#قسمتشصتوششم
با ملیکا خیلیخیلی دوست شده بودم. یه دختر داشت به اسم ایزابل. سنش از من کمتر بود. به رسم دخترای فرانسوی، که تربیتشده مادرای فرانسویان، به مامانش محل نمیداشت و مامانش، به سبک مامانای فرانسوی از اون وضعیت خوشحال نبود هم فکر میکرد حقی در قبال بچهش نداره که بخواد انتظاری داشته باشه. نتیجه این شده بود که برای من محبتی کاملاً مادرانه خرج میکرد. همه کار برام انجام میداد. خیلی دلش میخواست باهاش مشورت کنم. به زور بهم خوراکی میداد و میگفت: «وقتی صبح تا شب جلوی کامپیوتر و کتاب و مقالهای، باید چیزای شیرین بخوری. چون برای مغز مفیده.» چند بار هم بهم گفته بود: «با ماشین بیام دنبالت ببرمت گردش!» من هم دوستش داشتم و هر کاری از دستم برمیاومد براش انجام میدادم.
✍🏻ا.م
#کتابخوانی
#زندگی_مثبت_کتاب_خوانی
#چشمهایباز_پلکهایبسته
#بصائرحسینیه_ایران
#basaerehoseiniyeh
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
✅ ایتا، سروش، بله، گپ، روبیکا، آی گپ، هورسا، پاتوق، نزدیکا، باهم، تلگرام، اینستاگرام و توییتر با 👈👇👈👇👈👇
🆔 @basaerehoseiniyeh