eitaa logo
بصائر
1.3هزار دنبال‌کننده
463 عکس
84 ویدیو
38 فایل
«هذا بَصائِرُ لِلنَّاس‏؛ این قرآن کتابی است بصیرت آفرین برای مردم.» (جاثیه: 20) ارتباط با ادمین: @basaer_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️آیه آیه سیاست(24)/ چرا مسئولیت های اجرایی را باید به جوانان سپرد؟ 🔸«قالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاهُ عَلَيْكُمْ وَ زادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ وَ اللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ؛ و پيامبرشان به آنها گفت: "خدا او را بر شما برگزيده، و او را در علم و (قدرت) جسم، وسعت بخشيده است. خداوند ملكش را به هر كس بخواهد مىبخشد؛ و احسان خداوند وسيع است و (از لياقت افراد براى منصبها) آگاه است."» (بقره: 247) 🔰قوم بنی اسرائیل بعد از وفات حضرت موسی(ع) که دچار از هم پاشیدگی و ضعف شده بودند از پیامبرشان درخواست نمودند تا برای آنان زمامداری انتخاب نماید که در امور اجرایی و نظامی، سخن او فصل الخطاب باشد. پیامبرشان نیز به دستور خداوند، «طالوت» را برای این کار برگزید. (تفسیر نمونه؛ ج2، ص230) طبق این آیه شریفه، پیامبر بنی اسرائیل، دلیل انتخاب طالوت را، علاوه بر الهی بودن این انتخاب، برخورداری طالوت از دو ویژگی مهمّ می داند: «بسط در علم» و «بسط در جسم»: 🔸«قالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاهُ عَلَيْكُمْ وَ زادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ؛ پیامبرشان به آنان گفت: «خدا او را بر شما برگزيده، و او را در علم و (قدرت) جسم، وسعت بخشيده است.»»(بقره: 247) بدیهی است که منظور از «بسط در جسم»، تنها تنومندی و بزرگی ابعاد جسمانی نیست؛ زیرا چه بسیار افراد تنومندی که حوصله جهاد و کار مجاهدانه را ندارند. بلکه منظور، وجود نشاط جوانی و حوصله انجام کار است. طبیعی است که هرچه افراد از سن بالاتری برخوردار باشند، توانایی و نشاط لازم برای انجام کارهای اجرایی سخت را نخواهند داشت و بالعکس، مسئولی که از نشاط جوانی بیشتری برخوردار باشد، قطعاً با سرعت و جدیت بیشتری کارها را به پیش خواهد برد. 🔰همچنین جوان بودن کارگزاران اجرایی، مزیت های دیگری را نیز برای آنان به همراه خواهد آورد؛ مزیت هایی همچون «شجاعت»، «تلاش»، «خلاقیّت» و «ابتکار». خداوند متعال در آیات مربوط به اصحاب کهف نیز به وجود عنصر «شجاعت» و «اقدام شجاعانه» در جوانان اشاره می فرماید: 🔸«إِنَّهُمْ فِتْيَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَ زِدْناهُمْ هُدىً * وَ رَبَطْنا عَلى قُلُوبِهِمْ إِذْ قامُوا فَقالُوا رَبُّنا رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لَنْ نَدْعُوَا مِنْ دُونِهِ إِلهاً لَقَدْ قُلْنا إِذاً شَطَطاً؛ آنها جوانانى بودند كه به پروردگارشان ايمان آوردند، و ما بر هدايتشان افزوديم. * ما دلهاى آنها را محكم ساختيم در آن هنگام كه قيام كردند و گفتند: پروردگار ما پروردگار آسمانها و زمين است، هرگز غير او معبودى را نمىپرستيم كه اگر چنين گوئيم سخنى به گزاف گفتهايم.» (کهف: 14-13) تعبیر «فتیة» در این آیات شریفه نشان می دهد اصحاب کهف همگی جوان بودند؛ و عبارت «آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَ زِدْناهُمْ هُدىً» نشان می دهد مؤمن بودند و از ایمان سرشاری برخوردار بودند. همچنین تعبیر «إِذْ قامُوا» در این آیه شریفه نشان می دهد آنان جوانانی انقلابی، شجاع، اهل اقدام و قیام بودند و در برابر دستگاه حاکمه ظالم زمان خودشان ایستادند. 