📌 *متن شبهه*👇 #1385
برای خداوند فرقی ندارد که تو برایش
نماز بخوانی یا نه !
برایش روزه بگیری یا نه !
فرقی ندارد چقدر برای عزیزانش ضجه زده باشی !
اما اینها برای من و تو فرق می کند .
و این فرق زمانی شروع شد که من و تو بر سر خدایمان جدل کردیم..
من گفتم من با ایمان ترم تو گفتی من!
و فراموش کردیم که خدای هر دویمان یکی ست، فقط راه اتصالمان به او فرق دارد..
به راه های اتصال یکدیگر به خدا دست نزنیم !
اجازه بدهیم هر کس به گونه ی خودش به خدایش وصل شود نه به شیوه ما!
خداوند عارف عاشق می خواهد نه مشتری بهشت!
📌 *پاسخ به شبهه*👇
https://chat.whatsapp.com/ErWY7uR1mfDENMrdDAWnKR
✅همین متن خودش با ایجاد تحریف در دین در پی انکار بعضی راههای اتصال به خدا میباشد!
✅ البته که ایمان مردم چیزی به خداوند متعال نمیافزاید و کفر بندگان نیز چیزی از او نمیکاهد، اما معنایش این نیست که برای او (نزد او)، ایمان و کفر فرقی ندارد. بلکه فرمود: از عرش تا فرش را برای این خلق کردم که معلوم شود چه کسی چگونه عمل میکند و کدام بهترید؟
✅اگر برای خدا فرق نمیکند و تو هم به آن چه میگویی معتقدی، پس چرا این مطلب را نوشتی؟ به چگونگی دینداری دیگران چه کار داری؟ و اساساً چرا از خودت دین میسازی و آن را به اسم خدا و اتصال به خدا به اذهان القا میکنی؟! پس خودت فرقش را میدانی.
✅اگر گوینده به خدا اعتقادی ندارد، حق ندارد با نام خدا به میدان دین قدم گذاشته و از اتصال به خدا بگوید، این که نفاق محض است -و اگر اعتقاد دارد، باید بگوید که بر خداست که تشریح کند که دین و دینداری چگونه است، یا هر کسی میتواند هر چه دلش خواست بگوید و اسمش را دینداری و راه اتصال به خدا بگذارد؟! تمامی مشرکین ادعای وصل به او را داشته و دارند، لذا به پیامبرش حضرت موسی علیه السلام فرمود:«إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي» (طه، 14)
✅خداوند متعال انبیا و رسولان را گسیل داشت و ختم بر حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله نمود و به او وحی (کتاب و قرآن) نازل نمود و در آن فرمود: دین نزد خدا اسلام است و هیچ دینی هم جز اسلام قبول نیست؛ تا هر کسی سر خود دینسازی نکند و نامش را راه اتصال به خدا نگذارد. فرمود: «إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ / آلعمران، 19»وَمَن يَبْتَغِ غَيْرَ الإِسْلاَمِ دِينًا فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ» (آلعمران، 85)هر كه جز اسلام، دينى [ديگر] جويد، هرگز از وى پذيرفته نشود، و وى در آخرت از زيانكاران است.
✅خداوند متعال شاخصهها، صفات و خصلتهای انسانهای کامل، انسانهای موحد، وارسته، مؤمن، متدین، متصل، با تقوا را بیان داشت و هم چنین ویژگیهای انسانهای ملحد، کافر، مشرک، منافق، فاسد، فاسق، جاهل ... و بالاخره انساننماهای بدتر از حیوان (کَالانعام بَلهُم اضلّ سبیلاً) را به روشنی بیان داشت، تا راه برای همه روشن باشد و یک عده نگویند: «به راه اتصال دست نزنید، شاید اینها خیلی هم بهتر و نزد خدا مقربتر باشند» - خیر اصلاً اینگونه نیست که اگر چنین بود، نه نبی، رسول، امام و وحی میفرستاد – نه به بایدها و نبایدهای فردی و اجتماعی تأکید میکرد - و نه قیامت و بهشت و جهنم بر پا مینمود.پس این انشاها، همه انحرافی و با هدف بستن راه خدا و ایجاد اعوجاج در اعتقادات مردم و بهرهبرداری سوء، از سرگردانی آنهاست.
✅ زمانی که شیطان به خداوند گفت : تکلیف سجده ی بر آدم را از من بردار ، تا تو را آنگونه عبادت کنم که هیچ نبی مرسل یا فرشته ی مقربی تو را آنگونه عبادتت نکرده باشد. خداوند در جواب فرمود : راه بندگی من آنگونه است که من (خدا) می خواهم، نه آنگونه که تو می خواهی
✅بازگشت به دین زرتشت که غسلش با ادرار گاو است و ازدواج با مادر را مجاز میداند ، مطلوب ما نیست.
ما مسلمان شده ایم، دین ما دین آگاهیست و عقب گرد هم نمی کنیم (پرودز شروو این چنین نقل میکند: گفته میشود خویدوده در متون فارسی میانه (پهلوی) به اتحادهای مبتنی بر ازدواج پدر و دختر، مادر و پسر، یا برادر و خواهر (زنای با محارم خانوادهٔ هستهای) اشاره میکند و یکی از مقدسترین اعمال ممکن است.)
✅ اتفاقاً اصلاً اختلاف از اینجا شروع نشد که کسی به دیگری بگوید: «من از تو مؤمنتر هستم»؛ بلکه از آنجا شروع شد و تا کنون امتداد یافته است که ملحدین و کفار که هم جاهل هستند و هم بسیار متکبر و مغرور، مقابل دین خدا و دینداران صف کِشی کردند، چرا که منافع آنها در گمراهی مردمان است. و از آنجا تشدید شد که لباس دین و اتصال به معبود پوشیدند و منافقوار به صفوف موحدین و مؤمنین و دینداران و مقربین رخنه کردند، تا بگویند: الزاماً دین و ایمان و کتاب و تقوا و ... این نیست که شما میگویید (گویی که ما گفتهایم، نه خداوند متعال)؛ لذا میگویند: شاید بنده با تمام کفر، فسق، فساد و
جنایاتم