📍مسابقه مقالهنویسی در ایران!
رضا داوری اردکانی:
🔻اگر دانشمند در طلب علم نباشد و صرفا به عنوان كارمند اداره علم انجام وظیفه كند و در تولید مقاله بكوشد، علم به وجود نمیآید.
🔸كارمند كار رسمی و عادی انجام میدهد و مقررات اجرا میكند ولی دانشگاه باید در طلب علم باشد و به فرهنگ و آینده كشور و به اینكه برای فردا چه باید كرد بیندیشد. نه اینكه به مسائلی بپردازد كه نمیداند از كجا آمده و با وضع زمان او چه ارتباطی دارد. او وقتی مقاله خود را در مجله یا ژورنالی كه كمتر آن را میشناسد چاپ میكند، معلوم نیست كه به علم كجا خدمت میكند. این حرف مخالفت با مقالهنویسی نیست.
🔸آنچه من با آن مخالفم و آن را آفت میدانم اعتقاد به اصل تولید انبوه مقاله به عنوان جوهر سیاست علم كشور است. علم با تولید انبوه مقاله پیشرفت نمیكند. با این سیاست دانشگاه به كارگاه تولید انبوه مقاله بدل میشود. در این صورت دانشگاه دیگر دانشگاه نیست. البته درست میگویند كه هر مقاله نباید مسالهای را حل كند. حرف من این است كه اگر ده هزار مقاله هیچ مسالهای را حل نكند، چه كنیم وگرنه مقاله نویسی كار لازم و مهمیاست و مگر امكان دارد كه دانشمند مقاله ننویسد؟ دانشمندی كه پژوهش میكند، حتما مقاله مینویسد.
🔸او كار خود را به صرافت طبع و از روی علاقه و فارغ از سودای سود و زیان و البته برای حل مسالهای كه در برابرش قرار دارد و نه به حكم ادای وظیفه اداری و برای گرفتن مدرك دكتری و فوق لیسانس یا ارتقا در مراتب دانشگاهی انجام میدهد؟ پژوهش كار اداری نیست. دانشمندان هم در مسابقه مقالهنویسی شركت نمیكنند كه هر كس بیشتر نوشت برنده باشد. مختصر بگویم علم زمان ما علم كارساز یا علم تكنولوژیك است و نمیتواند از تكنیك جدا باشد و با این بستگی و پیوستگی یا وحدت است كه پژوهش معمولا مسالهای از مسائل زندگی را حل میكند.
◇◇◇◇◇
باشگاه اندیشه؛ فرصتی برای آزاداندیشی 👇
🔹تلگرام: t.me/Bashgah_net
▫️ایتا: Eitaa.ir/Bashgah_net
🔹سروش: Sapp.ir/Bashgah_net
▫️آیگپ: Igap.net/Bashgah_net
📌بله: ble.im/join/YzQwZDU2ND
اعتماد
📚 شخصیت درونی من به گونهای ست که اگر محکوم به مرگ هم بشوم، همچنان آرامش خود را حفظ خواهم کرد و حتی ممکن است شب قبل از اعدام شروع به آموختن زبان چینی کنم، تا در دام احساساتِ مبتذل و عوامانهی خوشبینی و بدبینی نیفتم. شخصیت درونی من این دو احساس را باهم ادغام کرده و از آنها فراتر میرود: من یک انسان بدبین هستم بخاطر آگاهی ام، اما خوشبینم بخاطر اراده ام.
🔰 #برشی_از_کتاب ۹۷
نامههای زندان | آنتونیو گرامشی
◇◇◇◇◇
باشگاه اندیشه در پیامرسانها 👇
📌 @Bashgah_net
3.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 گاهی همین دو ثانیهها زندگیتان را تغییر خواهد داد!
🔻 برای دوستان خود هم بفرستید!
#فیلم
📍در آپارات هم با ما همراه باشید 👇
https://www.aparat.com/v/ClVWL
◇◇◇◇◇
باشگاه اندیشه 👇
➕ @Bashgah_net
📍گیدنز درباره بیماریهای امروزه چه میگوید؟
علیاصغر سعیدی:
🔻گیدنز ویژگی جامعه مدرن را پرمخاطره بودن آن میداند، اما میان مدرنیته متاخر (زمانه ما) و متقدم (عصر روشنگری) تمایز قائل میشود و معتقد است كه اگرچه مخاطرات در هر دو دوره وجود دارد، اما باید میان این مخاطرات متناسب با همین دو دوره مدرنیته تمایز گذاشت.
