eitaa logo
پایگاه بسیج ایتا
1.2هزار دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
9.8هزار ویدیو
100 فایل
دورهمی،بصیرت افزایی ارتباط با شورای فرماندهی پایگاه @ma_melate_emamhoseinim
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 گمانه‌زنی‌های انتخاباتی ۱۴۰۰ در جبهه انقلاب (قسمت اول) 🔻پس از پیروزی قاطع اصولگرایان در انتخابات مجلس شورای اسلامی، تحرکات گزینه‌های احتمالی ریاست جمهوری جریان اصولگرایان بیشتر خواهد شد. 🔸عده‌ای از گزینه‌های جریان انقلابی در حال تدوین برنامه‌های تحوّلی و گفتگوی با موثرین سیاسی، صاحبنظران اقتصادی و پژوهشکده‌های علمی و حکمرانی جهت بررسی و تحلیل آرا و تنظیم سیاستهای احتمالی خود هستند و تعدادی نیز فارغ از تکاپوهای سیاسی، بیشتر تمرکز خود را بر حوزه‌های تحت مدیریت فعلی خود کرده‌اند. 🔸مهمترین گزینه احتمالی جریان انقلاب، «آیت‌الله رئیسی» می‌باشد. مردمی‌سازیِ مناسبات قوه قضائیه، مبارزه عینی، شفاف و بدون حاشیه با مفسدین اقتصادی و ارتباط مستقیم با لایه‌های مردم و همچنین ارتباطات بدون درگیری با سایر قوا و نهادها باعث ایجاد نوعی مدیریت انقلابی و مورد توجه شده است به گونه‌ای که ورود ایشان به معنای عدم حضور هیچ جریان یا فردی از جریان اصولگرا و انقلابی در عرصه انتخابات خواهد بود. حال اینکه در جریان اصلاح‌طلب, فرد یا جریان خاصی قابلیت رقابت با این سبک از مدیریت انقلابی را داشته باشد مجال دیگری می‌طلبد. 🔸گزینه مطرح و شناخته شده دیگری که به گمان تحلیلگران سیاسی قابلیت و تمایل ورود به عرصه انتخابات را دارد «دکتر محمدباقر قالیباف» است. این تمایل البته با نقدهایی همراه خواهد بود که البته در بدو ورود ایشان به بهارستان عیان شد, تا جایی که بسیاری از نمایندگان مجلس شرط حمایت از ایشان را تعهد شفاف ایشان دال بر عدم حضور وی در انتخابات ۱۴۰۰ دانستند. گویا قالیباف در محافل خصوصی این تعهد را پذیرفته است هرچند هیچگاه بصورت رسمی و رسانه‌ای این تعهد مطرح نشده است. قالیباف انتخابات تهران را اول شده است, لیکن اختلاف آراء وی با ادوار قبل ‌حداد عادل حدود دویست هزار نفر بوده است که آین آرا البته محصول وحدت جریانات مختلف از جمله پایداری با ایشان بوده است و طبیعتاً اگر این وحدت محقق نمیشد میزان آرای ایشان کمتر از یک میلیون می‌بود و این زنگ خطر جدی برای وی خواهد بود. طبیعتاً اگر قالیباف بتواند به خوبی مجلس کارامد، انقلابی، پیشرو ، قدرتمند و نظارت‌گر را تبلور کند می‌تواند گرایش‌های مختلف اجتماعی و سیاسی و حتی گفتمانی را به سمت خود سوق دهد. نکته دیگر اختلافات عمیق درون جریانی و برون جریانی و حتی تودگانی مردم با قالیباف است به گونه‌ای که میزان انتظار برخی جریانات اصولگراییِ ناظر به قالیباف از نقد به چالش رسیده است و این مسأله، کار را برای وی بسیار پیچیده خواهد کرد. 🔸«مهندس فتاح» گزینه سوم و شاخصی است که بنظر می‌رسد سودای ریاست جمهوری داشته باشد. مدیریت پاک و کم‌حاشیه، شخصیت غیر سیاسی و مدیریت در حوزه‌های امدادی و حمایتی از ایشان چهرهٔ قابل احترام و مورد اقبال نشان داده است. فتاح خط‌قرمز کمتر جریانی از اصولگرایان است. البته نوع کارهای رسانه‌ای وی و افراط در گزارش عملکرد و مصاحبه‌های تند و تلخش, نوعی تلخی در ذهن را متبادر می‌کند که این سوالات نیاز به دقت‌نظر و بررسی بیشتری خواهد داشت. مواجهه نسبتاً دوستانه با طیف‌هایی از اصلاح‌طلبان نیز سوالاتی را برای برخی از اصولگرایان و مخصوصاً جوان‌ترهای انقلابی ایجاد کرده است. 🔸«دکتر مهرداد بذرپاش» تشکیلاتی‌ترین و جوانترین گزینه اصولگرایان است. او نه محبوب پایداری است و نه محبوب ائتلافیون؛ لیکن به همان میزان هم منفور هیچ کدام از این دو جریان نیست و جالب‌تر آنکه در شورای مرکزی هر دو طیف، نزدیکان جوان بسیاری دارد. ‌ قدرت مناظره‌گریِ وی حتما برگ برنده و تیغ تیز وی خواهد بود. تیم سازی قوی در حوزه‌های رسانه‌ای، محتوایی و تشکیلاتی و انرژی جوانی در آستانه گام دوم و ورود به چهل سالگی، همیّت وی را جهت حضور در انتخابات بیشتر خواد کرد. البته چگونگی کارکرد او در شرکت‌های خودرویی و اختلاف برخی از بدنه و افسران انقلابی با ایشان می‌تواند پاشنه آشیل وی قلمداد شود. 🔸«مهندس عزت‌الله ضرغامی» نیز گزینه دیگریست که اراده کرده است نشان دهد بدون ستاد و تشکیلات و صرفاً بر اساس صرف صبحانه و بر ابتنای استفاده بهینه از صفحات و عالم مجازی و خاصه توئیت و بدون صرف هزینه‌های ستادی و تشکیلاتی می‌توان رئیس جمهور شد. ضرغامی از جمله فرهنگ شناسان و رسانه شناسان اصولگراست که طبقه متوسط را بهتر از دیگران تحلیل می‌کند و البته نمیداند که رئیس جمهوریِ یک کشور نیاز به برنامه، گفتمان و تشکیلات دارد. 🔻 @basirat283
