئیتی جنجالی، خواستار مسلح کردن مخالفان نظام اسلامی کشورمان شده است که این موضوع به خوبی نشان‌دهنده رویکرد خطرناک این اندیشکده در قبال ملت ایران است. این بنیاد با تمرکز بر راهبردهایی، همچون تشدید تحریم‌های اقتصادی و مالی، حمایت از گروه‌های مخالف داخلی و خارجی، تلاش برای ایجاد بی‌ثباتی داخلی و ترویج الگوی سوریه‌سازی کشورمان، به دنبال تضعیف و فروپاشی ساختار‌های سیاسی و اقتصادی کشور است. این اندیشکده با انتشار گزارش‌های متعدد و لابی‌گری گسترده در کنگره آمریکا، نقش مهمی در شکل‌دهی به افکار عمومی علیه ایران، تأثیرگذاری بر تصمیمات قانون‌گذاران آمریکایی و ارائه مشاوره‌های ضد ایرانی به دولت ترامپ ایفا می‌کند. این اندیشکده همچنین یکی از مخالفان سرسخت توافق هسته‌ای برجام بوده و همواره تلاش کرده است مسیر مذاکرات و تعاملات دیپلماتیک میان کشورمان و جامعه جهانی را مختل کند. @barsakht رویکرد خطرناک بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها می‌تواند پیامد‌های جدی برای امنیت ملی ایران و ثبات منطقه به همراه داشته باشد. افزایش تنش‌های منطقه‌ای، تشدید بحران‌های اقتصادی، تهدید امنیت ملی و گسترش بی‌ثباتی در منطقه از جمله خطر‌هایی است که از ناحیه سیاست‌های پیشنهادی این اندیشکده متوجه کشور است. در این وضعیت، ضروری است نهاد‌های امنیتی و سیاسی کشور با هوشیاری کامل، طرح‌های این اندیشکده را رصد کرده و راهکار‌های مقابله با آن را تدوین کنند. افزایش هوشیاری نسبت به طرح‌های این اندیشکده، تقویت دیپلماسی عمومی برای خنثی‌سازی تبلیغات منفی، تقویت همبستگی ملی و انسجام داخلی، گسترش روابط با کشور‌های همسو و افشای ماهیت واقعی این اندیشکده در سطح بین‌المللی از جمله راهکار‌های مؤثر در این زمینه است. در وضعیت کنونی که بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها با نزدیکی به دولت ترامپ تلاش می‌کند سیاست‌های آمریکا را به سمت رویارویی مستقیم با کشورمان سوق دهد، آگاهی از این تهدید‌ها و اتخاذ راهبرد‌های مناسب برای مقابله با آن، ضرورتی انکارناپذیر برای حفظ منافع ملی کشور است. توئیت اخیر مدیرعامل این بنیاد درباره مسلح کردن مخالفان، زنگ خطری جدی است که نشان می‌دهد این اندیشکده در پی اجرای سناریو‌های خطرناک برای بی‌ثبات‌سازی کشورمان است. در این وضعیت، تقویت وحدت ملی، هوشیاری نخبگان سیاسی و رسانه‌ای و اتخاذ تدابیر پیشگیرانه برای خنثی‌سازی توطئه‌های این نهاد ضد ایرانی، بیش از پیش اهمیت می‌یابد. ✍️ فریدون حیدری @barsakht
تهدیداتی که به نظر می رسد با آمدن ترامپ بر علیه ایران گسترده‌تر و منسجم‌تر خواهد شد؛ @barsakht - تشدید بحران‌های اقتصادی بر علیه ایران با اتکا به تحریم های فزاینده. - افزایش تنش‌های منطقه‌ای بر علیه محور مقاومت با هدف تضعیف تاثیر گذاری ایران - تهدیدات نوین برای امنیت ملی با استفاده از چند پارگی های مختلف - گسترش بی‌ثباتی‌ها و اغتشاشات اجتماعی در ایران بویژه با محوریت اقتصاد @barsakht
