📚 عنوان کتاب: چگونگی فعلیتیافتن باورهای دینی
✍️ نویسنده: اصغر طاهرزاده
🏡 ناشر: انتشارات لب المیزان
📖 صفحات: ۱۱۹ صفحه
📗 معرفی کوتاه کتاب
در این کتاب سعیشده راههای عملی ورود به عالم قلب نشان داده شود تا از طریق قلب بتوان به عوالم غیب و ملکوت نزدیک شد و از انوار آن عالم بهرهمند گشت.
📖 قطعهی کوتاه کتاب
کسی که به خود جاهل است به غیر خود جاهلتر است.
قلبت را قبلهی زبانت قرار بده، زبان را به حرکت در نیاور مگر به اشارهی قلب و موافقت عقل و رضایت ایمان. با رعایت دستورالعمل فوق مسلم انسان از ساحت عالم کثرت به عالم وحدت سیر میکند. این روایت بین اهل سلوک روایت مشهوری است و هرکس به اندازهی همت خود از آن بهرهها گرفته است. اینکه شنیدهاید بعضی از بزرگان اهل سلوک با یک روایت سالها زندگی میکنند آن روایات از این نوع روایات است. میفرماید حالا که انسان میخواهد حرف بزند قبل از سخنگفتنْ قلب را در جلوی خود داشته باشد، اگر قلب اجازه داد و آن سخن را مزاحم حضورش در عوالم غیب ندید و علاوه بر آن، آن سخن عاقلانه بود و مخالف دستورات شرع نبود، آن را بگوید.
#کتاب_بخوانیم
@basij2sem
📚 عنوان کتاب: چارقدی پر از ماهی گلی
✍️ نویسنده: معصومه هوشمند
🏡 ناشر: سوره مهر
📖 صفحات: ۲۱۲ صفحه
📗 معرفی کوتاه کتاب
این کتاب دربردارندۀ نه روایت از ده مادر شهید استان هرمزگان است که با همراهی دفتر مطالعات فرهنگ و مطالعات پایداری این استان جمعآوری و منتشر شده است. کتاب در قالب روایتهایی از خاطرات این مادران به شهیدان موسی کاتبی، علی اکرامی، فرزاد مسافری، محمدرضا یزدی یحییآبادی، عبدالرضا مجیدی، رضا و حسین رایکا، اسحاق اسطحی، غلام شاهذاکریقشمی و علیرضا آرمات پرداخته است.
📖 قطعهی کوتاه کتاب
«پدرم مرد باسواد و فهمیدهای بود. قرآن را چنان زیبا و مسلط تلاوت میکرد که روی این را که جلویش قرآن بخوانیم نداشتیم. استخدام ژاندارمری بود. من چهار سال محمودآباد درس خواندم. دختر جسور و نترسی هم بودم. پدرم همه بچههایش را این طور تربیت کرده بود و خودش هم مرد با شهامتی بود. کلاس چهارم ابتدایی بودم که یک روز یک بازرس برای بازدید از مدرسه آمد. همین که وارد کلاس شد همه از جا بلند شدیم...
#کتاب_بخوانیم
@basij2sem
📚 عنوان کتاب: فرمانده گندم خوار
✍️ نویسنده: سید سعید هاشمی
🏡ناشر: مهرستان
📖 صفحات: ۳۴۸ صفحه
📗 معرفی کوتاه کتاب
این اثر با محوریت موضوع کربلا، داستان عمرسعد را روایت می کند.
والی کوفه عمرسعد، فرمانده نام آشنای سپاهیان کوفه را که آماده حرکت به سوی ایران و مبارزه با دیلمیان و گرفتن حکومت ری است، فرا میخواند. والی کوفه، شرط بدست آوردن حکومت ری برای عمر را، ادارۀ جنگی بزرگ توسط او میداند. این موقعیت، موجب تردیدهای بسیاری برای عمر سعد میشود و می بایست در این دو راهی بزرگ، تصمیمی تاریخی بگیرد.
📖 قطعهی کوتاه کتاب
عمر سعد فرماندۀ مشهور و نامآشنای سپاه کوفه است که مدت هاست لشکری با سربازان سلاحهای فراوان آماده ساخته تا به سوی ایران بتازد و ری را به هر قیمتی، به چنگ آورد.
اما ناگهان ابن زیاد، والی کوفه، او را فرامیخواند که این سپاه مقصدی دیگر دارد و اگر در جنگی بسیار کوتاهتر، برابر سپاهی کوچکتر و با هر خصم و حیله که خواستی پیروز شوی، حکومت ری از آن تو میشود.
