☀️| #بسیج آئینه دار آفتاب است
🍃| فدائی خط اسلام ناب است
💧| اگر هر زنده ای از آب زنده ست
🌸| بسیجی مثل آب انقلاب است
#هفته_بسیج
#بسیج_مردمی
بصیرت انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
⛔️ مدعیان اصلاحات‼️
❌ مژده. ❌ مژده
بالاخره دعای اول شما مستجاب شد...😳
«اللهم انصر بایدن علی ترامپ»😂
☢ خدایا بایدن آشنای ۳۰ ساله آقا جواد را بر ترامپ دیوانه پیروز بگردان.
آمین یا کدخدا !!
🚫 این دعای مدعیان اصلاحات برای نتیجه #انتخابات_آمریکا مستجاب شد و بایدن بر ترامپ پیروز شد.
❗️نکند دعای بعدی شما آرامش در آمریکا و آرام شدن اوضاع آمریکا برای رئیسجمهور بایدن باشد تا بتوانید در شرایطی آرام مذاکرات را به پیش ببرید؟!
⛔️و برجام های بعدی را محقق سازید!!⛔️
1⃣ اولاً؛ هرکس آرزوی مذاکره با بایدن را دارد و در این انتظار است و پیغام و پسغام می فرستند و زمینه را برای مذاکره هموار میسازد مطمئناً بدانند که این آرزو را به گور خواهند برد.
2⃣ ثانیاً؛ نه مذاکرهای محقق خواهد شد و نه برجامی دیگر با بایدن بسته میشود!!
🍑 ونه هلو و آلویی از آن درخت چیده میشود..
🍐 چرا که همان گلابی برجام نه تنهاگوارا نبود بلکه گلوگیر و خفه کننده برای شماها نیز بود.
🔹 مگر همان اوبامای مودّب دموکرات، بنیانگذار تحریمهای فلج کننده و مضاعف برای ما نبود؟
مگر زمینهساز تحریمهای ترامپِ دیوانه جمهوریخواه را همین اوبامای مودّب و معاون اولش آقای جو بایدن دموکرات فراهم نکردند؟!
👈 شما اینها را نمی بینید یا نمی خواهید ببینید؟! شما آیا خواب هستید یا خودتان را به خواب می زنید؟!
3⃣ ثالثا؛ اگر محبت و عشق شما به بهشت آرزوهای تان یعنی ایالات متحده شما را کور کرده و چشم و گوش درک واقعیات را ندارید چرا قدرت و قوت و نیروی جوان ایرانی را در داخل نمی بینید؟!
آنجا از محبت افراطی کر و کور شده اید.
اینجا از چه کروکور شدهاید؟!
♦️ نکند از بغض و کینه به اقتدار و توان داخلی و تولید ملی شما را کور کرده است که تیشه به ریشه همه داشته ها و باورها و اعتقادات می زنید؟!
👹 بالاخره نه شما آمریکا را شیطان بزرگ👺 و دشمن ایران تلقی میکنید! و نه به اقتدار و توان و قدرت داخلی جوانان ایرانی تکیه میکنید!!
👌 به امید سال ۱۴۰۰ و #دولت_جوان و انقلابی انشاالله✌️
✍ هادی قاسم
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♻️ جناب ملکزاده! طرح ایمنی جمعی شما این بلا را سر کشور آورده،
الان وقت پاسخگویی شماست نه استعفا آن هم در شب اجرای یک طرح ملی درباره #کرونا، انگار کاسهای زیر نیم کاسه است...
این سخنان حسن روحانی در اولین جلسه ستاد ملی مبارزه با کرونا (۹۸/۱۲/۲۶) نشان میدهد که وی علاوه بر اعتمادی که به روش چند کشور اروپایی داشت، برخی مثل دکتر ملکزاده، جهت مقابله کشور با کرونا را به سمت یک روش غلط بردند...
📽 حتما ببینید...
#بصیرت_انقلابی
@basirat_enghelabi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
♦️دروغ های برجامی روحانی و ظریف؛ از وعده لغو همه تحریم ها تا انکار آن!
🔹بازخوانی این اظهارات، درست در زمانی که روحانی و ظریف سرگرم وعده درمانی دوباره و بزک کردن دموکرات ها هستند، ضروری است.
♦️عاقل از یک سوراخ، دو بار گزیده نمی شود.
#برجام
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
بصیرت انقلابی
♻️ جناب ملکزاده! طرح ایمنی جمعی شما این بلا را سر کشور آورده، الان وقت پاسخگویی شماست نه استعفا آن
🗣🗣
👌جناب آقای دکتر!! روحانی!!