🔴 گمانه‌زنی‌های انتخاباتی ۱۴۰۰ در جبهه انقلاب (قسمت دوم) 🔸«دکتر سعید محمد» نیز یکی از جمله چهره‌های کمتر شناخته شده‌ای است که به تازگی در تحلیل‌ها به زبان می‌آید. فرماندهٔ کت‌وشلواری قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء که در ۵۰ سالگی به سر می‌برد, تاکنون پروژه‌های ملی و محلی بزرگ و نام آشنایی را طراحی و عملیاتی کرده است و از جمله مدیران عملگرا و خوش نام محسوب میشود. چهره جوان، دانشگاهی و شخصیت تصمیم‌گیر و عملیاتی، فساد ستیزی و سلامت اقتصادی از جمله خصوصیاتی است که پیرامون ایشان گفته می‌شود. عدم شناخت جامعه نخبگانی و مردم از وی, مهمترین سوالی‌ست که نسبت به وی وجود دارد و اینکه آیا در این کارزارِ تند و تیزِ سیاسی قابلیت رقابت دارد یا خیر؟ نداشتن وابستگی و تشکیلات سیاسی نیز خطر و سوالی هست که وی باید پاسخ یا آلترناتیوش را داشته باشد. 🔸«حجةالاسلام قمی» نیز که به جذابیتِ شمایل مشهور است و با جذب دهها نفر از فعالین سابق و لاحق ، خوشنام و فعال در سازمان تبلیغات مشغول به خدمت است نیز چهرهٔ بدیع جریان اصولگرا خواهد بود. فهم رسانه‌ای، داشتن تشکیلات جوان و دانشجو در سراسر کشور می‌تواند امکان ورود و رقابت را برای ایشان جدی کند. البته در اینکه میزان تسلّط‌ش بر حوزه‌های اقتصادی، سیاسی و بین‌المللی به چه میزان است سوالات اساسی وجود دارد و آنچه بدیهی‌ست عدم تجربه کلان ایشان در حوزه‌های عمرانی، سیاسی، اقتصادی کشور می‌باشد. 🔸«مهندس نیکزاد» وزیر خوشنام و عملگرایی که در عین سلامت اقتصادی، پروژه‌های بزرگ عمرانی کشور را مدیریت کرده است و اخیرا نیز با آراء نمایندگان نایب‌رئیسی را به دست آورد. آنچه‌ می‌تواند نیکزاد را با چالش مواجه کند عدم تسلط ایشان به حوزه‌های سیاستگذاری و تسلط گفتمانی در حوزه‌های مختلف فرهنگی، سیاسی و دیپلماسی می‌باشد . 🔸«سعید جلیلی»، محور مذاکرات تاریخی هسته‌ای و فرد انقلابی و دکترای علوم سیاسی دیگر گزینه جدی خواهد بود. شاید تا چهار سال پیش در بین برخی, ناکارآمد تلقی میشد لیکن به مرور عمق ژرف اندیشی و مقاومت انقلابی را به همگان نشان داد. حالا دیگر اکثر ملت میدانند در دیپلماسی، جلیلی دیپلمات‌تر از بسیاری از مدعیان و لاف زنان است. جلیلی یک‌بار دیگر میخواهد بیاید و از سایه خارج شود لیکن هنوز مردم و حتی قاطبه اصولگرایان بر مدیریت اجرایی وی سوالات اساسی دارند. فهم و شناخت مسائل شرط لازم برای ریاست جمهوری هست لیکن کافی نیست. 🔸فرمانده نام آشنای جنگ، او فردی است که همگان او را به صلابت، قدرت در عملیات و حتی فهم گسترده در حکمرانی یاد می‌کنند. اهل برنامه‌های بزرگ می‌باشد، اما شاید بزرگترین ایراد او در عدم سیاست ورزی می‌باشد . «محسن رضایی» به میزانی که از سیاست دور شود، سیاست‌ورز تر می‌شود و به میزانی که نزدیک به سیاست شود، غیرسیاسی می‌شود و لذا بهتر است این‌بار صحنه گردان باشد نه بازیگر. در واقع او مربی خوبی است نه بازیکن خوب. ⭕️ اگر بخواهیم جریان اصولگرایی را به اندازه‌ای موسع کنیم که در برخی حوزه‌ها قلب با اصلاح‌طلبی صورت گیرد نیز می‌توان به گزینه‌هایی از جمله "علی لاریجانی" و "مخبر دزفولی" ستاد اجرایی فرمان امام هم اشاره کرد که البته انقلابیون این‌گونه توسعه و بی‌ضابطگی گفتمانی را حتما نخواهند پذیرفت. 🔻 @basirat283
🔴 پرسیده‌اند: چرا ج.ا.ایران از مسلمان اویغوری در سین کیانگ چین حمایت نمیکند؟ ♨️ پاسخ: (بخش اول) 1⃣ جمهوری اسلامی ایران بر اساس اصول راهبردی خود همواره به دنبال دفاع از مظلوم، و جبهه‌ مقاومت در کنار دفاع از صلح و امنیت جهانی میباشد و بر اساس این راهبرد انسانی و اسلامی بدون دخالت در امور داخلی از جنبش‌های مردمی و اسلامی مظلومان جهان که رویکرد ضدآمریکایی و ضد صهیونیستی داشته باشند حمایت کرده و خواهد کرد. توجه به شاخص‌های فوق، برخی تحرکات قومیتی و فرقه‌ای از دایرهٔ شمول خارج میکند و آن را میداند: همچون تحرکات جریان النصره تا اویغورهای چین. 🔸رهبر معظم انقلاب: ما نباید را فراموش کنیم. آنجائی که حرکت ضد آمریکا و ضد صهیونیسم است، آن حرکت، حرکت اصیل و مردمی است؛ آنجائی که شعارها به نفع آمریکا و صهیونیسم است، آنجا حرکت انحرافی است. ما این منطق را، این بیان را، این روشنگری را حفظ خواهیم کرد. ۱۳۹۰/۰۴/۰۹ 2⃣ اکنون می‌بایست با ماهیت اصلی و انگیزه اصلی ایغورهای چین بیشتر آشنا شویم. این شناخت و معرفت موجب بیداری وجدان‌ها آگاه و پاسخی مناسب برای حقیقت طلبان واقعی خواهدبود: 🔻چند ویژگی جنبش اویغورها: ۱- تقاضای استقلال و جدایی‌طلبی: ــــــــــ برای اثبات این موضوع فقط کافیست در خصوص زندگی‌نامه و انگیزه‌های خانم ربیعه قدیر از رهبران ایغوری‌ها و همچنین نقش پرچم اویغورها اندکی تحقیق شود! ۲- انگیزه‌های غیردینی: ـــــــــــــــــــــــــــــ اعتراضات کاملا ماهیت قومی(پان ترکی) دارد و هیچ انگیزه دینی ندارند. مسلماً جمهوری اسلامی ایران نمی‌تواند با جنبشی که در آن نگاه قومی، نه مذهبی غالبیت یافته، همکاری کند. : اویغور‌ها جمعیت ۱۰ میلیون نفری هستند که در بطن جامعه مسلمان‌نشین سین‌کیانگ با جمعیت ۲۳ میلیون نفری سکونت دارند. در واقع رفتار دولت مرکزی چین با اقلیت مسلمان نشین همراه با تبعیض‌های قابل توجهی نیست و آنها با دولت مرکزی مشکل امنیتی ندارند بلکه گروه‌هایی در داخل قوم اویغور تاکتیک کنش ضد امنیتی را در ارتباط با پکن اتخاد کرده‌اند. ۳- هواداری رژیم صهیونیستی(!): ـــــــــــــ بخش اعظم اویغورها هوادار و طرفدارِ جدی رژیم صهیونیستی هستند! تایمز اسرائیل تیتر زده: «شبه نظامیان اویغور در سوریه، به صهیونیسم به عنوان الگویی برای سرزمین مادری خود می‌نگرند»! در این یادداشت به نقل از یکی از قهرمانان اویغور آمده است: «ما می‌خوانیم که چگونه یهودی‌ها کشور خود را ساختند؛ برخی جنگیدند، برخی پول فراهم کردند. اما ما چنین پشتوانه محکمی نداریم»! سوال اینجاست چگونه می‌توان از جریانی دفاع کرد که در آن نه تنها ضدیت با اسرائیل وجود ندارد بلکه نگاه تلویحا مثبتی هم نسبت به اشغالگران وجود دارد؟ بیان رهبر انقلاب در اردیبهشت۹۲ میتواند بهترین در این خصوص باشد: "هرکس شعار آزادی قدس شریف و نجات ملت فلسطین و سرزمین فلسطین را نپذیرد یا به حاشیه ببرد و به جبهه‌ مقاومت پشت کند، متهم است. امت اسلامی باید در همه جا و همه وقت، این معیار و شاخصِ نمایان و اساسی را در مدنظر داشته باشد." ۴- خشونت وصف‌نشدنی: ــــــــــــــــــــــ برخلاف مبانی اسلامی، ایغورها بر اساس داستان‌ها و افسانه‌های خودساخته بسیار خشن می‌باشند. بعنوان مثال در سال ۲۰۱۴ افراط‌گرایان اویغور در حمله‌ای با چاقو در یک ایستگاه قطار در چین ۳۳ نفر از مردم را کشتند. سال ۲۰۱۵ سفارت چین در قرقیزستان را بمب‌گذاری کردند. در ۲۰۱۴ در حمله به یک معبد تایلند که در آن توریست‌های چینی زیادی می‌آمدند، ۲۵ نفر را کشتند»! مسلماً این طیف اقدامات که مردم بیگناه را قربانی می‌کند، نمی‌تواند مورد تائید جمهوری اسلامی ایران قرار بگیرد. ۵- حمایت آمریکا از ایغورها: ـــــــــــــــــــ به شدت مورد حمایت رسانه‌ای آمریکا هستند و بیشترین منابع خبری در خصوص مظلومیت اویغوری‌های چینی به روایت تحریف شده و مشکوک رسانه‌ای آمریکا و غرب است. آمریکایی که در ضدیت با اسلام واقعی و نسل‌کشیِ حتی بومیان خود کارنامه سیاهی دارد!! ۶- گرایش به وهابیت: ـــــــــــــــــــــــــــــ گرایش‌های افراطی اویغوری‌های مسلمان، خود خطری است برای انحراف و تحریف اسلام ناب! جمعیت قابل توجهی از این اویغورها مانند چچنی‌ها بعد از آموزش در ترکیه برای جنگ سوریه علیه جبهه مقاومت فعال و ماهها در سوریه حضور داشته‌اند. طبق گزارش تایمز اسرائیل برآورد فعلان ضد چینی اویغور این است که حداقل ۵۰۰۰ تن از پیکارجویان وهابی در سوریه، از این قوم هستند! مسئله اینجاست که چطور جمهوری اسلامی ایران می‌تواند با متحدان القاعده، داعش و النصره که هنوز از راه خود باز نگشته‌اند، همکاری کند؟! ... @basirat283
🔴 با شجریان و مواضع او بیشتر آشنا شویم... : 🔸«» قبل از انقلاب در ”برنامه گلها” با رادیو همکاری داشت، اما این همکاری خیلی پرحجـم نبود. کسانی که با زندگی او آشنایی دارند می‌دانند که او از اواسط سال ۵۷ به انقلاب نزدیک شد و همراه با ”لطفـی” و ”ابتـهاج” به خواندن و ساختن آوازهای انقلابی پرداخت. 🔸در طول سال ۵۸ نیز به درخواست مدیران پس از انقلاب رادیو (از جمله احمد جلالی و شهید مجید حدادعادل) به کار آموزش موسیقی و آواز سنـتی در رادیو پرداخت و در تولید آوازهای سنتی دینـی (با موسیقی و بدون موسیقی) به فعالیت پرداخت. 🔸احمدجلالی، مدیر رادیو در سال ۵۸ که در همان سال عضو شورای انقلاب هم بود، بعدها نقل کرد که در یک دیدار با حضرت امـام(ره) در سال نخست پس از پیروزی انقلاب، حضرت امام از پخش برخی سرودهای انقلابی چـپ‌گرایانه در صداوسیما گلایه کردند. وی در پاسخ به حضرت امام عرض کرد: ما هنوز نتوانسته‌ایم آنچه می‌خواهیم را تولید بکنیم؛ اینها که پخش می‌شود عموماً تولید گروه‌های خصوصی است که نوارهایشان در کوچه و بازار بفروش می‌رسد. حضرت امـام(ره) هم پس از شنیدن این پاسخ دستور می‌دهند که باید خودتان در رادیو کارهای خوبی که محتوای اسلامی داشته باشد، تولید کنید. 🔸پس از این دستور حضرت امام، تلاش برای تولید آثـار دینـی در قلمروی موسیقی شدت پیدا کرد و برخی شاگردان شهید مطهری (که در آن زمان مدیریت بعضی بخش‌های سازمان را برعهده داشتند) از ”شجـریان” دعوت کردند تا به همراه مرحوم صبحـی و چند استـاد دیگر موسیقی و تلاوت، به تولید آثار سنـتی و مذهبـی و آموزش آهنگسازان و خوانندگان مستعد برای رادیو بپردازند. 🔸دعـای ربّنــای شجریان نیز حاصل همین جلسات همفکری و آموزشی در سال ۵۸ بود که بصورت تجـربی تولید شد و چون مسئولان وقتِ تولید رادیو آن دعا و شعر همراه با آن را جذاب و محکم یافتند، تصمیم گرفتند در ماه رمضان همان سـال آن را پخش کنند. 🔸شجـریان در آغــاز جنگ تحمیلی نیز آوازهایی برای تجلیل از شهدا و جانبازان دفاع مقدس خواند و در طول دهه ۶٠ و ۷٠ ، مشکل عمده‌ای با نظام و رسانه ملی نداشت. 🔸حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، در دیدار با مدیران سازمان در دوران ریاست محمد هاشمی، بر استفاده از صدای شجـریان و تولید کارهای خاص با صدای وی تاکید نمودند، اما ظاهراً بدلیل اختلاف‌نظر در باب مسائل مالی میان شجـریان و مـدیران وقت رادیو، همکاری با وی در سالهـای آخرین مدیریت محمد هاشمی چندان جـدی گرفته نشد. 🔸دکتر لاریجانی در اسفند سال ۱۳۷۲، یعنی در بـدو پذیرفتن مسئولیت ریاست صداوسیما، از شجـریان دعوت کرد تا به رسـانه بیاید و دعای تحویل سال ۱۳۷۳ را بخواند. شجریان این درخواست را پذیرفت و مقرر شد پس از خواندن دعای تحویل سال، همکاری تازه‌ای با رسانـه ملی داشته باشد. 🔸از نیمه دهه هفتاد مجدداً برخی کدورت‌ها میان وی و رسانـه ملی بوجود آمد که بخشی از آن بدلیل مسائل مالی (حق پخش آثار او) بود و بخشی دیگر به تحولات اجتماعی پس از سال ۱۳۷۶ مربوط می‌شد. 🔸این کدورت چند سالی ادامه یافت تا اینکه در سال ۱۳۸۰، از سوی شجـریان برای ایجاد همکاری مجدد با رسانه ملی اظهار تمایل شد و بدنبال این اظهار تمایل، دیداری میان مدیران ارشد سازمان و شجـریان در خانه وی در کرج برگزار شد و شجریان موافقت نمود تا آثار وی با تصویر گذاری مناسب از رسانـه ملی پخش شود. @basirat283