🔰ذهن جوان بگونه ای است که در امور اجرایی و برنامه ریزی های علمی نیز از «خلاقیّت» و «ابتکار» بیشتری برخوردار است. و این دقیقاً در نقطه مقابل روحیه سالخوردگان است که با گذشت سن، محافظه کارتر می شوند. خداوند متعال در آیه ای از قرآن کریم درباره توانایی های علمی سالخوردگان می فرماید: 🔸«وَ اللَّهُ خَلَقَكُمْ ثُمَّ يَتَوَفَّاكُمْ وَ مِنْكُمْ مَنْ يُرَدُّ إِلى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْ لا يَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَيْئاً إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ قَدِيرٌ؛ و خداوند شما را آفريد، سپس شما را مي ميراند؛ بعضى از شما به سنين بالاى عمر مىرسند، بطورى كه بعد از علم و آگاهى چيزى نخواهند دانست. خداوند عالم و قادر است.» (نحل: 70) آیت الله مصباح یزدی در تفسیری روان شناختی از این آیه شریفه می فرمایند: «این آیه شریفه می تواند اشاره ای باشد به اینکه پذیرفتن رأی جدید یا سلیقه تازه برای سالخوردگان بسیار دشوار می شود و نیز استعداد تمرکز حواس، یعنی دقت، و همچنین قوه ضبط و نگهداری اموری که بر ذهن عارض می شوند در آنان رو به ضعف می رود و این همه موجب می شود که آنان نتوانند مطلبی جدید بیاموزند.» (جامعه و تاریخ در قرآن؛ ص170) 🔰علاوه بر همه این موارد، یکی از آسیب های روحی دوران پیری، تشدید برخی امیال نفسانی در انسان است که خود می تواند منشأ مفاسد اخلاقی، اقتصادی و سیاسی متعددی باشد. به عنوان نمونه، پیامبر اکرم(ص) در روایتی می فرمایند: 🔸«وَ يَهْرَمُ ابْنُ آدَمَ وَ تَشِبُّ مِنْهُ اثْنَتَانِ الْحِرْصُ وَ الْأَمَل؛ زمانیکه انسان پیر می شود دو خصلت در او جوان می شود: حرص و آرزو» (تحف العقول؛ ص56) ✅جدیدترین تحلیل های قرآنی_روایی از موضوعات سیاسی_فرهنگی را در کانال «بصائر» دنبال کنید: 👇 @basaer_fi🔸
✍️آیه آیه سیاست(25)/ اصلی ترین علت و زمینه شکل گیری و موفقیت فتنه های سیاسی در جامعه چیست؟ 🔸«قالَ فَما خَطْبُكَ يا سامِرِيُّ * قالَ بَصُرْتُ بِما لَمْ يَبْصُرُوا بِهِ؛ (موسى(ع) رو به سامرى كرد و) گفت: تو چرا اين كار كردى، اى سامرى؟! * گفت: من چيزى ديدم كه آنها نديدند.» (طه: 96-95) 🔰این آیه شریفه مربوط به ماجرای فتنه سامری است. زمانیکه حضرت موسی(ع) از سامری پرسید چرا این فتنه را برپا نمودی؟ او علت موفقیتش در برپایی فتنه را بی بصیرتی مردم و خواص عنوان نمود: 🔸«قالَ بَصُرْتُ بِما لَمْ يَبْصُرُوا بِهِ» (طه: 96) و همین بی بصیرتی بود که موجب شد مردم و خواص به سخنان و دستورات هارون(ع) که نائب جناب موسی(ع) بود، توجهی نمی کردند. 🔰تا زمانیکه مردم احاطه علمی و بصیرت سیاسی و معرفتی نسبت به گفتمان انقلاب اسلامی و اسلام انقلابی پیدا نکنند، آن را نخواهند پذیرفت. قرآن کریم درباره علت عدم پذیرش گفتمان قرآن کریم توسط مردم زمان پیامبر(ص) می فرماید: 🔸«بَلْ كَذَّبُوا بِما لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ وَ لَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُه؛ بلكه آنها چيزى را تكذيب كردند كه آگاهى از آن نداشتند، و هنوز واقعيتش بر آنان روشن نشده است.» (یونس: 39) 🔰این مسئله درباره شخص ولیّ خدا نیز صاق است. وقتی