مبارزه با کرونا و ریشه کنی آن،اعتقاد می خواهد.
اعتماد میخواهد.
نه به مدیریت غربی!!
بلکه به مدیریت انقلابی و جوانان جهادی
وبسیج همگانی،
که آن هم متاسفانه در دولت فخیمه شما جایی ندارد!!
یاد مردان جهادی و غیور مردان دلیر و شجاع در #هفته_بسیج بخیر🌸🌸
#بسیج
#بسیج_مردم
بصیرت انقلابی
@basirat_enghelabi110
🔴دکتر هاشمیان: مدیریت کرونا در کشور در اختیار و زیر نظر دکتر ملکزاده بود/داروی سووداک را ملکزاده وارد سیکل دارویی کشور کرد، بدون اینکه روی این دارو مطالعه حیوانی انجام شود/ اینها هر کاری با مردم خواستند، انجام دادند
🔴دکتر محمدرضا هاشمیان، فوقتخصص ICU بیمارستان مسیح دانشوری در رابطه با نقش ملکزاده و جریان مدیریت #کرونا در کشور به فرهیختگان گفت:
🔹 در جلساتی که بنده در کمیته علمی ستاد ملی مقابله با کرونا بودم فقط ایشان نظر میداد و مدیریت کرونا در کشور در اختیار ایشان بود.
🔹بحث گرمای هوا و اثرگذاری آن بر کنترل کرونا که صحبت میشد و همه مردم میرفتند و در جنوب کشور عروسی میگرفتند، همه از نظرات ایشان بود!
🔹داروی فاویپیراویر را ایشان اذعان کرد که به درد نمیخورد. من نمیدانم چرا دکتر ملکزاده طلبکارانه صحبت میکنند؟
🔹پروژه کرونای کشور، کلیه مسائل پژوهشی و کلیه نظراتی که درباره دارو است، زیر دست ایشان بود. تمام حرفهای آنها از ابتدا درباره داروها ایراد داشت.
🔹ایشان باید ریزبودجههایی که برای کارهای تحقیقاتی به ایشان پرداخت شده را اعلام کند. باید توضیح بدهد چرا ایمنی گلهای را برای ایران طراحی کرد؟ چرا جواب ایمنی گلهای را نمیدهد؟ چرا نمیگوید وقتی مطالعه در ایران انجام میشد و گفتم داروی کلروکین در درمان کرونا تاثیر ندارد، باز به مردم تجویز کرد؟ چرا بیان نمیکند در مقالهای که در WHO قرار است چاپ کنند بدون اینکه یک بیمار را ویزیت کرده باشد و یا رشته تخصصیاش باشد مطالعات را در دست خود گرفت؟
🔹وزارت بهداشت ۱۲ سال است که دست ایشان است. بهعنوان یک مقام کشوری چه حقی دارید که شرکت دارویی میزنید و کار خود را انجام میدهید و به همه گیر میدهید که با دارو کار کنند؟ شما فوقتخصص گوارش هستید، چه ربطی به کرونا دارید؟ درباره کرونا کجا تحصیلات خود را گذراندهاید؟ جز اینکه به ICU مملکت و بیماران بدحال ظلم کردهاید، چه کار مفیدی انجام دادهاید؟
داروی سووداک برای هپاتیت C است... ایشان چون ارتباط نزدیکی با آمریکا دارد با آنجا مقالهای را به نفع این دارو چاپ میکند. بیمار ایرانی است و نویسندگان از همهجای دنیا هستند و روی مردم ایران امتحان میشود و تاثیر خوب آن را در برخی شرایط نشان میدهد. این دارو ضدویروسی و خوراکی است ولی درواقع الان انگلستان مطالعات حیوانی را روی آن شروع کرده تا کار کند. داروی سووداک را ایشان بهصورت مویرگی بدون اینکه در پروتکل وزارت بهداشت وجود داشته باشد وارد سیکل دارویی کشور کرد، بدون اینکه این دارو در کد تحقیقاتی قرار گیرد و مطالعه حیوانی انجام شود. ایشان این کار را روی مردم پیش بردند و با مردم این دارو را آزمایش کردند.
