هدایت شده از مهدیه بندرانزلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#غروب...🍁
...آدمی گاهی نادم میشود اما فرصت جبران ندارد.
مثلا نادم از اینکه چرا تا بحال با شما و برای شما نبود وجودش یا امام زمان.
نادم از اینکه اگر راه را درست میرفت بی تردید هر روز شما را زیارت میکرد و به قیمت خود افزایش میداد.
این ندامت ها راهی برای جبران ندارد چون دیدنِ حجت خدا در روز گذشته، دیگر گذشت و آن روز برگشت ندارد.
منم نادمم ای ارباب غریبم.
نادم از ندانم هایم و چرا تا بحال در پی شما نبودم.
نادم از ندیدن های چهره ی مبارک شما.
تازه از امروز برگشته ام تا شاید از باب لطف و کرامت بپذیری ام.
تا دیروز برای دنیایی ها و امیال خود بودم و از حال میخواهم تا ابد برای شما باشم.
به پای شما...!
برای شما...!
و...فدای شما...همچون #شهدا
دیر آمدم، ولی آمدم...لا تنهر یابن فاطمه...!
#یا_زینب
#غروب_امام_زمانی
الاقل...محسن خاکزاد
#لبیک_یاخامنه_ای
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
@mahdiyebandareanzali
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حکایت یک شهید
شهید مدافع حرم مجید قربانخانی
#باولایت_تاشهادت
#قرارگاه_شهدایی
🕊🌷🕊🌷🕊
#کانال_باشهداتاظهور↙️↙️↙️
https://eitaa.com/joinchat/1613365268C0868f4d580
🌴یـازیــــنب🌴
🔰 #سیره_شهدا | #بخشندگی
🌟تیکه کلامش این بود: خدا بزرگه میرسونه...
یه نیسان داشت که با اون روزیشو در می آورد پشتِ دخلِ نان بربری هم می رفت تا اگه مستمندی رو میشناسه نان مجانی بهش بده...
عجیب دست و دلباز بود و اگه مستمندی رو می دید هر چی داشت بهش می بخشید، فکر نمی کرد شاید یه ساعت بعد خودش بهش نیاز پیدا کنه
گاهی یه روز کلی با نیسانش کار می کرد اما روز بعد پول بنزینشو از من میگرفت!!
ته و توی کارشو درمی آوردم می فهمیدم کل پولو بخشیده...
🌷شهیدمدافع حرم مجید قربانخانی
یادش گرامی وراهش پررهرو.
زندگی کنیم به سبک شهدا برای خدا.
🕊شبتون منور به نور نگاه شهدا🕊
https://eitaa.com/bashohadataazohoor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷ببینید🌿
مداحی حاج مهدی رسولی در مقتلگاه شهید آیت الله سیدحسن نصرالله🌷
#شهیدنصرالله
#باولایت_تاشهادت
#قرارگاه_شهدایی
🕊🌷🕊🌷🕊
#کانال_باشهداتاظهور↙️↙️↙️
https://eitaa.com/joinchat/1613365268C0868f4d580
🌴یـازیــــنب🌴
هدایت شده از 🌻 کانال با شهدا تا ظهور🌻
#هوالعارف
.سوال مسابقه کدام گزینه است👇
@mahdiyebandareanzali
حضرت زهرا سلام الله علیها در خطبه غراي خويش چه چيزي را مايه امان از تفرقه و پراکندگي فرمودند ؟
الف. اطاعت
ب. جهاد
ج. امامت
د. صبر و شکيبايي
گزینه صحیح را به شناسه خادم کانال ارسال نمایید.
👇👇👇
@sadate_emam_hasaniam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#هر_صبح_یک_سلام✋
روزت را زیبا کن!
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
وعَلی العباس الحسُیْن...
ارباب بيکفن ســــــــلام...
#صبحمان_بنامتان_اربابم
هدایت شده از 🌻 کانال با شهدا تا ظهور🌻
🌹#زیارتنامه_شهدا
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .
#یاد_شهدا_وامام_شهدابا_ذکرصلوات
🤲نسئل الله منازل الشهدا
بدماءشهدائنا اللهم عجل لولیک الفرج🤲
کانـــال با
شــــــ❤️ــــــهدا تا ظــــــهور
🌻 کانال با شهدا تا ظهور🌻
#هر_صبح_یک_سلام✋ روزت را زیبا کن! اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظاتی با
روضه بی ریا
يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
اللهمَّ عجل لولیک الفرج
https://eitaa.com/joinchat/1613365268C0868f4d580
سخنرانی استاد راجی - 030715.mp3
22.2M
🔔. 🔔
🎙#سخنرانی_استادراجی
در رابطه با حوادث منطقه
👌#بسیارمهم
لطفا با دقت گوش بدید
در لحظات ، ساعات و روزهای بسیار حساسی بهسر میبریم اگر غفلت کنیم در دنیا و آخرت متضرر و پشیمان خواهیم بود؛
و ان شاء الله نشر فوری دهید.