مردم و خواص جامعه، معرفتشان نسبت به شخصیّت ولیّ خدا و رفتارهای سیاسی او کم باشد، بطور طبیعی اطاعت از او یا اصل مقام ولایت او را انکار خواهند کرد: 🔸«أَمْ لَمْ يَعْرِفُوا رَسُولَهُمْ فَهُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ؛ يا پيامبر خود را [درست] نشناخته و [لذا] به انكار او پرداختهاند.» (مومنون: 69) 🔰امروزه تمام تلاش رسانه های دشمن و منافقین داخلی، تحقق همین یک هدف است که مردم، زیرکی، معنویت، عقلانیت، علم، تدبیر و سایر صفات برجسته ولیّ شان را نشناسند و در نتیجه زیر بار اطاعت از او نروند. بنابراین در زمانه ای که نظام اسلامی با فتنه های متعدد سامری گونه ای مواجه است، اصلی ترین وظیفه و جهاد جبهه انقلاب، تبیین، روشنگری و بصیرت بخشی با هر ابزار رسانه ای ممکن است. ✅جدیدترین تحلیل های قرآنی_روایی از موضوعات سیاسی_فرهنگی را در کانال «بصائر» دنبال کنید: 👇 @basaer_fi🔸
✍️آیه آیه سیاست(26)/ علت روانی عدم اطاعت برخی کارگزاران از دستورات و توصیه های رهبرانقلاب چیست؟ 🔸«وَ إِذْ أَخَذْنا مِيثاقَكُمْ وَ رَفَعْنا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا ما آتَيْناكُمْ بِقُوَّةٍ وَ اسْمَعُوا قالُوا سَمِعْنا وَ عَصَيْنا وَ أُشْرِبُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكُفْرِهِمْ قُلْ بِئْسَما يَأْمُرُكُمْ بِهِ إِيمانُكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ؛ (و نيز) از شما پيمان گرفتيم، و كوه طور را بالاى سر شما برافراشتيم (و به شما گفتيم) اين دستوراتى را كه به شما دادهايم محكم بگيريد و درست بشنويد، شما گفتيد شنيديم و مخالفت كرديم! و دلهاى آنها با محبت گوساله بر اثر كفر آبيارى شد، بگو چه فرمان بدى ايمان شما به شما مىدهد اگر ايمان داريد!» (بقره: 93) 🔰این آیه شریفه مربوط به قوم بنی اسرائیل است که وقتی خداوند به آنان از طریق حضرت موسی(ع) دستوراتی را ابلاغ نمود، منافقانه می گفتند «این دستورات را شنیدیم»، ولی در عمل از آن دستورات نافرمانی می کردند. آنگاه در ادامه به علت این تخلف از دستورات حضرت موسی(ع) اشاره می فرماید و آن «محبت شدید به گوساله سامری» بود: «وَ أُشْرِبُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكُفْرِهِمْ» كلمه «اشربوا» از ماده «اشراب» و به معناى «نوشانيدن» است؛ و منظور از «عجل»، «محبت عجل» یا همان «گوساله» است؛ كه کلمه «محبت» در آیه حذف شده و خود «عجل» در جاى «محبت» نشسته تا «مبالغه» را برساند و بفهماند که يهوديان از شدت محبتى كه به گوساله داشتند، گویی خود گوساله را در دل جاى دادند. (ر.ک: تفسير الميزان؛ ج1، ص223) البته برای «اشراب» معنای دیگری نیز گفته شده و آن «بستن ریسمان به گردن کسی یا چیزی» است.(ر.ک: مفردات الفاظ القرآن؛ ص449) طبق این معنا، بنی اسرائیل آنقدر محبت گوساله در دلشان جای گرفته بود که این محبت همچون ریسمانی آنان را به گوساله متصل نموده بود و این گوساله آنان را به هرسو می کشاند و آنان نیز تابع و وابسته آن بودند. 