📚 پُک زدن به سیگار هیچ معنایی ندارد الّا نوعی لجاجت با خود و حتی لجاجت در تداوم ِ نوعی عادت. عجیبترین خوی ِ آدمی این است که میداند فعلی بد و آسیب رسان است، اما آن را انجام می دهد و به کرات هم.
هر آدمی، دانسته و ندانسته، به نوعی در لجاجت و تعارض با خود بسر می برد، و هیچ دیگری ویرانگرتر از خود ِ آدمی نسبت به خودش نیست...!
🔰 #برشی_از_کتاب
سلوک | محمود دولت آبادی
◇◇◇◇◇
باشگاه اندیشه در پیامرسانها👇
📌 @Bashgah_net
14.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 ۵ فیلتر رسانههای جمعی از دید چامسکی!
🔻حتما ببینید و به اشتراک بگذارید!
#انیمیشن
◇◇◇◇◇
باشگاه اندیشه 👇
📌 @Bashgah_net
📍سرمایهداری و قدرت تمدید تباهی!
ن.ناظمی:
🔻کسب آزادیهای دموکراتیک و دیگر ارزشهای جهانشمول انسانی در جریان مبارزات طولانی طبقاتی تاریخی توسط تودههای مردم علیه نابرابریها و استثمار رژیم سرمایه میسر گشته و پدیده دموکراسی درهرجامعه طبقاتی منتج از این مبارزات بوده و نه محصول «طبیعی»و خودبه خودی و اجتناب ناپذیر گسترش و جهانی شدن سرمایه، که فرهنگ گرایان ادعا میکنند.
🔸هم چنین نگارنده معتقد است که عامل اصلی بحرانها و جنگها، بر خلاف تصور فرهنگ گرایان، همانا تشدید پروسه جهانی شدن سرمایه است و نه «ناسازگاریهای فرهنگی» و بر خورد تمدنها در آن جوامع.
تاریخ پانصد سالۀ سرمایه داری نشان میدهد که این نظام نیز مثل نظامهای پیشاسرمایه داری فقط در یک دورۀ کوتاهی در اوان تکامل تاریخی خود نقش مثبت و مترقی در پیشرفت و رفاه و امنیت بشر بازی کرده و بعداٌ به مرور زمان به مانعی بزرگ در مقابل پیشرفت و ترقی بشریت تبدیل شده است.
ytre.ir/dm8
🔸ولی مشخصۀ اصلی این نظام همانا هژمونی اقتصاد سرمایه برکلیه شئون زندگی بشر از طریق پروسه تاریخی و طولانی کالاسازی (تبدیل تدریجی تمام تولیدات مادی و معنوی بشر به کالا جهت صرفاٌ داد و ستد) است که آن را از تمام نظامهای دیگر متمایز میسازد. هژمونی سرمایه و پروسه جهانی شدن آن منجر به ایجاد و شیوع شکاف و قطب بندی که منجر به تعمیق شکاف بین فقر و ثروت، تباهی و خرابی محیط زیست گشته و نتیجتاٌ نظام سرمایه را در تضاد و تعارض با پیشرفت و ترقی بشر میاندازد و منتهای این نظام، برخلاف نظامهای پیشاسرمایه داری، به خاطر داشتن خصوصیت پراگماتیستی از همان اوان تاریخ رشد خود، بویژه از دهۀ 1880به این سو، هر زمانی که توسط نیروهای ضد خود (قربانیان متشکل نظام جهانی) به مصاف و جدال طلبیده شده، قادر شده که از میزان خرابیها و ستم اجتماعی و استثمار طبقاتی کاسته و موقتاٌ حل نهایی تضاد را به نفع بقای خود به تعویق اندازد.
◇◇◇◇◇
باشگاه اندیشه؛ فرصتی برای آزاداندیشی 👇
🔹تلگرام: t.me/Bashgah_net
▫️ایتا: Eitaa.ir/Bashgah_net
🔹سروش: Sapp.ir/Bashgah_net
📌بله: ble.im/join/YzQwZDU2ND
مجله هفته
5.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 #انیمیشن مفهومی And then ، نقدی گزنده است به بیتفاوتی و روزمرگی در دنیای ماشینی ما ...
🔻 برای دوستان خود هم بفرستید !
موارد بیشتر 👇
#انیمیشن
#فیلم
باشگاه اندیشه 👇
📌 @Bashgah_net
📚 نذار ابهت هیچ آدم خبرهای تو رو بگیره. اون بهت میگه که: "دوست عزیز، من بیست ساله که این کارمه!"
آدم ممکنه کاری رو بیست سال تموم هم غلط انجام بده...!
🔰 #برشی_از_کتاب
بعضیها هیچ وقت نمیفهمن | کورت توخولسکی | مترجم: محمد حسین عضدانلو
◇◇◇◇◇
باشگاه اندیشه در پیامرسانها 👇
📌 @Bashgah_net
7.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 چند ویژگی که در اکثر نظامهای آموزشی موفق دنیا مشترک است!
🔻 دیگران را هم به تماشای این #فیلم دعوت کنید!
#نماگرام ۱۶
◇◇◇◇◇
باشگاه اندیشه در پیامرسانها 👇
📌 @Bashgah_net
12.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📍 #مستند_کوتاه +15
🎞 فیلمها چگونه از سانسور دور باشند و خانوادهها چگونه به محتوای آنها اعتماد کنند؟
🔻 آیا ممیزی، تنها راه آشتی دادن این دو گروه است؟
🔺 نظام درجهبندی چگونه کار میکند؟
🔹 این مستند کوتاه به بررسی قوانین کشورها در این باره میپردازد و اطلاعات جالبی به شما میدهد.
