📚عنوان کتاب: گلوله فیروزه ای
✍️ نویسنده: فهیمه شهابیان مقدم
🏡 ناشر: انتشارات کتابستان معرفت
📖 صفحات: ۲۷۶ صفحه
📗 معرفی کوتاه کتاب
فیروزه هرچند طرفدار رژیم است، اما فقط یک دغدغه دارد آن هم ناراضی بودنش نسبت به یک ازدواج اجباری است؛ ازدواجی که در آن پدربزرگ قصد دارد فیروزه و مسعود را به هم برساند. اما به مرور، رازهایی از بعضی آدمهای اطراف فیروزه برملا میشود که قطار زندگی او را روی ریل دیگری میاندازد؛ رازهایی که بعضی از آنها میتواند مانند ترسناکترین کابوسها، فیروزه را بیخواب کند... نویسنده در عین حال از ورای روایت زندگی فیروزه تلاش کرده تا به روایت تاریخ انقلاب در همانماههای پیروزی بپردازد.
📖 قطعهی کوتاه کتاب
بهسمت کمد برگشت و پرسید: «با کلاه میپوشید یا روسری؟» با دلخوری گفتم: «خودم برمیدارم.» اصرار نکرد. بااجازهای گفت و از اتاق بیرون رفت. برخاستم، پیراهن را برداشتم و کلافه پوشیدمش. همانطور که دکمههای کنار مچش را میبستم، مقابل آینۀ بزرگ روی میزم ایستادم. نگاهی به چشمهایم اندختم و حسرت کشیدم. از بیخوابی، زیر چشمهای درشتم...
#کتاب_بخوانیم
📚 عنوان کتاب: تو یک ژنرالی: مستند روایی از زندگی جانباز داود عامری
✍️ نویسنده: اعظم السادات حسینی
🏡 ناشر: روایت فتح
📖 صفحات: ۲۰۰ صفحه
📗 معرفی کوتاه کتاب
در این کتاب، ما با نویسنده همراه میشویم تا بر بلندیها و پستیهای زندگی داوود قرار بگیریم و از اوج و فرود زندگیاش بخوانیم. نویسنده برایمان از پسر نوجوانی میگوید که شیفته کوهنوردی است، با شروع جنگ به جبهه میرود، دیدهبان میشود، مجروح میشود، پایش را از دست میدهد؛ اما تسلیم نمیشود. این کتاب ماجرای جنگیدن و زندگی کردن است که با نگاهی ظریف و عمیق و انسانی روایت شده.
📖 قطعهی کوتاه کتاب
پا که از بالای زانو قطع شده باشد میشوی جانباز ۴۹ درصد، بیاید پایین زانو، جانباز ۳۹ درصد. ماجرای این درصدها را میخواندم و میشنیدم. اما این قوانین و حق و حقوق ها همه برای من بیمعنا بود. برای من این ده سانت بالا و پایینِ زانو فقط یک معنا داشت:
«میتوانم باز هم کوه بروم یا نه؟» آن موقع هم مثل حالا کوه برای من خودِ زندگی بود…
#کتاب_بخوانیم
📚 عنوان کتاب: چارقدی پر از ماهی گلی
✍️ نویسنده: معصومه هوشمند
🏡 ناشر: سوره مهر
📖 صفحات: ۲۱۲ صفحه
📗 معرفی کوتاه کتاب
این کتاب دربردارندۀ نه روایت از ده مادر شهید استان هرمزگان است که با همراهی دفتر مطالعات فرهنگ و مطالعات پایداری این استان جمعآوری و منتشر شده است. کتاب در قالب روایتهایی از خاطرات این مادران به شهیدان موسی کاتبی، علی اکرامی، فرزاد مسافری، محمدرضا یزدی یحییآبادی، عبدالرضا مجیدی، رضا و حسین رایکا، اسحاق اسطحی، غلام شاهذاکریقشمی و علیرضا آرمات پرداخته است.
📖 قطعهی کوتاه کتاب
«پدرم مرد باسواد و فهمیدهای بود. قرآن را چنان زیبا و مسلط تلاوت میکرد که روی این را که جلویش قرآن بخوانیم نداشتیم. استخدام ژاندارمری بود. من چهار سال محمودآباد درس خواندم. دختر جسور و نترسی هم بودم. پدرم همه بچههایش را این طور تربیت کرده بود و خودش هم مرد با شهامتی بود. کلاس چهارم ابتدایی بودم که یک روز یک بازرس برای بازدید از مدرسه آمد. همین که وارد کلاس شد همه از جا بلند شدیم...
