در کانالهای انقلابی/خاکستری/اصلاحاتی مطلب عجیبی در حال نشره که خلاصهش اینه:
«سه شرط ایران برای مذاکره با بایدن: حذف مکانیسم ماشه از قطعنامه+تعیین تکلیف قاتلان سردار سلیمانی+تعیین تکلیف خسارات کنونی ایران از خروج آمریکا از برجام»
نویسنده این متن بینام کیه؟!
این شروط خبر است یا پیشنهاد؟!
چرا کانالهای مختلف و متضاد ازش استقبال کردن؟!
پوست خربزه بودن این متن و متون مشابه واضحه!
اصلا قرار نیست تیمی که خیانت/حماقت شون برای nمین بار مشخص شده دوباره دسته گل جدیدی آب بدن!
حکایت این مدل پیشنهادات، حکایت همون بازیایه که چند سال پیش درآوردن سر "مذاکرات باپیششرط" و "مذاکرات بدونپیششرط" که رهبری هم تذکر دادن و بههم زدن بازیشون رو.
اصلا قرار نیست مذاکرهای بشه که حالا بیفتیم دنبال اینکه چه شرطی باشه یا نباشه.
اگر امروز دروازه #مذاکره رو محکم نچسبیم، فردا با پیشروی شبکه نفاق، باید در دروازه #معامله دفاع کنیم.
بماند که در همین متن مضحک و به ظاهر تهاجمی، عملا داره مذاکره مجدد رو تجویز میکنه، چون حذف ماشه معنایی جز توافقی جدید نداره.
#احمد_قدیری
🇮🇷بدون مرز
@bathirat113
🔴 تهدید شناور
دشمن همیشه آماده وارد کردن ضربه است و در این خصوص گاهی زمان و زمینه را خود تعیین و فراهم میکند و گاهی خارج از برنامه و بهواسطه اشتباهات داخلی، زمینهای فراهم میشود و طرف مقابل وارد عمل شده و از آن بهرهبرداری میکند. این بهرهبرداری گاهی از نوع طراحی یک واکنش مستقل و مبتنیبر کنشِ ایجاد شده است، و گاهی برنامه از پیش طراحی شدهای وجود دارد که با حوادث خارج از برنامه، تنها زمان اجرای آن جابجا میگردد.
همیشگی بودن برنامه برای ضربه زدن به کشور که با سلاحهای کودتا، تجزیه، ترور، خرابکاری، آشوب و یا حمله نظامی ممکن است صورت پذیرد، به معنای یکسان و بینوسان بودن خطر نیست.
این تهدید در مناسبات میان «انگیزه و توان ضربه زننده» و «قدرت و موقعیت ضربه خورنده» شناور است؛ گاهی افزایش مییابد و گاهی به اوج میرسد.
در این میان در صورت فراهم بودن زمینه ضربه، مهمترین مؤلفه تعیین زمان آن، ترور مناسبتها و بهرهبرداری از تقویم وقایع است.
به این موارد توجه کنید: آشوب دی ۹۶ در آستانه سالگرد ۹ دی ۸۸، حمله به نیروهای مسلح در اهواز در رژه ۳۱ شهریور ۹۷، تحریم آمریکا در سالروز تسخیر لانه جاسوسی در ۱۳ آبان ۹۷ و حمله به «کنسولگری» ایران در کربلا در ۱۳ آبان سال ۹۸ و در سالروز تسخیر به «سفارت» آمریکا در تهران.
اما اینکه چرا این مناسبتها مهم، و زمان فتنهها منطبق بر آن است، به دو موضوع بازمیگردد: یکی ترور مناسبتها، جبران شکستهای سیاسی و قدرتنمایی، و دیگری بهرهبرداری از ظرفیتهای آشوبساز این تاریخها.
با این توضیح باید گفت آبانماهی که به خیر گذشت، بالاترین درجه حساسیت زمینه و زمان را داشت: از یک سو افزایش لجام گسیخته قیمتها و از سویی دیگر انتخابات آمریکا و انگیزه ترامپ در ایجاد موقعیت برتر داخلی و همزمان انگیزه جریانهای ضدانقلاب و سرویسهای اسرائیل، سعودی و امارات در یکسره کردن کار جمهوری اسلامی ایران پیش از سقوط قطعی ترامپ یا افول آمریکا به واسطه آشوبهای پساانتخاباتی.
و این درحالی است که تقویم آبان مملو از حوادث قابل بهرهبرداری است: سالگرد آشوب آبان ۹۸، تحریمهای آبان ۹۷ آمریکا و تسخیر لانه جاسوسی.
