eitaa logo
بصیران نسیبه
3.8هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.3هزار ویدیو
88 فایل
کانال پایگاه حضرت نسیبه با رویکرد بصیرت افزایی
مشاهده در ایتا
دانلود
1.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💐 راه حل رفع فقر، بهبودی بیمار و اولاد دار شدن از زبان مبارک امام رضا (علیه السلام) علیه السلام https://eitaa.com/basiranenasibe
1.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💐 راه حل رفع فقر، بهبودی بیمار و اولاد دار شدن از زبان مبارک امام رضا (علیه السلام) علیه السلام https://eitaa.com/basiranenasibe
1.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 🎥 حال‌وهوای اجتماع امام رضایی‌ها در تهران 🍃🌹🍃 | https://eitaa.com/basiranenasibe
☀️مرد اگر مثل امام رضاش غیور باشد چه شود!😔 📖 در مشهد، به خدمت مقام معظم رهبری شرفیاب شدم. صحبت از کرامات حضرت رضاعلیه‌السلام شد. آقا فرمودند: من بچه بودم که به مسجد پدرم در بازار می‌رفتیم. در مسجد، مکبری بود به نام کربلایی که نابینا بود و حتی به او کربل رضای عاجز می‌گفتند. (آقا فرمودند که مشهدی‌ها به نابینا عاجز می‌گویند.) کربلایی رضای عاجز به مسجد می‌آمد و تکبیر می‌گفت. ما بچه بودیم و سال‌ها بود که او را می‌شناختیم و کوری او را دیده بودیم. روزی من پیش پدرم بودم که این کربلایی رضا آمد، اما بینا شده بود. پدرم از او پرسید: کربلایی رضا من را می‌بینی؟ گفت: بله آقا و سپس قیافه پدر من را شرح داد. پدرم شنیده بودند که کربلایی شفا گرفته است و می‌خواستند خودشان ببینند. من هم آن‌جا بودم و دیدم همان کربلایی رضایی که هر روز کور می‌آمد، امروز بینا شده بود. این کربلایی دختری داشت که در وقت کوری دست کربلایی را می‌گرفت و پدر نابینایش را به مسجد می‌آورد. بعد از اینکه در مسجد مستقر می‌شد، دیگر به کسی نیاز نداشت. ما جستجو کردیم که چرا شفا داده‌اند. گفتند: سال‌ها بود که این دختر بچه دست کربلایی را می‌گرفت و به مسجد می‌آورد. کم‌کم دختر بزرگ شد و به‌اصطلاح آب و رنگی پیدا کرده بود. روزی بعضی از بچه‌های بازار متلکی گفته بودند و کربلایی هم شنیده بود. او نتوانسته بود تحمل کند و به دخترش گفته بود دست من را بگیر و مرا به حرم ببر. در حرم، کربلایی به دخترش می‌گوید تو برو خانه من این‌جا می‌مانم. او به امام رضاعلیه‌السلام عرض کرده بود: آقا! من سال‌هاست که نابینا هستم و حتی یک‌بار هم گله نکردم، زندگی من با فقر گذشته است، اما یک‌بار هم گله نکردم و گفتم تقدیر خداست و من هم راضی هستم به رضای خدا، اما تعرض به ناموسم را تحمل نمی‌کنم؛ یا من را شفا بدهید یا همین‌جا مرگم بدهید. من دیگر طاقت ندارم متلک‌های مردم را به ناموس خودم تحمل کنم. کربلایی به حضرت متوسل می‌شود و بعد از مدتی خوابش می‌برد. در خواب، حضرت رضاعلیه‌السلام او را شفا می‌دهند. مقام معظم رهبری خودشان این داستان را نقل کردند و فرمودند من خودم این جریان را دیده‌ام. 📚منبع:بیانات حضرت آیت‌الله مصباح در جمع بسیج دانشجویی خوزستان و دانشگاه شهید چمران اهواز - ۱۳۹۱/۰۴/۱۷ علیه السلام 🎙مقام معظم مدظله العالی https://eitaa.com/basiranenasibe
10.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستان زیبا از کرامت علیه السلام به خانوم بیوه ای که قصد عمل منافی عفت داشت.... گرامی باد 🤲اللّهُمَّ‌ عَجِّلْ‌ لِوَلِیِّکَ‌ الْفَرَج https://eitaa.com/basiranenasibe
📌شمارا سپردم دست امام رضا... 🔸شبی که فردایش قرار بود برود جبهه بُردمان حرم خدمت امام_رضا علیه‌السلام خودش یکی یکی بچه ها را برد دور ضریح طواف داد 🔹از حرم که آمدیم بیرون گفت: امشب سفارشتون رو به امام رضا(؏) کردم اگه یک وقتی کاری داشتید برید و کارتون رو به امام رضا(؏) بگید من شما رو سپردم دستِ امام رضا(؏) راوی:همسر شهید علیه السلام https://eitaa.com/basiranenasibe