eitaa logo
🕊با شهدا
127 دنبال‌کننده
195 عکس
353 ویدیو
11 فایل
•♥•.¸¸.•♥• بــــا شُـــهـــــدا •♥•.¸¸.•♥•.¸ با شُــــهدا راهِـمون، راهِـ خُـــدا میشهـــ https://daigo.ir/secret/6524937166 پیام ناشناس
مشاهده در ایتا
دانلود
هرچند مسیر مشکل و باریک است با این که به ظاهر آسمان تاریک است در چشم تو پرچم فلسطین پیداست یعنی به امید حق سحر نزدیک است 🇵🇸✨ سورنا جوکار ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1
حاج آقا حق شناس ره : شیطان دائما مراقبِ شماست ، ولی به کسانی که نمازشان را در اول وقـت می خوانند، کـمـتـر نزدیک می شود ..🌿 ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 آخرین حماسه راوی: رحیم اثنی عشری خدا را شکر می کنم. من در آن روزها یک دفترچه همراهم داشتم که کوچکترین وقایع را یاد داشت می کردم. حدود سه دهه از آن زمان گذشته اما گویی همین دیروز بود که... اواسط بهمن از منطقه پدافندی مهران به دوکوهه برگشتیم. بوی عملیات را همه حس می‌کردند. یک شب برادر مظفری جانشین گردان برای ما صحبت کرد.ایشان گفت که با پایان یافتن زمان حضور شما در جبهه، می توانید تسویه کنید و برگردید اما عملیات نزدیک است. اگر بمانید بهتر است. اکثر بچه‌ها گفتند می مانیم. اما چند نفری از ما جدا شدند.من اعتقاد دارم گردان ما غربال شد چون کسانی از ما جدا شدند که هیچ بویی از معنویت نداشتند! یادم هست که ۱۵بهمن، ما را به اردوگاه عملیاتی بردند. یک هفته آن جا بودیم. خبر شروع عملیات والفجر۸ را در بیستم بهمن، همان جا شنیدیم. دو روز بعد ما به آبادان رفتیم. روز بعد ما را به سوله کنار اروند آوردند. روز ۲۴بهمن ما را به آن سوی اروند منتقل کردند. دو شب در سنگر‌های پشتیبانی حضور داشتیم. به ما گفتند: مرحله دوم عملیات در راه است.این مرحله بسیار سخت تر از حمله اول است چون دشمن در هوشیاری کامل است. 🔸ادامـــــه دارد... ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای اینکه گره محبت ما بیشتر بشه، باید در حق همدیگه دعا کنیم (:❤️‍🩹 ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️ گِلِه‌ی امام حسین علیه‌السلام در خواب از یک زائر اربعینی! | @ostad_shojae | montazer.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨هر کس دوستدار حسین(ع) بود و راه حسین(ع) را ادامه داد رستگار شد.. ✨تنها راهِ سعادت ،حسین جان، حسین جان،حسین جان .. ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿خانم‌ها در عراق چفیه بندازند + حجت الاسلام سید رضا موسوی واعظ، محقق و پژوهشگر قرآن خانم هایی که کربلا میرید حتما دقت کنید،من خودم نمیدونستم این یکی دوسال اخیر متوجه شدم. .
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 ادامه قسمت قبل شب۲۷بهمن بود.برادر نیّری وصیت نامه خود را نوشت.موقع غذا یک بسته حلوا شکری را باز کرد و گفت: بچه‌ها بیایید حلوای خودمان را قبل از شهادت بخوریم! نماز مغرب و عشا که تمام شد آماده حرکت شدیم.فرمانده گردان و مسئول محور برای ما صحبت کردند.گفتند: شما از پشت منطقه عملیاتی باید حرکت خود را آغاز کنید. شما مسیر جاده خور عبدالله را جلو می روید، از کار باتلاق‌ها عبور می کنید و از مواضع گردان حمزه هم رد می شوید. کمی جلوتر، به یک پل مهم می رسید، این پل باید منهدم شود.چون در ادامه عملیات احتمال دارد که نیروهای زرهی دشمن با عبور از این پل نیروهای ما را محاصره کنند. صحبت‌های فرمانده به پایان رسید.اما با توجه به هوشیاری دشمن و شدت آتش، احتمال موفقیت ما کم بود.برای همین گردان دیگری برای پشتیبانی گردان ما آماده شد. شرایط بدی در خودم احساس می کردم.مسئول دسته ما، رو به من کرد و گفت: دوست داری شهید بشی؟ گفتم: هرچی خدا بخواد.من اومدم که وظیفه‌ام رو انجام بدم. گفت: پس هیچی، مطمئن باش شهید نمی شی. برای شهادت باید التماس کرد.کسی همینطوری شهید نمیشه. حرکت گردان آغاز شد. هیچکس نمی دانست تا ساعاتی دیگر چه اتفاقی می افتد... 🔸ادامـــــه دارد.. ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1
هدایت شده از 🕊با شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿همیشه کاری کن که اگه خدا تو رو دید خوشش بیاد نه مردم! ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1
✨🦋 اکثرآشفتگیِ‌انسانهابه‌خاطر دعاهای‌بی‌تاثیر‌است دعا یعنی‌ازخداوندراهنمایی‌ بگیریم!نه‌اینکه‌اوراراهنمایی‌ کنیم‌که‌چه‌کاربکند! ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1
