🌹با شهدا تا ظهور مهدی (عج)🌹
🎬 نابغه جنگ و مغز متفکر اطلاعات دو ویژگی بارز شهید حسن باقری در نگاه دوستان ✍ او شهیدی بود که فقط
"باید شب به شب چند دقیقه
توجه به حال روزانهمان کنیم..."
#شهید_حسن_باقری
🌹با شهدا تا ظهور مهدی (عج)🌹
۱ بهمن ۱۳۳۸ -- سالروز تولد محمدرضا دستواره جانشین لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص) (لشگر پایتخت) ا🚩🌱🌷🌱
مےگفت:
سختترین شڪنجهها رو در ساواڪ دیدم
و سختترین مقاومت رو با کومله داشتم
مےگفت:
انگار هر چی بیشتر سختی میکشم
عآشِقتَر میشم...
مےگفت:
انتهای آروزهام اینه که در نبرد با اسرائیل کشته بشم... به دست شقی ترین آدم های روزگار...
انگاری فرمول، همینه!
هرچی قوی تر بشی عاشق تر می شی، و هرچی عاشق تر باشی به شهادت نزدیک تری...
#جاوید_الاثر_حاج_احمدمتوسلیان
🩸به یاد سردار شهید بی سر و دست/ شهیدی که از خدا درخواست کرده بود، هنگام شهادت مثل امام حسین (ع) بدون سر و مثل حضرت ابوالفضل (ع) بدون دست باشد.
▪️نصف شب از صدای ناله نماز شبش از خواب بیدار شدم. میان گریه هایش می گفت: خدایا اگر شهادت را نصیبم کردی، می خواهم مثل امام حسین (ع) بی سر و مثل حضرت عباس (ع) بی دست باشم.
◇ وقتی پیکرش را آوردند نه سر داشت و نه یک دست...گویا آن شب خدا می شنیدش.
✍ راوی: پدر شهید
▪️سردار شهید ماشاالله رشیدی، از طغرل جرد کرمان، همانطور که خواسته بود به آرزویش رسید.
◇ در عملیاتهای متعددی شرکت کرد و به عنوان فرمانده گردان ۴۱۱ سیدالشهدا (ع) شهرستان زرند از لشکر ۴۱ ثارالله در عملیات کربلا ی۵ در جبهه حق علیه باطل جنگید،
◇ و سرانجام قبل از ظهر در روز ۷ بهمن ماه سال ۱۳۶۵ درحالیکه گردان را در مرحله ی دوّم عملیات کربلای ۵ در نبرد با تانکهای دشمن رهبری میکرد، بر اثر اصابت گلوله مستقیم تانک در شلمچه به شهادت رسید.
📕 کتاب خط عاشقی ۱، حسین کاجی، انتشارات حماسه یاران، چاپ دوم ۱۳۹۵، ص ۴۹
(به نقل از کتاب ″مثل حسین، مثل عباس″، عباس میرزائی، ص ۵۲).
#شهید_ماشااللّه_رشیدی
#فرمانده_گردان_حضرتسیدالشهدا(ع)
#لشگر۴۱ثاراللّه
#شهادت_کربلای۵_شلمچه
1⃣
📌 شهیدی که شهدا را در میان فرشتگان دید.
🔹خاطره ای زیبا از شهید مجتبی قطبی در عملیات خیبر، که حال و هوای او را در زمان مجروحیتش، بیان می کند:
◇ درعملیات خیبر از ناحیه دست به شدت مجروح شده بود، تا حدی که هم رزمانش یقین پیدا کردند که مجتبی هم از میانشان پر کشیده است
◇ خبر شهادتش دهان به دهان در لشکر پیچیده بود ویک لشکر غم بر انگیخته بود. بعدها خودش جریان مجروحیت را این گونه تعریف می کرد:
◇ "وقتی ترکش به دستم خورد، چیزی متوجه نشدم. اما بعد از مدتی احساس سبکی وهمچون #پَر از آسمان بالا رفتم
◇ در آسمان تمام دوستان شهیدم با لباسهای سفید، همچون فرشتگان من را احاطه کرده بودند. ازخوشحالی در پوست خود نمی گنجیدم اما شادی ام خیلی دوام نیاورد
◇ ناگهان مثل اینکه از ارتفاع سقوط کنم به زمین افتادم وخود را روی تخت بیمارستان دیدم"
🩸″#سردار_شهید_مجتبی_قطبی″
در ۱۵ شهریور ماه ۱۳۴۰ در شیراز و در جوار بارگاه ملکوتی احمد بن موسی شاهچراغ (ع) چشم به جهان گشود.