🔴 جریان اصلاحـــــات در ایران؛ پس از ریاست‌جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۶۸ و با پیروزی در انتخابات هفتمین دورهٔ ریاست جمهوری سال ۱۳۷۶ و ریاست‌جمهوری سیدمحمد خاتمی با بیش از ۲۰میلیون رأی به ریاست جمهوری رسید و آن انتخابات از جانب اصلاح‌طلبان، حماسه‌ی دوم خرداد نامیده شد و اصلاح‌طلبان توانستند وارد عرصهٔ حاکمیت شوند و پس از آن اکثریت مجلس ششم و نخستین شورای شهر تهران را نیز به دست آوردند. این جریان به دلیل پیروزی در انتخابات دوم خرداد به " جبههٔ دوم خرداد" مشهور گشت و هشت سال کنترل دولت و همچنین چهار سال اکثریت نمایندگان مجلس ششم را در اختیار داشت. دو حلقه فکری در جریان اصلاح‌طلبی وجود دارد که یکی موسوم به «حلقه کیان» و دیگری «حلقه نیاوران» است. از حلقه کیان، سیدمحمد خاتمی رئیس دولت اصلاحات و از حلقه نیاوران حسن روحانی به عنوان رئیس‌جمهور ایران بیرون آمدند. کیان دارای دیدگاه چپ اسلامی بود و نیاوران دارای دیدگاه تکنوکراتی است. حلقه نیاوران در طول سالها، در حال کنار زدن چپ‌ها و حلقه موسوم به کیان بوده‌اند. افول قدرت اصلاح‌طلبان و قدرت گرفتن اصولگرایان از انتخابات شوراهای دوم در سال ۱۳۸۱ آغاز شد و سپس انتخابات مجلس هفتم و در نهایت پیروزی محمود احمدی‌نژاد در انتخابات نهمین دورهٔ ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۴ به اوج رسید. انتخابات یازدهمین دورهٔ ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ و پیروزی حسن روحانی اعتدال‌گرا که نامزد مورد حمایت اصلاح‌طلبان نیز بود، اصلاح‌طلبان راستگرا را به قدرت بازگرداند اما نیروهای اصلاح‌طلب چپ‌گرا همچنان در حاشیه ماندند. ... @basirat283
🔴 پاسخ به سوالات و شبهات مربوط به سقوط هواپیمای اوکراینی روز چهارشنبه ۱۸ دی‌ماه ۱۳۹۸، هواپیمای بوئینگ 752 هواپیمایی اوکراین اینترنشنال با علامت ثبت UR-PSR که حامل ۱۷۶سرنشین (شامل ۱۶۷مسافر و ۹ خدمه) پروازی است با مجوز برج مراقبت پرواز، از باند 29راست فرودگاه بین‌المللی امام‌خمینی(ره) به پرواز درمی‌آید، ولی کمتر از سه دقیقه بعد یعنی در ساعت 6:14:56 هدف موشک شلیک شده از سامانه پدافندی تور M1 قرار می‌گیرد و در ساعت 6:18 نیز بطور کامل از صفحه رادار محو می‌شود اما این اتفاق چگونه رخ داده است؟ چه علل و عواملی سبب شده، اپراتور سامانه پدافندی مرتکب اشتباه فاحشی در تصمیم‌گیری برای شلیک موشک به هواپیما شود؟ آیا ردی از نفوذ و هک سیستم‌های دفاعی کشور در این پرونده وجود دارد؟ کدام زوایا و ابعاد این پرونده تاکنون کمتر مورد توجه قرار گرفته است؟ برای پاسخ به سؤالات و رفع ابهامات درباره ماجرای هواپیمای اوکراینی این گزارش را بخوانید. 1⃣ چرا دو موشک به‌سمت هواپیما شلیک شد؟ پایه و اساس شلیک ۲ موشک به‌سمت هواپیما، قطعیت و یقین اپراتور است که "گمان می‌کند" در حال مقابله با یک موشک کروز است؛ کرنولوژی یا زمانبندی شلیک موشک به‌سمت هدف اینگونه است که اپراتور در ساعت 6:14:19 موشک اول را به‌سمت هدف مورد نظر خود شلیک می‌کند که پس از ۱۸ ثانیه سیگنال فعال شدن فیوز مجاورتی موشک که به‌معنای عمل کردن آن است، ثبت می‌شود. با وجود عملکرد موشک اول، سامانه پدافندی همچنان قفل راداری روی هدف دارد و مسیر حرکت آن را ردیابی می‌کند که اپراتور هم با توجه به تداوم مسیر حرکتی هدف کشف شده، موشک دوم را در ساعت 6:15:09 به‌سمت هدف شلیک می‌کند. در حقیقت علت شلیک موشک دوم، یقینِ اپراتور به متخاصم بودنِ هدف و همچنین تداوم مسیر حرکتی هدف پس از شلیک موشک اول است. 2⃣ چرا در شب حادثه آسمان کلیـیِر نشد؟ مسئولیت کلییر شدن آسمان با چه کسی بود؟ هماهنگی نظامی-غیرنظامی هوانوردی در ایران شامل ۳ سطح راهبردی، تاکتیکی و عملیاتی است. در سطح راهبردی، دبیرخانه شورای‌عالی امنیت ملی با تعیین الزامات کلی و ابلاغ سیاست‌های لازم نحوه همکاری و مسئولیت هر بخش را تعیین می‌کند که در این ساختار، سازمان هواپیمایی کشوری، شرکت فرودگاه‌های کشور و نیروهای مسلح هرکدام مسئولیتی دارند در سطح تاکتیکی، روش‌های اجرایی مشخص برای اجرای راهبردهای فوق تعیین می‌شود که در آن واحد مراقبت شرکت فرودگاه‌ها، پدافند هوایی نیروهای مسلح و همچنین عملیات سازمان هواپیمایی کشوری ایفای نقش می‌کنند. در سطح عملیاتی اما از دوران دفاع‌مقدس، با هدف تامین امنیت فرودگاه‌ها و پروازهای کشور در برابر حملات احتمالی دشمن و تفکیک پروازهای تجاری از پروازهای ناشناس و متخاصم یک ساختار از بخش پدافند هوایی کشور به هماهنگی با مدیریت فضای پروازی کشور اختصاص داده شده است که در سلسله مراتب مختلف وظیفه هماهنگی بین بخش دفاع هوایی و بخش پروازهای غیرنظامی را به‌صورت عملیاتی اجرا می‌کند. مطابق ساختار عملیاتی هماهنگی واحدهای نظامی-غیرنظامی در عملیات هوانوردی کشور، در زمان وقوع حادثه هواپیمای اوکراینی مسئولیت کلییر کردن آسمان با مرکز عملیات دفاع هوایی کشور بوده که جزئی از نیروهای مسلح محسوب می‌شود. با این حال پیرامون این موضوع دیدگاه‌های مختلفی در نیروهای مسلح وجود دارد؛ یک دیدگاه معتقد است که پس از عملیات موشکی حمله به عین‌الاسد که نخستین حمله