eitaa logo
پلاک
854 دنبال‌کننده
11.9هزار عکس
5.3هزار ویدیو
150 فایل
-به نام نامیِ حضرت مادر(س)- از هرچه که هست باید منقطع شویم، باید برایِ او شَویم...! 🔊کـانـال دانـش آمـوزان بسیجی شهرستان دره شـهر استــان ایـلـام
مشاهده در ایتا
دانلود
کاش روزی بنویسند به دیوار بقیع: "کارگران مشغول کاراند!احداث ضریح" کاش روزی بنویسند به دیوار بقیع: "چند روزی مانده به اتمام ضریح" کاش روزی بنویسند به دیوار بقیع: "مهدی فاطمه آید،تماشای ضریح" کاش روزی بنویسند به دیوار بقیع: "عید امسال:نماز:صحن بقیع" کاش روزی بنویسند به دیوار بقیع: "فلش راهنما،مرقد زهرای شفیع" ‏"به یقین یوسف ما آمدنی ست" 🤲 🤲 ➖➖➖ 🆔 @basij100
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱 بسم رب المهدی «عج» جهاد علمی چگونه مسئله این است؟!😉🤔 بچه ها قبل درس خوندن📚 بسم الله الرحمن الرحیم یادتون نره ها :) کارو پربرکت میکنه :))🙂 توسل به یار مطالعاتی فراموش نشه *_* قبل اینکه وارد میدان رزم بشید وضو بگیرید💦 ^.^ محیط رو طوری کنید که بهتون روحیه بده 🌈🌟✨ مثلا میتونید از چفیه 😍استفاده کنید و رو به روتون پر از جملات انگیزشی باشه😇 اگه از اونایی هستی که وسط روز خوابت میاد😴 و کاریش نمیتونی بکنی اگه با یه رب خواب حل میشه🤠 بخواب اما اگه نه یه پیس پیس بزار کنارت 💦 پیس پیس منظورم از اینایی هست که توش شیشه پاک کن میریزن ولی ساده اشو بیرون برای آب پاشی گیاها 🌱🌳دارن وقتی هی آب بزنی به صورتت خوابت میپره شبا ک درست تموم شد ودر آخر... یه ساعت 🕙🕐 خلاصه و جمع بندی هایی ک نوشتی رو📝🔍 ببره محضر اقا براش توضیح بده بعد سلام✋ و درد و دل 💔 همه درسارو براش توضیح بده🗣 اونوقت درس خوندتم میشه🧠 مطالعه ب درد بخور😊 بالاخره درس خوندن یه منتظر باید فرق کنه با غیر✌️ 🔺قرارگاه علمی کریم اهل بیت برادران شهرستان دره شهر ➖➖➖ 🔴عضویت در کانال پلاک 👇 🆔 @basij100
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
محسن فخری زاده ◾️کاری از:زهرانورمحمدی واحد پوینده ام البنین 🖤🏴🖤🏴🖤🏴 🏴عضویت در کانال👇 @vahedeommolbanin
∞♥∞ ✍ ⃣👇🏻 📖کتاب سه دقیقه تا قیامت داستان زندگی یک جانبازمدافع حرم هست که طی یک عمل جراحی که داشته به مدت سه دقیقه از دنیا می رود و سپس با شوک ایجاد شده در اتاق عمل دوباره به زندگی برمی گردد . ⚡️اما در همین زمان کوتاه چیزهایی دیده که درک آن برای افراد عادی خیلی سخت است...🌞 🌟البته ایشون در ابتدا به شدت در مورد اینکه ماجراش پخش بشه مقاومت کرده اما در نهایت راضی شده که تا حدی چیزهایی رو تعریف بکنه...🕊 ✨در ادامه بقیه ماجرا را از زبان خود این جانباز عزیز می خوانیم: 🧒پسری بودم که در مسجد و پای منبر منبرها بزرگ شده بودم. 🍃در خانواده‌ای مذهبی رشد کردم و در پایگاه بسیج یکی از مساجد شهر فعالیت داشتم. 🕊سال‌های آخر دفاع مقدس شب و روز ما حضور در مسجد بود. 💠 با اصرار و التماس و دعا و نماز به جبهه اعزام شدم. من در یکی از شهرهای کوچک اصفهان زندگی می کردم. دوران جبهه خیلی زود تمام شد و حسرت شهادت بر دل من ماند.. 🌷اما دست از تلاش و انجام معنویات بر نمی داشتم و می‌دانستم که شهدا قبل از جهاد اصغر در جهاد اکبر موفق بودند ♦️ به همین خاطر در نوجوانی تمام همت من این بود که گناه نکنم ...