💢نزاع اصلح و صالح مقبول ۱💢
✔️بررسی مسأله از لحاظ عملی ۱ :
(ارزیابی فایده این بحث، باتوجه به شرایط متداول عرصه انتخابات کشور )
💠آیا در انتخاب نامزد اصلح باید به میزان #مقبولیت او نزد مردم توجه داشت؟
🔻مقبولیت نامزد- اقبال مردم به او- سبد رأی - میزان رأی آوری او
🔹همه ی اینها واژه هایی مترادف هستند که در این مقطع ، بشدت بر سر زبانها افتاده اند!
عده ای اهمیت آنرا نفی و برخی دیگر آنرا ثابت میدانند.
🔵و اما پاسخ اصلی طی بیان چند نکتهی اساسی زیر :
1⃣ مقبولیت ذاتی نیست بلکه اکتسابیاست.
بعبارتی دیگر: مقبولیت، بوجود آوردنی است و قرار نیست از همان اول در یک شخص باشد.
ضمن اینکه اگر یک نامزد در گذشته رأی پایینی داشت ، اصلا دلیل قاطعی بر عدم رأی آوری او در زمان دیگری نیست!
چراکه فاکتورهای زیر طی گذشت سالیان، درحال تغییرند؛
- شرایط و مقتضیات زمان
- خود نامزدها و عملکردشان
- شناخت مردم و سطح آگاهی آنها
- از همه مهمتر فعالیت و روشنگریهای حامیان نامزد مورد نظر
2⃣در رابطه با عرصهی انتخابات، می توان آنرا به سه دوره قابل تقسیم دانست:
🔻دوره آغازین← دوره ای که عمدتاً نامزدها اعلام حضور کرده و یا از سوی مردم دعوت به حضور می شوند، در این میان حامیانشان نیز به تکاپو افتاده و به تدریج فعالیت خود را آغاز می کنند ، این دوره تا مدتی بعد از احراز صلاحیتها ادامه می یابد.
🔻دوره میانی ← دوره ای است که عمده فعالیتهای رسمی انتخاباتی صورت می پذیرد و نامزدها طی تبلیغاتی به معرفی خود و برنامه ها و نقطه نظراتشان به مردم می پردازند.
🔻دوره پایانی ← دوره ای که عمده ی فعالیتهای تبلیغاتی رسمی، مناظرات وغیره صورت گرفته و مردم نیز علی القاعده گرایشاتی به نامزدها پیدا کرده اند.
3⃣ رابطه ی تکلیف و نتیجه:
🔻تکلیف الهی و نتیجه، تا زمانی که باهم منافات و تعارضی نداشته باشند، هردو حتما باید در نظر گرفته شوند و مطابق هردوشان عمل گردد .
🔻اما گاهی نتیجه را در تعارض با تکلیف می بینیم؛
در اینصورت آیا باید به تکلیف عمل کنیم؟ یا اینکه می توان به هر وسیله ای تمسک کرد برای رسیدن به نتیجه! حتی اگر موجب ترک تکلیف گردد؟
🔘پس محل بحث و نزاع ما آنجاییست که نتیجه با تکلیف در تعارض باشد.
4⃣ در چه صورتی می توان گفت که تکلیف و نتیجه باهم منافات پیدا کرده اند؟
🔻حالت اول: گاهی مواقع یک نامزدی داریم که اصلح است ، و احراز می کنیم (مطمئن می شویم) که مقبولیت و اقبال عمومی هم دارد؛
در اینصورت هیچ تعارضی میان تکلیف و نتیجه نیست بلکه باهم همسو می باشند، هم تکلیف میگوید باید از اصلح حمایت کرد و هم نتیجه میگوید این اصلح رأی آوری دارد.
🔻حالت دوم: گاهی یک نامزد اصلح را داریم که احراز نمی کنیم (مطمئن نیستیم ) که میزان رأی آوری کافی داشته باشد.