با این اوصاف همه چیز برای وارد کردن ضربهکاری به کشور فراهم بود و مهمترین عاملی که مانع فرمان آتش شد، تدبیر رهبری در حفظ ثبات سیاسی، با مخالفت با استیضاح روحانی و متعاقبا انتقال بحران به کشور بود؛ انتخاب بد در مقابل بدتر، و مشابه تصمیمی که در ماجرای افزایش مشکوک و شوکآور قیمت بنزین در آبان ۹۸ اتخاذ شد: حمایت از «عمل انجام شده» و جلوگیری از فرافکنی و فرار روحانی و افتادن کشور در دام بحران بیدولتی.
گذر از گردنه آبان ۹۹ اگرچه میسر شد اما این پایان راه نیست؛ دی و در مرتبه بعد بهمن نیز سقف خطر باوجود کاهش نسبت به آبان، کماکان بسیار بالا است.
سالگرد قیام ۹ دی ۸۸، ترور سردار سلیمانی، حمله موشکی به پایگاه نظامی آمریکا و آشوبهای دیماه ۹۶ و ۹۸، بستری است که موقعیت مناسب«تری» برای ضربه تا پایان دیماه را فراهم میکند و این همه درحالی است که اشرار جهان در این زمان برگ برندهای میخواهند تا نظر هیأت انتخابی آمریکا را به سوی رئیسجمهور کنونی جلب، و او را ابقاء کنند.
در چنین موازنههایی است که «تهدید شناور» به سطح میآید و قربانی میگیرد.
ترور شهید محسن فخریزاده بیش از آنکه خروجی جلسه مشترک نتانیاهو، کوهن، پمپئو و بنسلمان در عربستان، پنج روز پیش از انجام عملیات باشد، حاصل تلاش مجدانه و شبانه روزی دولت در ایجاد بحران اقتصادی و ارسال مکرر پیام ضعف و ترس روحانی و ظریف در التماس برای معامله موشکی-منطقهای است.
آشوب و ترور دو روی یک سکه و هر دو معلول تبانی جریان نفوذ با سرویسهای غربی جهت بیثبات سازی اقتصادی، سیاسی و امنیتی است؛ همچنانکه ترور سردار سلیمانی در میانه آشوبهای آبان و دی ۹۸ رقم خورد.
در بحبوحه جابجایی جهانی قدرت با افول غرب و جریانهای غربگرا، جنگ ترکیبی در سال ۹۹ به اوج خود رسیده است: دیروز آتشافروزیهای سریالی مراتع و جنگلها و خرابکاریهای صنعتی در پارچین، نطنز و پالایشگاهها؛ امروز حلقه اول ترورهای زنجیرهای با هدف قرار دادن مغز متفکر هستهای-دفاعی؛ و فردا آشوبی که دود آن از آتش دوقطبی امنیت-معیشت و اصرار به معاملهای دیگر برخواهد خاست.
در این پیچ خطیر تاریخی باید بیش از همیشه آماده و گوش به فرمان حکیم انقلاب بود تا کشتی انقلاب به سلامت به ساحل ظهور و پایان مأموریت نخست خود برسد.
#احمد_قدیری
🇮🇷بدون مرز
🎯بصیرت
@bathirat113
@bathirat113
چرا انتقامی مشابه حاج قاسم برای شهید فخری زاده متصور نیست؟
ترور حاج قاسم، هدفگیری مستقیم توسط ارتش آمریکا توام با قبول مسولیت توسط آن کشور بود و پاسخ درخور را میطلبید: پاسخ نظامی آشکار و مستقیم.
اما جنگ اطلاعاتی یا نیابتی قواعد خاص خود را دارد. بدون گذاشتن رد پا زدهاند، بدون گذاشتن رد پا هم خواهیم زد.
خاطرم هست بعد از دور اول ترورهای دانشمندان هستهای در دولت سابق، خبر ترور معاون موساد منتشر شد. کار چه کسی بود؟ نمیدانیم!
همچنین بعد از آتشافروزیهای سریالی خرداد ۹۹، سلسله آتشسوزیهای غرب آمریکا را شاهد بودیم. کار چه کسی بود؟ باز هم نمیدانیم!
گاهی تجاهل العارف لازم است.
حتی اگر بدانیم چه کسی و چرا زده، نباید به روی خود بیاوریم.
چرا؟
زیرا علنی کردن خوردن، علنی کردن زدن را هم میطلبد و برای افکار عمومی انتظار ایجاد میکند.
میزنند، به روی خود نمیآورند.
میزنیم، به روی خود نمیآوریم.
همه چیز را لازم نیست علنی کرد تا مردم بدانند.
فقط بدانیم هرچقدر دولت واداده و حقیر است، سید علی خامنهای، فرمانده کل قوا، مقتدر و منتقم است.
#احمد_قدیری
@bathirat113