🌷کانال با شهدا تا ظهور🌷
🔰 شــــــیرمردی از خط شــــــیر #قسمت_پنجم جانشین بزرگترین لشکر خط شکن، در فتح خرمشهر 🔸 رزمندگان
🔰 شــــــیرمردی از خط شــــــیر
#قسمت_ششم
#شهید_زاهدی، جوانترین فرماندهٔ بزرگ ترین لشکر خط شکن و عملیاتی دفاع مقدس، نه تنها در ایران، و احتمالا در تاریخ معاصر جنگ های جهان
🔸 گسترش سازمانهای رزمی، راهبرد مهمی برای سپاه جهت تقابل با ارتش سر تا پا مسلح عراق بود؛ ارتشی که بدون هیچ قید و شرطی توسط آمریکا، اروپا و پولهای عربستان و کویت تقویت می شد.
🔖 اکنون و در زمانی که در آستانه عملیات رمضان بودیم. سپاه بیش از بیست سازمان رزمی تشکیل داده و ناچار بود قرارگاههای عملیاتی خود را تقویت کند. از این رو حسین خرازی به قرارگاه فتح (سپاه) صاحب الزمان (عج) رفت و علی زاهدی در تاریخ ۱۳۶۱/۴/۱ به عنوان جوانترین فرمانده یک لشکر خط شکن انتخاب گردید.
🔴 فرماندهی بزرگترین لشکر خط شکن و عملیاتی دفاع مقدس در سن بیست سال و ده ماهگی، نه تنها در تاریخ ایران و دفاع مقدس، بلکه به نظر میرسد در تاریخ جنگهای جهان در دوره معاصر بی نظیر باشد و این خصلت، نقطه عطف دوران جهادی اوست.
🔹 قهرمان علی زاهدی با سنی بسیار کم اما دلی سرشار از ایمان و با شکوهی به عظمت قله دماوند، عملیات رمضان را در اوج اقتدار آغاز کرد. هدف، نهر کتیبان در نزدیکی بصره بود.
🔸 گردانهای تحت امر او باید ۲۵ کیلومتر در عمق جبهه دشمن پیش روی می کردند. فرهنگ نظامی علی زاهدی، حضور در خط مقدم و جنگیدن در کنار خط شکنان بود. صبح اول وقت که نیروها به نهر کتیبان رسیدند، فرمانده جوان، شجاع و مخلص آنها در کنار بسیجیها بود.
✔️ به این روایت از شهیدِ قهرمان توجه کنید:
« بچه ها را سازماندهی کردیم و فرماندهان دسته تا گردان را توجیه کردم که خاکریز احداثی در منطقه تصرف شده در عمق ۲۵ کیلومتری جبهه دشمن را پر کنند. زمانی نگذشت که پاتک عراقیها شروع شد و گلولههای مستقیم تانک آنها، زمین را می شکافت. توپی سنگین در کنار من و فرماندهانم منفجر شد و عبد الرزاق زارعان مرد بینظیر و شجاع، مسئول گردان مهندسی به شهادت رسید؛ خم شدم و پیشانی او را بوسیدم. باور کن صدای خرد شدن استخوانهای او را احساس کردم. من و نیروهایمان آمده بودیم که بمانیم».
⏪ ادامه دارد...
✍🏻 برگرفته از #ماهنامه_فکه
📿 شادی روح شهدا صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
#طریق_القدس #شهید_زاهدی
https://eitaa.com/joinchat/1613365268C0868f4d580
🌷کانال با شهدا تا ظهور🌷
🔰 شــــــیرمردی از خط شــــــیر #قسمت_ششم #شهید_زاهدی، جوانترین فرماندهٔ بزرگ ترین لشکر خط شکن و عم
🔰 شــــــیرمردی از خط شــــــیر
#قسمت_هفتم
دوران عدم الفتح و سپس شهادت بهترین یاران
🟤 عدم موفقیت یگانهایی که در سمت راست و چپ بودند، باعث شد لشکرهای ۱۴ امام حسین (ع) و ۸ نجف اشرف عقب نشینی کنند. علی زاهدی در حالی که حدود سیصد نفر از بهترین یارانش را از دست داده بود، با قدرت در چهار مرحله دیگر از عملیات شرکت کرد و هم پای مردان شهیدی چون #ابراهیم_همت، #مهدی_زین_الدین و #احمد_کاظمی، سختترین رمضان دوران حیات خود را پشت سر گذاشت. این اولین گام در دورانی بود که به عدم الفتح معروف گردید.