رسمی یک کشور به ایالات‌متحده آمریکا پس از ۸۵ سال بوده و درحالیکه احتمال جنگ بسیار بالا ارزیابی می‌شده، باید همانند ایامی چون ۲۹فروردین، ۱۴خرداد و ۳۱شهریور که هرساله فرودگاه‌های تهران برای چند ساعتی تعطیل می‌شوند و پروازهای ورودی و خروجی اجازه نشست و برخاست در این فرودگاه‌ها را ندارند، آن شب هم دست‌کم تا روشنایی هوا فرودگاه‌ها تعطیل می‌شد. دیدگاه دیگر معتقد است تنها در زمانی می‌توان آسمان را کلییر کرد که حمله هوایی دشمن قطعی باشد، آژیر قرمز از رسانه‌ها به صدا دربیاید و مردم به پناهگاه بروند تا بتوان آسمان را کلییر کرد؛ این در حالی است که در آن شب شواهدی مبنی بر حمله قطعی دشمن وجود نداشته است. صاحبان این دیدگاه معتقدند که حتی در طول ۸سال دفاع‌مقدس نیز فرودگاه‌ها تعطیل نشدند و تنها در زمانی که حمله هوایی دشمن قطعی بود، اجازه نشست و برخاست به پروازها داده نمی‌شد. ... 🇮🇷واحد عملیات @basirat283
3⃣ آیا هر دو موشک به هواپیما اصابت کرد؟ خیـر، برابر اطلاعات ثبت شده در سامانه، موشک اول پس از شلیک، در ساعت 6:14:57 سیگنالِ فعال شدنِ فیوز مجاورتی را ارسال می‌کند که حاکی از عملکرد آن است. اما موشک دوم پس از شلیک، چنین سیگنالی را ارسال نمی‌کند و آخرین ارتباط رادیویی آن با سامانه پدافندی در مکانی نزدیک مسیر حرکت هواپیما اما با فاصله قابل توجه ثبت شده است و پس از آن هم پیام موفقیت‌آمیز نبودن عملکرد موشک در سامانه نشان داده می‌شود. اطلاعات ثبت شدهٔ هر دو موشک در سامانه دفاع هوایی نشان می‌دهد که موشک اول در مجاورت هواپیما و موشک دوم در فاصله حدود 900متری شمال موقعیت هواپیما منفجر شده است و موشک دوم احتمال آسیب به هواپیما را نداشته است. 4⃣ خطای انسانی که عامل این حادثه بوده به چه معناست؟ خطای انسانی عامل اصلی این سانحه عنوان شده، با این حال زنجیره‌ای از رخدادها منجربه وقوع این سانحه می‌شود که در حلقه‌های این زنجیره، خطای انسانی بیشترین سهم را دارد. برای بررسی دقیق‌تر این موضوع باید به حدود یک ساعت و نیم قبل از حادثه رجوع کرد؛ در ساعت 4:54 روز سانحه، سامانه دفاع هوایی تور-ام1 که وظیفه دفاع از یکی از مراکز حساس سپاه در محدوده بیدگنه را دارد، مطابق با طرح تاکتیکی خود حدود 100متر از محل استقرار قبلی خود جابه‌جا می‌شود که طی این جابه‌جایی سمت سامانه نیز تغییر پیدا می‌کند. نخستین خطای انسانی اینجا رخ می‌دهد؛ چراکه اپراتور پس از این جابجایی، شمال جغرافیایی را تصحیح نمی‌کند و سامانه دچار 105درجه خطای سمت می‌شود! برای درک بهتر این موضوع باید اینگونه گفت که این خطا باعث می‌شود تا اپراتور هدفی را که از سمت فرودگاه در حال پرواز به‌سمت غرب بوده به شکل هدفی که از سمت جنوب غربی به‌سمت تهران در حال حرکت بوده در ارتفاعی به نسبت پایین مشاهده کند. در ساعت 6:14 اپراتور هدفی را در سمت 250درجه نسبت به شمال خود و در حال طی کردن مسیر 56درجه شناسایی می‌کند؛ این در حالیست که آن هدف یعنی هواپیمای اوکراینی پس از برخاست از فرودگاه از سمت 143درجه نسبت به سامانه و در حال طی کردن مسیر 309درجه بوده است. اپراتور سامانه مشخصات هدف شناسایی شده را در ساعت 6:14:19 روی بستر ارتباط به مرکز فرماندهی خود اعلام می‌کند که مبادله این پیام موفقیت‌آمیز نبوده و در پیام‌های ضبط شده در مرکز ثبت نشده است. در این لحظه دومین خطای اپراتور که منجر به حادثه می‌شود صورت می‌گیرد و او بدون انتظار برای دریافت دستور، رأسا به این نتیجه می‌رسد که هدف موردنظر متخاصم است و نخستین موشک را به‌سمت هدف شلیک می‌کند. در همین شرایط، اپراتور چند دستورالعمل را یکجا نقض می‎کند؛ نخست آنکه این سامانه وظیفه رصد و پایش اهداف را به شکل ابتدایی نداشته و موظف بوده تنها درصورت واگذاری هدف از سمت مرکز فرماندهی، نسبت به جستجو، قفل راداری و درصورت لزوم شلیک اقدام کند؛ این در حالیست که رأسا اقدام به همه این مراحل می‌کند. دوم آنکه برای شلیک موشک باید با دستور مرکز فرماندهی خود اقدام می‌کرد؛ درحالیکه پس از آنکه به‌دلیل قطع ارتباط موفق به دریافت پاسخ از مرکز فرماندهی خود نمی‌شود، براساس دستورالعمل فرامین کنترل آتش یک مرحله کاهش می‌یابد؛ یعنی در وضعیت آتش‌بس قرار می‌گرفت که باز نباید شلیک می‌کرد، اما اینجا شلیک می‌کند. 🔻به‌طور کلی در بررسی زنجیره خطای این سانحه، چهار خطا رخ داده است: 1- خطا در تنظیم مجدد شمال سامانه 2- نقص در برقراری ارتباط بین سامانه عمل‌کننده و مرکز هماهنگی 3- شناسایی و طبقه‌بندی اشتباه هدف کشف شده 4- عدم درک صحیح از دستورالعمل شلیک ... 🇮🇷واحد عملیات @basirat283