در اینصورت از آنجا که مطمئن نیستیم که نتیجه(مقبولیت) ، در مقابل تکلیف (انتخاب اصلح) قرار گرفته است ، در نهایت نمی توانیم بگوییم این حالت از موارد منافات و تعارض است!
خصوصا اینکه ممکن است انتخابات به دور دوم کشیده شود یا اینکه حامیان نامزد اصلح یک کار تبلیغاتی وسیعی را کلید بزنند و یا در مناظرات بدلیل ارائه یک برنامه معقول، اقبال بیشتری پیدا کند و امثال این احتمالات.
فلذا اینجا نیز میگوییم هم تکلیف انتخاب اصلح است و هم نتیجه گویای همین امر است.
چراکه عدم اطمینان ما به مقبولیت اصلح دلیل معتبری جهت رویگردانی از او به سوی صالح نخواهد بود!
🔻حالت سوم: نامزد اصلح ، بطور یقینی رأی آوری لازم را ندارد ، و احراز نمودیم (اطمینان حاصل کردیم) که او رأی کافی نخواهد آورد.
در اینصورت قطعا نتیجه با تکلیف معارض است و منافات دارد. چراکه نیک میدانیم که انتخاب اصلح به نتیجه نخواهد رسید.
🔆در نهایت باید گفت که محل نزاع و بحث و دعوا فقط همین حالت سوم است که در نوشتار بعدی مورد بررسی قرار خواهد گرفت...!
✍ #محقق_م_د
#تحلیل
#شاخص
#انتخابات
#اصلح
┄┅┅┅🇮🇷@basijnews_brj🇮🇷┅┅┅┄
#خبرگزاری_بسیج_بروجرد
https://eitaa.com/basijnews_brj
💢نزاع اصلح و صالح مقبول ۳💢
✔️بررسی مسأله از لحاظ تئوری ۱
💠صرف نظر از اینکه در نوشتار قبلی ثابت شد که این نزاع در عمل، کم ثمر و بی حاصل است،اما بد نیست از جهت تئوری نیز این مسأله را مورد بحث قرار دهیم.
ابتدا مروری اجمالی داشته باشیم به دلایل قائلین به هردو نظریه:
🔴دلایل آنها که میزان مقبولیت را شرط میدانند:
۱) اهمیت نتیجه انتخابات
۲)استناد به کلام رهبری مبنی بر لزوم توجه به نتیجه درعین تکلیفمداری.
۳)قاعده ی عقلی″دفع افسد با فاسد″ {انتخاب گزینه بد؛ بین بد و بدتر}
۴)عدم تکرار تجربه تلخ شکستهای قبلی.
🔴ادلهی آن دسته از کسانی که قائل به عدم اهمیت مقبولیت هستند و وظیفه را صرفا انتخاب اصلح میدانند:
۱)تکلیف گرایی{تکلیف←انتخاباصلح}
۲)تاکیدمقام معظم رهبری برانتخاب اصلح
۳)عدم وجود ملاک مقبولیت در سخنان امام خامنه ای بعنوان ویژگی نامزد مطلوب
۴)روایات اسلامی که دال بر لزوم انتخاب اصلح است.
۵)قاعده:«هدف وسیله را توجیه نمیکند»
🔰در این بخش به بررسی دلایل هردو طرف می پردازیم:
1⃣بله در باب اهتمام و توجه به نتیجه در دین اسلام و تفکر امامین انقلاب بیاناتی وجود دارد؛ ازجمله اینکه امام خامنه ای در بخشی از بیاناتشان می فرمایند:«این که تصور کنیم تکلیفگرائی معنایش این است که ما اصلاً به نتیجه نظر نداشته باشیم، نگاه درستی نیست.»
ایشان در بخشی دیگر میفرمایند: «تکلیفگرائی هیچ منافاتی ندارد بادنبال نتیجه بودن،وانسان نگاه کند ببیند این نتیجه چگونه به دست میآید،چگونه قابل تحقق است؛برای رسیدن به آن نتیجه،برطبق راههای مشروع ومیسّر، برنامهریزی کند.»