انتخابات در سوریه: ۴ سال بعد!¡! @barsakht اخیرا جولانی اعلام کرده است که تدوین قانون اساسی جدید سوریه حدود 3 سال زمان می برد و برگزاری انتخابات هم ممکن است 4 سال به طول بینجامد. ... حالا مقایسه کنید که در ایران، از فردای انقلاب تا یک سال پس از آن یعنی از 22 بهمن 57 تا بهمن ماه 58 تعداد 5 انتخابات برگزار شده است... خودتان قضاوت کنید!! دموکراسی و مردم سالاری واقعی تنها به حرف نیست!! @barsakht
سرنگونی بشار اسد ؛ از هنر مقاومت تا فرار به روسیه ✍️ محمد رضوی قره قشلاق @barsakht بدون تردید سرنگونی نظام سوریه و بشار اسد را می توان در دلایل متعددی جستجو کرد که از جمله آنها می توان به: - فشار اقتصادی غرب تحت تحریم های سزار یا قیصر - از بین رفتن اقتصاد گردشگری بعد از ظهور داعش در سالیان قبل، - به صفر رسیدن صادرات، باقی ماندن داعش در استان ادلب و خیانت واضح ترکیه به کشورهای ایران، روسیه در روند آستانه (2017)، - نقشه های منسجم آمریکا و رژیم صهیونیستی برای از بین بردن قرارگاه لجستیک مقاومت در سوریه پس از طوفان الاقصی، - بی ارزش شدن پول سوریه، - وخامت بسیار شدید وضعیت اقتصادی مردم، - تغییر رفتار تحریرالشام نسبت به گذشته و ..اشاره کرد.. @barsakht اما یک عامل بسیار مهم را نیز نباید از یاد برد : کاری که شهید سردار همدانی در سوریه انجام داده بود. در تهاجم نخست داعش به سوریه، اشغالگران حتی به نزدیک کاخ بشار اسد نیز رسیده بودند که با تدبیر شهید سردار همدانی، مردم طرفدار بشار اسد مسلح شده و در کنار دیگر رزمندگان به دفاع از سوریه پرداختند و پس از پیروزی و با گذشت زمان نیرویی بالغ بر 120000 را به نام سرباز وطنی یا حشد سوری تشکیل دادند . با دفع داعش و فشار ارتشی ها، این نیرو به 10000 نفر کاهش پیدا کرد و در آخر نی با فشار قدرت های خارجی کلا خلع سلاح و منحل شد. در واقع مقاومت در سوریه بدون نیرو باقی ماند و با مرور زمان نیز بدلیل فشارهای اقتصادی سوریه، ارتش این کشور نیز علنا از بین رفت و حقوق ارتشی ها حتی کفاف سیگار ماهیانه آنها را نمی داد. @barsakht آنچه که پیشروی تحریر الشام را سرعت بخشید ، عدم وجود ارتش مقاوم و طرفدار نظام اسد بود. ایران و روسیه نیز واقعیت های میدانی سوریه را بسیار رئالیستی درک کرده و به بشار تذکر داده بودند. البته خود بشار اسد را نیز باید مقصر دانست که به حقیقت نظام بین الملل تا این اندازه خوشبینانه نگاه می کرد. ما اینک با سوریه ای مواجه هستیم که حداقل چهار تکه شده و اسراییل علاوه بر تصرف کامل بلندی های استراتژیک جولان، تمام زیرساخت های اقتصادی و رفاهی آن را از بین برده است تاریخ ، معلم بداخلاق واقعیت هاست!! @barsakht