#کتاب_بخوانیم
📚 عنوان کتاب: آن است شیوه حکومت (فرمان حضرت امام علی (ع) به مالک اشتر)
✍️ مترجم: سیدمهدی شجاعی
🏡 ناشر: انتشارات کتاب نیستان
📖 صفحات: ۱۶۰ صفحه
📗 معرفی کوتاه کتاب
شیوه ترجمه این متن ارائه همزمان متن با ترجمه است. نویسنده در صفحات این کتاب متن فارسی و به دنبال آن و در کنارش، متن عربی این نامه را قرار داده است و سعی کرده با استفاده از سادهترین و شیواترین عبارات از عهده ترجمه این اثر برآید.
📖 قطعهی کوتاه کتاب
این فرمانی است از بنده خدا، علی، امیرالمؤمنین به مالکاشتر، فرزند حارث، در عهدی که با او میبندد، زمانی که ولایت مصر را به او میسپارد:
هذا ما أمَرَ بِهِ عَبدُاللهِ عَلیٌ أَمیرُالمؤمنینَ
مالِکَ بنَ الحارِثِ الأَشتَرَ فی عَهْدِهِ إلَیْهِ، حِینَ وَلاّهُ مِصْرَ:
تا خراجش را فراهم آورد.
و با دشمنانش بستیزد.
و در بهبود وضع مردم بکوشد.
و شهرهایش را آباد گرداند.
جِبَایَۀَ خَرِاجَها
و جِهادَ عَدُوِّهَا
وَاسْتِصْلاحَ أهْلِها
و عِمارَۀَ بِلادِها
به او فرمان میدهد که:
خدا را رعایت کند.
و طاعت او را برگزیند.
اطاعت از خدا و رضایت او را بر هر که...
#کتاب_بخوانیم
📚 عنوان کتاب: از دیار حبیب
✍️ نویسنده: سید مهدی شجاعی
🏡 ناشر: نیستان
📖 صفحات: ۷۲ صفحه
📗 معرفی کوتاه کتاب
این کتاب رمانی است کوتاه که گوشههایی از زندگی حبیب بن مظاهر یار سالخوردهی حضرت سیدالشهدا (ع) را به تصویر میکشد؛ البته قسمت اعظم آن، به شهادت حبیب در کربلا اختصاص دارد و وصف عشق و شیدایی او به امام زمانش. داستان از زاویه دید دانای کل روایت می شود و به ده بخش تقسیم شده است.
📖 قطعهی کوتاه کتاب
جان در قفس تن حبیب، بیتابی میکند. حبیب، به حال خود نیست. انگار رخت پیری را کنده است، در چشمهی عشق، وضوی ارادت گرفته است و یکباره جوان شده است. جوانی که خویش را به تمامی از یاد برده است و لجام دل به دست عشق سپرده است. هیچ کس حبیب را تا کنون به این حال ندیده است، گاهی آن میکشد، گاهی نگاهی به خیام حرم میاندازد، گاهی به افق چشم میدوزد، گاهی خود را در نگاه معشوق گم میکند، گاهی میگرید و گاهی میخندد.
#کتاب_بخوانیم
📚 عنوان کتاب: دخیل عشق
✍️ نویسنده: مریم بصیری
🏡 ناشر: کتاب جمکران
📖 صفحات: ۳۵۸ صفحه
📗 معرفی کوتاه کتاب
کتاب داستان دخیل بستن زنی به نام صبوره در کنار ضریح حضرت امام رضا (ع) برای ازدواج با یکی از یادگاران دفاع مقدس را روایت میکند. صبوره پرستاری است که دل در گروی مهر جانبازی به نام رضا دارد اما حجب و حیا مانع از بیان عشقش میشود و در نهایت دست تقدیر رضا را با خود میبرد. صبوره تنها میماند اما کمی بعد سر و کله یک خواستگار پیدا میشود و...
📖 قطعهی کوتاه کتاب
ـ همیشه فکر میکنم من عاشقترم یا تو؟ معلومه من عاشقترم. من دلبستن رو خوب بلدم رضا، اما دلکندن رو نه.
صدای دختر انگار از جایی دور میآید. گوشهای رضا هنوز از موج انفجار سوت میکشد؛ همان انفجاری که پرتش کرده بود طرف میدان مین و سیمهایخاردار. نمیتواند از جایش تکان بخورد و فقط دست چپش به کمک دست راستش میآید.
ـ صدای من رو میشنوی رضا؟
ـ از من دل بکن حوری! من دیگه نمیتونم بمونم.
حوریه سینهخیز خودش را از روی خاکریزی بالا میکشد و نگاهش را به رضا میدوزد. رضا در میان...
#کتاب_بخوانیم