وقتی به مسجد می‌رفتم سرم پایین بود که نگاهم با نامحرم برخورد نداشته باشد. 💠یک شب با خدا خلوت کردم و خیلی گریه کردم... در همان حال و هوای ۱۷ سالگی از خدا خواستم تا من آلوده به این دنیای زشتی‌ها و گناهان نشوم و به حضرت عزرائیل التماس میکردم که جان مرا زودتر بگیرد...! ادامه دارد... التماس دعا🍃🌹 بازنشر فراموش نشه خودتون رو در این کارخیر شریک کنید🌸 ➖➖➖ 🔴عضویت در کانال پلاک 👇 🆔 @basij100
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
36.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 *برای پیوستن به شهدا باید مانند آنها زندگی کرد...* اولین شب جمعه بعد از شهادت دانشمند است... روحمان را با یادش شاد کنیم و از او وساطت و دعای خیر بخواهیم. 🔶 *اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم* 🔶 ➖➖➖ 🆔 @basij100
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌کاری از؛ آناهیتا مهری الوار واحد پیشگام حجاب ➖➖➖ 🔴عضویت در کانال پلاک 👇 🆔 @basij100
✅ مجموعه پوستر های طرح بانوی باران با موضوعیت ترویج سبک زندگی 🔺مجمع همفکری فاطمی استان ایلام 🆔 @bdilam
∞♥∞ 🔴 ⃣ 🔰البته آن زمان سن من کم بود و فکر میکردم کارخوبی می کنم که برای مردنم دعا می‌کنم.😕 ♦️ نمی‌دانستم که اهل بیت ما هیچ گاه چنین ادعایی نکرده اند. آنها دنیا را پلی برای رسیدن به مقامات عالیه می دانستند.✨ خسته بودم و سریع خوابم برد..😴 نیمه های شب بیدار شدم و نماز شب خواندم و خوابیدم. بلافاصله دیدم جوانی بسیار زیبا بالای سرم ایستاده.. از هیبت و زیبایی او از جا بلند شدم و با ادب سلام کردم.☺ ✨ایشان فرمود: با من چه کار داری؟چرا انقدر طلب مرگ می کنی !هنوز نوبت شما نرسیده. فهمیدم ایشان حضرت عزرائیل است ترسیده بودم.😰 ♦️ اما با خودم گفتم: اگر ایشان انقدر زیبا و دوست داشتنی است،پس چرا مردم از او می‌ترسند؟🤔 می خواستند بروند که با التماس جلو رفتم و خواهش کردم من را ببرند. التماسهای من بی فایده بود.😔 ✔️با اشاره حضرت عزرائیل برگشتم به سر جای و گویی محکم به زمین خوردم.. 🍂 در همان عالم خواب ساعتم را نگاه کردم،راس ساعت ۱۲ ظهر بود! هوا هم روشن بود، موقع زمین خوردن نیمه چپ بدن من به شدت درد گرفت.. 😣 🔵در همان لحظات از خواب پریدم؛ نیمه شب بود.می خواستم بلند شوم اما نیمه چپ بدن من شدیداً درد میکرد!😢 روز بعد روز بعد دنبال کار سفر مشهد بودم. همه سوار اتوبوس‌ها بودند که متوجه شدم رفقای من حکم سفر را از سپاه شهرستان نگرفتند.😑 ☑️ سریع موتور پایگاه را روشن کردم و با سرعت به سمت سپاه رفتم.🛵 🔶 در مسیر برگشت در یک چهارراه راننده پیکان بدون توجه به چراغ قرمز جلو آمد ... از سمت چپ با من برخورد کرد! آنقدر حادثه شدید بود که من پرت شدم روی کاپوت و سقف ماشین و روی زمین افتادم.🤕 🔴 راننده پیاده شد و می لرزید‌ 🌾 با خودم گفتم:پس جناب عزرائیل بالاخره به سراغم آمد!😍 🔵به ساعت مچی روی دستم نگاه کردم ساعت دقیقا ۱۲ ظهر بود و نیمه چپ بدنم خیلی درد میکرد...!😓 ادامه داد.... ⚘بازنشر فراموش نشه خودتون رو در این کارخیر شریک کنید ☺️التماس دعا✨🤲✨ ➖➖➖ 🔴عضویت در کانال پلاک 👇 🆔 @basij100