5⃣ چرا سخنگوی نیروهای مسلح در روز واقعه و تنها چند ساعت پس از آن موضوع را تکذیب کرد؟ علت این موضوع شرایط خاصی است که در تیم‌های بازرسی نظامی حاکم است. ساعت ۸ صبح روز چهارشنبه یعنی کمتر از دوساعت پس از شلیک موشک و سقوط هواپیما، فرمانده نیروی هوافضای سپاه که این اتفاق در زیرمجموعه او رخ داده است، موضوع را به فرمانده کل سپاه اطلاع می‌دهد و فرمانده کل سپاه نیز مقامات ستادکل نیروهای مسلح را در جریان این واقعه قرار می‌دهد. در ستاد کل نیروهای مسلح ابتدا مقاومت‌هایی در زمینه پذیرش این مسئله وجود دارد؛ چراکه اتفاق رخ‌داده آنچنان غیرقابل باور و برخلاف پروتکل‌ها و دستورالعمل‌هاست که احتمال بروز آن اگر نگوییم غیرممکن، اما بسیار کم است؛ با این حال از غروب روز چهارشنبه ۱۸دی ۱۳۹۸ تیم بررسی سانحه در معاونت بازرسی ستادکل نیروهای مسلح تشکیل می‌شود، اما تشکیل تیم بررسی سانحه بمعنای قطعیت در وقوع سانحه نیست، بلکه این تیم به‌دنبال بررسی شواهد و قرائن هستند تا قطعیت ساقط شدن هواپیما با شلیک سامانه پدافندی را اثبات یا رد کنند. مصاحبه سخنگوی ارشد نیروهای مسلح در این مقطع یعنی بعدازظهر روز واقعه انجام می‌شود؛ پاسخ به سؤال فوق این است که اساساً در آن مقطع زمانی موضوع هنوز قطعیت نداشته و مصاحبه سخنگوی نیروهای مسلح پیش از تشکیل تیم بررسی سانحه انجام شده است. 6⃣ شرایط ۳-ث که مقامات اعلام کردند به چه معناست؟ شرایط آماده‌باش در یگان‌های پدافندی شامل دو بخش است؛ مرحله و سطح. نخستین مرحله، مراقبت است که در این مرحله هیچ جنگ و اتفاقی محتمل نیست و تنها تعدادی از سامانه‌های رصد و پایش مانند رادارهای پیش‌هشدار اولیه فعال هستند. مرحله دوم، مهیا شدن است که در این مرحله پرسنل به محل کار خود فراخوان می‌شوند و سامانه‌ها و دستگاه‌های مربوطه مهیا و آماده می‌شوند؛ مانند رزمایش‌های داخل یگانی. مرحله سوم، مرحله رزم است که این مرحله خود شامل سه سطح است؛ نخستین سطح، 3-الف است به این معنا که همه سامانه‌ها مطابق با طرح عملیاتی از پیش تعیین شده در محل خود مستقر می‌شوند و همه مراحل را برای واگذاری ماموریت طی کرده‌اند. سطح بعدی، 3-ب است که در این سطح، آمادگی‌ها بالا می‌رود و بین ۷٠ تا ۸٠درصد سامانه‌ها و حساسه‌های پدافندی شامل رادارها، سایت‌های شنود الکترونیکی و سیگنالی و... در حالت عملیاتی قرار دارند و هدف را جست‌وجو می‌کنند. سومین سطح، سطح 3-ث است که در این سطح ۱٠٠درصد سامانه‌ها و حساسه‌ها در مرحله عملیاتی قرار دارند و پرسنل آماده واگذاری هدف برای رهگیری و درصورت لزوم انهدام آن هستند. مطابق اطلاعات اعلام شده، سطح آمادگی نیروهای پدافندی کشور از لحظه ترور شهید حاج قاسم سلیمانی در مرحله 3-ب قرار داشته که این آمادگی پس از عملیات عین‌الاسد به 3-ث ارتقا پیدا می‌کند. ذکر این نکته ضروری است که در کنار سطح آمادگی، مفهوم دیگری در پدافند هوایی وجود دارد بنام فرامین کنترل آتش که شامل سه فرمان است؛ آتش‌بس، آتش‌محدود و آتش به اختیار، که معنای هرکدام از آنها به شرح زیر است: + آتش‌بس: تحت هیچ شرایطی اپراتور اجازه شلیک به‌سمت هدف را ندارد. + آتش محدود: به هیچ هدفی شلیک نمی‌کنیم؛ مگر آنکه صددرصد مطمئن شویم دشمن است. + آتش به اختیار: به هیچ هدفی شلیک نمی‌کنیم؛ مگر آنکه صددرصد مطمئن شویم غیرخودی است. قابل ذکر است که در زمان وقوع حادثه هواپیمای اوکراینی، فرامین کنترل آتش در مرحله آتش محدود بوده است. 7⃣ آیا رادار توانایی تشخیص هواپیمای مسافربری از موشک کـروز را نداشته؟ سامانهٔ تـور-ام1 که در سیستم نامگذاری ناتو با اسم SA-15 شناخته می‌شود، یک سامانهٔ دفاع هوایی نقطه‌ای برد کوتاه است که در آن سیستم رادار و پرتاب موشک روی یک شاسی شنی‌دار یکپارچه شده است و برد درگیری آن بین ۸ تا ۱۲ کیلومتر است. این سامانه دو رادار کشف و ردگیر دارد که رادارِ کشف، اطلاعات اولیه هدف را به کاربر می‌دهد و کاربر پس از کشف هدف برای ردگیری آن اقدام به چرخاندن رادار ردگیر به‌سمت هدف می‌کند. این سامانه از آنجاکه یک سامانه درگیری در برد کوتاه است، رادار آن قابلیت تشخیص نوع هدف را ندارد و اپراتور باید با هماهنگی مرکز اقدام به شلیک کند؛ با این حال برای آنکه کاربر بتواند هدف را به‌صورت چشمی هم شناسایی کند، یک سامانه الکترواپتیکی نیز در تور-ام1 تعبیه شده تا کاربر بتواند هدف را ببیند، لیکن این سامانه از آنجاکه از نوع مرئی و اپتیکی است، در زمان تاریکی هوا یعنی در زمان وقوع حادثه هواپیمای اوکراینی کاربرد ندارد و کاربر نمی‌تواند در تاریکی هدف خود را ببیند. ... 🇮🇷واحد عملیات @basirat283
🔴 ریال ایران کم‌ارزش‌ترین پول دنیا؟! 🔸از این خبر چه برداشتی میشود؟ اینکه "وضع اقتصادی مردم ایران ازهمۀ کشورهای دنیا بدتراست" در حالیکه ارزش پول ملی، ربطی به رفاه ندارد. چرا که با حذف صفرها، میتوان یک‌شبه ارزش پول ملی را بسیار بالا برد؛ در حالیکه رفاه عمومی هیچ تغییری نمیکند. 〰〰〰〰〰〰 🔸پیش از ورود به بحث توجه به این نکته ضروری است که مطالب زیر به آن معنا نیست که امروزه وضع اقتصادی مردم بسیار خوب است، درحالیکه متاسفانه در دهه ۹٠ مشکلات اقتصادی بسیار زیاد بود و مسئولین باید با روحیه جهادی مشکلات اقتصادی را حل و برای افزایش قدرت پول برنامه‌ریزی کنند. هدف فقط این جمله است که: «ارزش اسمی پول ملی، تعیین‌کنندۀ وضعیت رفاه مردم یک کشور نیست» ○○○○○○○○○○○○○○○○○○ 🔻اما توضیح مطلب؛ 🔸این یک واقعیت است که امروز، ریالِ ایران کم‌ارزش‌تر از سایر ارز‌های ملی است. اما از این گزاره معمولاً یک برداشت کاملاً اشتباه می‌شود؛ وقتی چنین خبری را می‌شنویم ناخودآگاه گمان می‌کنیم وضع اقتصاد ایران از همه‌ی کشورهای دنیا بدتر است و متوسط رفاه یک ایرانی، از رفاه افراد سایر کشورها کمتر است. 🔸باید بدانیم ارزش پول ملی، هیچ ربطی به رفــاه ندارد. چرا که اولاً با حذف صفرها، می‌توان یک‌شبه ارزش پول ملی را بسیار بالا برد؛ در حالیکه در رفاه عمومی هیچ تغییری رخ نمی‌دهد. در ثانی، بررسی وضعیت درآمد در کنار ارزش پول ملی است که می‌تواند وضعیت قدرت خرید مردم را نشان دهد. 