eitaa logo
🌻 کانال با شهدا تا ظهور🌻
1هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
2.7هزار ویدیو
0 فایل
کانال با شهدا تاظهور به معرفی شھدا جانبازان آزادگان می.پردازد انگیزه های بسیار شدیدی وجود دارد برای فراموشی شهدا،نگذارید یادشهدا فراموش شود امام خامنه ای ارتباط باخادمین @sadate_emam_hasaniam @shahiid61 دکترمحسن خاکزاد پاسخگو به شبهات مذهبی وسیاسی روز
مشاهده در ایتا
دانلود
9.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ببینید | ماجرای سفر شهید کاظمی و طهرانی مقدم به روسیه ✅ سخنان شنیده نشده از سفر شهیدحاج احمد کاظمی و شهیدطهرانی مقدم به روسیه برای انتقال تکنولوژی موشک‌ سازی به ایران. نهایتا سرداران ایران با عصبانیت از روسیه خارج می‌شوند و تصمیم می‌گیرند که تکنولوژی پیچیده موشک‌سازی را بومی‌سازی کنند. 🌷هدیه‌به‌ارواح‌طیبه‌شهداصلوات.. هم https://eitaa.com/bashohadataazohoor
31.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید احمدی روشن دانشمند جوان ایرانی، در تاریخ (۹۰/۱۰/۲۱) طی عملیاتی تروریستی به دست کوردلان دنیای استکبار به شهادت رسید، اما هنوز ذکر نام او و گفتن از آرمان، عقاید و فعالیت‌هایش دشمنان انقلاب اسلامی را می‌آزارد. یاد همه شهدا گرامی وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ https://eitaa.com/bashohadataazohoor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۱دی ماه سالروز شهادت مردی از تبار جهاد و شهادت درراه پیشرفت و عظمت مردمی که به ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نشسته اند وچه شیرین است، طوری کار کنی که تاب دیدنت رانداشته باشند وبرای نابودیت هزینه کنند آری،جنس شهید روشن ازاین نوع بود، دشمن تاب وطاقت دیدن وکارکردنش رانداشت یادش گرامی و راهش پر رهرو شهدا را یاد کنیم باذکر صلوات بر محمد و آل محمدوعجل فرجهم https://eitaa.com/bashohadataazohoor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روز عملیات نام کسانی را که قرار بوده است در عملیات شرکت کنند خوانده‌اند و اسم حسین آقا در فهرست نبوده است، حسین آقا برای گرفتن رضایت فرمانده محور، پیش او میرود اما فرمانده مخالفت میکند، همسرم که اصرار را بی‌فایده میبیند به فرمانده میگوید: من بچه‌ی مشهدم، اگر من را به این عملیات نبرید به محض برگشتن به حرم امام رضا(ع) میروم و از شما پیش آقا شکایت میکنم. فرمانده محور وقتی صحبت‌های شهید محرابی را میشنود بالاخره به او اجازه میدهد. در همین لحظات یکی از همرزمانشان به بقیه‌ی مدافعان‌حرم میگوید: همه‌ی ما از مشهد آمده‌ایم، فردا شهادت امام رضا(ع) است و خوش بحال کسی که فردا شهیـد شود، هنوز حرف این مدافع‌حرم تمام نشده بود که شهید محرابی به همرزمانش میگوید:" آن کسی که میگویی فردا شهیـد میشود من هستم. فردای آن روز تیر به قلب ایشان اصابت کرد و در حالی که در سجـده بودند و آخرین کلمه‌ای که گفتند یاابالفضل بود به شهـادت رسیدند. 🌷شهید حسین محرابی https://eitaa.com/bashohadataazohoor
دیده ام نقش مرادی که تماشا دارد داده ام دستِ ارادت به نگاری که مپرس .. |سردارقلبم❤️ https://eitaa.com/bashohadataazohoor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📎 کلام شهید ما یک واقعیتی داریم که این است ما لشکر امام زمان (عج) هستیم، قدرت بی همتا و این قدرت برگرفته از قدرت خداوند و این افتخار جاودانه همیشه تاریخ خواهد بود چیزی از این بالاتر نیست. 🌷سردارشهید احمد_کاظمی🌷 https://eitaa.com/bashohadataazohoor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💞 محبوب من، به آرزویش رسید 1️⃣ «حفظ حرمت پدر و مادر برایش خیلی مهم بود.‌» 🔸اعتقادات ریشه دار: من تنها دختر خانواده هستم. پدر و مادرم ده فرزند داشتند. داداش علی فرزند هفتم و من فرزند نهم بودم. من همه برادرانم را بسیار دوست دارم؛ اما علی آقا مثل پدرم برایم جایگاه ویژه ای داشت. همیشه می‌گفتم، پدرم، مادرم، و داداش علی. پدرم روحانی بود و از کودکی برایم قداست داشت. هیچ گاه زبانی به ما نمی‌گفت نماز بخوانیم، یا کارهای خوب انجام دهیم؛ بلکه با اعمال شان به ما نشان می‌دادند. به نظرم یکی از دلایلی که خانواده ما در عقایدشان یک دست هستند، همین است. 🌷 یادم نمی آید از چه زمانی و چرا پدرم داداش را که نامشان در شناسنامه محمدرضا بود، علیرضا صدا کرد، اما یادم می‌آید همه از کودکی به او علیرضا می گفتیم. بین برادران دیگرم هیچ کدام این طور نیستند که اسم شناسنامه‌شان متفاوت باشد. خود داداش علی می‌گفتند یکی از دلایلی که دشمن تا به حال نتوانسته مرا شناسایی کند، همین است که اسم شناسنامه‌ام با اسم معمولی‌ام متفاوت است و این باعث گیج شدن آن‌ها شده است. ❤️ حفظ حرمت و جلب رضایت پدر و مادر: حیاط باغچه‌های خانه‌های قدیم، پر از گل‌های شمعدانی، رز، یا تاج خروس بود. برادرانم که در حیاط توپ بازی می‌کردند، گاهی اوقات توپ به گل ها می‌خورد و می‌شکستند؛ یا حتی گاهی شیشه‌ای می‌شکست. برادرانم با هم رمزی داشتند تا اتفاقی می‌افتاد، برخی از آن‌ها فرار می‌کردند و برخی دیگر می‌ایستادند و با پدر یا مادرم رو در رو می‌شدند. 🌺 داداش علی زیرک بود. با این که در دوره نوجوانی و اوج هیجانات و سرکشی بود، هیچگاه نمی‌ایستاد تا با پدر و مادرم روبه رو نشود و حرمت آن‌ها شکسته نشود. با آن‌ها بحث نمی‌کرد و بسیار برایش مهم بود که احترام پدر و مادر حفظ شود. جلب رضایت آن‌ها نیز برای شان بسیار اهمیت داشت. 🌿 اوایل انقلاب مادرم به پدرم می‌گفت که در خانه را قفل کند تا برادرانم نتوانند با دوستانشان به تظاهرات بروند. صدای تیراندازی می‌آمد. می‌گفت اگر بروند، کشته می‌شوند. یک بار داداش علی روی دیوار رفت و به آن‌ها گفت: «من می‌توانم از روی دیوار بپرم تو کوچه یا بپرم تو حیاط؛ هر دویش برایم آسان است، اما بهتر است در را باز کنید که من بیایم پایین و از در و با رضایت شما بروم.» ⏮ ادامه دارد ... ✍🏻 برگفته از 🎙 راوی: خواهر گرامی شهید 📿 شادی روح مطهرشهدا صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم https://eitaa.com/bashohadataazohoor