سختی این مبارزه برای ابنسعد یک چیز است و آن تردیدی است که ایمان و آرزوهایش را..
#کتاب_بخوانیم
@basij2sem
📚 عنوان کتاب: از دیار حبیب
✍️ نویسنده: سید مهدی شجاعی
🏡 ناشر: نیستان
📖 صفحات: ۷۲ صفحه
📗 معرفی کوتاه کتاب
این کتاب رمانی است کوتاه که گوشههایی از زندگی حبیب بن مظاهر یار سالخوردهی حضرت سیدالشهدا (ع) را به تصویر میکشد؛ البته قسمت اعظم آن، به شهادت حبیب در کربلا اختصاص دارد و وصف عشق و شیدایی او به امام زمانش. داستان از زاویه دید دانای کل روایت می شود و به ده بخش تقسیم شده است.
📖 قطعهی کوتاه کتاب
جان در قفس تن حبیب، بیتابی میکند. حبیب، به حال خود نیست. انگار رخت پیری را کنده است، در چشمهی عشق، وضوی ارادت گرفته است و یکباره جوان شده است. جوانی که خویش را به تمامی از یاد برده است و لجام دل به دست عشق سپرده است. هیچ کس حبیب را تا کنون به این حال ندیده است، گاهی آن میکشد، گاهی نگاهی به خیام حرم میاندازد، گاهی به افق چشم میدوزد، گاهی خود را در نگاه معشوق گم میکند، گاهی میگرید و گاهی میخندد.
#کتاب_بخوانیم
📚 عنوان کتاب: قصه کربلا
✍️ نویسنده: مهدی قزلی
🏡 ناشر: شهید کاظمی
📖 صفحات: ۱۹۲ صفحه
📗 معرفی کوتاه کتاب
در حادثۀ کربلا اتفاقات ناگواری به وقوع پیوست که هنوز هم بسیاری از مفسران تاریخی از تحلیل جامع آن عاجزند و هر بار فقط گوشههایی از آن واقعۀ بزرگ بررسی و تجزیه و تحلیل میشود. نویسنده در این کتاب، با بهرهگیری از وقایع عاشورا به خلق داستانهای کوتاه دربارۀ امامحسین(ع) و یاران باوفایش در واقعۀ عاشورا پرداخته است.
📖 قطعهی کوتاه کتاب
حسین همیشه پیشِ روی بقیه بود نه پشتسرشان، همیشه پناهگاه دیگران بود نه در پناهشان؛ همانطور كه شایستۀ امام است. در كربلا هركدام از یارانش كه میافتادند و صدایشان درمیآمد، حسین را صدا میزدند و دوست داشتند سرشان را بگذارند روی پای كسی كه همیشه در همهچیز ازشان جلو بوده. خودش اما چه كسی را باید صدا میزد وقتی روی زمین افتاده بود؟
«خدایا راضیام به رضایت و تسلیمم به قضایت، معبودی جز تو نیست»
و شاید حضرت حق در جواب زمزمههای حسین جواب میداده: (وَاصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي) یا میگفته بیا...
#کتاب_بخوانیم
🔊 کانال خبرگزاری بسیج سمنان
https://eitaa.com/basij2sem
📚 عنوان کتاب: داستان بریده بریده (داستانی پژوهشی از حادثه کربلا)
✍️ نویسنده: علیرضا نظری خرم
🏡 ناشر: کتابستان معرفت
📖 صفحات: ۵۰۲ صفحه
📗 معرفی کوتاه کتاب
در این اثر پژوهشگر با مراجعه به منابع کهن موجود تا قرن هشتم به تعریف زوایای پنهان و آشکار تاریخ واقعه کربلا میپردازد. مخاطب در این کتاب ارزشمند ضمن اطلاع از چگونگی بروز حوادث، از اوضاع و احوال شهرهای مهم جهان اسلام و عملکرد مسلمین آگاه میشود. از همه مهمتر با خواندن این کتاب به شناخت افراد و اسامی مشهوری میرسد که شاید امروز بهگونهای دیگر از آنها یاد میشود.
📖 قطعهی کوتاه کتاب
به شازده پسر قرتی معاویه که برای یلّلیتلّلی به منطقۀ خوشآبوهوای حوران در اطراف دمشق رفته بود خبردادن اگه پیالۀ شراب به دست داری زمین بگذار و خیلی زود خودت رو به کاخ سبز برسون که بابات داره نفسهای آخرش رو میکشه! یزید که پی هرزگی رفته بود وقتی خبر بدحالی معاویه به گوشش رسید بهجای اینکه خودش رو جلدی برسونه، سلانهسلانه بهطرف دمشق راه افتاد. معاویه که فرزند سر به هوای خودش رو بهتر از هرکس دیگهای میشناخت،...
