eitaa logo
#رمان های جذاب و واقعی📚
3.8هزار دنبال‌کننده
347 عکس
320 ویدیو
6 فایل
کانال رسمی آثارخانم طاهره سادات حسینی #رمان هایی که نظیرش رو نخوندید #کپی برداری فقط با نام نویسنده مجاز است، بدون ذکر نام نویسنده حرام است تأسیس 26 خرداد ماه 1400 پاسخ به سؤالات...فقط در گروه کانال https://eitaa.com/joinchat/1023410324C1b4d441aed
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#رمان های جذاب و واقعی📚
روایت دلدادگی قسمت ۸۱🎬: سهراب بی خبر از آنچه که در پشت سرش در خراسان بزرگ می گذشت، همراه کاروان کوچ
🌨💦🌨💦🌨💦 روایت دلدادگی قسمت ۸۲ 🎬: کاروان کوچک قصه ما ، کاملاً غافلگیر شده بود ،یارعلی با دیدن تیرهایی که به سمت آنان کمانه کرده بود گاری را متوقف کرد و سریع پایین پرید و در پناه دیواره های چوبی گاری پنهان شد. احمد و مسعود و جعفر هم به تبعیت از او خود را به پشت گاری رساندند. سهراب بی مهابا ،شمشیر به دست بر گرد شتر درویش رحیم می گشت تا مبادا گزندی به او برسد و شمشیر را در هوا می چرخاند و با آن تیرها را دور می کرد. بعد از لحظاتی سخت و نفس گیر ،سهراب بانگ برآورد : آهای کیستید؟ که به کاروان کوچک زارعین و کشاورزانی فقیر حمله نمودید ،بدانید به کاهدان زده اید و از این حملهٔ نابخردانه، چیزی نصیب شما نخواهد شد. بعد از گذشت دقایقی از رجز خوانی سهراب، تعدادی سوار از پشت تپه ای در نزدیکی آنها بیرون آمدند، سواران همه روی پوشیده بودند. جمع راهزنان نزدیک و نزدیک تر می شدند و سهراب در پی نقشه ای بود که با یک حمله ، تمام آنان را از پا بیاندازد ، او به مهارت جنگی خودش و همراهانش اعتماد داشت و می دانست که احتمالا تاجر علوی زبده ترین جنگاوران را همراه گنجینهٔ ارزشمندش کرده. پس همانطور که به مهاجمان چشم دوخته بود ، آرام آرام خود را به پشت گاری رساند تا نقشه ای را که در سر می‌پروراند به یارانش بگوید و با هم و هماهنگ حمله کنند. وقتی به پشت گاری رسید ،هیچ‌ اثری از همراهانش نبود، گویی آب شده بودند و به زمین رفته بودند. نگاهی به درویش رحیم کرد که با طمأنینه در دنیای خودش و قرآن در دستش ،غرق شده بود. ناگهان فکری از ذهن سهراب گذشت.... وای که چه بی عقل بود این مأموریت را پذیرفت ، باید همان اول راه میدانست که کاسه ای زیر نیم کاسهٔ حسن آقا و آن تاجرعلوی که حتی خود را به سهراب نشان نداد بوده است. درست است ، انگار تاجرعلوی قصد تصرف این گنجینه را داشته و این سفر هم نقشه ای بوده برای تصاحب آن.... سهراب با خود می گفت :چه آدم ساده لوحی بودم من و چه راحت خودم را به نقشه ای حیله گرانه سپردم... براستی که کارشان حساب شده بود و حیله ای در بین است ،وگرنه چرا می بایست تمام همراهان من که ادعای جنگاوری می کردند ، با حملهٔ راهزنان ،به یک باره غیب شوند؟! سهراب در همین افکار بود که متوجه شد دستهٔ راهزنان که تعدادشان هم زیاد بود ،دور او و گاری و درویش ،حلقه زده اند. سهراب می خواست لب به سخن بگشاید و بگوید که می داند این نقشه ای ست از جانب تاجر علوی...اما جلوتر از آن ، سردستهٔ راهزنان چیزی گفت که سهراب را کلاً گیج و سردرگم کرد... ادامه دارد.... 📝به قلم : ط_حسینی @bartaren 🌨💦🌨💦🌨💦🌨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#رمان های جذاب و واقعی📚
🖤🌹🖤🌹🖤🌹 داستان«سقیفه» قسمت :سی و چهارم حسین علیه السلام ،هراسان وارد خانه شد . فاطمه سلام الله علیه
🖤🌹🖤🌹🖤🌹🖤 داستان «سقیفه» قسمت: سی و پنجم چرخ روزگار می چرخید و اینبار با ظلم دنیاطلبان بر مدار دنیا طلبان می گشت . فدک ،سرزمینی حاصلخیز و پهناور که می توان به چشم قطب اقتصادی هم به آن نگاه کرد، سرزمینی که قبل از اسلام در دست یهودیان اطراف مدینه بود و با رونق گرفتن اسلام ، یهودیان این سرزمین تسلیم شدند و فدک بدون کوچکترین جنگ و خونریزی به دست سپاهیان اسلام رسید . خداوند که دانای بی همتاست ، هیچ ابهامی در دینش نیست ، سرنوشت غنائمی را که بدون جنگ و خونریزی بدست می آمدند مشخص نمود و آنها را از دارایی‌های پیامبر اسلام اعلام کرد و اختیار این اموال را به دست رسول الله داد تا هر جور صلاح می داند، دربارهٔ این اموال تصمیم بگیرد . وقتی خبر تسلیم فدک به پیامبر صل الله علیه واله رسید ، ایشان دوست داشتند به پاس