◇ او از سن شش سالگی با امادگی کامل و با شور و شوقی کودکانه ، قدم به مدرسه گذاشت و پس از سالها تلاش و کوشش، با اخذ مدرک دیپلم به تحصیلات خود پایان داد.
◇ وی پس از پیروزی انقلاب به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شیراز در آمد. و از اولین روزهای جنگ به عنوان مسئول طرح و عملیات سپاه در چندین عملیات از جمله عملیات سرنوشت ساز «خیبر» که به مجروحیت شدید وی از ناحیه دست انجامید شرکت کرد
◇ وی سرانجام در ۱۸ شهریور ۱۳۶۴ در حالی که فرماندهی گردان حضرت زهرا (س) را به عهده داشت در منطقه حاج عمران به شهادت رسید.
🌖 شب مبعث سال ۶۵
🔹 خاطره ای از شهید مجید رضایی
😊 #طنز_جبهه
از مقرمان برای ماموریت به سمت شهر #فاو حرکت کردیم
نزدیکی های غروب آفتاب بود که به آنجا رسیدیم
هنوز مقر ثابتی در شهر فاو نداشتیم اون شب رفتیم مقر بچه های اطلاعات عملیات لشگر و مهمان اونها شدیم
شب مبعث بود و قرار بود در مقر اطلاعات مراسمی برگزار شود
از اونجائیکه بچه های اطلاعات عملیات ارادت خاصی به بچه های تخریب داشتند از ما خواستند که اگر در بین بچه های تخریب کسی مداحی میکنه، شب مبعث در خدمت باشند
برادر کسبی، شهید مجید رضایی رو نشون داد و گفت که ایشون میخونند و مجید هم به روی خودش نیاورد که اینکاره نیست و گفت چشم ما در خدمتیم. بچه های تخریب همه تعجب کردند از این کار مجید. ولی چیزی نگفتند.
🌓 شب شد و همه ی بچه ها جمع شدند برای مراسم عید مبعث و منتظر مجید شدند تا براشون مدح پیامبر بخونه.
او با گفتن بسم الله شروع کرد... اول در حدود ده دقیقه ای توضیح می داد که چطور باید دو انگشتی دست بزنند بعد هم گفت آنچه که من میگویم شما با دقت گوش بدید و بعد جواب بدید.
با این جمله شروع کرد...
امشب شب مبعث
گوش کن برادر بعد جواب بده ...
همین جمله را پنج شش دقیقه ادامه داد
بچه های تخریب چون او را میشناختند همه شروع کردند به خندیدن، ولی بچه های اطلاعات ناراحت بودند و با تعجب نگاه میکردند. یکی از بچه های اطلاعات یک پوز خندی زد و گفت برادر اگه نمی تونی بخونی مگه مجبوری بگی من مداحم ...😊
مجید برگشت گفت برادر بشین و ساکت باش و گوش بده و دوباره شروع کرد.
امشب شب مبعث
کمپوت میخوایم دربست...
گوش کن برادر درست جواب بده
و خلاصه نیم ساعت مجلس را به همین طریق ادامه داد
و شور گرفت
تدارکات یالا
تدارکات یالا
بعد از نیم ساعت بچه های اطلاعات فهمیدند که رو دست خوردند😂 و اصلا مجید مداح نبوده و این کار رو برای شاد شدن بچه ها در شب مبعث انجام داده🌈
و خلاصه شب مبعث سال ۶۵ در فاو با شیرین کاری های شهید مجید رضایی پایان یافت 🌿
یک روزی در یک جمعی بودیم
بحث بر سر چگونگی شهادت بود.
هر کسی حرفی می زد. شهید مجید رضایی گفت:
من اصلا دوست ندارم با یه #ترکش کوچیک و یا یه تیر شهید بشوم. برایم افت دارد. مثل این می ماند که توی خیابان یک دوچرخه به آدم بخورد و آدم بمیرد!
من دوست دارم نحوه شهادتم در شأن خودم باشد.