🔰و این، همان گوساله ای بود که سامری در زمان غیبت حضرت موسی(ع)، با سوء استفاده از بی بصیرتی مردم، آنان را فریب داد و مردم را به پرستش آن دعوت نمود و مردم نیز دعوت او را پذیرفتند: 🔸«وَ إِذْ واعَدْنا مُوسى أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَنْتُمْ ظالِمُونَ؛ و (به خاطر بياوريد) هنگامى را كه با موسى چهل شب وعده گذارديم (و او به ميعادگاه براى گرفتن فرمانهاى الهى آمد) سپس شما گوساله را (معبود خود) انتخاب نموديد در حالى كه با اين كار (به خود) ستم مىكرديد.» (بقره: 51؛ همچنین مراجعه کنید به: بقره:92) «اتخاذ» مبالغه در «اخذ» است؛ و منظور از «اتخاذ عجل» در این آیه شریفه این است که بنی اسرائیل با همه وجودشان گوساله پرست شدند و به تدریج محبت گوساله به طور فزاینده ای در قلبشان جای گرفت. 🔰و این حکایت برخی کارگزارانی است که با همه وجودشان(هم در مبانی فکری و هم در سبک زندگی)، غرب پرست و کدخداپرست شدند و محبت شدیدی از غرب در دلهایشان جای گرفته است و همچون ریسمانی به گردن آنان آویخته شده و آنان را کاملاً تابع و وابسته به غرب نموده و همین محبت شدید به غرب است اجازه نمی دهد در عمل از دستورات ولیّ خدا تبعیت نمایند؛ هرچند منافقانه و در حرف، اظهار اطاعت می کنند: «قالُوا سَمِعْنا وَ عَصَيْنا وَ أُشْرِبُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكُفْرِهِمْ». ✅جدیدترین تحلیل های قرآنی_روایی از موضوعات سیاسی_فرهنگی را در کانال «بصائر» دنبال کنید: 👇 @basaer_fi🔸
✍️آیه آیه سیاست(27)/ اصلی ترین طبقه اجتماعی مخالفان نظام اسلامی کدام طبقه است؟ 🔸«وَ ما أَرْسَلْنا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلَّا قالَ مُتْرَفُوها إِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ؛ و ما درهيچ شهر و ديارى پيامبرى بيمدهنده نفرستاديم مگر اينكه مترفين آنها (كه مست در نعمت بودند) گفتند: «ما به آنچه فرستاده شدهايد كافريم!»»(سبأ: 34) 🔰طبق این آیه شریفه، که «حصر» را افاده می نماید، اصولاً در شکل گیری هر نهضت اسلامی (از نهضت انبیاء تا نهضت های انقلابی معاصر مانند انقلاب اسلامی ایران)، همواره راحت طلبان و اشراف و به تعبیر قرآن «مترفین»، در خط مقدم مبارزه سیاسی و فرهنگی با مصلحان و رهبران الهی جامعه بوده اند. «اتراف» كه مصدر كلمه «مترفين» است به معناى آن است كه نعمت، صاحب نعمت را دچار مستى و طغيان كند؛ كسى كه نعمت با او چنین كند مىگويند او «اتراف» شده؛ يعنى سرگرمى به نعمت آن چنان او را مشغول كرده كه از ماوراى نعمت غافل گشته است. پس مترف بودن انسان به معناى دل بستگى او به نعمتهاى دنيوى است.(المیزان فی تفسیر القرآن؛ ج19؛ ص124) همچنین در بسیاری از آیات قرآن کریم از گروهی به نام «ملأ»(بزرگان و اشراف قوم) نام می برد که همواره سردمدار مبارزه با پیامبران الهی بودند.(اعراف: 60، اعراف: 66، اعراف: 76- 75، اعراف: 88، اعراف: 109، اعراف: 127، مؤمنون: 24، قصص: 20، قصص: 38، ص: 6) 🔰حال باید گفت علت مخالفت و مبارزه همیشگی اشراف و مرفهین بی درد با نظام اسلامی و آرمان هایش چند چیز است: 1️⃣اولاً دستیابی نظام اسلامی به آرمانهایش، مستلزم تحمل سختی ها و مشقاتی است که این با روحیه رفاه طلبانه این افراد سازگار نیست. حضرت امام (ره) در این باره می فرمایند: «با زندگانى اشرافى و مصرفى نمىتوان ارزشهاى انسانى- اسلامى را حفظ كرد. جوانان ايران و زنان و مردان كه در زمان طاغوت با تربيت طاغوتى بار آمده بودند هر گز نتوانستند با قدرت طاغوتى مقابله كنند.»