فداکاری ها و بذل و بخشش های ام المؤمنین خدیجه کبری علیها سلام این سرزمین را به ایشان هدیه کنند ، اما چون ایشان در قید حیات نبودند پس فدک را به تنها وارث حضرت خدیجه سلام علیها ، زهرای مرضیه سلام الله علیها ،هدیه نمود‌. و همگان از مهاجر و انصار میدانستند که فدک از آنِ زهراست و تمام درآمدش به دست حضرت زهراسلام الله علیها ، صرف امور مسلمین میشد ،یعنی ایشان از مال خود ،انفاق می فرمودند. دشمنان خاندان رسول ،به غصب خلافت قناعت نکردند و می خواستند آل طه را از همه لحاظ در مضیقه قرار دهند و سرزمین حاصلخیز و پر رونقی مثل فدک را از دست آنها به در آورند و غصب نمایند، که چنین کردند‌. وقتی به حضرت فاطمه سلام الله علیها خبر رسید که ابوبکر ،کارگزارن حضرت را از فدک بیرون کرده و کارگزاران خودش را بر آن گمارده و فدک را تصرف نموده، حضرت زهرا سلام الله علیها ،سکوت را جایز ندانست و در حلقهٔ زنان بنی هاشم که او را چون نگینی در بر گرفته بودند به راه افتاد تا به نزد ابوبکر وارد شد. ابوبکر که یکباره زهرای مرضیه و زنان بنی هاشم را در پیش رو دید غافلگیر شده بود ، رو به مادرمان زهراسلام الله علیها گفت : چه شده لشکر کشی کرده اید؟ او خوب میدانست که این سخنان سزاوار دختر پیامبر نیست و براستی لشکر کشی را آنها کرده اند در ابتدا بر درب خانهٔ علی علیه السلام و آتش زدن آنجا و بعد هم لشکر کشی به فدک که از اموال زهرا و علی بود. حضرت زهرا سلام الله بی توجه به حرف او ،فرمودند: ای ابوبکر ، می خواهی زمینی را که پیامبر برای من قرار داده و آن را بر من از طریقی که مسلمانان با جنگ آن را تصرف نکرده اند، بخشیده است، از من بگیری؟ آیا نشنیده ای که پیامبر صل الله علیه واله وسلم می فرمود : احترام هر کس با فرزندش حفظ می شود و تو می دانی که پیامبر صل الله علیه واله برای فرزندش جز این را باقی نگذارده؟! وقتی ابوبکر سخنان حق و حقیقت مادرمان زهرا را شنید و زنان همراه او را دید ، دواتی خواست تا سند فدک را برای او بنویسد... انسان متعجب است از کار این خلفای خود نشانده ، مال غیر را غصب می کنند و سپس خود سند برای آن می نویسند... ابوبکر سند را نوشت و به دست حضرت زهرا سلام الله علیها داد. زهرا کاغذ به دست می خواست از مسجد بیرون بیاید که ناگهان عمر که خبر به او رسیده بود و از نرم خوتر بودن ابوبکر نسبت به اخلاق خشن خودش ،خبر داشت ، خود را مانند تیری در کمان به مسجد رسانیده بود، جلوی او سبز شد و.... ادامه دارد... 🖊به قلم :ط_حسینی @bartaren 🖤🌹🖤🌹🖤🌹
10.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ فدک ملک شخصی حضرت زهرا سلام الله علیها بود 🌺 کانال کتاب الله وعترتی در ایتا - تصویری👇 https://eitaa.com/ketaballahvaetrate 🌺 کانال کتاب الله وعترتی در ایتا - صوتی👇 https://eitaa.com/ketaballahvaetrate2 👈 ارتباط با ما : 👇👇 @MH1361R آدرس کانال های ما در شبکه های اجتماعی 👇 https://yek.link/velayat313
هم فدک را غصب کردند ناکسان هم نمودند امتی را منحرف اندرجهان شوی او دربند، غنچه اش پرپر، رویش هم کبود آری آری این همان مزد رسول الله بود 😭 ..........حسینی @bartaren
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قسم به حیدرتنها...😭 قسم به پهلوی زهرا....😭 قسم به زینب کبری....😭 دیگر بس است جدایی...😭 قسم به سینهٔ پر خون...😭 قسم به محسن پر پر...😭 قسم به بازوی مادر....😭 دیگر بس است جدایی...😭 قسم به کوچه و سیلی....😭 قسم به صورت نیلی.....😭 قسم به دفن شبانه......😭 دیگر بس است جدایی...😭 :ط_حسینی @bartaren 🖤🖤🖤🖤🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ما نسل ظهور است ؛ اگربرخیزیم این ستم مطلع نور است ؛اگربرخیزیم عطر نرگس همه جا آکنده است موسم جشن وسرور است ؛اگربرخیزیم داغ دیوار و در و سیلی ومادر بردل منتقم رأس امور است ؛اگر برخیزیم گَه به حیله ، راه ظهورش بستند حفظ ایمان،رمز عبوراست ؛اگربرخیزیم ای که گفتی، یار ظهورش هستی وقت چسپاندن نان به تنوراست؛اگربرخیزیم شاید این جمعه بیاید....شاید ... مدعی هم به وفوراست ؛اگر برخیزیم سالها ،منتظر سیصدواندی یاراست این زمان،گاه حضور است ؛اگر برخیزیم 💦🌧💦🌧💦🌧 @bartaren
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا