#قسمتشصت
به حالت تأسف سرش رو تکون داد و به عربی رو به دوستپسرش یه چیزایی گفت که نفهمیدم.
منصور بشقاب موزای حلقهشده رو برده بود پای گاز و داشت دونهدونه توی روغن سرخشون میکرد. امبروژا رسید؛ با سینی وسایل آشپزیش. چقدر وقتی این دختر و میدیدم خوشحال میشدم؛ اونقدر که خوشحالی ما دو تا رو همه میفهمیدن!
_سلااااااام!
+سلاااااااام! کجا بودی بابا؟
_خیلی چیزا باید برات تعریف کنم.
+درباره چی!؟
_خودم ... خدا ... یه دعایی که تازه امروز یاد گرفتم!
+خب ... بگو!
_نه، اول یه چیزی بخوریم ... حرفام زیاده!
✍🏻ا.م
#کتابخوانی
#زندگی_مثبت_کتاب_خوانی
#چشمهایباز_پلکهایبسته
#بصائرحسینیه_ایران
#basaerehoseiniyeh
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
✅ ایتا، سروش، بله، گپ، روبیکا، آی گپ، هورسا، پاتوق، نزدیکا، باهم، تلگرام، اینستاگرام و توییتر با 👈👇👈👇👈👇
🆔 @basaerehoseiniyeh