🔸 پس از عملیات رمضان و در راستای راهبرد نه چندان صحیح سپاه در تقویت قرارگاه های عملیاتی، علی زاهدی در آذرماه ۱۳۶۱ به سپاه سوم صاحب الزمان (عج) آمده و در کنار فرماندهاش #حسین_خرازی که به او عشق می ورزید، معاونت عملیات را پذیرفت و در عملیاتهای مهم محرم، والفجر مقدماتی و والفجر یک، در این سمت انجام وظیفه کرد.
▫️ پس از این سه عملیات که در شرایط بسیار سخت انجام شد، مسئولین جنگ تصمیم گرفتند بار دیگر فرماندهان اصلی را به لشکرها بازگردانند؛
به این ترتیب حسین خرازی، فرماندهی لشكر امام حسین (ع) را بر عهده گرفت و علی زاهدی نیز جانشینی لشکر را از اردیبهشت سال ۱۳۶۲ پذیرفت.
🔸 پس از آن عملیاتهای والفجر ۲ و والفجر ۴ در جبهه شمال غرب، میدان کارزار دیگری بود که علی زاهدی در کنار حسین خرازی و دیگر همرزمان در آن شرکت کردند تا به عملیات خیبر در زمستان ۱۳۶۲ رسیدند. نبردی بسیار سخت که با شهادت عده ای دیگر از یاران به پایان رسید. 🥀
🌷 در این مقطع على زاهدی، بهترین یاران خود را در بستر شهادت دید؛ حجت الاسلام و المسلمین #مصطفی_ردانی_پور را در عملیات والفجر ۲ و طلبه شهید حمید سلیمانی را در عملیات والفجر ۴.
🔹 اکنون علی زاهدی شهید زنده ای بود که در اوج تجربه میتوانست بسیاری از مشکلات صحنه نبرد را حل کند و این مهم، نتیجه مأنوس بودن او با آیات الهی و اخلاص در عمل بود.
⏪ ادامه دارد...
✍🏻 برگرفته از #ماهنامه_فکه
📿 شادی روح شهدا صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
#طریق_القدس #شهید_زاهدی
https://eitaa.com/joinchat/1613365268C0868f4d580
🌷کانال با شهدا تا ظهور🌷
🔰 شــــــیرمردی از خط شــــــیر #قسمت_یازدهم 🌷شهادت حاج حسین خرازی و پذیرش فرماندهی لشکر امام حسین
🔰 شــــــیرمردی از خط شــــــیر
#قسمت_دوازدهم
اگر امام خمینی (ره) امر فرماید که زاهدی! برای اسلام باید بروی و دست صدام را ببوسی، مطمئن باشید من درنگ نخواهم کرد.
🌹 به آخرین روزهای دفاع مقدس رسیدیم، در حالی که از قافله دوستان شهیدمان جامانده بودیم. با حاج علی در سنگر فرماندهی نشسته بودیم تا با توجه به شرایط سختی که به وجود آمده و احتمال گسترش حملات دشمن، برنامه ریزی بهتری انجام دهیم.
🌷 آن زمان ما ده گردان پیاده قبراق داشتیم که دو گردان آن در غرب خرمشهر، یعنی محدوده پل نو و شهرک ولیعصر در پدافند بودند.
🔺 عراقیها بار دیگر تا چند صد متری خرمشهر آمده بودند و لذا فرماندهان مجبور شدند لشکر امام حسین (ع) را به حساسترین خط دفاعی مامور کنند. دو نفره جمع بندی میکردیم که اخبار ساعت دو از رادیو پخش شد و در کمال ناباوری شنیدیم که قطعنامه ۵۹۸ توسط جمهوری اسلامی ایران پذیرفته شده است.
📝 امام در پیامی چنین فرمودند:
«کمربندهای تان را ببندید که هیچ چیز تغییر نکرده است. امروز روزی است که خدا این گونه خواسته است و دیروز خدا آن گونه خواسته بود و فردا انشاءالله روز پیروزی حق خواهد بود؛ ولی خواست خدا هر چه هست، در برابر آن خاضعیم و ما تابع امر خداییم و به همین دلیل است که زیر بار ذلت و بندگی غیر خدا نمیرویم.»