#کتاب_بخوانیم
📚 عنوان کتاب: بچّههای فرات
✍️ نویسنده: لیلا قربانی
🏡 ناشر: کتاب جمکران
📖 صفحات: ۱۲۲ صفحه
📗 معرفی کوتاه کتاب
این داستان روایت دوستانی نوجوان به نامهای سعد، علی و مالک است که در کوفه و در عالم جوانی خود زندگی میکنند، اما زمانی که خبر آمدن حسین (ع) به کوفه را میشنوند ناگزیر از گرفتن تصمیماند. تصمیم بر این که به کدام راه پای گذارند و به کدام دسته بپیوندند و در این میان پس از چالشهای فراوان هرکس راه خود را انتخاب میکند.
📖 قطعهی کوتاه کتاب
داشت صبح میشد. علی و مالک، با توشۀ راهشان خسته و مأیوس در حیاط نشسته بودند. از سعد و کلاه بزرگی که روی سرشان گذاشته بود، حرف میزدند؛ حرف، حرف، حرف. مگر تمامی داشت! هیچ کس باورش نمیشد که سعد این قدر حیلهگر باشد و بتواند به این راحتی علی را دور بزند.
ـ سعد که با ما بود. اسبش را هم آورد؛ بهترین اسبش!
آن هم علی که دوست صمیمیاش را از مرگ نجاتش داده بود. لحظهای علی با خود فکر کرد که کاش آن روز از بین امواج نجاتش نمیداد تا سعد زنده بماند و چنین خنجری را از پشت به او بزند. دوباره فکری به ذهن مالک رسید...
#کتاب_بخوانیم
📚 عنوان کتاب: همرزمان حسین (علیه السلام)
✍️ نویسنده: سید علی خامنه ای
🏡 ناشر: موسسه پژوهشی انقلاب اسلامی
📖 صفحات: ۴۲۲ صفحه
📗 معرفی کوتاه کتاب
اکثر متفکران شیعه برخلاف این گروه معتقدند که امامان معصوم (ع) به استثنای نبوت و دریافت وحی، خلیفه و جانشین واقعی پیامبر اکرم (ص) در همه امور و مناصب آن حضرت هستند. تشکیل حکومت اسلامی، قضاوت، تفسیر کلامالله مجید، آموزش هنجارها و دفاع از اندیشههای اسلامی تنها چند نمونه از این اختیارات است.
این چیزی است که "آیت الله خامنه ای" نیز به آن معتقد است و در این کتاب به آن پرداخته است.
📖 قطعهی کوتاه کتاب
موضوعی که در نظر بود در این محفل در ظرف چند روز پیرامون آن صحبت شود، بحثی است دربارهی امامت. البتّه دربارهی این مسئله از ابعاد گوناگونی میشود حرف زد و حرف میزنند. بنده باید معلوم کنم که از چه بعدی میخواهم دربارهی این مسئله صحبت کنم. امروز اگر ما بتوانیم برای شما آقایان روشن کنیم که دربارهی چه موضوعی بنا است در روزهای آینده بحث کنیم، کافی است. الف ) بحث دربارهی ضرورت امامت یک وقت بحث در این است که...
#کتاب_بخوانیم
📚 عنوان کتاب: پنجرههای تشنه (روزنوشتهای انتقال ضریح امام حسین علیهالسلام از قم به کربلا)
✍️ نویسنده: مهدی قزلی
🏡 ناشر: انتشارات سوره مهر
📖 صفحات: ۳۳۱ صفحه
📗 معرفی کوتاه کتاب
نثر کتاب ساده است، اما ابعاد جامعهشناسانه و روانشناسانه آن ساده نیست. نویسنده بهطور غیرمستقیم، سیمای واقعی «مردم ایران» را «آنچنان که هست» به نثر کشیده است. شخصیتهای کتاب همانهایی هستند که هر روز دور و برمان میبینیم؛ با این تفاوت که حالا در موقعیت خاصی قرار گرفتهاند که «منِ درونشان» بهتر رخ مینمایاند.
📖 قطعهی کوتاه کتاب
«اطراف ضریح کاملاً خلوت بود. مرد تعمیرکاری، که مغازه مکانیکیاش همانجا بود با تعجب بیرون آمد و مات مات کمی نگاه کرد و وقتی فهمید ماجرا چیست، دوید توی خیابان. صورتش را شش تیغه کرده بود و تمام لباسهایش روغنی بود. خواست دستهایش را بگذارد روی شیشههای جلوی ضریح که خودش هم متوجه سیاهی و روغن روی دستهایش شد. دستهایش را پشت کمرش برد و صورت خیسش را گذاشت روی شیشه. آنطرفتر دو آشپز از رستوران کنار خیابان بیرون آمده بودند، با لباسهای سفید...