🔸ارزش اسمی پول ملی یعنی آن چیزی که روی پول نوشته شده است. مثلاً در سال 2020 هر هزار تومان ما تقریباً برابر با ۲٠ افغانی افغانستان بوده است! ۱٠٠٠ کجا و ۲٠ کجا؟! با نگاه اول، به‌نظر می‌رسد باید وضع اقتصاد ما از اقتصاد افغانستان بدتر باشد. اما دقیق‌تر که می‌شویم، می‌بینیم درآمد سرانه در افغانستان در سال 2020 میلادی (بر اساس آمارهای بانک جهانی) بطور متوسط برابر با 39 هزار و 741 افغانی یعنی معادل 2 میلیون و 185 هزار تومان در سال بوده است؛ این در حالیست که درآمد سرانه در ایران در سال 2020 (مطابق آمارهای بانک جهانی) برابر با 46 میلیون و 900 هزار تومان در سال بود. بنابراین مهم نیست که ارزش یک افغانی نزدیک به ۵۵٠ ریال است. مهم آن است که بدانیم دریافتی و حقوق افراد چقدر است. در نسبتِ بین حقوق و ارزش پول ملی است که قدرت خرید معنا پیدا می‌کند. 🔸نه مهم است که عدد درآمد سرانهٔ اسمی در ایران از همه‌جا بالاتر است، و نه مهم است که ارزش اسمی پول ملی ما پایین‌ترین در دنیاست! مهم این است که بدانیم قدرت خرید مردم ما بطور متوسط در دنیا چه رتبه‌ای دارد. ... @geraniran
🔴 ریال ایران کم‌ارزش‌ترین پول دنیا؟! 🔸از این خبر چه برداشتی میشود؟ اینکه "وضع اقتصادی مردم ایران ازهمۀ کشورهای دنیا بدتراست" در حالیکه ارزش پول ملی، ربطی به رفاه ندارد. چرا که با حذف صفرها، میتوان یک‌شبه ارزش پول ملی را بسیار بالا برد؛ در حالیکه رفاه عمومی هیچ تغییری نمیکند. 〰〰〰〰〰〰 🔸پیش از ورود به بحث توجه به این نکته ضروری است که مطالب زیر به آن معنا نیست که امروزه وضع اقتصادی مردم بسیار خوب است، درحالیکه متاسفانه در دهه ۹٠ مشکلات اقتصادی بسیار زیاد بود و مسئولین باید با روحیه جهادی مشکلات اقتصادی را حل و برای افزایش قدرت پول برنامه‌ریزی کنند. هدف فقط این جمله است که: «ارزش اسمی پول ملی، تعیین‌کنندۀ وضعیت رفاه مردم یک کشور نیست» @geraniran
👆👆👆👆👆👆👆👆 🔻اما توضیح مطلب؛ 🔸این یک واقعیت است که امروز، ریالِ ایران کم‌ارزش‌تر از سایر ارز‌های ملی است. اما از این گزاره معمولاً یک برداشت کاملاً اشتباه می‌شود؛ وقتی چنین خبری را می‌شنویم ناخودآگاه گمان می‌کنیم وضع اقتصاد ایران از همه‌ی کشورهای دنیا بدتر است و متوسط رفاه یک ایرانی، از رفاه افراد سایر کشورها کمتر است. 🔸باید بدانیم ارزش پول ملی، هیچ ربطی به رفــاه ندارد. چرا که اولاً با حذف صفرها، می‌توان یک‌شبه ارزش پول ملی را بسیار بالا برد؛ در حالیکه در رفاه عمومی هیچ تغییری رخ نمی‌دهد. در ثانی، بررسی وضعیت درآمد در کنار ارزش پول ملی است که می‌تواند وضعیت قدرت خرید مردم را نشان دهد. 🔸ارزش اسمی پول ملی یعنی آن چیزی که روی پول نوشته شده است. مثلاً در سال 2020 هر هزار تومان ما تقریباً برابر با ۲٠ افغانی افغانستان بوده است! ۱٠٠٠ کجا و ۲٠ کجا؟! با نگاه اول، به‌نظر می‌رسد باید وضع اقتصاد ما از اقتصاد افغانستان بدتر باشد. اما دقیق‌تر که می‌شویم، می‌بینیم درآمد سرانه در افغانستان در سال 2020 میلادی (بر اساس آمارهای بانک جهانی) بطور متوسط برابر با 39 هزار و 741 افغانی یعنی معادل 2 میلیون و 185 هزار تومان در سال بوده است؛ این در حالیست که درآمد سرانه در ایران در سال 2020 (مطابق آمارهای بانک جهانی) برابر با 46 میلیون و 900 هزار تومان در سال بود. بنابراین مهم نیست که ارزش یک افغانی نزدیک به ۵۵٠ ریال است. مهم آن است که بدانیم دریافتی و حقوق افراد چقدر است. در نسبتِ بین حقوق و ارزش پول ملی است که قدرت خرید معنا پیدا می‌کند. 🔸نه مهم است که عدد درآمد سرانهٔ اسمی در ایران از همه‌جا بالاتر است، و نه مهم است که ارزش اسمی پول ملی ما پایین‌ترین در دنیاست! مهم این است که بدانیم قدرت خرید مردم ما بطور متوسط در دنیا چه رتبه‌ای دارد. ... @geraniran
⚠️ پاسخی به شبهات مطرح شده پیرامون فیلترشکن‌ها! به واسطه حواشی پیش‌آمده در مجلس پیرامون فیلترینگ و کار کردن فیلترشکن های پولی دوباره شبهات و سوالات زیادی در فضای رسانه ای مطرح شد، مثلا؟ ❓آیا با فیلترشکن‌های پولی برخورد نمی‌شود؟ ❓چه کسی از بازار فروش فیلترشکن بیشترین سود را می‌برد؟ ❓براستی آیا در کشور مافیای فیلترشکن فروشی وجود دارد و نهادهای امنیتی آنها را به حال خود رها کرده یا خود عضوی از این مافیااند؟ ❓آیا دولت از روی عمد سرویس‌های فراگیری مثل اینستاگرام و واتس‌اپ را فیلتر کرده است تا از درآمد فروش فیلترشکن بهره‌مند شود؟ 🔻ابتــدا سوال آخــر؛ در مورد شبهه عمدی بودن فیلترینگ توسط دولت باید در جواب متذکر شد که به‌کلی عمدی بودن فیلترینگ اینستاگرام و... توسط دولت، رد هست! چرا که همه دیدند، چگونه این پلتفرم‌ها با هدایت آمریکا و اسرائیل برای براندازی در ایران پای‌کار اغتشاشگران آمدند. لــذا چــاره دیگــری نبــود! از حذف مطالب و حسابهای کاربری موافق جمهوری اسلامی بگیرید تا به‌خط کردن اکثر سلبریتی‌ها و ورزشکاران معروف دنیا برای حمایت از کمپین براندازانه ! حتی در این بین سرویس‌های مورد اشاره برخلاف همه قوانین بین‌المللی اقدام به ترویج آموزش فعالیت‌های تروریستی کردند! ... @basirat283