🔹 با شنیدن خبر در بهت و حیرت فرو رفتیم، ولی پس از چند دقیقه حاج علی برخاست و به خرمشهر رفتیم تا خط دفاعی را کنترل کند.
امام فرموده بودند که «ما باید برای دفع تجاوز احتمالی دشمن آماده و مهیا باشیم و ملت ما هم نباید فعلاً مسئله را تمام شده بداند؛ البته ما رسماً اعلان میکنیم که هدف ما تاکتیک جدید در ادامه جنگ نیست، چه بسا دشمنان بخواهند با همین بهانهها حملات خود را دنبال کنند.»
🔻به پل نو رسیدیم. بچههای گردان گریان و نگران از اتفاقی که افتاده بود، دور حاج علی جمع شدند و حتی عدهای اعتراض کردند که چرا این قطعنامه پذیرفته شده است. فرمانده، با اطمینان قلب آنها را در مورد حکمت الهی تصمیم حضرت امام توجیه کرد.
🔸 حسین زاهدی برادر حاج علی که آن زمان در اطلاعات لشکر خدمت میکرد، روایت میکند:
«تعداد اندکی از رزمندگان، خودسرانه و با وجود پذیرش قطعنامه به سمت عراق یعنی آن طرف اروند تیراندازی کرده و بدین صورت اعتراض خود را نشان دادند. اخوی که از ناراحتی و نگرانی زیاد بعضی از رزمندگان مطلع شده بود، در جمع بچهها حضور پیدا کرد و گفت:
«برادران رزمنده! ما سرباز اسلام هستیم، سرباز امام خمینی (ره) هستیم. امام میفرمایند که ما مأمور به انجام وظیفه و تکلیف هستیم. خود من، علی رغم این که قلباً از پذیرش قطعنامه ناراحت هستم، چون با شناخت، قدم در این راه گذاشتم. اگر امام خمینی (ره) امر فرماید که زاهدی برای اسلام باید بروی و دست صدام را ببوسی، مطمئن باشید من درنگ نخواهم کرد.»
⏪ ادامه دارد...
✍🏻 برگفته از #ماهنامه_فکه
📿 شادی روح شهدا صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
#طریق_القدس #شهید_زاهدی
🌷کانال با شهدا تا ظهور🌷
🔰 شــــــیرمردی از خط شــــــیر #قسمت_دوازدهم اگر امام خمینی (ره) امر فرماید که زاهدی! برای اسلام
🔰 شــــــیرمردی از خط شــــــیر
#قسمت_سیزدهم
اگر شهید زاهدی نبود خرمشهر در مرداد ماه ۱۳۶۷، بار دیگر توسط صدام تصرف شده بود و مشکلات بسیار زیادی سر میز مذاکره ایجاد میشد.
🔻 صدام از همان هفته شروع تجاوز، شعار صلح طلبی میداد و امام (ره) در جواب فرموده بودند: «آتش بسی که صدام میگوید، آتش بسی است که دنبالش آتش می گشاید.»
🔸 امام(ره) دشمن را خوب به یاران خود معرفی کرده بودند. سه روز پس از پذیرش قطع نامه ۵۹۸ از سوی ایران، عراقیها با آخرین توان و قدرت، در حالی که ۵۷ لشکر زرهی و مکانیزه توان رزم آنها بود، با هدف تصرف مجدد خرمشهر، حملات خود را شروع کردند.
🔹 مهم ترین تلاش، حمله آنها از جاده شلمچه بود. دشمن در آن چند روز تمام نقاط را بمباران شیمیایی و حتی در اهواز حملات هوایی بسیار شدید و بی سابقهای کرد که در آن بیش از چهار هزار نفر از مردم شهید و مجروح شدند.
🔰 حاج علی در آن یک ماهه حد فاصله ۱۳۶۷/۴/۲۹ تا ۱۳۶۷/۵/۲۹ که صدام ناچار شد قطع نامه را بپذیرد، اثر گذارترین مرد صحنه نبرد بود که فرازهایی از آن این گونه بود:
حاج علی محکم رفت توی خط دفاعی منطقه پل نو و نهر خین و گردانها را تقویت کرد. او توانست پاتکهای یک ماهه عراق را خنثی کند.
👈🏻 در نگاه من اگر شهید زاهدی نبود، خرمشهر در مرداد ماه ۱۳۶۷، بار دیگر توسط صدام تصرف شده بود و مشکلات بسیار زیادی سر میز مذاکره ایجاد میشد.