(صحیفه امام(ره)؛ ج18، ص471) 2️⃣ثانیاً هدف از تشکیل نظام اسلامی ایجاد جامعه ای معنوی و مقرب به خداوند است که طبیعتاً برای نیل به این هدف باید محدودیت هایی فرهنگی و اجتماعی در جامعه اعمال شود. ایجاد این محدودیت ها با طبیعت و غریزه مترفین که اعمال هیچ محدودیتی را برنمی تابند نماید، در تضاد است و همین مسئله مخالفت با نظام اسلامی را در پی خواهد داشت. 3️⃣ثالثاً به تعبیر علامه طباطبایی اصولاً زياده روى در لذايذ كار انسان را به جايى مىكشاند كه از پذيرفتن حق استكبار ورزد. هم چنان كه از آيه بعد از این آیه هم همین معنا استنباط می شود: «وَ قالُوا نَحْنُ أَكْثَرُ أَمْوالًا وَ أَوْلاداً وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِين». و خاصيت اتراف و ترفه و غوطهور شدن در نعمتهاى مادى همين است كه قلب آدمى به آنها متعلق شود و آنها را عظيم بشمارد و سعادت خود را در داشتن آنها بداند؛ حالا چه اينكه موافق حق باشد، يا مخالف آن. در نتيجه همواره به ياد حيات ظاهرى دنيا بوده، ما وراى آن را فراموش مىكند.(الميزان في تفسير القرآن؛ ج16؛ ص383) ✅جدیدترین تحلیل های قرآنی_روایی از موضوعات سیاسی_فرهنگی را در کانال «بصائر» دنبال کنید: 👇 @basaer_fi🔸
✍️آیه آیه سیاست(28)/ آیا تعریف رهبرانقلاب از شخصیت برخی مسئولان، لزوماً به معنای تأیید عملکرد آنان است؟ 🔰این سؤالی است که بسیاری از مردم و حتی خواص انقلابی، به اشتباه، پاسخ آن را مثبت می دانند؛ در حالیکه باید گفت طبق مبانی قرآنی و سیره نبوی، اینگونه نیست که وقتی ولیّ مسلمین ویژگی های مثبت اخلاقی برخی افراد، حتی منافقان یا بیماردلان را بر می شمرد، ملازم با آن، عملکرد یا سخنان آن افراد نیز تأیید می شود. توضیح آنکه رفتار پیامبر(ص) با همه افراد جامعه اسلامی، که منافقین هم جزء آنان محسوب می شدند، بگونه ای بود که اگر نزد پیامبر آمده و سخنی می گفتند، ایشان خود آن افراد (و نه لزوماً سخن و عملکرد آنان) را تأیید می فرمود و بگونه ای با آنان مواجه می شد که گویی به آنان اعتماد دارد و منافقان گمان می کردند این تأیید، به معنای تأیید سخن یا عملکرد آنان نیز هست. به همین دلیل، پیامبر(ص) را متّهم به خوش باوری می نمودند: 🔸«وَ مِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَ يَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ؛ برخی از آن منافقین كسانى هستند كه پيامبر(ص) را آزار مىدهند و مىگويند او گوش (زود باور) است!» (توبه: 61) خداوند در پاسخ به این اتهام منافقین می فرماید: 🔸«قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ رَحْمَةٌ لِلَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ؛ بگو گوش بودن او به نفع شماست (ولى بدانيد) او ايمان به خدا دارد و (تنها) به نفع مومنان تصديق مىكند، و رحمت است براى كسانى از شما كه ايمان آوردهاند، و آنها كه فرستاده خدا را آزار مىدهند عذاب دردناكى دارند.» (توبه: 61) طبق بیان علامه طباطبایی، این پاسخ خداوند به منافقان، دربردارنده نکته ای دقیق است و آن اینکه: ««ايمان» به معناى «تصديق» است، و خداوند در جمله «يُؤْمِنُ بِاللَّهِ» (با بکار بردن «باء» بر سر «الله»)متعلَّق ايمان را ذكر كرده (که همان «الله» است)؛ ولى در جمله «وَيُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ» متعلَّق را ذكر نكرده و نفرموده مؤمنین را به چه چيز تصديق مىكند؛ (بلکه با بکار بردن «لام نفع» در «للمؤمنین»)همين قدر فرموده: «به نفع مؤمنين تصديق مىكند»؛ و تصديقى كه حتى در خبرهاى زيانآور(که از سوی منافقان ابراز می شد)، به نفع