هدایت شده از اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
6.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ببینید | درخواست رهبر انقلاب از همه مردم:
برای شادی روح سردار بزرگ اسلام، شهید حاج قاسم سلیمانی یک حمد و یک قلهوالله قرائت فرمایید.
کانال شهیدمحمدابراهیمهمت👇
https://eitaa.com/kheiybar
هدایت شده از اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
#خاطره
✍در پادگان منطقه حلب در حال آموزش بودیم که دیدیم دو تا ماشین کنار ما نگه داشتند. حاج قاسم اولین نفر از اتومبیل پیاده شد. شروع کرد به احوال پرسی با نیروها. بچه های فاطمیون هم با حاجی عکس یادگاری میگرفتند. من کمی دورتر ایستاده و مات چهره زیبای سردارم بودم. چشمش به من خورد. جثه من نسبت به بقیه ریزتر بود و از همه جوان تر بودم.
حاجس منو صدا زد گفت: بیا نزدیک! رفتم کنارش و دست نوازش روی صورتم کشید.گفت:《ماشالله با این سن و سال چطوری خودت رو رسوندی منطقه؟!》فقط مات چهره نورانی و پرصلابتش شده بودم. حاج قاسم نگاه خاصی به نیروهای فاطمیون داشت. همانطور که بچه ها هم از صمیم قلب عاشقش بودند..
👤راوی:حسن قناص (رزمنده فاطمیون)
کانال شهیدمحمدابراهیمهمت👇
https://eitaa.com/kheiybar
هدایت شده از اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
◽️و سلام بر او که میگفت: «انسان یک تذکر در هر ۴ ساعت به خودش بدهد بد نیست، بهترین موقع بعد از نماز وقتی سر به سجده میگذارید مروری بر اعمال صبح تا شب خود بیندازید آیا کارمان برای رضای خدا بود؟!»
#شهید_محمد_ابراهیم_همت🌹
کانال شهیدمحمدابراهیمهمت👇
https://eitaa.com/kheiybar
هدایت شده از اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
يك روز از همت پرسيدم: «چگونه مي شود كه شما در اين همه نبردهاي خونين حتي يك بار موردي پيش نيامده كه كمترين خراشي و جراحتي برداري، حال آن كه هميشه در خط مقدم جبهه اي؟!» ☹️
وي در پاسخم گفت: «آن روز كه در مكه ي معظمه در طواف بيت الله الحرام بودم، آن لحظه اي كه از زير ناودان طلا مي گذشتم، از خدا تقاضا نمودم كه:
1_ مرا از كاروانيان نور و فضيلت بازندارد و مدال پرافتخار شهادت ارزانيم دارد. 💔
2_ راضي به اسارتم نگردد و مرا از اسارت به دست دژخيمان بعثي در سايه ي لطف و عنايت خود نگه دارد.
3_ تا لحظه ي شهادت كوچكترين آسيب و زخمي از طرف خصم دون عارضم نگردد تا با بدني سالم و پيكري توانمند در حين نبرد و جدال با شراب گواراي شهادت، به محفل انس روم.🕊
همسرم! به تو اطمينان مي دهم كه من به آرزوي خود كه شهادت در راه خداست خواهم رسيد، بدون اين كه قبل از شهادت كمترين آسيبي يا جراحتي متوجهم گردد».😇
راوي : همسر شهيد
#محمد_ابراهیم_همت🌹
کانال شهیدمحمدابراهیمهمت👇
https://eitaa.com/kheiybar
هدایت شده از اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
10.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 راز انگشتر دُرّ نجف با نقش «يا زهرا(س)» از زبان همسر شهيد #محسن_حججی🌹
کانال شهیدمحمدابراهیمهمت👇
https://eitaa.com/kheiybar
هدایت شده از اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
وقتِ لبیک که شد
اسماعیل ها را ؛
به قربانگاه فرستادند
هاجرها ....
#اعزام_به_جبهه
#شهید_حسین_زارعی در حال ردشدن از زیر قرآن کریم
#مادرانشهدا_هاجرهایزمان💔
کانال شهیدمحمدابراهیمهمت👇
https://eitaa.com/kheiybar
هدایت شده از اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
ناهار اشرافی داشتیم؛ ماست...