تکامل محور مقاومت از منظر ژئوپلیتیک و دکترین اسلامی @barsakht 📊 در تحلیل جامع تحولات منطقه غرب آسیا، محور مقاومت به‌عنوان یک پارادایم نوین قدرت، معادلات ژئوپلیتیک را دستخوش تغییرات بنیادین کرده است. این جریان راهبردی که با پشتوانه آیه شریفه «فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ» شکل گرفته، اکنون به یک قدرت هژمون منطقه‌ای ارتقا یافته است. 🔬 تحلیل ساختاری محور مقاومت نشان‌دهنده سه لایه راهبردی است: ۱. لایه دکترینال: مبتنی بر اندیشه ناب اسلامی و تفکر راهبردی ولایت فقیه ۲. لایه عملیاتی: شبکه‌ای گسترده از نیروهای مردم‌پایه با قابلیت‌های نامتقارن ۳. لایه استراتژیک: ایجاد موازنه قدرت نوین در منطقه ⚡️ نکته حائز اهمیت در این تحلیل، شکست استراتژی "مهار هوشمند" قدرت‌های فرامنطقه‌ای است. علی‌رغم اعمال فشارهای حداکثری، محور مقاومت توانسته الگوی جدیدی از بازدارندگی را ارائه دهد. 📈 شاخص‌های عینی پیشرفت محور مقاومت: - ارتقای توان موشکی و پهپادی در سطح راهبردی - گسترش عمق استراتژیک از شرق مدیترانه تا دریای سرخ - تکامل دکترین نبرد نامتقارن - تقویت زیرساخت‌های لجستیک منطقه‌ای 🌐 در سطح کلان، رصد تحولات میدانی نشان می‌دهد: - شکل‌گیری نظم نوین منطقه‌ای با محوریت جبهه مقاومت - افول تدریجی هژمونی غرب در منطقه - تقویت همگرایی راهبردی میان اعضای محور مقاومت - ارتقای قدرت نرم و گفتمان‌سازی موفق رهنمودهای راهبردی رهبر معظم انقلاب مبنی بر گسترش جغرافیایی مقاومت، امروز در قالب یک استراتژی جامع در حال تحقق است. این مسیر، با وجود فشارهای بین‌المللی، روند تکاملی خود را طی می‌کند. در تحلیل نهایی، محور مقاومت با تکیه بر سه عنصر "قدرت ایمانی"، "توان عملیاتی" و "عمق استراتژیک"، پارادایم جدیدی از قدرت منطقه‌ای را شکل داده است. این الگو، ضمن حفظ پویایی درونی، قابلیت تطبیق با شرایط متغیر ژئوپلیتیک را داراست. @barsakht آینده‌پژوهی راهبردی نشان می‌دهد که افق پیش رو، متعلق به گفتمان مقاومت است. ✍ سعید_سپاهی
رژیم صهیونیستی از زمان خروج بشار اسد از سوریه، حدود ۵۰۰ حمله به این کشور انجام داده و مهم‌ترین تأسیسات اقتصادی و نظامی سوریه شامل مراکز تحقیقاتی، انبارهای تسلیحات، کشتی‌های نظامی، فرودگاه‌ها و هواپیماها را منهدم کرده است @barsakht
مهمترین برنامه دشمن و اصلی‌ترین راه مقابله با آن @barsakht یکی از الزامات فعلی ایران با توجه به اوضاع داخلی، اقتصادی و منطقه ای این است که نباید هیچ موضوعی تبدیل به یک گسل و گسست سیاسی و اجتماعی شود ! برای این کار لازم است که به سراغ گفتگو برویم و گوش شنوای حاکمیت نیز می‌بایست بیشتر از هر زمان دیگری در خدمت شنیدن صدای روشنفکران، نخبگان، اقشار مختلف و بویژه متفکران معتدل و انقلابی باشد! این یک واقعیت است که پس از اتفاقات سوریه، نظام معاندین ایران اسلامی بیشترین تلاش را خواهند کرد تا با احیای گسل ها و با بهره‌گیری از فشارهای اقتصادی مردم را به کف خیابان‌ها بکشانند. به نظرم ماموریت اصلی این کار نیز با منافقین خواهد بود! واقعیت این است که مردم نباید در کف خیابان ها حرف خود را بزنند! حضور مسئولین در بین مردم امروزه بیش از هر زمان دیگری برای تعمیق سرمایه اجتماعی نظام لازم و ضروری است @barsakht