🔸 برای دوستان خود هم بفرستید!
#فیلم
🔰 نسخه باکیفیت 👇
https://www.aparat.com/v/z4mI0
◇◇◇◇◇
@Bashgah_net
📚 بدبختی درست در همین نهفته است: در کلمات! هر یک از ما درون خود چیزهایی پنهان داریم و هر یک از ما آن چیزها را با کلمات خودمان بیان میکنیم. آقای گرامی وقتی به آن چیزهای درونی خود با کلمات خود معنا و ارزش میدهیم دیگر چگونه میتوانیم حرف همدیگر را بفهمیم؟ شنونده برای خودش مفهوم و ارزش دیگری قائل میشود. ما همگی خیال میکنیم که حرف همدیگر را درک میکنیم اما هرگز هیچکس حرف دیگری را درک نمیکند...!
🔰 #برشی_از_کتاب
شش شخصیت در جستجوی نویسنده | لوئیجی پیراندلو | مترجم: بهمن فرزانه
◇◇◇◇◇
باشگاه اندیشه در پیامرسانها 👇
📌 @bashgah_net
15.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 این #انیمیشن کوتاه، به زیبایی تاثیر مشکلات دوران کودکی بر شخصیت دوران بزرگسالی را به نمایش کشیده است.
🔻 برای دیگران هم بفرستید!
◇◇◇◇◇
باشگاه اندیشه در پیامرسانها 👇
📌 @bashgah_net
📍چرا پرسش از وجود ضروری است؟
عباسعلی منصوری:
🔻آیا پرسش از وجود، پرسش مستقیم فیلسوفان است؛ یعنی ایشان رأساً و ابتدائاً پرسش از وجود میکنند؟ در تمام طول این پرسش، آنچه برای ایشان مهم است فقط وجود است؟ وجود چه ارتباطی با ما انسانها دارد که از آن پرسش میکنیم؟ حداقل این سؤال بیوجه نمیتواند باشد که بپرسیم پرسش از وجود چه وجهی برای ایشان دارد؟ همینکه پرسش از وجه پرسیدن کنیم، مانند آن است که میگویم پرسش از وجود نمیتواند رأساً پرسش انسان باشد، بلکه بهواسطۀ جهت و به خاطر امر دیگری است که انسان پرسش از وجود میکند.
ytre.ir/dP4
🔸شاید بتوان گفت فلاسفه پرسش از معنای حیات و کیستی انسان را در پرسش از وجود پیگیری میکنند و اساسیترین پرسش برای ایشان پرسش از کیستی خویشتن و جایش در این عالم وجود است. حتی وقتی که انسان پرسشهایی ازایندست میپرسد: «آیا خدا هست یا نه؟ آیا پس از مرگ نیست خواهیم شد یا زندگی دیگری در کار خواهد بود؟ آیا موجوداتی ورای این عالم ماده وجود دارند؟» و سؤالهایی شبیه به این، در واقع همچنان از کیستی خویش پرسش میکند.
🔸هنگامی که من میپرسم چه باید بکنم، در جستوجوی این هستم که بدانم چه عملی صواب و اولویت دارد و کدام عمل ناصواب یا بدون اولویت است. صواب بودن یا نبودن یک عمل یا اولویت داشتن یا نداشتن یک عمل در نسبت با کیستی صاحب عمل مشخص میشود. وقتی انسان پرسش از صواب یا ناصواب بودن و اولویت داشتن یا نداشتن یک عمل میکند، کاَنَّهُ صورت اصلی و نهانشدۀ پرسش او این است که چه عملی مقتضای وجود خاص من و شایسته من است و چه عملی برای من ناشایست است؟ این پرسش اساساً هنگامی طرح میشود و امکان طرح مییابد که انسان خودش را نشناسد و الا اگر حد خود و اقتضای ذات خود را بشناسد، چنین پرسشی را طرح نخواهد کرد، بلکه مشغول عمل خواهد شد. در واقع ما با این پرسش، از کیستی خودمان پرسش میکنیم؛ یعنی در واقع اساسیترین سؤال برای ما با توجه به امکانهای فروان برای شدن و صیرورت که روبهرویمان هست، این است که من کیستم یا چه باید بشوم؟
🔸واقعیت این است که هنگامی برای من سؤال چه باید بکنم یا چه کنم مطرح میشود که من ندانم که چه کسی یا چه هستم. من اگر بدانم که چه هستم بالطبع میدانم که چه باید بکنم؛ و چه باید بکنم پرسش من نخواهد بود.
🔸فرض کنید کسی را بدون اینکه کار او را مشخص کنند یا رتبه و نقش او را تعیین کنند به یک اداره (مثلاً دانشگاه) بفرستند و بگویند که برو در آنجا کار کن (فرض کنید نوع امر و شخص امرکننده هم برای او آنقدر مشخص نباشد که با توجه به آن قرائن پی به وظیفۀ محول خود ببرد). چنین شخصی هنگام ورود به آن اداره حتماً از خود خواهد پرسید که باید چهکار کنم. اما در اصل این پرسش اولی و اساسی او نیست، بلکه بدین خاطر است که ابتدا این برایش سؤال است که جای او در این اداره کجاست و او چه نسبتی با این اداره و نقشها و رتبههای آن دارد.
◇◇◇◇◇
باشگاه اندیشه؛ فرصتی برای آزاداندیشی 👇
🔹تلگرام: t.me/Bashgah_net
▫️ایتا: Eitaa.ir/Bashgah_net
🔹سروش: Sapp.ir/Bashgah_net
📌بله: ble.im/join/YzQwZDU2ND
فرهنگ امروز