🔹من ایراد را به آقای دکتر جانبابایی بیشتر میگیرم که ایشان چطور اجازه داد این داروها در خط درمان وارد شود. دکتر جانبابایی و دکتر ملکزاده هر کاری با مردم خواستند، انجام دادند
🔹اینها از ابتدا با قرنطینه مخالف بودند. به ایمنی گلهای اعتقاد دارند. کسی که خود پروژه ایمنی گلهای را بهصورت عملی در دنیا راهاندازی کرد، دکتر ملک زاده بود و صحبتها و نوشتههای ایشان وجود دارد.
🔹 باور ایشان به ایمنی گلهای است. قرنطینه را ایشان قبول ندارد و میگوید همه باید بیمار شوند و یک تعدادی هم فوت میکنند و این مهم نیست ولی درنهایت کسانی که زنده میمانند، ایمنی پیدا میکنند. میگفتند واکسن هم ۵۰درصد بیشتر اثر ندارد اما الان میبینیم واکسنها در دنیا ۹۵درصد تاثیرگذار است. ایشان ایمنی گلهای را از واکسن بیشتر قبول دارند. قرنطینه را هیچیک قبول ندارند.
🔹 وزیر بهداشت کلا دکتر ملکزاده بود. چند سال است که ایشان است. ایشان از زمان دکتر فاضل در وزارتخانه بود و تا الان هست. تمام ساختار وزارت بهداشت دست دکتر ملکزاده است. امروز هم همینطور است. چیدمان کل وزارت بهداشت دست او است، تمام تفکر وزارت بهداشت دست دکتر ملکزاده است. امروز هم همینطور است.
🔹 تمام بودجههای کشور در حوزه پژوهشی در دست ایشان بود. بیشترین مقالات در کشور توسط ایشان و تیم ایشان پیش رفته است و بودجه میلیاردی همواره دست ایشان بود. برای همین این سیستمی که دست دکتر ملکزاده است، سیستم بزرگی است. این جریانی را که پیش آمده، من بیشتر بهخاطر طرح ایمنی گلهای که اتفاق افتاد و افزایش مرگومیر در کشور بود که آه پیرزن و پیرمرد را به همراه داشت، میدانم.
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌 حتما ببینید..
نظر #امام_خمینی در مورد غرب گرایان و غرب زدگان!!
باز خوانی اندیشه امام در #هفته_بسیج
#بصیرت_انقلابی
@basirat_enghelabi110
سلام خدمت اعضای محترم🌸
شبتون بخیر 😊
امشب در خدمت شما هستیم با قسمت های:
✅ سیصد و شانزدهم
✅ سیصد و هفدهم
از مستند داستانی جان شیعه اهل سنت
با ما همراه باشید...✌️
🕠 📚 #داستان_دنباله_دار
#جان_شیعه_اهل_سنت؛
💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان
✒ نویسنده: فاطمه ولینژاد
🔗 قسمت سیصد و شانزدهم
🎪 موکبهای پذیرایی از زائران، در تمام کوچه خیابانهای شهر نجف مستقر شده و هر یک به وسیلهای به رهگذران خدمت میکردند.
💺در مقابل اکثر موکبها هم صندلیهایی برای استراحت مردم تعبیه شده بود و حسابی ضعف کرده بودیم که در کنار یکی از موکبها نشستیم و هنوز لحظاتی نگذشته بود که خادمان موکب با استکانهایی از شیر داغ و ظرفی پُر از نان شیرین به سمتمان آمدند.
🍪 ظرف نان را با احترام تعارفمان میکردند و با چه مِهر و محبتی استکانهای شیر را به دستمان میدادند که انگار از نور چشم خود پذیرایی میکردند و در خنکای یک صبح پاییزی، شیر داغ و نان شیرین چه حلاوتی را در مذاقمان ته نشین میکرد که جانی تازه گرفته و دوباره به راه افتادیم.
🛣 ساعتی تا اذان ظهر مانده و ما همچنان در جاده نجف به کربلا با پای پیاده پیش میرفتیم و نه اینکه خودمان برویم که یقیناً جذبهای آسمانی ما را از آن سوی جاده به سمت خودش میکشید که طول مسیر را حس نمیکردیم و با چشمه عشقی که هر لحظه بیشتر در جانمان میجوشید، به سمت کربلا قدم میزدیم.
👥👥 سطح مسیر پُر از جمعیت بود و گاهی به حدی شلوغ میشد که حتی بین خودمان هم فاصله میافتاد و به زحمت به همدیگر میرسیدیم.