دوست دارم با یک گلوله مستقیم تانک و یا یک #انفجار_مهیب تیکه تیکه شوم.
وقتی در #شهر_فاو خبر و نحوه شهادت عزیزان هفت تن را دریافت کردیم من بی اختیار یاد حرف های مجید افتادم ..
مجید با یه انفجار مهیب به معراج رفت و همانطور که میخواست تیکه تیکه شد!
(راوی: اسدالله سلیمانی)
ا▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️
🌷شهید مجید رضایی، تخریبچی لشگر ۱۰ و ۲۷
او به اتفاق شش تن از همرزمانش در بهار ۶۵ هنگام مینگذاری در پدافندی #فاو پرکشیدند. در دوران جنگ، این هفت تن یاران صمیمی و با وفا را "هفت تن آل صفا" نامیدند💕
🔰 #مصعب_پیامبـر
روز #مبعث سال ۱۳۶۱ -- سالروز شهادت🌷 سردار گمنام سپاه، محمدمهدی خادم الشریعه
همانگونه که "مصعب بن عمیر" در جنگهای بدر و احد (در صدر اسلام)، پرچمدار سپاه توحید بود، او نیز در اوایل جنگ تحمیلی، که از لحاظ امکانات و نفرات، به شدت دچار مضیقه بودیم؛
در مناطق حساس جبهه (تنگه #چزابه و #بستان ) بیرق اسلام را برافراشته نگه داشت, از اینرو لقب «مصعب پیامبر» را بر او گذاشتند.
🌷شهید محمد مهدی خادم الشریعه🌷
🌱ولادت: اول خرداد ۱۳۳۷ --- شهرستان سرخس --- استان خراسان
🌷شهادت: ۳۱ اردیبهشت ۱۳۶۱
در عملیات آزادسازی خرمشهر (بیت المقدس) ، که آنزمان مصادف با مبعث پیامبر(ص)
💠 مزار شهید: ایوان طلای حرم مطهر امام رضا (ع)
🔸 خرداد سال 1337 در شهرستان سرخس چشم به جهـان هستی گشود. بہ دلیل علاقہ فراوانے ڪہ پدرش بہ ساحت مقدس امام رضا(ع) داشت به شهر مشهد عزیمت کردند.
🔸 قبل از انقلاب با قیام مردمی همراه شد، ساواک بارها برای دستگیریش نقشه ڪشید اما هربار با زیرکی او مواجه شده و در اجرای نقشه هایش موفق نشد.
🔸 پس از پیروزی انقلاب، نظم و مدیریت تشکیلاتی اش باعث شد تا مسؤلیت دفتر فرماندهی سپاه پاسداران خراسان را به او واگذار کنند. پس از آن، دوره فشرده خلبانی را در تهران طی کرد و راهی جبهه های جنوب شد. در آنجا نیروهای خراسانی را در تیپ21 امام رضا (ع) سازماندهی کرده، خود به عنوان اولین فرمانده، مسؤلیت اداره این تیپ را به عهده گرفت.
🔸 حماسه آفرینی های او و یارانش در چزابه چنان بود که پیر جماران در وصفشان فرمود: « کار رزمندگان ما در چزابه در حد اعجاز بود و این اعجاز به حول و قوه الهی از بازوان پرتوان رزمندگان به خصوص رزمندگان تیپ 21 امام رضا (ع) به فرماندهی این سردار شهید نمایان شد.»
🔸 در عملیات بیت المقدس به همراه تیپ ۲۱ به #خونین_شهر رفت ، دلاوران تیپ ۲۱ امام رضا (ع) بهمراه دیگر یگانها، سدهای دفاعی کفار را در هم شکستند. . . . راهی تا فتح خرمشهر باقی نمانده بود که در تاریخ 31 اردیبهشت ماه 1361 مصادف با مبعث پیامبر (ص) هنگام سرکشی به نیروها در ایستگاه حسینیه، انفجاری در کنار خودروی او روی می دهد و ترکش آن به شقیقه اش اصابت می کند که موجب شهادت این فرمانده رشید می شود.