✨🦋 می‌گفت : قدیما که‌ ترازو داشتن‌یه‌سنگ‌محک‌داشتن ؛ همه‌چیوبااون‌می‌سنجیدن... می‌گفت : اگر‌سنگ‌محک‌زندگیت‌بشه‌ سود کردی.. -ماسودکردیم‌یاضرر؟!💔 ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1
✨🦋 می گفت اگر می خواهی به معرفت امام زمان(عج) راه پیدا کنید ؛ در قنوتِ نمازهایتان، دعای معرفتِ امام عصر(عج)را بخوانید ..🌿 اَلّلهُمَّ عَرِّفْني نَفْسَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْني نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ رسولَك اَلّلهُمَّ عَرِّفْني رَسُولَك فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْني رَسُولَك لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَلّلهُمَّ عَرِّفْني حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْني حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ ديني" ‎‌ ✨ مرتب می گفت هر روز چند مرتبه به امام زمان عج الله سلام کنید، حتی موقع خواب با آقای خودتان حرف بزنید، اینها همه در روحیه انسان تاثیر دارد...🌿 [برگرفته از کتاب منتظر] ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿سعی کن یه جوری زندگی کنی که خدا عاشقت بشه ، اگه خدا عاشقت بشه خوب تو رو خریداری میکنه... ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1
هدایت شده از از مامان بگو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زهره هادی خواهر شهید ابراهیم هادی مهمان از مامان بگو بودن و از خاطرات مشترک با شهید و خانواده گفتن 💢 برنامه هر روز حوالی ساعت ۱۸:۳۰ از شبکه دو سیما تكرار حوالی ساعت ۲۳:۴۰ و روز بعد حوالی ساعت ۱۴:۳۰ ✅ *برنامه «از مامان بگو» را دنبال و به دوستان معرفی کنید:* 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1459422059C6a0e38f3fa
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 شهادت گردان ما با عبور از نخلستان‌ها خودش را به جاده مهم خور‌عبدلله رساند. حرکت نیروها پشت سرهم در یک ستون آغاز شد. برادر میرکیانی جانباز بود و نمی‌توانست پا به پای بچه‌ها حرکت کند‌، برای همین برادر مظفری گردان را هدایت می‌کرد. رسیدیم به مواضع بچه‌های گردان حمزه. بارش خمپاره در اطراف ما شدت یافته بود‌. اکثر خمپاره‌ها داخل منطقه باتلاقی می‌خورد و منفجر نمی‌شد! آن‌شب دسته سی نفره ما در سر ستون گردان حرکت می کرد. برادر نیّری هم که جانشین مسئول دسته بود جلوتر از بقیه قرار داشت.ما به سلامت از این مرحله گذشتیم. ساعتی بعد با سکوت کامل خودمان را به مواضع دشمن نزدیک کردیم. صدای صحبت عراقی‌ها را می‌شنیدم. در زیر نور منور‌ها سنگر‌های تیربار دشمن را در دوطرف جاده می دیدم. نفس در سینه من حبس شده بود... بچه‌ها همین طور از راه می‌رسیدند و پشت سرهم می‌نشستند. یاد ساعتی قبل افتادم که همه‌ی بچه‌ها از هم حلالیت می‌خواستند‌‌. یعنی کدام از بچه‌ها امشب به دیدار مولایشان نائل می‌شوند!؟ 🔸ادامـــــه دارد.. ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1
🌿هر کدوم یک خطی رو مراقبت کردن ... ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ 💔 @bashohadaaa1
دفترچه یادداشت شهید پاسدار علی کبودوندی .. 🦋✨ @bashohadaaa1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید سجاد زبرجدی چند دقیقه قبل از عزام به سوریه.. ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1
السلام علیک یا سیدتی یا رقیه💔 @bashohadaaa1
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 ادامه قسمت قبل در همین افکار بودم که یک منور بالای سر ما روشن شد! تیربارچی عراقی فریاد زد: قِف قِف (ایست) همه‌ی بچه‌ها روی زمین خیز رفتند. یکباره همه چیز به هم ریخت، هردو تیربار دشمن؛ ستون بچه‌های ما را به رگبار بستند. شدت آتش بسیار زیاد بود. صدای آه و ناله بچه‌ها هر لحظه بیشتر می‌شد، در همین گیر و دار سرم را بلند کردم، دیدم برادر نیّری روی زانو نشست و با اسلحه کلاش به سمت تیربارچی سمت چپ نشانه گرفته. چند گلوله شلیک کرد، یکدفعه دیدم تیربار دشمن خاموش شد! برادر مظفری خودش را به جلوی ستون رساند و فریاد زد: بچه‌ها امام حسین(ع) منتظر شماست.. الله اکبر..... خودش به سمت دشمن شلیک کرد و شروع به دویدن نمود، همه روحیه گرفتند. یکباره از جا بلند شدیم و به دنبال او دویدیم. خط دشمن شکسته شد.. بچه‌ها سریع به سمت پل حرکت کردند، اما موانع دشمن بسیار زیاد بود، درگیری شدت یافت. بارانی از گلوله و خمپاره و نارنجک روی سر ما باریدن گرفت..ما به نزدیک پل مهم منطقه رسیدیم.... 🔸ادامـــــه دارد.. ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1