#تحلیل_اقتصادی 🔺وضعیت این روزهای اقتصاد ایران معادله اش پیچیده نیست، افزایش قیمت دلار حاصل تورم است، تورم حاصل افزایش نقدینگی است، افزایش نقدینگی حاصل کسری بودجه سنگین دولت است که دولت را مجبور به چاپ پول برای تامین هزینه های خود می کند 🔸برای جبران کسری بودجه در این وضعیت فعلی هم هیچ راهی جز تامین هزینه های دولت از اخذ مالیات نیست، باید کشور از وابستگی به درآمد نفتی نجات پیدا کند و تمام هزینه هاش را از مالیات تامین کند، حتی به فرض برداشته شدن تحریم ها با موج سنگین بازنشستگی ها طی سال های آینده، دولت در تامین هزینه هایش به مشکل بر می خورد 🔹باید یک اراده اساسی داخل کشور شکل بگیرد و هر کسی در ایران به اندازه درآمدی که کسب می کند، مالیات بدهد؛ از پزشکان گرفته تا وکلا تا بلاگرهای اینستا و هر شخص دیگری، رسیدن به ثبات اقتصادی در ایران هیچ راه حل دیگری ندارد، آدرس غلط به خودمون ندهیم.

#تحلیل_اقتصادی یقه سفید ها و یقه طلایی های اقتصاد ما به بهانه برخی اخبار تلخ اقتصادی و اختلاسی جمهوری اسلامی را نه کودتای نظامی، نه حمله نظامی و نه انقلاب مخملی از پا می‌اندازد؛ بلکه فساد اقتصادی است که قطعا نظام را با چالش جدی مواجه خواهد کرد. آن یقه سفیدی که میلیاردها ریال را به هزاران نفر وام نمی‌دهد و به یکباره هزار میلیارد به یک نفر وام می‌دهد بخش زیادی از جامعه مانند ایتام، زنان بی‌سرپرست و غیره را قربانی خود کرده است.( احمد توکلی به نقل از خبرگزاری ایسنا) یقه سفیدها در مقابل یقه آبی ها یا یقه چرکین ها که بیانگر جرم فرادستان جامعه در مقابل فرودستان است؛ نخستین بار توسط جرم‌شناس و جامعه‌شناس مشهور امریکایی ادوین ساترلند در دهه ۵۰ قرن ۲۰ مورد استفاده واقع شد؛ که خیلی هم در مباحث جرم شناسی بخصوص با توجه به آعاز تلنگر مباحث اخلاق کاربردی و حرفه ای مورد توجه ویژه ای قرار گرفت؛ و امروز در همه جوامع به یک چالش جدی حقوقی؛ اخلاقی و آسیب شناسی اجتماعی تبدیل شده؛ و صد تاسف آنکه امروزه به یقه طلایی ارتقاء یافته است. در واقع جرم یقه سفیدی جرمی است که شخص با نفوذ و برخوردار از یک موقعیت مناسب اجتماعی، به اعتبار حوزه نفوذ خود و با سوءاستفاده از اعتماد و اطمینان ایجاد شده که مبین قانون شکنی‌ است، انجام می‌شود. بزهکار یقه سفید با استفاده از اقتدار و جایگاه اجتماعی و سیاسی و در پناه ظاهر فریبنده و استعداد فکری خود، به ارتکاب جرایمی همچون اختلاس و پولشویی از طریق وجاهت بخشی صوری به درآمدهای نامشروع دست می‌زند. برخی از این گونه جرایم در آمارهای رسمی ثبت نمی‌شوند؛ آن هم‌ بدلیل دشواری کشف جرم این نوع مجرمان است؛ برعکس جرایم شهروندان عادی که همواره آشکار و عیان است. طبق ضرب المثل معروف؛ دو چیز همیشه مخفی است، یکی مرگ آدم فقیر و دیگری ننگ آدم غنی؛ یا گفته‌اند دو چیز همیشه آشکار است: یکی مرگ آدم غنی و دیگری ننگ آدم فقیر. مجرم یقه سفید حتی در فرض کشف جرم و دستگیری؛ با زرنگی هایی مانند جعل اسناد و مدارک، پشت هم اندازی‌ها و استفاده از کارشناسان خبره و وکلای سرشناس، سعی در قانونی جلوه دادن اعمال و اموال خود دارد؛ که متاسفانه امروزه جامعه ما با طیف گسترده ای از این مُجرِمان با نفوذ درگیر است. بالاتر و نسل جدید یقه سفیدها، یقه طلایی ها هستند؛ یعنی بزهکاران جدیدی که با زد و بندهای پیچیده با سازمان های دولتی به ثروت های کلان باد آورده ای می‌رسند؛ که در کشور ما هم از این موارد کم نداریم! این بزهکاران دارای رانت ارتباطی یا مقام بالای دولتی اند؛که نظام قضایی و اجرایی و تقنینی را تحت تأثیر نفوذ خود قرار می‌دهند؛ به گونه ای که نظام قضایی موفق به برخورد جدی و موثر با آنان نمی‌شود. این گروه در کشور ما به تعبیر برخی ها بیشتر با عنوان دانه درشت ها شناخته شده اند، که خیلی دیرتر از ریزها و متوسط ها به چنگال عدالت می‌ افتند. نتیجه راهبردی آن که سیستمی شدن فساد؛ از جمله کارهای این رنگین یقه گان است که می تواند برای نظام هزینه های سنگینی ایجاد کند؛ پس باید ریشه ای با این غده پیل افکن از طریق سالم سازی منابع انسانی و سیستم ها و فرآیندها پیکار و ستیز کرد. بنابر دیدگاه دانشمند عدالت گرا مرحوم محمد رضا حکیمی؛ ما طاغوت سیاسی را شکست دادیم؛ اما در طاغوت اقتصادی همچنان گرفتاریم! !!!!!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