🚓 نیروهای امنیتی عراقی از ارتشی و داوطلبین مردمی، به طور گسترده در سرتاسر مسیر حضور داشتند و خودروهای زرهی ارتش مرتب تردد میکردند تا حتی خیال حرکتی هم به ذهن تروریستهای تکفیری نرسد و با چشم خودم میدیدم با همه فتنهانگیزیهای داعش در عراق، مسیر نجف تا کربلا به حرمت اولیای الهی و به همت نیروهای نظامی، از چه امنیت بالایی برخوردار است.
🌴🌴 مسیر جاده، منطقه ای نسبتاً خشک و صحرایی بود که نخلها و درختهایی به صورت پراکنده روئیده و کمی دورتر از جاده، نخلستانهای محدودی قد کشیده بودند که زیبایی منطقه را دو چندان میکرد.
🎪🎪🎪 دو طرف جاده پوشیده از موکبهایی بود که غرق پرچمهای سرخ و سبز و سیاه و در میان نوای نوحه و مداحی، برای خدمت به میهمانان امام حسین (علیهالسلام) از جان خود هزینه میکردند؛ از مادرانی که کودکان خُردسالشان را در حاشیه جاده گمارده بودند تا به زائران لیوانی آب مرحمت کرده یا دستمال کاغذی به دستشان بدهند تا پیرمردانی که قهوه مخصوص عراقی را در فنجانی کوچک به زائران تعارف میکردند و جوانانی که بدن خسته مردان را مشت و مال میدادند و حتی نیروهای نظامی و امنیتی که خم شده و قدمهای زائران را نوازش میدادند و چه میکردند این شیعیان عراقی در اکرام عزاداران اربعین حسینی که گویی به عشق امام حسین (علیهالسلام) مست شده و در آیینه چشمان خمارشان جز صورت سید الشهدا (علیهالسلام) چیزی نمیدیدند که هر یک به هر بضاعتی خدمتی میکردند و هر کدام به زبانی اعلام میکردند که خدمت به میهمانان پسر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) افتخار دنیا و آخرتشان خواهد بود.
👳🏻🏻 آسید احمد گاهی مجید را رها میکرد و همراه همسر و دخترش میشد تا من و مجید کمی در خلوت خودمان در این جاده شورانگیز قدم بزنیم و ما دیگر چشممان جز عظمت این میهمانی پُر برکت چیزی نمیدید.
💓 نمیتوانستم بفهمم امام حسین (علیهالسلام) با دل اینها چه کرده که اینچنین برایش هزینه میکنند و میخواهند به هر وسیلهای از میهمانانش پذیرایی کنند که آهسته با مجید نجوا کردم:
⁉ مجید! اینا چرا اینهمه به خودشون زحمت میدن تا از ما پذیرایی کنن؟!!
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
🕠 📚 #داستان_دنباله_دار
#جان_شیعه_اهل_سنت؛
💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان
✒ نویسنده: فاطمه ولینژاد
🔗 قسمت سیصد و هفدهم
🎒 مجید کوله پشتیاش را کمی جابجا کرد و همچنانکه محو فضای فوق تصور این جاده رؤیایی شده بود، سرمستانه پاسخ داد:
👌🏻اینا به خودشون زحمت نمیدن! اینا دارن کِیف دنیا رو میکنن! ببین دارن چه لذتی میبرن که پای یه زائر رو مشت و مال میدن! اینا الان دارن با امام حسین (علیهالسلام) حال میکنن! آسید احمد میگفت بعضیهاشون انقدر فقیرن که پول پذیرایی از زوار رو ندارن، برای همین یه سال پس انداز میکنن و اربعین که میرسه، همه پس اندازشون رو خرج پذیرایی از مردم میکنن! یعنی در طول سال فقط کار میکنن و پسانداز میکنن به عشق اربعین!
🏴 و مگر اربعین چه اعجازی دارد که به انتظار آمدن و اشتیاق برپاییاش، اینچنین خاصه خرجی میکنند و من که از فلسفه پوشیدن یک پیراهن سیاه سر در نمیآوردم، حالا در این اقیانوس عشق و عاشقی حقیقتاً سرگردان شده و در نهایت درماندگی تنها نگاهشان میکردم.
🏻 نه میفهمیدم چرا اینهمه پَر و بال میزنند و نه میتوانستم شیداییشان را سرزنش کنم که وقتی دختری از اهل تسنن، رهسپار چهار روز پیادهروی برای رسیدن به کربلا میشود، از شیعیان انتظاری جز این نمیرود که برای معشوقشان اینچنین بر سر و سینه بزنند!