همه جامعه ایمانی تمام شود اين است كه شنونده، «مُخبِر» را تصديق كند، نه «خبر» او را؛ به اين معنا كه: «به مخبر وانمود كند كه من تو را راستگو مىدانم، هر چند در واقع خبر او را خبر نادرستى بداند و آثار صدق بر خبرش بار نكند»... به اين معنا كه كلام مُخبِر را حمل بر صحت نموده، به او نمى گويد تو در اين گفتارت دروغ مى گويى، و يا غرض سوئى دارى؛ اين كار را نمى كند؛ و در عين حال اثر صحت هم بر آن خبر مترتب نمىسازد، و همين خود باعث است كه همواره تصديقش به نفع عموم مؤمنين تمام شود، بخلاف اينكه همه خبرها و حرفهايى را كه مىشنود صحيح بداند و اثر صحت هم بر آن بار كند، و يا اگر آن را دروغ دانست صريحاً به رخ گوينده اش بكشد كه تو دروغ مىگويى، كه در اين صورت تصديقش به نفع عموم مؤمنين تمام نمىشود و نظام اجتماع مؤمنين بر هم مىخورد.(چرا که نظام اجتماعی مؤمنین بر مبنای اعتماد متقابل افراد به یکدیگر است.)» (المیزان فی تفسیر القرآن؛ ج9، ص314) 🔰مشابه این نوع رفتار سیاسی پیامبر(ص) در مواجهه با افراد و جریانات غیرانقلابی، بارها و بارها در سیره رهبرانقلاب نیز مشاهده شده است. رهبرانقلاب در بسیاری موارد و به دلایل متعدد سیاسی و تربیتی، با وجود انتقاد از عملکرد برخی افراد، صفات مثبتی را نیز به آنها نسبت داده اند؛ صفاتی که اموری مقول به تشکیک و دارای مراتب مختلف حداقلی و حداکثری هستند و می توان افرادی با حداقل مراتب را نیز واجد آن صفات دانست؛ همچنانیکه خداوند متعال در قرآن کریم، حتی منافقان را نیز واجد حداقلی ترین مراتب ذکر خداوند می داند: 🔸«وَ لا یَذکُرُونَ اللهَ إلا قَلیلاً» (نساء: 142) امّا این به معنای تأیید عملکرد یا سخنان آن افراد نیست. همانگونه که پیامبر اکرم(ص) کلام منافقین دروغ گو را نمی پذیرفت، اما در عین حال، به آنان نسبت دروغگویی نیز نمی داد و بگونه ای رفتار می نمود که گویی آنان افراد راستگویی هستند؛ و این شیوه برخورد، هرچند ممکن است در کوتاه مدت منشأ سؤالات و ابهاماتی باشد، اما در مجموع و در دراز مدت به نفع جامعه ایمانی است. 🔰زمانی می توان تعریف از افراد توسط ولیّ خدا را واقعی دانست که رفتار و عملکرد آنان نیز منطبق بر گفتمان و دستورات ولیّ خدا باشد؛ در غیر اینصورت باید دانست در بیان برخی تعاریف و انتساب برخی صفات مثبت به افرادی که واجد حداقلی ترین مراتب آن صفات هستند، مصالحی نهفته است. ✅جدیدترین تحلیل های قرآنی_روایی از موضوعات سیاسی_فرهنگی را در کانال «بصائر» دنبال کنید: 👇 @basaer_fi🔸
🔸«وَ سَلامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَ يَوْمَ يَمُوتُ وَ يَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا؛ و سلام بر او زمانیکه متولد شد و زمانیکه از دنیا می رود و زمانیکه زنده برانگیخته می شود.» (مریم: 15) @basaer_fi
✍️آیه آیه سیاست(29)/ چرا مذاکره با دشمن برای کاهش توان دفاعی بی عقلی و بی غیرتی است؟ 🔸«وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّكُمْ وَ آخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تُظْلَمُونَ؛ هر نيرويى در قدرت داريد، براى مقابله با آنها [دشمنان]، آماده سازيد! و (همچنين) اسبهاى ورزيده (براى ميدان نبرد)، تا به وسيله آن، دشمن خدا و دشمن خويش را بترسانيد! و (همچنين) گروه ديگرى غير از اينها را، كه شما نمىشناسيد و خدا آنها را مىشناسد! و هرچه در راه خدا (و تقويت بنيه دفاعى اسلام) انفاق كنيد، بطور كامل به شما بازگردانده مىشود، و به شما ستم نخواهد شد!» (انفال: 60) 🔰خداوند متعال در این آیه شریفه، به مؤمنین توصیه می کند هرچه می توانند قدرتشان را بیشتر کنند تا دشمن از آنها بترسد؛ که در نتیجه این ترس، یا از تصمیم جنگ و حمله نظامی منصرف می شود و یا با اراده سست به میدان نبرد خواهد آمد. 