🌀 شمشیری که بارها اندوه از چهره پیامبر (ص) زدود!
📝 تحلیل پیام تسلیت رهبر معظم انقلاب درباره شیخ یوسف صانعی
✍ علی مهدوی
🔹 برخی انتظار نداشتند امام خامنهای در پیام تسلیت خود درباره آیتالله صانعی اینچنین با ملاطفت و بزرگواری برخورد کنند و برخی هم این پیام تسلیت را حمل بر «تطهیر کامل عمر سیاسی» هشتاد و اندی سالهی این فقیه کردند و بدان وسیله افرادی که نقدی بر سیره و رفتار سیاسی سالهای اواخر عمر ایشان دارند را «منکوب» کردند.
عدهای اما طبق معمول این روزها، پیام رهبری را حمل بر «تقیه» میکنند و عدهای دیگر حمل بر «اخلاق شخصی»! لذا منتقدان را سفارش به فروبستن دهانها و رعایت اخلاق فردی میکنند!
🔹 حال آنکه اگر از زاویهی درستی به این موضوع نگاه کنیم، گرفتار تحلیلهای غلط و آلوده به افراط و تفریط نخواهیم شد.
یک.
🔸 خوشحالی از مرگ دیگران بخصوص اگر دارای سوابق انقلابی باشند، مذموم و ناپسند است تا حدی که ممکن است انسان را به همان عاقبت دچار نماید. لذا درخواست مغفرت برای چنین افرادی ممدوح و حتی لازم است. در پیام تسلیت حضرت آقا مطابق معمول پیامهای تسلیت علمای أعلام، خبری از درخواست «علو درجات» و یا تسلیت به عموم مؤمنین نبود، و صرفا تسلیت به شاگردان و ارادتمندان و درخواست «رحمت و مغفرت» برای آیت الله صانعی بود. برای نمونه پیام تسلیت حضرت آقا درباره مرحوم آیتالله مجتبی تهرانی (دیگر شاگرد امام راحل) را مراجعه کنید.
دو.
🔹 همهی آنچه در پیام امام خامنهای مورد مدح و تمجید قرار گرفته است؛ تماما سوابق مبارزاتی و خدماتی است که آیتالله صانعی در زمان حیات امام خمینی (ره) به انقلاب داشته است. بد نیست پیام امام خامنهای درباره آیتالله منتظری را با پیام ایشان درباره آیتالله صانعی مقایسه کنیم؛ در پیام آیتالله منتظری به امتحانی که وی شد و مردود شد اشاره کردند و ابراز امیدواری کردند که ابتلائات دنیوی وی کفارهی آن شود؛ چرا که وی در زمان حیات حضرت امام(ره) گرفتار لغزش سیاسی-اجتماعی شد. ولی از آنجا که آیتالله صانعی تا پایان عمر امام راحل (ره) بر صراط مستقیم بود، رهبری هیچ اشارهای به لغزشهای بعدی وی خصوصا «فتنه ۸۸» نداشتند؛ فتنهای که بارها آن را «خط قرمز» خود معرفی کردهاند.
سه.
❓اینکه چرا امام خامنهای جفاهایی که برخی مبارزین انقلابی به ایشان کردند را مورد اشاره قرار نمیدهند، جهات مختلفی دارد:
🔺 اولا این «رأفت امام امت» است که از حق خود سخنی به میان نمیآورد و بیشترین عنایتش به خدمات سابق مجاهدین انقلابی در زمان حیات امام است.
🔺 ثانیا «الگوگیری» از سیره حضرت امیرالمومنین (ع) در رأفت با سابقین مجاهد صدر اسلام، چراغ راه این سیره رهبر معظم و گواه صدق کلام فرزند امیرمؤمنان است؛
«آنگاه که امیرالمومنین علیهالسلام شمشیر زبیر را پس از مرگش دید، با یادآوری دلیریهای وی در جنگهای صدر اسلام فرمود: این شمشیر بارها اندوه را از چهره رسول خدا زدوده است.» (طبقات الکبری، ج۳، ص۷۸)
❓مگر نه این است که همین شمشیر زبیر در آوردگاه جمل، به «مقابله» و فتنهانگیزی علیه امیرالمؤمنین علیهالسلام برخاسته بود؟ آری اما نه آن رفتار امام علی علیهالسلام و نه این رفتار امروز فرزندش، هیچیک به معنای تقیه و یا حتی «ندیدن و چشم بستن بر واقعیت» نیست.
بر عاقبت هر دو مجاهد مبارز با سوابق انقلابی سخت باید گریست، همانطور که امیرالمؤمنین با شنیدن خبر قتل او گریستند.
🔺 ثالثا رهبر نظام اسلامی هیچگاه عکسالعملی نشان نمیدهند که دشمنان جمهوری اسلامی را به «طمع» اندازد تا دست به ایجاد تفرقههای بیشتر بزنند و «مانور رسانهای» راه بیندازند و حتی از مرگ یاران قدیمی انقلاب، برای تضعیف انقلاب اسلامی «بهره برداری سیاسی» کنند.
چهار.
❓آیا اگر امام جامعه مسلمین از حق خود سخنی به میان نیاوردند، ما نیز مأمور به سکوتیم تا نامردمان جای حق و ناحق، «ولایتمداری و ولایتگریزی» را در رسانههایشان عوض کنند؟
🔹 قطعا و بیهیچ تردیدی، وظیفه ما «تبیین» است؛ جهاد تبیینی امروز ما، روشنگری در خط مستقیم صراط ولایت است و این امکانپذیر نیست مگر با عبرتآموزی از سیره و خط مشی سلمانها و زبیرها؛ همانقدر که سلمانهای اسلام و انقلاب برای ما «درسآموز» اند؛ زبیرها هم برای ما «عبرتآموز» هستند.
لذا بیان حقایق امور و تبیین خط مشی اجتماعی و سیاسی افراد با رعایت انصاف و ادب، امری لازم و ضروری است.
گاهی سکوت ما در عدم تبیین صراط مستقیم، امر را بر عموم جامعه نیز «مشتبه» میسازد و «خواص تردید افکن» را به «پاشیدن بذر نفاق» امیدوار میسازد.
✅ شاید بهترین تحلیل برای این پیام تسلیت رهبر معظم انقلاب این باشد که:
«آقای صانعی رفت، اما کرامت آقایما #سید_علی ماند.»