🔻اما باید لحاظ کرد که مقصود رهبری معظم این است که درنظر گرفتن نتیجه،درصورتی مطلوب است که آن نتیجه همسو با تکلیف الهی باشد، برخلاف آنجا که عمل به مقتضای نتیجه منجر به نقض تکلیف گشته و باعث شود که از انجام تکلیف رویگردان شویم!
که در اینصورت میان تکلیف و نتیجه تعارض پیش آمده و مسلما عمل به تکلیف مقدم است براهتمام به نتیجه!
همچنانکه مقام معظم رهبری نیز درجایجای سخنانشان به همین امر تصریح فرمودند:
«تکلیفگرائی معنایش این است که انسان در راه رسیدن به نتیجهی مطلوب، بر طبق تکلیف عمل کند؛ برخلاف تکلیف عمل نکند، ضدتکلیف عمل نکند،کار نامشروع انجام ندهد»
درجای دیگر می فرمایند:«اگر انسان برای رسیدن به نتیجه،برطبق تکلیف عمل نکرد،وقتی نرسید،احساس خسارت خواهد کرد.»
🔻علاوه بر آن،در آموزه های دینی بارها آموخته ایم که «هدف وسیله را توجیه نمی کند!»این یعنی اینکه ما در اسلام بنا نداریم که از راه های نامشروع و مسیرهایی که مهر تایید نخورده است، به سمت هدف ونتیجه حرکت کنیم.
در نتیجه از آنجا که تکلیف الهی مطابق کلام صریح ولیّ أمرمسلمین،به انتخاب اصلح تعلق یافته است،ونتیجه نیز تحت شعاع مقبولیت قرار دارد،فلذا باید تلاش کنیم برای نامزد اصلح مقبولیت سازی کنیم تا نتیجه را همسوی با تکلیف قرار دهیم واگرهم تکلیف الهی(انتخاباصلح) را درتعارض با نتیجه دیدیم،صحیح نیست که تکلیف(اصلح) را رها کرده ومسیری غیر از آن را(صالحمقبول) برگزینیم.
2⃣قاعده عقلی«دفع افسد با فاسد»
دراین قاعده گفته می شود؛از آنجا که نتیجه باتوجه به عدم مقبولیت نامزد اصلح،و بانظر به مقبولیت دونامزدی که یکی صالح است و دیگری فاسد؛ عقل حکم می کند که از میان بد و بدتر ،گزینهبد را برگزینیم.
در پاسخ به این دلیل باید عرض کرد که این قاعده زمانی جریان پیدا میکند که اولا گزینه بهتری نباشد، ثانیا تکلیف مشخصی وجودنداشته باشد!
یا اینکه تکالیف متعدد داشته باشیم و میان آنها مخیّر هستیم که یکی را برگزینیم!
درحالی که دربحث انتخابات،ولی فقیه انتخاب اصلح را بعنوان یک تکلیف الهی معرفی نموده است!
و انتخاب صالح مستلزم ترک تکلیف می باشد!
🔻به علاوه؛درسیره معصومین داریم که ایشان توجه چندانی به مقبولیت افراد نمی کردند بلکه بیشترین توجه را به صلاحیتها و ویژگی های مثبت افراد داشتند!
در این زمینه اکتفا میکنیم به ذکر یکی از وقایع تاریخی که گویای همین واقعیت است!
- پیامبر اکرم در اواخرعمربابرکتشان، ″اُسامه″ را که شخص جوانی بود و مقبولیت چندانی نداشت،بعنوان فرمانده لشکراسلام جهت جنگ باروم برگزید!
