eitaa logo
بسیج دانشجویی دانشکده علوم قرآنی میبد
420 دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
1.9هزار ویدیو
230 فایل
✔️ اطلاع رسانی برنامه‌ها ✔️ گزارش فعالیت‌ها 🇮🇷 بسیج‌ دانشجویی‌ دانشکده‌ علوم‌قرآنے‌میبد 💐 منتظر نظرات ، انتقادات و پیشنهادات شما بزرگواران هستیم. @ALIBARATI110 :برادران خواهران: @Nazanin_4684
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ خلاصه تفسیر سوره مبارکه حمد 📆 جلسه : ۲۱ مفسر: علامه جوادی آملی(تفسیر تسنیم) ♦️موضوع: رابطه عبادت با عبد 1⃣ عبادت هدف است، نه هدف آفریننده. 🔺تا جلسه قبل بحث بر سر رابطه عبادت و معبود بود و حالا عبادت با عبد. (و ما خلقت الجنّ و الانس الّا لیعبدون) [ذاریات-۴۶] عبادت، هدف خلق است لذا انسان است که باید به هدفش برسد نه خداوند. اگر انسان و جن به هدفشان یعنی عبادت نرسیدند مانند هسته ای هستند که سر از خاک درنیاورده و در خاک پوسیدند. 2⃣خدا است پس کارش هدف دارد و نیز و است پس نیازی به هدف برای خود ندارد. 🔺خدای سبحان چون و است پس فرض ندارد که کاری برای مخلوقی انجام دهد که اگر آن مخلوق به هدف آن کار نرسید خدا به هدفش نرسیده باشد و شکست بخورد. 🔺خدا نقصی ندارد که بخواهد با انجام کاری و به قصد رسیدن به یک هدف، به کمالی برسد. شاهد آن آیه ۸ سوره ابراهیم است: «و قال موسی اِن تکفُروا انتم و من فی الارض جمیعاً اِنّ الله لغنیٌ عن العالمین» اگر همه جهانیان هم کافر شوند برای خدا تفاوتی نمی کند و اینطور نیست که خدا به مقصدش نرسد. مانند جایی که انسان به قصد خیر، برای سکونت دیگری خانه ای بسازد که در اینجا هدف ساختن، استفاده آن شخص دیگر است و اگر در آن سکونت نکرد ضرری به سازنده نمیرسد. 3⃣ ثبوت عبادت به آن است و اگر از جایی قطع شد شخص دیگر به هدفش نمیرسد. پیامبر میفرمایند: «ان صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین» یعنی در همه حال همه اعمالم برای خداست. 4⃣ عبادت یک هدف واسط برای رسیدن به یقین است، نه اینکه خود هدف غایی و اصلی باشد. 🔺آیه آخر سوره حجر گوید: «و اعبُد ربّک حتی یعطیَک الیقین» یقین به عنوان هدف غایی، تام و اصلی انسان تنها از طریق عبادت قابل دستیابیست. البته معنایش این نیست که اگر به یقین نرسیدی دیگر عبادت لازم نیست! چون آیه تنها هدف را نشان میدهد نه اینه حد عبادت را اعلام کرده و بگوید اگر به یقین رسیدی دیگر عبادت نیاز نیست چون با قطع عبادت انسان به کفر و ارتداد کشیده میشود. 5⃣ رابطه خلق انسان، عبادت و یقین مانند بذر، درخت و میوه است. زندگی 🔺بذر انسان با خلقش کاشته میشود تا از طریق عبادت خدا به درخت تبدیل شده و نهایتا به میوه یقین دست یابد. اگر عبادت نکرد بصورت در خاک میپوسد، اگر عبادت کرد اما لذت نبرد و به صفای دل و یقین و شهود نرسید تنها سبز شده که می آراید اما بار ندارد (ویلٌ للمطففین-وای بر نمازگذاران) و تنها پس از یقین است که می دهد. 6⃣ یقین حاصل از عبادت متفاوت از یقین ناشی از بحث و درس یا مشاهده معجزه است. 🔺فرعون هم معجزه دید و یقین به درستی ادعای موسی کرد اما چون ناشی از عبادت در قلبش نبود، کفر آن یقین را پوشاند و نهایتا خدا را انکار کرد. یقین آیه آخر حجر، یقین با عبادت است که نور بوده، راه را روشن ساخته و انسان را بدون شک از گناه و جهنم نجات می دهد. 7⃣ هدف انسان به تبع یقین، دارای درجات و بدون نهایت است پس انسان باید مرتبا در پی عمیق شدن یقین و درجه خود باشد. 🔺حضرت فرمود: «کلّ الناسِ الهاهم التکاثر» (همه مردم در حال تکاثر و جمع آوریند.) انسان در هر شغل و جایگاهی گرفتار است که می تواند جمع آوری و افزایش مال، فرزند، شهرت، شاگرد، پای منبری (حتی اعضای کانال و گروه!) باشد. 🔺«ثم کلّا سوف تعلمون» همگی اینها بعدا در قیامت خواهند فهمید که چقدر اشتباه فکر می کردند. 🔺«کلّا لو تعلمون علم الیقین لترونَّ الجحیم» اگر انسان به علم یقین (ناشی از عبادت و نور) دست یافت بهشت را و جهنم ناشی از تکاثر مال و فرزند و غیره را خواهید دید. @basij_oqm