جهاد تبین بر همگان واجب هست
هم برای دوستانتون ارسال کنید هم
برای گروهها ارسال کنید.
#حتمانشرفوررررررررری
https://eitaa.com/joinchat/1613365268C0868f4d580
✺•°در جـداݪ ِ عقـݪ و عشـق
عشـــ❣ــق...
پیـــــروز میـداݩ استــ ...
و عشـ❣ــق یعنــے ...
رسیــدݩ به خــــدا ..
وعشـــق یعنـے #شهادتـــــــ
سالروزشهادت
🕊شهادت شهید مدافع حرم حسن #حزباوی
🕊شهادت شهید مدافع حرم یدالله #قاسمزاده
💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
#سالروزشهادت
https://eitaa.com/joinchat/1613365268C0868f4d580
شهادت حسن #حزباوی در محلی اتفاق میافتد که جنگ صفین در آنجا رخ داده است. شهید حسن حزباوی به عشق مولا و مقتدای خویش علی (ع) میرود تا از اصحاب آخرالزمانی کربلا و پاسدار حرمت و اندیشه های امام امت خمینی کبیر(ره) باشد. سرباز بی ادعا حضرت امام خامنه ای با نثار جان خود فریاد برآورد که جان میدهد ولی ذلت نمیپذیرد. جان میدهد تا ولی زمان در غربت و بی یاوری فریاد ( این العمار ) سر ندهد.
محمدرضا ۱۲ ساله، علی ۹ ساله و فاطمه ۷ ساله یادگاران شهید حسن حزباوی هستند، روز تولد این شهید اول آذر ۱۳۶۱ و شهادتش هم اول آذر سال ۱۳۹۳ است، روز دوشنبه غسل شهادت میگیرد و روز سه شنبه به شهادت میرسد.
یک سنی سوری را شیعه کرد
شهید حسن حزباوی با صداقت و اهل حجب و حیا بود اگر چه کم حرف میزد اما همیشه لبخند به لب داشت. انسانی متواضع وکم توقع و در مسائل کاری بسیار با جدیت و نمونه یک پاسدار وظیفه شناس بود چندین بار در رزمایش ها به خاطر همین جدیت و نظم و ذکاوتش مشورد تشویق قرار می گیرند. همین رفتار وکردارش سبب شد تا یکی از برادران سنی مذهب در سوریه بعد از دوستی با شهید حزباوی و تحت تاثیر رفتارش به مذهب تشیع مشرف شد.
بعد از غسل شهادت برای عملیات حرکت میکند وقتی همرزمانش محاصره میشوند میگوید: نباید اجازه دهیم بچه ها قتل عام شوند، پشت تیر بار مینشیند و یک سره شلیک میکند تا محاصره شکسته می شود و نیروهای خودی موفق به خروج از محاصره میشوند. اما آقا او در همان حالت از طرف تکفیری ها مورد هدف قرار میگیرد و به شهادت رسید.
https://eitaa.com/joinchat/1613365268C0868f4d580
🌴یـازیــــنب🌴
هیچ کس نفهمید او چهوقت و چگونه مجروح شد. زبان گفتن این چیزها را نداشت. او میگوید: در کارش خیلی جدی بود. واجبات و عباداتش را انجام میداد. غیرتی بود. اهل امر به معروف و نهی از منکر بود. به خمس و زکات توجه داشت و نماز و عبادتش برایش مهم بود. فدای حضرت زینب(سلام الله علیها) شد. از دردهایش هم به کسی چیزی نمیگفت
#سالروزشهادت
#باولایت_تاشهادت
#کانال_باشهداتاظهور↙️↙️↙️
https://eitaa.com/joinchat/1613365268C0868f4d580
🌴یـازیــــنب🌴
🌻 کانال با شهدا تا ظهور🌻
#دست_تقدیر۴ #قسمت_چهارم🎬: روی حیاط بزرگ خانه ابو حصین، زیر درختان خرمای سر به فلک کشیده، گوش تا گوش
#دست_تقدیر ۵
#قسمت_پنجم 🎬:
میهمانی به خوبی و خوشی برگزار شد، ابومعروف به خواسته اش رسید و بارها محیا را دید و ابوحصین از خوشحالی در پوست خود نمی گنجید.