#محقق_م_د
#تحلیل
#اصلح
#صالح_مقبول
┄┅┅┅🇮🇷@basijnews_brj🇮🇷┅┅┅┄
#خبرگزاری_بسیج_بروجرد
https://eitaa.com/basijnews_brj
💢نزاع اصلح و صالح مقبول ۱💢
✔️بررسی مسأله از لحاظ عملی ۱ :
(ارزیابی فایده این بحث، باتوجه به شرایط متداول عرصه انتخابات کشور )
💠آیا در انتخاب نامزد اصلح باید به میزان #مقبولیت او نزد مردم توجه داشت؟
🔻مقبولیت نامزد- اقبال مردم به او- سبد رأی - میزان رأی آوری او
🔹همه ی اینها واژه هایی مترادف هستند که در این مقطع ، بشدت بر سر زبانها افتاده اند!
عده ای اهمیت آنرا نفی و برخی دیگر آنرا ثابت میدانند.
🔵و اما پاسخ اصلی طی بیان چند نکتهی اساسی زیر :
1⃣ مقبولیت ذاتی نیست بلکه اکتسابیاست.
بعبارتی دیگر: مقبولیت، بوجود آوردنی است و قرار نیست از همان اول در یک شخص باشد.
ضمن اینکه اگر یک نامزد در گذشته رأی پایینی داشت ، اصلا دلیل قاطعی بر عدم رأی آوری او در زمان دیگری نیست!
چراکه فاکتورهای زیر طی گذشت سالیان، درحال تغییرند؛
- شرایط و مقتضیات زمان
- خود نامزدها و عملکردشان
- شناخت مردم و سطح آگاهی آنها
- از همه مهمتر فعالیت و روشنگریهای حامیان نامزد مورد نظر
2⃣در رابطه با عرصهی انتخابات، می توان آنرا به سه دوره قابل تقسیم دانست:
🔻دوره آغازین← دوره ای که عمدتاً نامزدها اعلام حضور کرده و یا از سوی مردم دعوت به حضور می شوند، در این میان حامیانشان نیز به تکاپو افتاده و به تدریج فعالیت خود را آغاز می کنند ، این دوره تا مدتی بعد از احراز صلاحیتها ادامه می یابد.
🔻دوره میانی ← دوره ای است که عمده فعالیتهای رسمی انتخاباتی صورت می پذیرد و نامزدها طی تبلیغاتی به معرفی خود و برنامه ها و نقطه نظراتشان به مردم می پردازند.
🔻دوره پایانی ← دوره ای که عمده ی فعالیتهای تبلیغاتی رسمی، مناظرات وغیره صورت گرفته و مردم نیز علی القاعده گرایشاتی به نامزدها پیدا کرده اند.
3⃣ رابطه ی تکلیف و نتیجه:
🔻تکلیف الهی و نتیجه، تا زمانی که باهم منافات و تعارضی نداشته باشند، هردو حتما باید در نظر گرفته شوند و مطابق هردوشان عمل گردد .
🔻اما گاهی نتیجه را در تعارض با تکلیف می بینیم؛
در اینصورت آیا باید به تکلیف عمل کنیم؟ یا اینکه می توان به هر وسیله ای تمسک کرد برای رسیدن به نتیجه! حتی اگر موجب ترک تکلیف گردد؟
🔘پس محل بحث و نزاع ما آنجاییست که نتیجه با تکلیف در تعارض باشد.
4⃣ در چه صورتی می توان گفت که تکلیف و نتیجه باهم منافات پیدا کرده اند؟
🔻حالت اول: گاهی مواقع یک نامزدی داریم که اصلح است ، و احراز می کنیم (مطمئن می شویم) که مقبولیت و اقبال عمومی هم دارد؛
در اینصورت هیچ تعارضی میان تکلیف و نتیجه نیست بلکه باهم همسو می باشند، هم تکلیف میگوید باید از اصلح حمایت کرد و هم نتیجه میگوید این اصلح رأی آوری دارد.
🔻حالت دوم: گاهی یک نامزد اصلح را داریم که احراز نمی کنیم (مطمئن نیستیم ) که میزان رأی آوری کافی داشته باشد.