🔺پیام اوجالان و آینده مساله کُردی ترکیه! @barsakht به موازات تحولات داغ در پرونده کُردی سوریه و تهدیدهای ترکیه و متحدان سوری‌اش به حمله گسترده به نیروهای سوریه دموکراتیک (قسد)، خود مساله کردی ترکیه شاهد تحولات معناداری است که فعلا تا حدودی امیدها را در این کشور برای «صلح و آشتی» زنده کرده است. دیروز یکشنبه هیاتی کُردی از حزب برابری و دموکراسی خلق‌ها متشکل از سری ثریا اوندر و پروین بولدان دو نماینده پارلمان ترکیه به دیدار عبدالله اوجالان در زندان امرلی رفتند. جالب این که همین دو هم در هیاتی بودند که در چارچوب روند صلح قبل از سال 2013 با اوجالان دیدار کردند. این هیات حامل پیامی از رهبر پ.ک.ک برای دولت ترکیه بوده است. اوجالان در این نامه خود گفته است که «توانایی و عزم لازم» برای حمایت از پیشنهاد جدید اردوغان و باغچلی را دارد. وی همچنین بر آمادگی خود برای «اتخاذ گام مثبت و ایراد سخنرانی لازم» تاکید کرده است. به احتمال زیاد منظور او از این سخنرانی همان پیشنهاد باغچلی برای ایراد سخنانی در پارلمان ترکیه است. اوجالان همچنین بیان داشته است که «تقویت برادری کرد و ترک به شکل فوری مسئولیت تاریخی پراهمیتی برای همه ملت‌های منطقه است». رهبر حزب کارگران کردستان ترکیه همچنین حوادث غزه و سوریه را به عنوان ضرورتی برای حل مساله کُردی بر می‌شمارد و می‌گوید که «طرف‌های خارجی» در این مساله برای تبدیل آن به «مشکلی مزمن» دخالت می‌کنند، اما نامی از این طرف‌ها نبرده است و از اپوزیسیون ترکیه هم خواسته است که برای موفقیت راه‌حل مساله کردی تلاش کند. در عین حال هم هدف همه را ارتقای ترکیه به «سطحی شایسته» و «مرحله کنونی را دوره دموکراسی و برادری در ترکیه و همه کشورهای منطقه» دانسته است. این دومین دیدار با اوجالان در زندان جزیره ظرف دو ماه اخیر است. دیدار اول هم منحصر به بستگان او بعد از سه سال بود که در اواخر اکتبر پس از آن انجام شد که باغچلی شریک راست‌گرای دولت ترکیه پیشنهادی مبنی بر آزادی اوجالان و سخنرانی او در پارلمان برای انحلال پ.ک.ک مطرح کرد؛ اما یک روز پس از این پیشنهاد و ملاقات، ناگهان مقر سازمان هوافضای ترکیه «توساش» در آنکارا هدف حمله‌ مسلحانه پ.ک.ک قرار گرفت و 5 نفر کشته و 22 نفر دیگر زخمی شدند. در آن هنگام هم گفته شد که بعید است این عملیات جز وقفه‌ای کوتاه مانع پیشبرد این روندی شود که با ملاقات اوجالان کلید خورده است. در واقع ملاقات دیروز و پیام اوجالان تاکیدی بر عزم دو طرف برای گشودن مسیری جدید برای حل و فصل مساله کردی ترکیه است. به نظر می‌رسد که اردوغان به دلایل مختلفی بیش از گذشته به حل و فصل مساله کُردی متمایل شده‌ است؛ از پایان دادن به این مناقشه تاریخی و کسب حمایت پارلمانی کردها برای اصلاح قانون اساسی گرفته تا برداشتن این