yon.ir/nSQhI
🔸او میگوید در مدرنیته متقدم چنان كه ماركس گفته است، اندیشمندان به جای تفسیر جهان دست به تغییر آن زدند، یعنی انسان به تسخیر طبیعت پرداخت. در آن دوره مخاطراتی كه انسان با آن دست و پنجه نرم میكرد، مخاطرات بیرونی (external) بود و از بیرون ناشی میشد، مثل زلزله، سیل و... یعنی انسان در عصر روشنگری به مدد علوم جدید و فناوری طبیعت را تحت سلطه و انقیاد خود آورد. اما ویژگی دوران مدرنیته متاخر و عصر جهانی شدن، انتشار پدیده مخاطره است و مخاطرات نیز به لحاظ كیفی متفاوتند. یعنی انسان در مدرنیته متاخر، گذشته از مخاطرات بیرونی، با مخاطراتی كه خودش تولید میكند (manufactured risks) نیز مواجه است. یعنی باید در نظر آوریم كه ما بر سر طبیعت چه میآوریم. موضوعاتی مثل گرم شدن زمین، كمبود آب و... نمونههایی از مخاطرات جدید تولید شده است.
🔸به نظر گیدنز این مخاطرات جدید را انسانها تولید كردهاند، یعنی همان فاعلانی كه پیشتر تا حدی میتوانستند، تاثیرگذار باشند، حالا خودشان با كنش مخاطرات جدید را به وجود میآورند. او برای توصیف این انسان از تعبیر انسان بازتابی (reflexive) استفاده میكند و معتقد است كه این انسان متفاوت از بشر گذشته است و فاعلی هست كه اگرچه شرایط تازهای را پدید آورده است، اما نمیتواند از پیامدهای ناخواسته این شرایط جدید غافل شود. گیدنز معتقد است این ویژگی در تمام حوزهها نفوذ پیدا كرده است.
🔸از اینجاست كه نظریه او درباره مخاطرات ملموس میشود. مثلا میگوید بیماریهایی كه امروز بشر گرفتار آن شده است، ناشی از مخاطراتی است كه ما بر سر طبیعت آوردهایم. همچنین اپیدمیهای جدید ناشی از مداخلات انسان در طبیعت و تغییرات رفتاری انسان بازتابی است.
◇◇◇◇◇
باشگاه اندیشه؛ فرصتی برای آزاداندیشی 👇
🔹تلگرام: t.me/Bashgah_net
▫️ایتا: Eitaa.ir/Bashgah_net
🔹سروش: Sapp.ir/Bashgah_net
▫️آیگپ: Igap.net/Bashgah_net
📌بله: ble.im/join/YzQwZDU2ND
اعتماد
📚 آن کس که دیگری را تنها به سبب زیباییهای ظاهریاش دوست میدارد، دیر یا زود درمییابد که اولا دیگرانی غیر از محبوب او از این زیبایی، حتی گاه به مراتب بیشتر، بهرهمند هستند و ثانیا زیبایی ظاهری اگرچه دلرباست، اما در برابر انواع کمالات دیگر رنگ میبازد.
به محض آنکه فرد درمییابد که جمال زوالپذیر است و زیباییهایی بس والاتر نیز در این عالم وجود دارد، دیر یا زود ترجیح خواهد داد که سعادت خود را با این امر فانیشونده و فرومایه پیوند نزند بلکه از نردبان عشق پلهای بالاتر بیاید و به زیباییهای برتر و ماندگارتری دل ببندد.
🔰 #برشی_از_کتاب ۹۸
درباره عشق | مارتا نوسباوم
◇◇◇◇◇
باشگاه اندیشه در پیامرسانها 👇
📌 @Bashgah_net📚 آن کس که دیگری را تنها به سبب زیباییهای ظاهریاش دوست میدارد، دیر یا زود درمییابد که اولا دیگرانی غیر از محبوب او از این زیبایی، حتی گاه به مراتب بیشتر، بهرهمند هستند و ثانیا زیبایی ظاهری اگرچه دلرباست، اما در برابر انواع کمالات دیگر رنگ میبازد.
به محض آنکه فرد درمییابد که جمال زوالپذیر است و زیباییهایی بس والاتر نیز در این عالم وجود دارد، دیر یا زود ترجیح خواهد داد که سعادت خود را با این امر فانیشونده و فرومایه پیوند نزند بلکه از نردبان عشق پلهای بالاتر بیاید و به زیباییهای برتر و ماندگارتری دل ببندد.
🔰 #برشی_از_کتاب ۹۸
درباره عشق | مارتا نوسباوم
◇◇◇◇◇
باشگاه اندیشه در پیامرسانها 👇
📌 @Bashgah_net📚 آن کس که دیگری را تنها به سبب زیباییهای ظاهریاش دوست میدارد، دیر یا زود درمییابد که اولا دیگرانی غیر از محبوب او از این زیبایی، حتی گاه به مراتب بیشتر، بهرهمند هستند و ثانیا زیبایی ظاهری اگرچه دلرباست، اما در برابر انواع کمالات دیگر رنگ میبازد.