در اینصورت از آنجا که مطمئن نیستیم که نتیجه(مقبولیت) ، در مقابل تکلیف (انتخاب اصلح) قرار گرفته است ، در نهایت نمی توانیم بگوییم این حالت از موارد منافات و تعارض است!
خصوصا اینکه ممکن است انتخابات به دور دوم کشیده شود یا اینکه حامیان نامزد اصلح یک کار تبلیغاتی وسیعی را کلید بزنند و یا در مناظرات بدلیل ارائه یک برنامه معقول، اقبال بیشتری پیدا کند و امثال این احتمالات.
فلذا اینجا نیز میگوییم هم تکلیف انتخاب اصلح است و هم نتیجه گویای همین امر است.
چراکه عدم اطمینان ما به مقبولیت اصلح دلیل معتبری جهت رویگردانی از او به سوی صالح نخواهد بود!
🔻حالت سوم: نامزد اصلح ، بطور یقینی رأی آوری لازم را ندارد ، و احراز نمودیم (اطمینان حاصل کردیم) که او رأی کافی نخواهد آورد.
در اینصورت قطعا نتیجه با تکلیف معارض است و منافات دارد. چراکه نیک میدانیم که انتخاب اصلح به نتیجه نخواهد رسید.
🔆در نهایت باید گفت که محل نزاع و بحث و دعوا فقط همین حالت سوم است که در نوشتار بعدی مورد بررسی قرار خواهد گرفت...!
✍ #محقق_م_د
#تحلیل
#شاخص
#انتخابات
#اصلح
┄┅┅┅🇮🇷@basijnews_brj🇮🇷┅┅┅┄
#خبرگزاری_بسیج_بروجرد
https://eitaa.com/basijnews_brj
💢نزاع اصلح و صالح مقبول ۳💢
✔️بررسی مسأله از لحاظ تئوری ۱
💠صرف نظر از اینکه در نوشتار قبلی ثابت شد که این نزاع در عمل، کم ثمر و بی حاصل است،اما بد نیست از جهت تئوری نیز این مسأله را مورد بحث قرار دهیم.
ابتدا مروری اجمالی داشته باشیم به دلایل قائلین به هردو نظریه:
🔴دلایل آنها که میزان مقبولیت را شرط میدانند:
۱) اهمیت نتیجه انتخابات
۲)استناد به کلام رهبری مبنی بر لزوم توجه به نتیجه درعین تکلیفمداری.
۳)قاعده ی عقلی″دفع افسد با فاسد″ {انتخاب گزینه بد؛ بین بد و بدتر}
۴)عدم تکرار تجربه تلخ شکستهای قبلی.
🔴ادلهی آن دسته از کسانی که قائل به عدم اهمیت مقبولیت هستند و وظیفه را صرفا انتخاب اصلح میدانند:
۱)تکلیف گرایی{تکلیف←انتخاباصلح}
۲)تاکیدمقام معظم رهبری برانتخاب اصلح
۳)عدم وجود ملاک مقبولیت در سخنان امام خامنه ای بعنوان ویژگی نامزد مطلوب
۴)روایات اسلامی که دال بر لزوم انتخاب اصلح است.
۵)قاعده:«هدف وسیله را توجیه نمیکند»
🔰در این بخش به بررسی دلایل هردو طرف می پردازیم:
1⃣بله در باب اهتمام و توجه به نتیجه در دین اسلام و تفکر امامین انقلاب بیاناتی وجود دارد؛ ازجمله اینکه امام خامنه ای در بخشی از بیاناتشان می فرمایند:«این که تصور کنیم تکلیفگرائی معنایش این است که ما اصلاً به نتیجه نظر نداشته باشیم، نگاه درستی نیست.»
ایشان در بخشی دیگر میفرمایند: «تکلیفگرائی هیچ منافاتی ندارد بادنبال نتیجه بودن،وانسان نگاه کند ببیند این نتیجه چگونه به دست میآید،چگونه قابل تحقق است؛برای رسیدن به آن نتیجه،برطبق راههای مشروع ومیسّر، برنامهریزی کند.»
