#قسمتشصتوهفتم
توی دفتر ملیکا یه دانشوجی فرانسوی داشت یه برگه رو امضا میکرد. وارد شدم. گل از گل ملیکا شکفت!
_بیا ... بیا ایرانی کوچولوی من! (تعجب نکنید. فرانسویا به همچی میگن کوچولو. در واقع، برای هر چیزی که عزیز یا کوچیک باشه لفط «کوچولو» رو استفاده میکنن. حتی اگه بزرگترین فیل دنیا باشه.) خب، چیشده؟ ... چی میخوای!؟
+ملیکا، یه فرمه که باید پرش کنم. مهر و امضای لابراتوار رو هم میخواد. باید بدمش به تو، نه؟
_آره، بشین همینجا تا این آقای جوون بره؛ خودم انجامش میدم.
نشستم روی صندلی. آنتونی، که سال بالایی منه، همراه آقای غوآیه وارد شدن. آقای غوآیه مسئول امور آموزشی دپارتمان بود؛ یه فرانسوی شصت و چهار شصت و پنج ساله.
✍🏻ا.م
#کتابخوانی
#زندگی_مثبت_کتاب_خوانی
#چشمهایباز_پلکهایبسته
#بصائرحسینیه_ایران
#basaerehoseiniyeh
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
✅ ایتا، سروش، بله، گپ، روبیکا، آی گپ، هورسا، پاتوق، نزدیکا، باهم، تلگرام، اینستاگرام و توییتر با 👈👇👈👇👈👇
🆔 @basaerehoseiniyeh