🔰نکته جالب و قابل تأمل در این آیه شریفه این است که در حالیکه در ظاهر، تعبیر «عَدُوَّ اللَّه» به تنهایی برای بیان مقصود آیه کافی بود، امّا خداوند از تعبیر «عَدُوَّكُمْ» نیز در کنار تعبیر «عَدُوَّ اللَّه» استفاده کرده است. علامه طباطبایی یک علت این مسئله را تحریک بیشتر مردم به کسب آمادگی برای مقابله با دشمن می دانند. به عبارت دیگر، گویی خداوند خطاب به مردم - چه مسلمانان و چه غیر مسلمانانی که در جامعه اسلامی زندگی می کنند- فرموده است: «مردم! حتی اگر حاکمیت نظام دینی را هم نمی پذیرید و حاضر به مقابله با دشمنان «دین خدا» نیستید، لااقلّ بخاطر دشمنی این گروه با خودتان و سرزمین و میهن تان، به کسب آمادگی برای مقابله با نفوذ، تحمیل، زورگویی و احتمالاً تهاجم نظامی آنان اقدام نمائید.» همچنین خداوند در ادامه آیه و در استدلالی کاملاً عقلانی، نتایج مادی و معنوی هرگونه صرف هزینه برای جلوگیری از نفوذ، تحمیل و تهاجم دشمن را مستقیماً متوجه خود مردم می داند و می فرماید هرچه در این رابطه بودجه بیشتری صرف نمائید، نفعش به خودتان می رسد: «وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تُظْلَمُونَ». 🔰همچنین، خداوند متعال در آیه دیگری از قرآن کریم غفلت نظام اسلامی از توان دفاعی اش را آرزوی دشمنان می داند که نتیجه طبیعی اش جنگ و ناامنی خواهد بود: 🔸«وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَ أَمْتِعَتِكُمْ فَيَمِيلُونَ عَلَيْكُمْ مَيْلَةً واحِدَةً؛ كافران دوست دارند كه شما از سلاحها و متاعهاى خود غافل شويد و يك مرتبه به شما هجوم كنند.» (نساء: 101) ✅جدیدترین تحلیل های قرآنی_روایی از موضوعات سیاسی_فرهنگی را در کانال «بصائر» دنبال کنید: 👇 @basaer_fi🔸
🔸ساده اندیشانه است اگر گمان کنیم به مرگ طبیعی از دنیا رفت. او بی تردید کشته شد. همه کسانی که به آمریکا اعتماد کردند، در نهایت یا با دستور خود آمریکا کشته شدند و یا خوار و ذلیل شدند. چند بار باید این در عالم تحقق یابد تا برخی ها متوجه شوند که اعتماد به چه عاقبتی دارد: «وَمَنْ يَتَّخِذِ الشَّيْطَانَ وَلِيًّا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُبِينًا؛ و هر كس به جاى خدا، را دوست و سرپرست خود گيرد، قطعا دچار آشكارى شده است.» (نساء: 119) @basaer_fi
🔰 آیت الله جوادی آملی: کسی که به دلیل ملاحظه نهادهای بین المللی، برخی احکام حکومتی اسلام را نمی پذیرد، گونه ای از نفاق را داراست. بشنوید: 👇👇👇
🔸«إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ؛ مگر آن شیاطینی كه با سرعت و (مخفیانه) براي استراق سمع به آسمان نزديك شوند كه شهابی شکافنده آنها را تعقيب ميكند.» (صافات: 10) @basaer_fi
🔸امیرالمومنین(ع): «فَإِنَّ الْعَدُوَّ رُبَّمَا قَارَبَ لِيَتَغَفَّلَ فَخُذْ بِالْحَزْمِ وَ اتَّهِمْ فِي ذَلِكَ حُسْنَ الظَّنِّ؛ گاهى دشمن نزديك میشود تا غافلگير كند؛ پس دور انديش باش و خوشبينى خود را متّهم كن.» (نهج البلاغه؛ نامه 53) @basaer_fi