#شهید_محمدمهدی_خادم_الشریعه
#اولین_فرمانده_تیپ۲۱_امام_رضا (ع)
💠 به مناسبت ۲۷ رجب ، عید مبعث حضرت پیامبر (ص)
🌴 نام گذاری تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص)
متن زیر بخشی از مصاحبه اى است که #حاج_احمد_متوسلیان به راز نام گذاری تیپ به نام حضرت محمد (صلّی الله علیه و آله) اشاره می کند
سخنانی که نشانگر عمق ارادت او به ساحت حضرت محمد (صلّی الله علیه و آله) دارد:
💠 اسم تیپ را گذاشتیم تیپ محمد رسول اللَّه (ص)
🔹 اولاً این اسم اعتقاد ما را به مکتب و سنت حضرت رسول نشان می دهد.
به این معنا که ما رزمندگان تیپ، حضرت محمد(ص) را به عنوان خاتم الانبیاء و بزرگترین رسول خداوند می شناسیم و به ایشان اعتقاد داریم.
چرا که ایشان شاخص #وحدت بین تمام مسلمانان هستند و این نام به این خاطر براى تیپ ما انتخاب شد.
🔸 البته این نامگذارى یک زمینه قبلى هم داشت و آن عملیاتى بود که توسط ما در مناطق #مریوان و #پاوه انجام شد و نام آن محمد رسول اللَّه (ص) بود.
او بعدها در این رابطه به یکى از همرزمانش (مجتبی عسگری) گفته بود: «من محمد رسول الله (ص) را بسیار دوست دارم».
#حاج_احمد ادامه داد : در حدود دو سالی که در #کردستان بودم با اهل تسنن زندگی کردم. حضرت محمد (ص) عامل #وحدت بین ما و اهل تسنن بود.
✅ سومین دلیل، احترام به ساحت مقدس حضرت محمد (ص) است. هر زمان نام ایشان میآید #صلوات میفرستیم.
نام تیپ را محمد رسول الله (ص) گذاشتم که اگر روزی زنده نبودم هر شخصی که نام تیپ را میشنود #صلوات فرستاده و ثوابش برای من نیز نوشته شود.
❇️ البته #حاج_احمد با آن روحیه لطیف خود، فلسفه اى هم براى شماره این تیپ یعنى عدد ۲۷ فرض کرده بود.
«... عدد دو را که از هفت کسر کنى، میماند پنج، به نیت پنج تن آل عبا
عدد دو را که با عدد هفت جمع ببندى، می شود نُه یعنى تسعة المعصومین مِن وُلدِ الحسین
حالا اگر تو این عدد دو را با عدد هفت ضرب کنى، حاصل آن میشود چهارده، به نیت ۱۴ معصوم (علیهم السلام)
اگر اعداد را بر عکس کنید میشود ۷۲ شهید کربلا.
منبع :
📚 کتاب آذرخش مهاجر
🎤 مصاحبه با مجتبی عسگری
⚪️ سربندهای جبهه
💠 وقتی عقیدههای قلبی به پیشانیها و بازوها گره میخورد
🔹 سربندهایی مزین به نام ائمه اطهار(ع) ابتکاری بود مربوط دوران #دفاع_مقدس که به رزمندهها روحیه میداد و وحشت در دل دشمن میانداخت.
🔸 تا پیش از آن، در آیین ورزش زورخانهای، بر بازوی قهرمان، بازوبند پهلوانی میبستند. سابقه دیگر آن، بستن بازوبند توسط «جمعیت فدائیان اسلام» با عنوان "هوالعزیز" بود – حتی نام «فدائیان اسلام» نیز برگرفته از خوابی است که شهید سید مجتبی نواب صفوی، رهبر جمعیت دیده بود که می گفت: خوابِ امام حسین (ع) رو دیدم؛ حضرت بازوبندی روی دست راستم بستند؛ روی بازوبند نوشته شده بود: فدائیان اسلام...!
💠 سابقه استفاده از بازوبند در جبهه بازمیگردد به پیش از عملیات فتحالمبین در نوروز۱۳۶۱. جاویدالاثر احمد متوسلیان (فرمانده تیپ۲۷محمدرسولالله-ص که به تازگی از مریوان برای شرکت در عملیات به خوزستان آمده بود و به اتفاق شهید همت و شهید محمد شهبازی ...تیپ۲۷ را تأسیس نمود) به نظرش آمد در شلوغی و گرماگرم عملیات، ممکن است نیروهایش با افراد یگانهای مجاور درهم آمیزند و یکدیگر را گم کنند، لذا لازم است نشانهای داشته باشند؛ از این رو به تبلیغات تیپ دستور داد بازوبندی را طراحی و تهیه کنند.