وقت رفتن بود، خانه خالی از همهٔ مهمان شده بود، ابو معروف که حالا خود را به داخل خانه رسانده بود و با چشمهای هیزش محیا را مدام می پایید، بالاخره دل از این خانه کند و از جا برخاست.
ابو حصین برای بدرقه اش همراه او شد و از در حیاط بیرون رفتند، بی آنکه بدانند شبحی روی پوشیده در سایهٔ دیوار منتظر ابو معروف است و این شبح کسی نبود جز جاسم...
او که عشق محیا را به دل داشت پس هر لحظه نگاهش دنبال او بود و در این بین متوجه حرکات زشت و نگاه های بی پروای ابو معروف به محیا شده بود و الان برای اینکه دلش خنک شود و درسی به او دهد با چوب دستی منتظر آمدن او بود.
ابو معروف گرم خدا حافظی بود که راننده شخصی اش، خودش را به او رساند وگفت: ق...قربان، ماشین پنچر شده، چند دقیقه ای کار داره ، اگر...
ابو معروف با دست به سر راننده بیچاره کوبید وگفت: خدا مرگت دهد، چرا حواست به اموراتی که مربوط به توست، نیست؟! برو سریع روبه راهش کن...
راننده چشمی گفت و دور شد و ابو معروف دست ابوحصین را گرفت و به سمت سایه برد و درست در یک قدمی جاسم ایستادند.
نفس در سینه جاسم حبس شده بود.
ابو معروف بی خبر از وجود شخص سوم در کنارشان آرام گفت: ابوحصین! نقشه ای که گفتی خوب بود،اما چند تا اشکال داشت و در آن مجلس موعود قرار است محیا به عقد من و ام محیا به عقد تو درآید، تو ام حصین را چه می کنی؟! نمی گویی ممکن است قال و قیل راه بیاندازد و آبروی هر دومان را بر باد دهد؟!
ابو حصین با لبخندی دهان گشادش را باز کرد و گفت: من به همه جوانب فکر کرده ام، قرار است طی یکی دو روز آینده، ام محیا و محیا برای زیارت به کربلا بروند و ام حصین فکر می کند به خاطر جواب ردی که ام محیا مثلا به خواستگاری تو از خودش داده، من از آنها دلزده و ناراحتم و آنها بعد از زیارت کربلا مستقیم به ایران می روند، در صورتیکه آنها را به تکریت برمی گردانیم و...
ابو معروف خنده صدا داری کرد به طوریکه ردیف دندان های سفیدش در تاریکی شب مشخص بود و گفت: عجب حیله گری هستی تو!! و بعد انگار چیزی یادش بیافتد گفت: از کجا معلوم آنها برگردند؟!
ابو حصین نفسش را آرام بیرون داد و گفت: بر می گردند، چون قرار است بدون آنکه بدانند با یکی از ماشین های شما و بوسیله زبده ترین راننده شما به این سفر بروند و برگردند. البته خودشان هم نمی دانند چه چیزی در انتظارشان است اما برمی گردند و بعد آه کوتاهی کشید و ادامه داد: خدا می داند من نمی خواستم کار به اینجا بکشد و با مکر وحیله به عقد ما در آیند، اما چه کنم؟! وقتی به ام محیا گفتم، لگد پراند و معلوم است با زبان خوش راضی به این کار نمی شود.
در همین حین صدای راننده بلند شد: قربان! ماشین حاضر است.
دو مرد مکار از دیوار فاصله گرفتند و جاسم نفسش را با آهی کوتاه بیرون داد.
او حالا خبر داشت که پدرش چه نقشه ها برای زن برادر و برادر زاده خود کشیده و مطمئن بود رسیدن به محیا برای جاسم آرزویی بیش نیست، اما جاسم اراده کرده بود که اگر محیا قسمت او نشد به دست این گرگ هار هم گرفتار نشود..
ادامه دارد انشاءالله
📝به قلم:ط_حسینی
https://eitaa.com/joinchat/1613365268C0868f4d580
36.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ زیبای #شهید یدالله قاسم زاده - با صدای حاج محمود کریمی
#شهیدقاسم_زاده
#سالروزشهادت
#باولایت_تاشهادت
#قرارگاه_شهدایی
🕊🌷🕊🌷🕊
#کانال_باشهداتاظهور↙️↙️↙️
https://eitaa.com/joinchat/1613365268C0868f4d580
🌴یـازیــــنب🌴