🍃كميل بن زياد مى گويد:
اميرمؤمنان على بن ابى طالب(عليه السلام) دست مرا گرفت و به سوى صحرا (خارج شهر كوفه) برد هنگامى كه به صحرا رسيد آه پردردى كشيد و فرمود:
🌴 اى كميل بن زياد!
دل ها همانند ظرف هاست پس بهترين آنها ظرفى است كه مقدار بيشترى را بتواند نگهدارى كند
بنابراين آنچه را به تو مى گويم حفظ كن و در خاطر خود بسپار.
💐 مردم سه دسته اند:
1⃣ علماى ربانى،
2⃣ دانش طلبان در طريق نجات
3⃣ و احمقانِ بى سر و پا و بى هدف كه دنبال هر صدايى مى روند و با هر بادى حركت مى كنند;
آنهايى كه با نور علم روشن نشده و به ستون محكمى پناه نبرده اند.
🔰اى كميل! علم از مال بهتر است (چرا كه) علم، تو را پاسدارى مى كند ولى تو بايد مال را پاسدارى كنى.
مال با هزينه كردن كاستى مى گيرد در حالى كه علم، با انفاق افزون مى گردد.
دست پروردگانِ مال، با زوال آن از بين مى روند. (ولى دست پروردگان علوم پايدارند)
💟 اى كميل بن زياد! آشنايى با علم و دانش آيينى است كه انسان به آن جزا داده مى شود و بايد به آن گردن نهد، به وسيله آن در دوران حيات، كسب طاعت فرمان خدا مى كند و بعد از وفات نام نيك از او مى ماند.
✍ علم حاكم است و مال محكوم عليه
🎍اى كميل! ثروت اندوزان هلاك شده اند در حالى كه ظاهراً در صف زندگانند; ولى دانشمندان تا جهان برقرار است زنده اند خود آنها گرچه از ميان مردم بيرون رفته اند; ولى چهره و آثارشان در دل ها ثبت است.
سپس فرمود...
📚نهج البلاغه حکمت ۱۴۷
امروز روز #شق_القمر است.
🍃 مشرکان نزد رسول خدا آمدند و گفتند: اگر راست مي گويي و تو پيامبر خدايي، ماه را براي ما دو پاره کن! فرمود: اگر اين کار را کنم ايمان مي آوريد؟ عرض کردند آري ـ و آن شب، شب چهاردهم ماه بود ـ پيامبر از پيشگاه پروردگار تقاضا کرد، آن چه را خواسته اند به او بدهد، ناگهان ماه به دو پاره شد و رسول الله آن ها را يک يک صدا مي زد و مي فرمود: ببينيد. بدين ترتيب در سال پنجم، قبل از هجرت، خداوند متعال چنين معجزه اي را به دست پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ جاري مي كند. كه ماه به دو نيم تبديل شده، مردم آن را مي بينند؛ سپس دوباره به حالت اول برمي گردد، هر چند مشركين، طبق عادت شان، اين معجزه را انکار کردند كه اين عمل(معجزه)، سحر مي باشد.
🌗 به دنبال اين معجزه، آيات ابتدايي سوره قمر نازل مي شود: «اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ؛ وَ إِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَ يَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ»؛ قيامت نزديك شد و ماه بشكافت. و اگر معجزهاي ببينند، روي بگردانند و گويند: سحري دائمي است.
کانال
#عاقبت_تمسخر
🍃 روزی درباریان متوکّل عبّاسی شخصی را از اهالی هندوستان که شعبده باز و جادوگر بود، نزد متوکّل آورده تا با بازی های خویش او را سرگرم کند، چون وی اهل هوی و هوس بود. روزی از روزها متوکّل به آن شخص هندی گفت: چنانچه علیّ بن محمّد هادی (صلوات اللّه و سلامه علیه ) را در جمع عدّه ای شرمنده و خجالت زده کنی، هزار دینار هدیه خواهی گرفت.
آن شخص شعبده باز هندی نیز درخواست متوکّل - خلیفه عبّاسی - را پذیرفت.
و آن گاه حضرت را در جمع عدّه ای دعوت کردند؛ و چون همگان در آن جلسه حضور یافتند، متوکّل مرا کنار خود نشانید؛ و دستور داد تا سفره اطعام گسترانیدند.
همین که خواستند مشغول خوردن غذا شوند، شعبده باز هندی متوجّه حضرت هادی علیه السلام شد و حرکات مخصوصی را انجام داد، که چون حضرت دست به سوی نان دراز می نمود، نان پرواز می کرد؛ و تمامی افراد می خندیدند. و این کار چند مرتبه تکرار شد، به ناچار، چون امام علیّ هادی علیه السلام چنین دید، به عکس شیری که بر پرده دیوار نقش بسته بود، دستی زد و آن را مخاطب قرار داد و فرمود: ای شیر! این دشمن خدا را بگیر و نابود کن.
پس ناگهان شیر به حالت یک حیوان واقعی در آمد و آن مرد شعبده باز هندی را بلعید. و سپس حضرت خطاب به شیر کرد و فرمود: اکنون به حالت اوّل بازگرد و همانند قبل روی پرده مجسّم شو. تمام افراد حاضر در مجلس با تماشای ابن صحنه، وحشت زده شده و متحیّرانه به یکدیگر نگاه می کردند. پس از آن، امام علیه السلام از جای برخاست که از مجلس خارج شود، متوکّل گفت: یاابن رسول اللّه ! خواهش می کنم بفرما بنشین و دستور دهید تا شیر آن مرد هندی را بازگرداند؟ حضرت فرمود: به خدا سوگند، دیگر او را نخواهید دید، آیا دشمن خدا را بر دوستان خدا مسلّط و چیره می کنید؟! و آن گاه، حضرت از آن مجلس خارج شد.
📚 إثبات الهداه: ج 3، ص 374، ح 41
🔸🔹🔸🔹🔸🔹
#علت_نامگذاری_شیخ_مفید
#ولایت_امیرالمومنین
🍃روزي قاضي عبدالجبّار در بغداد در مجلس خود بود و بسياري از علماي بزرگ شيعه و سنّي در آن مجلس حضور داشتند، در اين هنگام شيخ مفيد وارد مجلس شد و در پائين مجلس نشست و پس از مدتي به قاضي رو كرد و گفت:
من از تو در حضور علماء سؤالي دارم؟
قاضي گفت بپرس.
شيخ مفيد فرمود:
شما در م