سفره را انداخته و نیانداخته، دکتر رسید.
دعوتش کردیم بماند.
دست هاش را شست و نشست سر همان سفره..
یکی می پرسید:
"این وزیر دفاع که گفتن قراره بیاد سرکشی، چی شد پس؟"
راوی یکی از هم رزمان شهید
#شهید_مصطفی_چمران🌹
کانال شهیدمحمدابراهیمهمت👇
https://eitaa.com/kheiybar
هدایت شده از اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
یا صاحب الزمان ؛
جوانم را نذر یاری قیام تو میکنم
برای ظهور نزدیکت برگزین و حفظ کن
#اعزام_به_جبهه
#مادران_عاشقپرور
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌹
کانال شهیدمحمدابراهیمهمت👇
https://eitaa.com/kheiybar
هدایت شده از اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
ای شهید
نگین دعایت در قنوت
برای ما مشڪل گشاست ...
تابستان ۱۳۶۴ ؛ پادگان دوکوهه
عکاس : حمید داوودآبادی
#نماز_اول_وقت
#شهید_جعفرعلی_گروسی
#شهادت_کردستان_مهر۱۳۶۶🌹
کانال شهیدمحمدابراهیمهمت👇
https://eitaa.com/kheiybar
هدایت شده از اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
⭕️طی یک عملیات تفحص پیکر دو شهید پیدا شد. یکی از آنها نشسته و به جایگاهی تکیه داده بود و سرِ شهید دیگر را به دامن داشت.
شماره پلاکهایشان ۵۵۵ و ۵۵۶ بود.با مراجعه به سیستم متوجه شدیم شهیدی که نشسته، پدر و شهیدی که درازکشیده، پسر است.
«چه ابراهیم هایی که با اسماعیلشان قربانی شدند.»
کانال شهیدمحمدابراهیمهمت👇
https://eitaa.com/kheiybar
هدایت شده از اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
🚨 مطالعهی چند کتاب #قطور در #اتوبوس
🔘 رهبر انقلاب:
💠 من مىخواهم خواهشى از مردم بکنم و آن این است کسانى که وقتهاى ضایع شوندهاى دارند؛ مثلاً به #اتوبوس یا تاکسى سوار مىشوند، یا سوار وسیلهى نقلیهى خودشان هستند و دیگرى ماشین را مىراند، یا در جاهایى مثل مطب پزشک در حال انتظار به سر مىبرند و به هرحال اوقاتى را در حال انتظار به بىکارى مىگذرانند، در تمام این ساعات، #کتاب بخوانند. کتاب در کیف یا جیب خود داشته باشند و در اتوبوس که نشستند، کتاب را باز کنند و بخوانند. وقتى هم به مقصد رسیدند، نشانهاى لاى کتاب بگذارند و باز در فرصت یا فرصتهاى بعدى آن را باز کنند و از همان جا بخوانند. بنده خودم چند جلد #قطور از یک عنوان کتاب را در اتوبوس خواندم! البته قضیه مربوط به قبل از انقلاب است که چند روزى براى انجام کارى از مشهد به تهران آمده بودم. بنا به دلایلى نمىخواهم اسم کتاب را بگویم. وضعیت و فضاى اتوبوسهاى آن روزگار براى ما خیلى آزار دهنده بود و نمىتوانستیم تحمّل کنیم. دلم مىخواست سرم پایین باشد و خواندن کتاب در چنین وضعیتى بهترین کار بود. ساعتى را که به این حالت مىگذراندم احساس نمىکردم ضایع مىشود. آن وقتها تقریباً یک ساعت طول مىکشید تا آدم با اتوبوس از جایى به جاى دیگر مىرفت. بعضى وقتها این جابجایى کمتر یا بیشتر هم طول مىکشید. بههرحال چنین یک ساعتهایى را احساس نمىکردم که ضایع مىشود؛ چون کتاب مىخواندم.
🌐 مصاحبه با خبرنگار صدا و سیما پس از بازدید از نمایشگاه کتاب ۱۳۷۵/۰۲/۲۲
کانال شهیدمحمدابراهیمهمت👇
https://eitaa.com/kheiybar