مانع داخلی در مسیر توسعه، تضمین تداوم حکمرانی عدالت و توسعه، تقویت جایگاه و نقش منطقه‌ای ترکیه و کنترل چالش‌ها و پیامدهای منطقه‌ای افزایش نفوذ ژئوپلیتیک آن از دروازه سوریه اما این مسیر بسیار پرچالشی است و همین چالش‌ها باعث شد که روند شروع شده از 2013 ظرف مدت کوتاهی به شکست بینجامد، اما احتمالا دو طرف این تجربه قبلی را فراروی خود دارند و از آن برای پیشبرد فرایند جدید در صورت شروع بهره ببرند. فعلا گام اول این روند آزادی اوجالان از زندان و سخنرانی او در پارلمان ترکیه است. اگر این گام برداشته شود، باید دید مضمون سخنرانی او چه خواهد بود، در واقع این سخنرانی نقشه راه مساله کُردی ترکیه می‌تواند باشد و بعد از آن گام‌ها و چالش‌های بعدی شروع خواهد شد. اما در این میان، این پرسش مطرح می‌شود که اگر این تحول داخلی در ترکیه رخ دهد، چه تاثیری بر مساله کردهای سوریه خواهد داشت؟ آیا آنکارا قبل از هر اقدامی علیه قسد، منتظر خروج اوجالان از زندان و کلید خوردن «آشتی کردی ترکی» در ترکیه می‌‎ماند؟ به این امید که فراخوان احتمالی او برای بر زمین گذاشتن سلاح مثل 2013 از جانب پ.ک.ک تاثیر مطلوب خود را بر حزب کردی همسو با آن در سوریه هم بگذارد و بدون جنگ و درگیری نتیجه مطلوب حاصل شود یا خیر. در پاسخ می‌توان گفت که این مساله تا حدود زیادی به زمان احتمالی آزادی اوجالان بستگی دارد که اگر فرضا قریب الوقوع باشد، می‌توان گفت که ممکن است دولت ترکیه منتظر تاثیر آن بماند، اما اگر به طول بینجامد این احتمال کم‌رنگ می‌‎شود. در این میان هم برخی ناظران معتقد هستند که اردوغان احتمالا تا بازگشت ترامپ به قدرت از هر حمله‌ای پرهیز می‌کند. در مجموع فعلا برای خوشبینی و هر گونه پیش‌بینی درباره شروع دوره جدید میان پ.ک.ک و حکومت ترکیه و «آشتی» میان دو طرف زود است؛ اما با این چرخشی که باغچلی دستکم در بعد اعلامی داشت، و پیام اوجالان روزنه امیدی در این کشور برای تحقق این هدف گشوده است. @barsakht
عبور از رفتار تسکین دهند به تصمیمات پایدار @barsakht عبارت «نمی‌شود»، «نداریم»، «نمی‌توانیم»، «مجبوریم»، «سخت است» در ادبیات دولتمردان و شخص رئیس‌جمهور محترم پررنگ است و دال مرکزی این گفتمان این است که ناترازی‌ها قبلاً با مسکن پشت سر گذاشته شده و اکنون به انباشت رسیده است. قطعاً ناترازی‌ها در دولت‌های قبل خصوصاً در دهه ۹۰ شکل گرفته است. اما تدبیر دولت‌ها این بوده است که با قاعده «از این ستون تا آن ستون فرج است» موضوع را حل یا به آینده پرتاب کنیم تا مردم نگران نشوند و شاید هم اگر صریح می‌گفتند برخی سوءظن پیدا می‌کردند که اینها دنبال تقابل حاکمیت-مردم هستند یا بی‌عرضه‌اند. اکنون پزشکیان از گفتن این مشکلات ابایی ندارد و تلاش می‌کند آن را به «صداقت» ارجاع دهد. حقیقت داستان این است که ناترازی یک واقعیت است، اما گفتن مکرر آن در رسانه بدون ارائه راه‌حل علمی، نوعی بن‌بست‌سازی است و تکرار آن بدون