🛑 ارتش بعثیِ دست نشانده آمریکا، جدای از فشار بر شلمچه، از طلائیه و جُفیر هم با چند لشکر زرهی وارد شد و پس از طی حدود ۱۴۰ کیلومتر از مسیر اهواز به خرمشهر، به سی کیلومتری این شهر رسید. وقتی خبرِ رسیدن تانکهای دشمن به سه راه حسینیه به ما رسید، خیلی تعجب کردیم؛ زیرا این کار غیر ممکن به نظر میرسید.
💠 به سرعت با شهیدان حاج علی و #احمد_کاظمی به سه راه حسینیه رفتیم و در صد متری، عراقیها را مشاهده کردیم که خیلی انگیزه جنگیدن نداشتند. با این حال، حالت جنگ و گریز بسیار خطرناکی بود و وانتی که ما را آورده بود از معرکه گریخت.
🔴 بدون وجود خاکریز و اسلحه این دو فرمانده لشکر ایستاده و هاج و واج به صدها تانک عراقی که روی آسفالت می آمدند نگاه میکردند؛
در یک لحظه احساس کردم الان اسیر میشویم. به یک نفر که از بچه های لشکر خودمان نبود و موتور داشت، گفتم:
«برادر این دو نفر فرمانده لشکرهای امام حسین (ع) و نجف اشرف هستن. تا اسیر نشدن موتورت رو بده تا اونا از معرکه بیرون برن.»
در یک آن، با فریاد صدا زدم: «سوار شید.»
🏍 احمد و علی سوار موتور شدند. در آن غوغا و آتش سنگین دشمن، از معرکه دور شدند.
⏪ ادامه دارد...
✍🏻 برگفته از #ماهنامه_فکه
📿 شادی روح شهدا صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
#طریق_القدس #شهید_زاهدی
https://eitaa.com/joinchat/1613365268C0868f4d580
🔰 مستشار عالی رتبه | شهید محمدرضا زاهدی در بیان سرلشکر یحیی رحیم صفوی
📝 گفتوگوی آقای #علی_رهنما با سرلشکر سید یحیی رحیم صفوی، عضو شورای راهبردی روابط خارجی و مشاور فرمانده کل قوا، در مورد شهید زاهدی که در شماره ۲۵۳ ماهنامه فرهنگی، اجتماعی سیاسی فکه منتشر شده است.
📷 تصویری از شهید زاهدی، سرلشکر رحیم صفوی و آقای #سید_علی_بنیلوحی در دوران دفاع مقدس
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
#طریق_القدس #شهید_زاهدی
https://eitaa.com/bashohadataazohoor
🔰 مستشار عالی رتبه
1⃣ #قسمت_اول
«من با بسیجی بودن راحت ترم»
🔸 اوایل سال ۵۹ که کردستان، از شهر سنندج گرفته تا شهرهای مریوان، سقز، بانه، بوکان و سردشت دست ضد انقلاب افتاده بود، من با دستور شهید کلاهدوز قائم مقام کل سپاه به همراه دویست نفر با یک فروند هواپیمای سی ۱۳۰ از اصفهان، عازم فرودگاه سنندج شدم. آن موقع فقط فرودگاه سنندج و ستاد لشکر ۲۸ دست ما بود و بقیه شهر و حتی مسیرها و جادههای منتهی به سنندج در دست ضد انقلاب بود.
🌷 یکی از آن دویست نفری که همراه ما بود جوان ۱۸ ساله دلاوری بود که علی صدایش میزدند؛ علی زاهدی. آشنایی من و علی آقا از این جا به بعد رقم خورد؛ از دل جنگهای سخت کردستان.
⏪ بعد از آزاد سازی سنندج، نوبت سقز و مریوان و بانه بود. برای آزادسازی این شهرها، ما یک گروه ضربت تشکیل دادیم که فرماندهاش، برادر ارتشیام سید مرتضی [صفوی] بود. بعد از مجروحیت برادرم، فرماندهی این گروه به حسین خرازی سپرده شد و علی هم جانشینش.
🔹 حضور ما در کردستان تقریبا شش ماه طول کشید و در این مدت، آرامشی نسبی در کردستان برقرار شد و خیلی از شهرها از چنگال کثیف ضد انقلاب و گروهک ها آزاد شدند.