🔸برای پاسخ به بقیه سوالات و شبهاتِ بالا، لازم است ابتدا چند نکته را عرض کنیم و سپس کمی وضعیت فضای مجازی ایران و فیلترشکن‌ها در دو سال اخیر را بررسی کنیم! 🔻نکته اول؛ بستن فیلترشکن‌ها یک کلیک نیست، یعنی دولت نمیتواند با یک کلیک تمام فیلترشکن‌ها را ببندد! بله دولت میتواند مثل زمان اغتشاشات، دسترسی مردم به ترافیک بین‌الملل را قطع کند، این کار آسیب‌های فراوانی دارد و نمی‌تواند تداوم یابد. 🔻نکته دوم؛ دقت کنید وقتی دولت دسترسی مردم به ترافیک بین‌الملل (یا همان اینترنت مصطلح بین مردم) را قطع می‌کند، برخی افراد شبکهٔ در دسترس مردم را می‌نامند که این نیز اشتباه است.؛ چراکه باتوجه به نوع زیرساخت‌های داخلی ایران، اصولا اینترنت ملی در یاران یک واژهٔ جعلی و امکان ناپذیر است! 🔻نکته سوم؛ بستن فیلترشکن‌ها نیازمندی‌هایی دارد: الف) ابزار فنی سنگین میخواهد ب) همراهی و هماهنگی دستگاههای زیادی را می‌طلبد ج) نیازمند هزینه مالی زیاد است د) استفاده از نفرات فنی بسیار زیاد تا بتوان فیلترشکن‌ها را محدود کرد. 🔻نکته چهارم؛ دولت بخاطر استفاده‌های مختلف فیلترشکن در سطح کشور نمیتواند همه فیلترشکن‌ها را ببندد، چرا که موارد مصرف فیلترشکن فقط برای استفاده مردم از اینستاگرام نیست، بسیاری از کاربران در بحث رمزاَرزها و کارهای مالی یا علمی و... از فیلترشکن استفاده می‌کنند، برخی از دور زدن محدودیت‌ها و تحریم‌ها نیز مستلزم فیلترشکن است و ما دقیقا برای همین به دنبال هستیم، چرا که وظیفه دولت است نیازهای مشروع کاربران ایرانی را تامین کند پس باید قسمتی از فیلترشکن ها حتما باز بماند. 🔻نکته پنجم؛ بحث مشکلات قانونی است که متاسفانه در این زمینه هیچ قانونی نداریم و همچنین در قانون، جرم‌انگاریِ درستی برای فروشندگان فیلترشکن وجود ندارد. مثلا در همین اتفاقات اخیر تعداد زیادی فیلترشکن فروش را گرفتند که اگر خیلی قاضی سخت بگیرد نهایتا شش ماه زندان برایشان در نظر بگیرند! که در انتها نیز مشمول عفو می‌شوند و اتفاق خاصی نمی‌افتد، به همین دلیل هاستینگ‌ها با افرادی که بصورت انبوه و برای امور تجاری اقدام به تولید فیلترشکن میکنند، همکاری میکنند. 🔻نکته ششم؛ دو دسته بودن مسئولین در ماجرای فیلترینگ و فیلترشکن‌ها پاشنه آشیل جدی این بحث می‌باشد! همانطور که اشاره شد بستن فیلترشکن نیازمند همکاری چندین دستگاه با هم است و قسمتی از مشکل جمهوری اسلامی در عدم موفقیت ایده‌آل در مسدود کردن فیلترشکن‌ها همین دو دستگی بین مسئولین است و همین ناهماهنگی بانی وضعی است که مشاهده می‌کنید. 🔻نکته هفتم؛ دولت نمی‌تواند همه فیلترشکن‌ها را ببندد چرا که برخی فیلترشکن‌ها روی سِرورها و بسترهایی هستند که پلتفرم های بومی خودمان از آن استفاده می‌کنند و ما نمی‌توانیم آنها را مسدود کنیم چرا که در صورت مسدود شدن آن سِرور، سرویس داخلی خودمان قطع می‌شود. مثلا اگر سایتی مثل دیجی‌کالا، سرورش روی آمازون باشد! دولت دیگر نمی‌تواند سرور آمازون را فیلتر کند چرا که دیجیکالا نیز مسدود یا دیگر نمی‌تواند مثل قبل خدمات دهد! از سویی در داخل هم توانایی تامین نیازهای دیجی‌کالا را نداریم، پس لاجرم فیلترشکن هایی که روی آمازون هستند، باز می‌مانند! ... @basirat283
🔺با توجه به ۷ نکتـه بالا، زمان آن است به سراغ ماجرای برویم و فضای مجازی ایران را در قبل و بعد این حادثه بررسی کنیم! تا قبل از ۲۶ شهریور ۱۴٠۱، بیش از ۹۵درصد کاربران اینترنت در ایران از فیلترشکن های رایگان، و کمتر از ۵ درصد از فیلترشکن های پولی استفاده می‌کردند! از فیلترشکن‌های رایگان که مشخص است افراد داخل ایران درآمدزایی نداشتند. فیلترشکن‌های پولی نیز که درآمد داشتند اکثرا درگاه‌های پرداخت‌شان توسط خارج از کشور هدایت می‌شد! دقیقا همانند سایت‌های قمار که کاملا از خارج کشور هدایت می‌شوند. لذا این موضوع به خوبی نشان میدهد تا قبل از ماجرای مهسا امینی به کاربردن لفظ مافیای فیلترشکن و ... در داخل ایران کاملا فعالیتی در راستای فریب افکار عمومی بوده است! نکته مهمی که هست اینجاست تا قبل از ماجرای مهسا امینی اراده‌ای برای بستن و مسدود کردن فیلترشکن‌ها هم نبود! لذا دو نکته بسیار قابل توجه است: الف) آنانی که این روزها می‌گویند پلتفرم‌های متخلف را رفع فیلتــر کنید تا استفاده مردم از فیلترشکن کاهش یابد و فیلترشکن به دست کودکان و نوجوانان نیوفتد، به وضعیت قبل از فتـنه اخیر که در کمتر از سی ثانیه و با چند کلیک (چه در موبایل و چه در کامپیوتر) همه اقشار جامعه می‌توانستند به راحتی به vpn رایگان دسترسی پیدا کنند، اعتراضی نداشتند! لذا حسن نیت این افراد به شدت زیر سوال است! ب) با توجه به حجم کم فیلترشکن‌های پولی و مدیریت اکثر آنها از خارج کشور هم شائبـه مافیای فیلترشکن در داخل یک دروغ و تهمت بزرگ به جمهوری اسلامی بود! بله ممکن است فردی نفوذی یا مسئول خائنی باشد که یک راهی را باز کند که کسی بتواند درآمدزایی کند اما عددش آن اعداد نجومی که می‌گفتند نیست. یادمان نرفته است که آذری جهرمی در مجلس شورای اسلامی به دروغ گفت: 25 همت گردش مالی صنعت فیلترشکن در ایران است که دروغ بود! با یک ضرب و تقسیم ساده مشخص می‌شود اعلام چنین اعداد بزرگی چه قدر از واقعیت دور است! اینجاست که نکات مهمی برای افراد آگاه به بحث‌های سیاسی روشن می‌بود. مواردی که گفته شد به این معنی نیست که قبل از ماجرای مهسا امینی در داخل کشور، کسی فیلترشکن نمی‌فروخت، نه! فروش فیلترشکن بود ولی به شدت کم بود و گردش مالی کمی هم داشت! ... @basirat283