🔻اما باید لحاظ کرد که مقصود رهبری معظم این است که درنظر گرفتن نتیجه،درصورتی مطلوب است که آن نتیجه همسو با تکلیف الهی باشد، برخلاف آنجا که عمل به مقتضای نتیجه منجر به نقض تکلیف گشته و باعث شود که از انجام تکلیف رویگردان شویم!
که در اینصورت میان تکلیف و نتیجه تعارض پیش آمده و مسلما عمل به تکلیف مقدم است براهتمام به نتیجه!
همچنانکه مقام معظم رهبری نیز درجایجای سخنانشان به همین امر تصریح فرمودند:
«تکلیفگرائی معنایش این است که انسان در راه رسیدن به نتیجهی مطلوب، بر طبق تکلیف عمل کند؛ برخلاف تکلیف عمل نکند، ضدتکلیف عمل نکند،کار نامشروع انجام ندهد»
درجای دیگر می فرمایند:«اگر انسان برای رسیدن به نتیجه،برطبق تکلیف عمل نکرد،وقتی نرسید،احساس خسارت خواهد کرد.»
🔻علاوه بر آن،در آموزه های دینی بارها آموخته ایم که «هدف وسیله را توجیه نمی کند!»این یعنی اینکه ما در اسلام بنا نداریم که از راه های نامشروع و مسیرهایی که مهر تایید نخورده است، به سمت هدف ونتیجه حرکت کنیم.
در نتیجه از آنجا که تکلیف الهی مطابق کلام صریح ولیّ أمرمسلمین،به انتخاب اصلح تعلق یافته است،ونتیجه نیز تحت شعاع مقبولیت قرار دارد،فلذا باید تلاش کنیم برای نامزد اصلح مقبولیت سازی کنیم تا نتیجه را همسوی با تکلیف قرار دهیم واگرهم تکلیف الهی(انتخاباصلح) را درتعارض با نتیجه دیدیم،صحیح نیست که تکلیف(اصلح) را رها کرده ومسیری غیر از آن را(صالحمقبول) برگزینیم.
2⃣قاعده عقلی«دفع افسد با فاسد»
دراین قاعده گفته می شود؛از آنجا که نتیجه باتوجه به عدم مقبولیت نامزد اصلح،و بانظر به مقبولیت دونامزدی که یکی صالح است و دیگری فاسد؛ عقل حکم می کند که از میان بد و بدتر ،گزینهبد را برگزینیم.
در پاسخ به این دلیل باید عرض کرد که این قاعده زمانی جریان پیدا میکند که اولا گزینه بهتری نباشد، ثانیا تکلیف مشخصی وجودنداشته باشد!
یا اینکه تکالیف متعدد داشته باشیم و میان آنها مخیّر هستیم که یکی را برگزینیم!
درحالی که دربحث انتخابات،ولی فقیه انتخاب اصلح را بعنوان یک تکلیف الهی معرفی نموده است!
و انتخاب صالح مستلزم ترک تکلیف می باشد!
🔻به علاوه؛درسیره معصومین داریم که ایشان توجه چندانی به مقبولیت افراد نمی کردند بلکه بیشترین توجه را به صلاحیتها و ویژگی های مثبت افراد داشتند!
در این زمینه اکتفا میکنیم به ذکر یکی از وقایع تاریخی که گویای همین واقعیت است!
- پیامبر اکرم در اواخرعمربابرکتشان، ″اُسامه″ را که شخص جوانی بود و مقبولیت چندانی نداشت،بعنوان فرمانده لشکراسلام جهت جنگ باروم برگزید!
#محقق_م_د
#تحلیل
#اصلح
#صالح_مقبول
┄┅┅┅🇮🇷@basijnews_brj🇮🇷┅┅┅┄
#خبرگزاری_بسیج_بروجرد
https://eitaa.com/basijnews_brj