🔥 یادم هست همان روزی که جنگ شروع شد و صدام فرودگاه سنندج را بمباران کرد، آقای کلاهدوز برایم پیغام فرستاد: «همین امروز به طرف اهواز حرکت کنید و خودت را به علی شمخانی فرمانده سپاه خوزستان معرفی کن.»
من بودم و #حسین_خرازی و علی زاهدی و #سید_علی_بنیلوحی و بیش از صد نفر نیرو، به اضافه تجهیزاتی که وقتی رفتیم کردستان نداشتیم. اصلاً ما تا قبل از رفتن به کردستان نمیدانستیم خمپاره ۱۲۰ چی هست؟ تفنگ کالیبر ۵۰ به چشم ندیده بودیم. جبهه اولی که در آن مستقر شدیم دارخوین بود در ۴۵ کیلومتری شمال آبادان.
🤝🏻 رفاقت من و علی زاهدی که از کردستان شروع شده بود تا خوزستان امتداد پیدا کرد. شخصیت صاف و زلال و شجاعی که نمونهاش را کمتر دیدم.
🔰 یادم هست سال شصت با اصرار من قبول کرد پاسدار شود. طفره می رفت، میگفت: «من با بسیجی بودن راحت ترم» حتی وقتی فرمانده گردان شد، هنوز در کسوت بسیجی بود.
آخرش گفتم:
«ببین علی! فرمانده گردان نمی تونه بسیجی باشه، باید پاسدار بشی»؛ و شد.
⏪ ادامه دارد ان شاءالله
✍🏻 برگفته از #ماهنامه_فکه
🎙 راوی: سرلشکر سید رحیم صفوی
✍🏻 پینوشت: در دیدار سرلشکر صفوی با خانواده شهید زاهدی، ایشان به بسیجی ماندن شهید زاهدی اشاره می کنند.
📿 شادی روح شهدا صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
#طریق_القدس #شهید_زاهدی
https://eitaa.com/bashohadataazohoor
💞 محبوب من، به آرزویش رسید
1️⃣ #قسمت_اول
«حفظ حرمت پدر و مادر برایش خیلی مهم بود.»
🔸اعتقادات ریشه دار:
من تنها دختر خانواده هستم. پدر و مادرم ده فرزند داشتند. داداش علی فرزند هفتم و من فرزند نهم بودم. من همه برادرانم را بسیار دوست دارم؛ اما علی آقا مثل پدرم برایم جایگاه ویژه ای داشت. همیشه میگفتم، پدرم، مادرم، و داداش علی. پدرم روحانی بود و از کودکی برایم قداست داشت. هیچ گاه زبانی به ما نمیگفت نماز بخوانیم، یا کارهای خوب انجام دهیم؛ بلکه با اعمال شان به ما نشان میدادند. به نظرم یکی از دلایلی که خانواده ما در عقایدشان یک دست هستند، همین است.
🌷 یادم نمی آید از چه زمانی و چرا پدرم داداش را که نامشان در شناسنامه محمدرضا بود، علیرضا صدا کرد، اما یادم میآید همه از کودکی به او علیرضا می گفتیم. بین برادران دیگرم هیچ کدام این طور نیستند که اسم شناسنامهشان متفاوت باشد. خود داداش علی میگفتند یکی از دلایلی که دشمن تا به حال نتوانسته مرا شناسایی کند، همین است که اسم شناسنامهام با اسم معمولیام متفاوت است و این باعث گیج شدن آنها شده است.
❤️ حفظ حرمت و جلب رضایت پدر و مادر:
حیاط باغچههای خانههای قدیم، پر از گلهای شمعدانی، رز، یا تاج خروس بود. برادرانم که در حیاط توپ بازی میکردند، گاهی اوقات توپ به گل ها میخورد و میشکستند؛ یا حتی گاهی شیشهای میشکست. برادرانم با هم رمزی داشتند تا اتفاقی میافتاد، برخی از آنها فرار میکردند و برخی دیگر میایستادند و با پدر یا مادرم رو در رو میشدند.
🌺 داداش علی زیرک بود. با این که در دوره نوجوانی و اوج هیجانات و سرکشی بود، هیچگاه نمیایستاد تا با پدر و مادرم روبه رو نشود و حرمت آنها شکسته نشود. با آنها بحث نمیکرد و بسیار برایش مهم بود که احترام پدر و مادر حفظ شود. جلب رضایت آنها نیز برای شان بسیار اهمیت داشت.