راه‌حل ممکن است این سوءظن را برای دولت تولید کند که ده‌ها مسئله را طرح می‌کند و راه‌حلی ارائه نمی‌کند تا چینش این مشکلات بن‌بست‌گونه، نقطه‌ای را رهنمون شود که راه‌حل آن تسلیم شدن مقابل امریکاست. وقتی پرچمداران مذاکره فراتر از کلمه مذاکره نمی‌گویند و روشن نمی‌کنند که چه چیزی را باید بدهیم و نسبت آن داده با حل ناترازی چیست، این سوءظن تشدید هم می‌شود. نگارنده نسبت به شخص رئیس‌جمهور محترم چنین فکر نمی‌کند. خوش‌بین هستم که پزشکیان برخلاف دیگر دولت‌ها حاضر است از رأی دور دوم بگذرد، اما «تسکین‌دهنده» را به «پایدارکننده» تبدیل کند. این اراده در وی هست و این یک گام بزرگ به جلو است. حال می‌ماند راه‌حلی که اقتدار، برنامه و عرضه دولت را نشان دهد. قطعاً ناترازی از چهار روش به‌وجود آمده است ۱- محدودیت منابع، ۲- اقدامات و تصمیمات غیرکارشناسی، ۳- عدم توسعه زیرساخت همزمان با رشد مصرف و ۴- مصرف بی‌رویه. به این جمله پزشکیان توجه کنید: «ما چرا باید به خانه‌ای که استخر روباز دارد گاز دولتی بدهیم؟ ما باید از این خانه نرخ واقعی گاز را بگیریم و به آن یارانه ندهیم.» اجرای این همان شهامتی است که شرط آن گذشتن از رأی ۱۴۰۷ است، اما برای کشور آورده‌های ماندگاری دارد. در حوزه مصرف انرژی نظیر گاز، برق و بنزین علاوه بر گسترش زیرساخت، لازم است دولت صریحاً با ملت سخن بگوید. بگوید مردم، ما نمی‌توانیم سالانه ۲۰ درصد به آب، برق، گاز و بنزین کشور اضافه کنیم. دولت باید بپرسد چرا باید گاز مصرفی در هزاران مغازه تعمیراتی و صافکاری و مکانیکی با در باز مغازه از صبح تا شب بسوزد که طرف هر از گاهی دستی گرم کند؟ چرا باید گاز را به گلخانه‌ها برد تا مثلاً فلفل‌دلمه صادر کنیم یا زمستان خیار داشته باشیم؟ نشت آب در مسیر شهر‌ها چقدر است؟ چرا باید بنزین ۱۵۰۰ تومانی را چندبرابر بخریم و ۱۵۰ همت یارانه بدهیم و از سوی دیگر حقوق و پاداش بازنشستگان بماند؟ به روسیه نگاه کنیم، مسکو با ۱۵ میلیون جمعیت آلودگی ندارد،، چون گاز در منازل نیست، حال آنکه روسیه در نفت و گاز جزو برترین‌های دنیاست. مگر روسیه در جنگ نیست و مگر تحریم نیست، چه کرد که تورم رشد نکرد؟ از این الگو‌ها ممکن است در جا‌های دیگر دنیا هم باشد. این که در مصارف ملی برای نسل آینده امانتدار نباشیم که نکند ملت به ما رأی ندهد را باید فاکتور بگیریم و خوشبختانه پزشکیان ایثارگرانه حاضر است از این مهم بگذرد و اینجاست که همه باید به کمک بیایند و از تسکین‌دهنده‌ها عبور و با آن مبارزه کنند. مدیریت مصرف انرژی با اهرم‌های منطقی و قدرتمند و غیرتبعیض‌آمیز، مولدسازی اموال دولت، ایجاد گذرگاه‌های منطقه‌ای، تنوع‌دهی به محصولات پتروشیمی، ظرفیت‌افزایی در استفاده از معادن و فرهنگ‌سازی عمومی نمونه‌هایی از این مهم است. مذاکره هم اگر راهگشا باشد، حتماً در کنار این امور مهم است. پزشکیان حرف‌های سخت را می‌زند ولی هنوز تصمیمات سخت را نگرفته است. باید به صداقت او اعتماد و به دولت کمک کرد که پایه‌گذاری رفع ناترازی‌ها را به عنوان یک پروژه ملی پیش ببرد. شرط آن وفاق واقعی است. ✍️دکتر عبدالله گنجی @barsakht