🌷{شهید سعید دروزی (عربزاده) (متولد همدان-1343) مسئول این کار شد. او فعالیتهای فرهنگی-تبلیغی داشت و در مجلات «امید انقلاب» و «پیام انقلاب»(وابسته به سپاه) قلم میزد و کارهای گرافیک و عکاسی را انجام میداد. به دلیل هوش سرشارش نخستین کتاب وی که مشتمل بر کاریکاتورهای وی بود نیز منتشر شد. هنگامی که پدرش به جرم «حزباللهی»بودن توسط منافقین به شهادت رسید، بجای اینکه زانوی غم بغل کند، شبانه و در مدت زمان اندک، چهره پدر را بر روی بوم به تصویر کشید. دانشجو و هنرمند شهید در20سالگی در خرمشهر به شهادت رسید. برادر دیگرش نیز در جزیره مجنون به شهادت رسید. استادان سعید معتقد بودند اگر او زنده بود و به شهادت نمیرسید جزو 5گرافیست برتر ایران میشد زیرا که در همان سالهای نخست دانشجویی، آثاری در رشتههای حجمی و طراحی خلق کرده بود که موجب تحیر همگان شده بود.}
🌹شهید سعید دروزی به دستور حاج احمد دست به کار شد و کلیشۀ بازوبند تیپ را تهیه کرد که مزیّن به تصویر مسجدالنبی و نام پیامبر اکرم-ص بود. این طرح که هم اکنون هم آرم سپاه محمد رسول الله-ص است، مورد قبول و پذیرش احمد متوسلیان قرار گرفت.
🌈 شاید بازوبند سبزرنگ فوق که شهید یزدانی نزد خود نگه داشت تنها نمونه باقی مانده از دوران اولیه و یادگار عملیاتهای فتح المبین و بیت المقدس بود!
ا▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️
✍️ نگارنده این سطور شاهد ماجرا بوده و در عملیات بیت المقدس (در محور محرم تحت فرماندهی شهید #محسن_وزوایی و در گردان حبیب به فرماندهی شهید #علی_موحددانش ) شرکت داشته است. شهید امیرعلی اسکویی نیز فرمانده گروهان بود.
🌴 #یاد_باد_آن_روزگاران_یاد_باد 💦
ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱
🌸🌼☘️ شهید محسن وزوایی، جوان نخبه، مسلط به زبان انگلیسی و قبولی رتبه اول کنکور دانشگاه شریف، دانشجوی پیرو خط امام در تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، ...و فاتح قله های بازی دراز ... و نجات دهنده عملیات بزرگ فتح المبین که در اولین روز عملیات بیت المقدس بر روی جاده اهوار-خرمشهر و در سن ۲۲ سالگی به شهادت رسید.
⚪️ بازوبند مقدسی که یادگار دوران حضور شهید #غلامرضا_یزدانی در تیپ محمد رسولالله(ص) بود و آن را تا آخر نزد خود نگه داشت.
📃او وصیت کرده بود در صورت امکان، هنگام تدفین این یادگار متبرک به پیشانیش بسته شود.
✍شرم و حیای شهید سیروس پیروزی طبق روایت مادر شهید...
🔹پسرم همیشه می گفت مادر خدا کند طوری شهید شوم که شسته نشوم آخر از لخت شدن شرم دارم.
🔸روزی که پیکرش را آوردند چون ترکش به شکم شهید اصابت کرده بود گفتند اگر پانسمان را باز کنند خونریزی خواهد کرد و باید با تیمم به خاک بسپاریم و اینگونه پسرم به آرزوش رسید.
💢فرازی از وصیت شهید سیروس پیروزی...
🔹ایها الناس بدانید که دنیا گذرگاهی بیش نیست و ما دیروز شاهد شهادت های برازنده ها عبادت ها بهمنی ها فدایی ها پتیره ها و مسافرها و شما امروز شاهد ما هستید.
🔸به ناچار می بایست از دنیا رفت ولی چه زیباست مرگ کسی باعث پیروزی و از بین رفتن کفار ستمگر باشد.
#شهید_سیروس_پیروزی
#شادی_روح_پاکش_صلوات