👁 مجید به نیم رخ صورتم نگاه کرد و شاید مشتاق بود تا ببیند در دلم چه میگذرد که با لحنی لبریز حیاء سؤال کرد:
❓الهه! تو اینجا چی کار میکنی؟
🏻به سمتش صورت چرخاندم که به عمق چشمان مات و متحیرم، خیره شد و باز سؤال کرد:
❓الهه جان! تو این جاده اینهمه زن و مرد شیعه دارن به عشق امام حسین (علیهالسلام) میرن! ولی تو چی کار کردی که طلبیده شدی؟ تو چی کار کردی که باعث شدی من بعد از ٢٩ سال که از خدا عمر گرفتم، بیام کربلا؟
🎪🎪🎪 در میان همهمه جمعیت و صدای پُر شور مداحیهای عراقی که از بلندگوهای موکبها پخش میشد، صدایش را به سختی میشنیدم و به دقت نگاهش میکردم تا بفهمم چه میگوید که لبخندی زد و در برابر سکوت بیریایم، صادقانه اعتراف کرد:
❓من کجا و کربلا کجا؟!!! اگه تو نبودی من کِی لیاقت داشتم بیام اینجا و این مسیر رو پیاده برم؟
🏻 در برابر نجابت مؤمنانهاش زبانم بند آمده و او همچنان میگفت:
🏻الهه! اگه از من بپرسی، این جواب گریههای شب قدر امامزادهاس! من و تو پارسال تو امامزاده اونهمه خدا رو صدا زدیم تا مامان رو شفا بده! خُب حکمت خدا چیز دیگهای بود و مامان رفت، اون دختره وهابی جاشو گرفت و هر کدوم از ما رو یه جوری عذاب داد! عبدالله رو همون اول از خونه بیرون کرد، من و تو رو چند ماه بعد در به در کرد و اونهمه بلا سرمون اومد! بعد هم نوبت محمد شد تا اموالش رو از دست بده و آواره غربت بشه! آینده ابراهیم هم نابود شد و زن و بچهاش اونهمه اذیت شدن! همه سرمایه بابا حرومِ ریختن خون یه مشت زن و بچه بیگناه شد و آخر سر به خود بابا هم رحم نکردن!
💔 از حجم مصیبتهایی که در طول یک سال و نیم بر سر خودم و خانوادهام آوار شده و مجید همه را در چند جمله پیش چشمانم به خط کرده بود، جانم به لب رسید و او دلش جای دیگری بود که با نگاه بیقرارش به انتهای جاده، جایی که به کربلا میرسید، پَر کشید و با چه لحن عاشقانهای زمزمه کرد:
☝🏻شاید قرار بود همه این بدبختیها اتفاق بیفته و اون همه گریه و زاری شبهای امامزاده نمیتونست این سرنوشت رو عوض کنه! ولی... ولی در عوضِ اون گریهها، خدا به ما این سفر رو هدیه داد! شاید این زیارت اربعین تو سرنوشت ما نبود و اون شب تو امامزاده، به خاطر دل شکسته تو، قسمت شد که من و تو هم کربلایی بشیم!
🏻سپس به سمتم صورت چرخاند و با لبخندی لبریز یقین ادامه داد:
- الهه! من احساس میکنم اون شب تو امامزاده، خدا برای من و تو اینجوری تقدیر کرد که بعد از همه اون مصیبتها به خونه آسید احمد برسیم و حالا تو این راه باشیم! شاید این چیزی بود که تو سرنوشت ما نبود و اون شب به ما عنایت شد!
📢 که صدای اذان ظهر از بلندگوهای موکبها بلند شد و مجید در سکوتی عارفانه فرو رفت.
🏻هرچند حرفهایی که از مجید میشنیدم برایم تازه بودند، اما نمیتوانستم انکارشان کنم که حقیقتاً من کجا و کربلا کجا و شاید معجزهای که برای شفای مادرم از شبهای قدر امامزاده انتظار میکشیدم، بنا بود با یک سال و چند ماه تأخیر در مسیر رسیدن به کربلا محقق شود که حالا من در میان اینهمه شیعه عاشق به سمت حرم امام حسین (علیهالسلام) قدم میزدم، ولی باز هم برایم سخت بود که من در این مدت، کم مصیبت نکشیده و هنوز هم دلم میخواست که مادرم زنده میماند و هرگز پای نوریه به خانه ما باز نمیشد!
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نقل قول و شوخی #امام_خمینی در مورد کسانی که الفبای سیاست را بلد نیستند و اظهار نظر در مورد سیاست میکنند.
#بصیرت_انقلابی
@basirat_enghelabi110