🌿 اوایل انقلاب مادرم به پدرم میگفت که در خانه را قفل کند تا برادرانم نتوانند با دوستانشان به تظاهرات بروند. صدای تیراندازی میآمد. میگفت اگر بروند، کشته میشوند. یک بار داداش علی روی دیوار رفت و به آنها گفت: «من میتوانم از روی دیوار بپرم تو کوچه یا بپرم تو حیاط؛ هر دویش برایم آسان است، اما بهتر است در را باز کنید که من بیایم پایین و از در و با رضایت شما بروم.»
⏮ ادامه دارد ...
✍🏻 برگفته از #ماهنامه_فکه
🎙 راوی: خواهر گرامی شهید
📿 شادی روح مطهرشهدا صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
#طریق_القدس #شهید_زاهدی
https://eitaa.com/bashohadataazohoor
🌷کانال با شهدا تا ظهور🌷
💞 محبوب من، به آرزویش رسید 1️⃣ #قسمت_اول «حفظ حرمت پدر و مادر برایش خیلی مهم بود.» 🔸اعتقادات ریشه
💞 محبوب من، به آرزویش رسید | شهید محمدرضا زاهدی در کلام خواهر گرامیشان
2⃣ #قسمت_دوم
«پدری زحمت کش و با محبت»
📷 تصویری از شهید زاهدی در کنار پدر گرامیشان، در جمع رزمندگان دفاع مقدس
📿 شادی روح شهدا صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
#طریق_القدس #شهید_زاهدی
https://eitaa.com/bashohadataazohoor
🌷 پسر کو ندارد نشان از پدر ...
پدر #شهید_زاهدی،
حجةالاسلام و المسلمین شیخ #محمد_زاهدی، روحانیِ آهنگری که دستانش بر اثر کار سنگین، زبر و خشن بود.
❤️ عشق علی و آل الله را او به فرزندانش آموخت ...
✍🏻 یادم میآید قبل از روضه خوانی و تکمیل جملههایش، اشکش جاری میشد.
روحشان شاد
#رزق_حلال
#فرزند_صالح
📿 شادی روح مطهرشهدا صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
#طریق_القدس #سردار_شهید_زاهدی
https://eitaa.com/bashohadataazohoor
🌷کانال با شهدا تا ظهور🌷
💞 محبوب من، به آرزویش رسید 3⃣ #قسمت_سوم «در زمان شهادت شهید خرازی در اسفند سال ۶۵، همه نُه برادر و
🌷 پسر کو ندارد نشان از پدر ...
پدر #شهید_زاهدی،
حجةالاسلام و المسلمین شیخ #محمد_زاهدی، روحانیِ آهنگری که دستانش بر اثر کار سنگین، زبر و خشن بود.
❤️ عشق علی و آل الله را او به فرزندانش آموخت ...
✍🏻 یادم میآید قبل از روضه خوانی و تکمیل جملههایش، اشکش جاری میشد.
روحشان شاد
#رزق_حلال
#فرزند_صالح
📿 شادی روح مطهرشهدا صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
#طریق_القدس #شهید_زاهدی
https://eitaa.com/bashohadataazohoor
4.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 خوابی راهگشا به نقل از #شهید_زاهدی ...
#خیلی_مهم
#با_امام_خامنه_ای
#مانند_شهدا
#تا_امام_زمان
https://eitaa.com/bashohadataazohoor
┗━━━ 🌷🍃🌷 ━━━┛
《 کانال شهدایی را به دوستان معرفی فرمایید》
#نماز اول وقت
سیره #شهدا
.مثل آب زلال باش...
#زلال که باشـی
دریاۍ دلت انقدر صاف میشود
که پاڪـی دلت بر همگان اشڪار میگردد
و همه براۍ داشتنت خود را در تُو
غـرق خواهند ڪرد...
📷 تصویری که کمتر به صورت کامل منتشر شده ...
🌷 سه شهید سه رفیق و همسنگر در دنیا،
🌷 سه همسایه در گلستان شهدا،
🌷 و سه همنشین در آخرت
💐 #شهید_کاظمی
💐 #شهید_خرازی
💐 #شهید_زاهدی
📿 شادی روح مطهرشهدا وامام شهداصلوات
https://eitaa.com/bashohadataazohoor