✅خلاصه تفسیر سوره مبارکه حمد 📆 جلسه: ۲۳ مفسر: علامه جوادی آملی(تفسیر تسنیم) ♦️موضوع: اهدنا الصراط المستقیم 🔰هدایت اصولا در برابر ضلالت و گمراهی بوده و درباره صراة و راه است. اما خداوند گاهی را در برابر اعمی و کور بکار برده است. لذا یک هدایت در برابر است که شخص، هدف را میداند اما راه را نمیبیند. یک هدایت هم در برابر است. غَیّ یعنی انسان بی هدف. غاوی و غاوون، افراد بی هدفند. لذا هدایت برای اینها، یافتن هدف است، نه یافتن راه. 🔺آیه اهدنا الصراط المستقیم در مورد راه و ضلالت است. «و لا الضالین» اگر هدایت در برابر اعمی (کور) باشد پس است! خداوند میفرماید«ما به قوم ثمود راه را نشان دادیم اما آنها کوری را برگزیدند». معنای این کوری، کوری دل است، نه کوری چشم. 🔺 (بینش، هدایتگر است نه دانش). کسی که ، هدایت نشده بلکه کسی که هدایت شده است. چون دانش بسیاری وقتها به عمل ختم نمیشود. دانستن باید همراه با دیدن باشد وگرنه انسان در برابر گناه معصوم نخواهد بود. «لا تعمی الابصار و لکن تعمی القلوب التی فی الصدور» (حج_۴۶) 🔺جسم میسوزد اما روح خوار میشود. خدا میفرماید کسی که در اینجا کور است در آخرت، عذاب هون دامنگیرش میشود و یعنی خواری و رسوایی. 🔰تنها زمانی خداوند دل را نورانی می کند که انسان، مدتی از گناه دوری کرده و در راه خدا قدم گذارد. در این زمان نوری به انسان میبخشد تا کمکی برای ادامه راهش باشد تا بد و خوب را بهتر ببیند. ما گوییم «اهدنا الصراط المستقیم» و خدا بلافاصله گوید «استعینوا بالصبر و الصلاة» (از صبر و نماز برای هدایت و نورانی شدن کمک بگیرید.) 🔺کسی که با نفس میکند به نفع خودش است و خدا نفعی نمیبرد. «و من جاهد فانما یجاهد لنفسه» (عنکبوت_۶) در آیات آخر عنکبوت آمده «و الذین جاهدوا فینا لنهدینّهم سبلنا» (کسانیکه در راه ما جهاد میکنند قطعا هدایتشان میکنیم). پس به این خاطر جهاد به نفع خود انسان است که خدا راه را به وی نشان میدهد و نوری می دهد که انسان احساس میکند آن نور دارد او را به سمت خوبی ها و جدایی از بدیها اجبار میکند. 💠معیّت و خدا دو گونه است: ۱. همراهی عامه (معیت قیّومیّه): «و هو معکم اینما کنتم» (خدا با شماست هرجا که باشید /حدید_۴). این همراهی، تذکری عمومیست که بدانیم لحظه ای از ما دور نیست. در اینجا خدا با فاسقان هم هست. «انک لبالمرصاد» (خدا همیشه در کمین است.) ۲. همراهی خاصه: «ان الله لمع المحسنین» این معیت، همیشگیست و جهت هدایت. این هدایت مخصوص کسانیست که به سوی خدا حرکت می کنند. 🔺خدا همسفری مانند انسان به او میدهد که او را در راهش کمک می کند. «و من یؤمن بالله فهو قلبه» فرشتگان از سوی خدا همیشه با مؤمنانند تا برزخ. لذا این فرشتگان به او کمک می کنند در خیرات. اما اگر شخص خود را به کوری زد و توبه هم نکرد خدا همسفری بد به او میدهد که اگر هم خواست جایی کار خوبی بکند آن همسفر نمیگذارد. «وَمَن يَعْشُ عَن ذِكْرِ الرَّحْمَٰنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ» ﻭ ﻫﺮ ﻛﺲ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻳﺎﺩ خدای ﺭﺣﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﻛﻮﺭﺩﻟﻲ ﺑﺰﻧﺪ ، ﺷﻴﻄﺎﻧﻲ ﺑﺮ ﺍﻭ ﻣﻰ ﮔﻤﺎﺭﻳﻢ ﻛﻪ ﺁﻥ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﻣﻠﺎﺯم ﻭ ﺩﻣﺴﺎﺯﺵ ﺑﺎﺷﺪ .(زخرف_٦٣) @basij_oqm