🌷کانال با شهدا تا ظهور🌷
🌷🕊🕊🌷🇮🇷🌷🕊🕊🌷 💚رمان عاشقانه، جذاب، آموزنده و شهدایی 🤍#از_روزی_که_رفتی ❤️ قسمت ۵ حاج علی در را با
🌷🕊🕊🌷🇮🇷🌷🕊🕊🌷
💚رمان عاشقانه، جذاب، آموزنده و شهدایی
🤍#از_روزی_که_رفتی
❤️ قسمت ۶
میرهادی: _همسر و مادرشون نیومدن؟
+مادرش که بیمارستانه! به برادرشم گفتم اونجا باشه برای کارای مادر و هماهنگیهای اونجا، همسرشم که از وقتی اومدیم تو اتاقه.
میرهادی: _برای محل دفن تصمیمی گرفته شده؟
+بهم گفته بود که میخواد قم دفن بشه.
میرهادی: _پس بعد از تشییع توی تهران برای تدفین قم میرید؟ ما با گلزار شهدا هماهنگ میکنیم
_خیره انشاءالله!
آیه که چشم باز کرد،
صدای بسته شدن در خانه را شنید. چشمش به قاب عکس روی میز کنار تخت افتاد...
عکس دونفره! کاش بودی و با کودکت حداقل یک عکس داشتی مرد من!
چشمش را بست و به یاد آورد:
🕊-من میدونم دختره! دختر باباست این فسقلی!
آیه: _نخیرم! پسر مامانشه؛ مثلا من دارم بزرگش میکنما! خودم میدونم بچه پسره!
🕊-حاال میبینی! این خانوم کوچولوی منه، نفس باباشه!
آیه ابرو درهم کشید و لب ورچید:
_بفرما! به خاطر همین کارای توئه که میگم من دختر نمیخوام! دختر هووی مادره؛نیومده جای منو گرفته!
🕊-نگو بانو! تو زیباترین آیهی خدایی! تو تمام زندگی منی... دختر میخوام که مثل مادرش باشه... شکل مادرش باشه! میخوام همهی خونه پر از تو باشه بانو!
َلبخند به لب آیه آمد؛
کاش پسری باشد شبیه تو! من تو را میخواهم مرد من!
تلفن همراهش زنگ خورد.
آن را در کیفش پیدا کرد. نام «رها» نقش بسته بود... "رها" دوست بود، خواهر بود، همکار بود. رها لبخند بود... لبخندی
به وسعت تمام دردهایش!
******************
رها پالتویش را بیشتر به خود فشرد.
از زیر چادری که سوغات آیه از مشهد بود هم سرما میلرزاندش! باید چند دست لباس گرم می خرید؛ شاید میتوانست اندکی از حقوقش را برای خود نگاه دارد.
خسته شده بود از این زندگی؛
باید با «احسان» صحبت میکرد تا زودتر ازدواج کنند. اینطوری خودش خلاص میشد اما مادرش چه؟ او را تنها میگذاشت؟
به خانه رسید؛
خانهی نسبتا بزرگ و خوبی بود، اما هیچ چیز این خانه برای او و مادرش نبود.
زنگ را فشرد.کسی در را باز نکرد.....
💚ادامه دارد ان شاءالله
🤍 نویسنده؛ سَنیه منصوری
#به_وقت_رمان
https://eitaa.com/bashohadataazohoor
10.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رفیق، شهادت یعنی متفاوت به پایان برسیم وگرنه مرگ پایانِ همهٔ قصههاست
🌷از پیش شهدا هیچکس دست خالی نمیره...
📌 نماهنگ "سفره دلم" با نوای حاجسیدرضا نریمانی
🌷هدیهبهارواحطیبهشهداصلوات..
#با_امام_خامنه_ای
#مانند_شهدا
#تا_امام_زمان
https://eitaa.com/bashohadataazohoor
┗━━━ 🌷🍃🌷 ━━━┛
《به کانال با شهدا تا ظهور بپیوندید》
7.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨🚨🚨خطر ، #خطر ، #آگاه باشید ....
#دلار به مرز ۷۰ تومان رسید ...
مگر #حضرت_آقا نفرمودند #مذاکره با آمریکا #مشکلات #اقتصادی و #معیشتی مردم را حل نمیکند و بلکه گرهها کورتر میشود پس چرا الان دلار مدام پایین میآید؟
#با_امام_خامنه_ای
#مانند_شهدا
#تا_امام_زمان
https://eitaa.com/bashohadataazohoor
┗━━━ 🌷🍃🌷 ━━━┛
《به کانال با شهدا تا ظهور بپیوندید》
جاے #شهید بیضائی خالی ڪه😔
رفیقش میگفت:
خیلی دلتنگش بود یه شب تو خواب دیدمش پرسیدم الان کجایی؟چیکار میکنی؟ گفت همیشه و همه جا همراه اصحاب اباعبدالله الحسین علیه السلام هستم.
#شهیدمحمودرضابیضائی
#بادشهداوامام_شهداباصلوات
#با_امام_خامنه_ای
#مانند_شهدا
#تا_امام_زمان
https://eitaa.com/bashohadataazohoor
┗━━━ 🌷🍃🌷 ━━━┛
《به کانال با شهدا تا ظهور بپیوندید》
هم لقمہ بودند
همسفره بودند
همـدل و همراه
صمیمے و شفاف ...
چقدر دلزده ایـم
از تجملات دنیـوی ...
گاهی نگاهمان کنید...
#اللهم_ارزقنا_شهادت🌹🍃
#با_امام_خامنه_ای
#مانند_شهدا
#تا_امام_زمان
https://eitaa.com/bashohadataazohoor
┗━━━ 🌷🍃🌷 ━━━┛
《به کانال با شهدا تا ظهور بپیوندید》
7.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظاتی باشهیدسردار#زاهدی درکنار رهبر حکیم انقلاب امام #خامنه ای روحی فداه
درمناطق عملیاتی لشکر۱۴امام حسین علیه السلام
🔺 در زمان ریاست جمهوری
جبهه جنوب اواخر سال ۱۳۶۶ و منطقه عملیاتی لشگر مقدس امام حسین (ع) اصفهان به فرماندهی شهید حاج محمد رضا #زاهدی
هدیه به محضر همه شهدا صلوات
#با_امام_خامنه_ای
#مانند_شهدا
#تا_امام_زمان
https://eitaa.com/bashohadataazohoor
┗━━━ 🌷🍃🌷 ━━━┛
《به کانال با شهدا تا ظهور بپیوندید》