به محض آنکه فرد درمییابد که جمال زوالپذیر است و زیباییهایی بس والاتر نیز در این عالم وجود دارد، دیر یا زود ترجیح خواهد داد که سعادت خود را با این امر فانیشونده و فرومایه پیوند نزند بلکه از نردبان عشق پلهای بالاتر بیاید و به زیباییهای برتر و ماندگارتری دل ببندد.
🔰 #برشی_از_کتاب ۹۸
درباره عشق | مارتا نوسباوم
◇◇◇◇◇
باشگاه اندیشه در پیامرسانها 👇
📌 @Bashgah_net📚 آن کس که دیگری را تنها به سبب زیباییهای ظاهریاش دوست میدارد، دیر یا زود درمییابد که اولا دیگرانی غیر از محبوب او از این زیبایی، حتی گاه به مراتب بیشتر، بهرهمند هستند و ثانیا زیبایی ظاهری اگرچه دلرباست، اما در برابر انواع کمالات دیگر رنگ میبازد.
به محض آنکه فرد درمییابد که جمال زوالپذیر است و زیباییهایی بس والاتر نیز در این عالم وجود دارد، دیر یا زود ترجیح خواهد داد که سعادت خود را با این امر فانیشونده و فرومایه پیوند نزند بلکه از نردبان عشق پلهای بالاتر بیاید و به زیباییهای برتر و ماندگارتری دل ببندد.
🔰 #برشی_از_کتاب ۹۸
درباره عشق | مارتا نوسباوم
◇◇◇◇◇
باشگاه اندیشه در پیامرسانها 👇
📌 @Bashgah_net
2.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 با اهدا نکردن اعضا، انسانی دیگر هم با ما به زندگیش پایان میدهد ... !
🔻 برای دیگران هم بفرستید !
#فیلم
◇◇◇◇◇
باشگاه اندیشه 👇
📌 @Bashgah_net
📍چرا بوروکراسی آدمها را خودشیفته میکند؟
حسین پاینده:
🔻توصیف فرد خودشیفته از نظر کریستوفر لش این است: افرادی کسل، دلمرده و افسرده که زندگی خود را بیهدف و حتی بیارزش میانگارند. این اشخاص غالباً خود را به انواع بیماریهای جسمی مبتلا میدانند.
🔸اصطلاحی که در روانپزشکی برای اطلاق به این قبیل اشخاص به کار میرود ،«خودبیمارانگار» است. افراد مبتلا به خودبیمارانگاری، اضطراب و نگرانی مفرطی دربارهی سلامتی خویش دارند و دائماً نشانههای امراض مختلف را در خود مییابند. این افراد واقعاً بیمار جسمی نیستند ولی فکر میکنند انواع بیماریها را دارند و لذا مدام احساس اضطراب میکنند. زمانی که دیگران از آنها تمجید و تحسین میکنند اندکی تسکین مییابند، اما به طور کلی از برقراری روابط عمیق عاطفی با دیگران عاجزند و لذا از زندگی خود لذت نمیبردند و شادکام نیستند.
🔸ناتوانی در برقراری عمیق عاطفی یعنی اینکه رابطهها سطحیاند و تا میخواهیم کمی جدی شود، آدمها خودشان را عقب میکشند. لش بحث مبسوطی در این زمینه دارد. به اعتقاد او یکی از عواملی که باعث این خودشیفتگی میشود، دیوانسالاری یا بوروکراسی است. بوروکراسی آدمها را خُرد میکند. در جامعهای که انجام کارها دائما با فرایندها و موانع بوروکراتیکِ متعدد و فرساینده روبهرو میشود، فرد به سمت اِشکالگیری دائم سوق مییابد.
yon.ir/9Y4qk
🔸پس تفاوتی بین نارسیسیسم آنطور که فروید تعریفش کرد و نارسیسیسم آنطور که کریستوفر لش تعریفش میکند، وجود دارد. فروید در مبحث خودشیفتگی همهچیز را درونی میبیند، در حالی که کریستوفر لش از راه تحلیل فرهنگی و با استناد به فرایندهای اجتماعی در جامعهی مدرن خودشیفتگی را تبیین میکند.
◇◇◇◇◇
باشگاه اندیشه؛ فرصتی برای آزاداندیشی 👇
🔹تلگرام: t.me/Bashgah_net
▫️ایتا: Eitaa.ir/Bashgah_net
🔹سروش: Sapp.ir/Bashgah_net
▫️آیگپ: Igap.net/Bashgah_net
📌بله: ble.im/join/YzQwZDU2ND
فرهنگ امروز