#کتاب_بخوانیم
📚 عنوان کتاب: دخیل عشق
✍️ نویسنده: مریم بصیری
🏡 ناشر: کتاب جمکران
📖 صفحات: ۳۵۸ صفحه
📗 معرفی کوتاه کتاب
کتاب داستان دخیل بستن زنی به نام صبوره در کنار ضریح حضرت امام رضا (ع) برای ازدواج با یکی از یادگاران دفاع مقدس را روایت میکند. صبوره پرستاری است که دل در گروی مهر جانبازی به نام رضا دارد اما حجب و حیا مانع از بیان عشقش میشود و در نهایت دست تقدیر رضا را با خود میبرد. صبوره تنها میماند اما کمی بعد سر و کله یک خواستگار پیدا میشود و...
📖 قطعهی کوتاه کتاب
ـ همیشه فکر میکنم من عاشقترم یا تو؟ معلومه من عاشقترم. من دلبستن رو خوب بلدم رضا، اما دلکندن رو نه.
صدای دختر انگار از جایی دور میآید. گوشهای رضا هنوز از موج انفجار سوت میکشد؛ همان انفجاری که پرتش کرده بود طرف میدان مین و سیمهایخاردار. نمیتواند از جایش تکان بخورد و فقط دست چپش به کمک دست راستش میآید.
ـ صدای من رو میشنوی رضا؟
ـ از من دل بکن حوری! من دیگه نمیتونم بمونم.
حوریه سینهخیز خودش را از روی خاکریزی بالا میکشد و نگاهش را به رضا میدوزد. رضا در میان...
#کتاب_بخوانیم
📚عنوان کتاب: مرد: برگرفته از زندگی سردار جاوید الاثر حاج احمد متوسلیان
✍️ نویسنده: داوود امیریان
🏡 ناشر: سوره مهر
📖 صفحات: ۱۸۴ صفحه
📗 معرفی کوتاه کتاب
این نویسندهی نام آشنای حوزهی انقلاب و دفاع مقدس، این بار به سراغ زندگی حاج احمد متوسلیان رفته و بر اساس روایات و مستندات بسیاری که در اختیار داشته است شما را با سرگذشت این شخصیت بزرگ و تأثیرگذار آشنا میکند. رمان سه بخش دارد؛ بخش نخست به ایام حضور وی در مریوان میپردازد، بخش دوم اتفاقات مربوط به لشکر 27 محمد رسول الله (ص) را شرح میدهد که حاج احمد فرماندهی آن بود و در پایان نیز امیریان دوران اسارت حاج احمد را به صورت کوتاه روایت میکند و اطلاعات سودمندی ارائه میدهد.
📖 قطعهی کوتاه کتاب
از صبح روز بعد، رضا شاهد جنبوجوش غریبی در بیمارستان بود. نقاشها روی دیوارها بتونهگیری میکردند و خراشها و سوراخها را پر میکردند تا کارشان را شروع کنند. چند بسیجی سرگرم تعمیر لولهکشی بیمارستان بودند. پرستاران جدید روتختیها و لباس بیماران را عوض میکردند، بر زمین تی میکشیدند، پنجرهها را دستمال میکشیدند.
#کتاب_بخوانیم
📚رفیق، مثل رسول
🔸نگاهی به زندگی و خاطرات مدافع حرم شهید محمدحسن (رسول) خلیلی از دوران کودکی تا روز شهادت
📌تمام شب سرگرم انجام کارهایم بودم. بین این همه مشغله یاد تکتک دوستانم افتادم. به این فکر کردم که همه آنها بیشتر از هر چیزی برای من رفیق هستند و این رفاقت زیباترین دلبستگی من توی دنیاست. کنار آنها خندیدن، گریهکردن، تلاشکردن و خیلی چیزهای دیگر را تجربه کردم. نزدیکهای سحر بود و من انگار نشسته بودم و داشتم روی قالیِ هزار رج زندگیام دست میکشیدم. خیلی از تنهاییها، غصهها و مشکلاتم را با گره رفاقت رفو کرده بودم و این تنها گرهی بود که دلم میخواست برای همیشه باز نشود.
❌مشاهده و خرید اینترنتی کتاب «رفیق مثل رسول» به مناسبت سالروز ولادت او.
https://b2n.ir/u92051
#کتاب_بخوانیم
@basij2sem