eitaa logo
بصیر عماریون (مُلک سلیمانی)
1.3هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
3.5هزار ویدیو
22 فایل
#عمـــــاریون_رهبــــــــریم 🔮در شـــام شـــوم خواص کور نور بصیــــرت عمــار آرزوست #ما_ملت_امام_حسینیم 🆔 @basirammareyon 🆔 @porsemanammareyon 🆔 @Tebammareyon 🆔 @hafezanammareyon
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ ای به مسئولان اشرافی، والله که این یقه‌تون رو میگیرن!
6.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔 لباس معروفی که کفن شد😔 دوست نداشت چیزی از همراهش باشه مجموعه کلیپ‌های برش‌هایی و زیبا از از زندگانی 🕊
: اصلا اسمش قاسم بود! میدونی معنیش چیه⁉️ یعنی تقسیم میکرد.. میگفت غصه غم‌ها مال من، شادیا مال شما! قاسم بود دیگه.‌. میگف بی خوابیا مال من، تو راحت بخواب.‌‌‌. قاسم بود دیگه، تقسیم میکرد!😊 میگفت دور از خانواده بودن مال من، تو راحت پیش خانمت باش ،پیش مامانت باش، پیش بابات باش! قاسم بود دیگه، تقسیم میکرد.. میگف تو راحت تو امنیت باش، موشک و بمب مال من...😇 ..💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽وقتی بلدچی عرب زبان اسم ناحیه "محلبیه" رو اشتباهی "حلیمه" تلفظ میکنه و باهاش شوخی میکنه و اشتباهش رو تصحیح میکنه❗️😅
تو یه جمعی دور حلقه نشسته بودیم. یکی از بچه ها از عمو پرسید، چیکار کنیم که موقع ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، تو سپاه حضرت باشیم و به قولی از رکابشون جا نمونیم؟ چه توصیه ای دارید برامون؟😊 عمو با همون لبخند همیشگی زیبایی که داشت گفت: یه جا برای خودت پیدا کن که جا نمونی...☺️ 💔
6.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت‌گری یه شیرینی دیگه‌ای داره؛ انگار که حاجی مسافر زمان بود همیشه؛ با سلول سلول بدنش مظلومیت علی در شهادت مالک رو فریاد میزد همیشه؛ جوری روایت می‌کرد انگار تک تک صحنه‌های فراغ مالک رو با چشم خودش دیده ...💔 و هیچکس نمیدونست این همه سال؛ قصه خودش رو روایت میکنه ...😔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
+میفرمایند: اگه میخواید خدا عاشق مابشه... :)♥️ حاج ابراهیم همت🌱
🔹خواب سردار حاج‌قاسم سلیمانی یک شب خواب را دیدم. در خواب هیجان‌زده پرسیدم: «آقامهدی! مگر شما همین چند وقت پیش نشدی؟»😳 هنوز می‌خواستم ادامه بدهم که حرفم را نیمه‌تمام گذاشت. مکثی کرد و بعد با خنده گفت: «من در جمع شما خواهم بود و در جلسه‌ها شرکت می‌کنم. مثل اینکه هنوز باور نکرده‌ای !»🌸 عجله داشت و می‌خواست برود. یک بار دیگر چهره‌ درخشانش را کاویدم و کلامی با بُغض و شاید گریه از گلویم بیرون پرید: «پس حالا که می‌خواهی بروی، لااقل یک پیغامی بده تا به بچه‌ها برسانم.»😞 گفت: «قاسم من خیلی کار دارم، باید بروم. هر چه می‌گویم زود بنویس.» سریع دنبال یک کاغذ🗒 گشتم و برگه کوچکی پیدا کردم. گفتم: «بفرما برادر؛ بگو تا بنویسم.» گفت: «بنویس سلام، ‌من در جمع شما هستم.»✋ همین چند کلمه را بیشتر نگفت. موقع خداحافظی، با لحنی که چاشنیِ التماس داشت، گفتم:‌ بی‌‌زحمت زیر نوشته را هم امضا کن.» برگه را گرفت و امضا کرد. کنارش نوشت، . نگاهی بهت ‌زده به امضا و نوشته‌ زیرش انداختم و پرسیدم: «چی نوشتی آقا مهدی؟ تو که نبودی.»  گفت: «اینجا مقام هم به من داده‌اند.»😊 از خواب پریدم. موج صدای آقا مهدی هنوز توی گوشم است: «سلام، من در جمع شما هستم.»🌸 به روایت
حاج‌اسماعیل‌دولابی : برخی که خیلی گناه دارند می‌گویند : یعنی خدا من را می‌بخشد ..؟! آنها نمی‌دانند وقتی به این حال می‌رسند یعنی اینکه بخشیده می‌شوند 🦋 ❤️🌱🌱🌿🌿💜💚💛💙
‌[{🗒✏}]انگیزه اشی🦋 چه‌دعای‌قشنگیه خدایا من‌را‌ سبب‌شکستن هیچ‌دلی‌ قرارنده🙂🌱 💜💙💚
💌 ؛ اگر  نباشد خورشید طلوع نمی کند و زمستان سپری نمی شود، اگر شهید نباشد چشمه های اشک می خشکد، ها سنگ می شود و دیگر نمی شکند و سرنوشت انسان به شب تاریک شقاوت و زمستان سرد قساوت انتها می گیرد و امید صبح و انتظار بهار در سراب یأس گم می شود…🍃 ❤️ 🌱🌱🌿🌿💙💜💚💛