روزه گرفتن جـُرم سنگینی بود
بچهها غذای ظهـر را در یک پلاستیک جمع کرده، چهار گوشه آن را گـره زده و زیـر پیـراهن خـود پنهان میکردند تا زمـان افطار مخفیـانه استفاده شود.
اگـر موقع تفتیش از کسی غـذا میگرفتند او را شکنـجه میدادند. آن غـذای سـرد ظهـر با غذای مختصری که احیانا در شب میدادند را بچه ها به عنوان افطار میخوردند و تا افطار روز بعد به همین ترتیب میگذشت.
خدا شاهد است، امروز که سالها از اسارت میگذرد به هنگام افطار همه نوع خوراکی با بهترین کیفیت در سفـرههایمان یافت میشود ولـی لـذت افطـار دوران اسارت را ندارد. به نظـر من آن غذا، غذای بهشتی بود و ما هنگام افطـار واقعا حضور خــدا را احساس میکردیم.
#اللهم عجل لولیک الفرج
در میان شهدای مازندرانی خان طومان محمد بلباسی از همه نامآشناتر شد. رزمندگانی که از معرکه خان طومان برگشتند، تعریف میکردند که شهید بلباسی موهای سر هرکسی را که اصلاح کرد، او شهید میشد. یکی از رزمندگانی که در لحظه نبرد، در منطقه حضور داشت، توضیح میدهد که این شهدا تا آخرین لحظه هوای همدیگر را داشتند: «شهید کابلی با اصابت خمپاره به شهادت رسید. شهید بلباسی که در مناطق عملیاتی راهیان نور همیشه با او بود، رفت که شهید کابلی را بیاورد، شهید بریری هم برای کمک به بلباسی رفت تا در میان تیر و ترکش تنها نباشد. وقتی پیکر کابلی را روی ماشین گذاشتند، با قناسه هر دو را از پشت زدند. عکسهای شهید بلباسی را اگر ببینید صاف دراز کشیده و پشت سرش خون جاری شده است. اینها به راستی مردانه ایستادند. من خط به خط عقب میآمدم و شاهد این قضایا بودم.»
شهید مدافع حرم محمد بلباسی
#اللهم عجل لولیک الفرج