مذاکرات هسته‌ای ایران و آمریکا!!! @barsakht تحرکات پیدا و پنهان دیپلماتیک در یک ماه اخیر نشان می‌دهد که ایران و آمریکا در حال فراهم کردن مقدمات مذاکرات مستقیم و بلاواسطه با یکدیگر با ورود ترامپ به کاخ سفید هستند. مذاکراتی که نتیجه آن تاثیر راهبردی و قابل ملاحظه‌ای بر آینده روابط طرفین، پرونده هسته‌ای و معادلات در حال تحول منطقه‌ای خواهد شد به نظر می‌رسد، هرگونه مذاکره جدید میان ایران و آمریکا یک تفاوت مهم با مذاکرات پیشین خواهد داشت. اگر در دو دهه اخیر، مذاکرات از پرونده هسته‌ای آغاز می‌شد، احتمالا پرونده‌های منطقه‌ای مانند جنگ غزه، یمن و مناقشه ایران و اسرائیل می‌تواند مبنا و موضوع آغاز مذاکرات جدید باشد. این یک نقطه عطف خواهد بود. از این جهت که رسیدن به هرگونه نتیجه‌ای در مذاکرات، نیازمند کاهش تنش‌ها و تعارضات منطقه‌ای و دور کردن منطقه از سایه جنگ است. به نظر می‌رسد، بدون آرامش در منطقه، مذاکرات هسته‌ای نیز به نتیجه نخواهد رسید و با بن بست مواجه خواهد شد   مذاکراتی که قطعا همه کشورهای منطقه که می‌خواهند از جنگ دوری کنند، از آن استقبال می‌کنند. در واقع، پایان دادن به جنگ در منطقه می‌تواند همسو با منافع آمریکا و تمام کشورهای منطقه و همچنین ایران باشد. البته اسرائیل از آن استقبال نخواهد کرد و گسترش جنگ را به ثبات و امنیت منطقه‌ای ترجیح می‌دهد. در واقع ما با دو پلن متفاوت مواجه خواهیم بود: پلن مشترک منطقه‌ای برای ایجاد ثبات و پلن اسرائیلی برای گسترش جنگ. مهم این است که ترامپ بخواهد در کدامیک از این دو پلن سیاست‌های خود را تنظیم کند. این انتخاب مهمی است که ترامپ باید انجام دهد. ایران نیز برای هر دو سناریو خود را آماده کرده است. با این حال، ایران و آمریکا با ۴ مرحله در این مسیر دشوار مواجه هستند: نخست، انجام مقدمات مذاکره و رسیدن به توافقی برای آغاز آن، دوم، سیاست‌ها و اهداف طرفین، سوم، زمان و چهارم، نتیجه مذاکرات. در این میان، عنصر زمان از اهمیت زیادی برخوردار است. دو طرف می‌دانند زمان زیادی برای رسیدن به توافق ندارند. توافقی که علاوه بر مدیریت تنش‌ها در منطقه، بتواند مناقشه هسته‌ای را نیز تا پیش از اکتبر ۲۰۲۵ به سرانجام برساند. بنابراین، اگر فرض را بر این بگیریم که مراحل ۱ تا ۳ به خوبی پیش برود و مثبت باشد، طرفین کمتر از ۱۰ ماه فرصت دارند تا به توافقی بزرگ دست یابند که بدبینی‌ها را بیشتر می‌کند. به هر روی، آنچه آغاز شده (مقدمات شروع مذاکرات) ممکن است در همین ابتدا با شکست مواجه شود و تقابل را تشدید کند و از سوی دیگر، می‌تواند طرفین را به سمت مذاکرات سخت در ماه‌های آتی و احتمالا توافق سوق دهد. توافقی که مبدأ آن مسائل منطقه و مقصد آن پرونده هسته‌ای و تحریم‌ها خواهد بود @barsakht