🌹🌹نمره ولایت🌹🌹
اگر #نماز قضا بشه میشه جبران کرد.
اگر #روزه قضا بشه میشه جبران کرد.
خیلی اعمال دیگر اگر قضا بشه میشه جبران کرد.
اگر ...
ولی اگر #ولایت قضا بشه ، نمیشه جبران کرد.
یکبار در #سقیفه قضا شد ، #حضرت_زهرا (س) را شهید کردند ،
یکبار در #صفین قضا شد ، #حضرت_علی (ع) را شهید کردند .
یکبار در #کوفه قضا شد ، تابوت #امام_حسن (ع) تیرباران شد.
یکبار در #کربلا قضا شد ، بر پیکر #امام_حسین (ع) اسب تازاندند.
🚩 مواظب باشیم ولایتمان قضا نشود.
شام غریبان اهلبیت حسین(ع) تسلیت باد.
#مدینه
#سقیفه
#درب_سوخته
#حضرت_زهرا
#تیرباران
#تابوت
#امام_حسن
#تیرباران
#کربلا
#سوزاندن_خیمه
#لگدمال_پیکر
#امام_حسین
#خون_دل
#زینب_کبری
#امام_زمان
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_هفدهم
💠 ما زنها همچنان گوشه آشپزخانه پنهان شده و دیگر کارمان از ترس گذشته بود که از وحشت اسارت به دست #داعشیها همه تن و بدنمان میلرزید.
اما #غیرت عمو اجازه تسلیم شدن نمیداد که به سمت کمد دیواری اتاق رفت، تمام رختخوابها را بیرون ریخت و با آخرین رمقی که به گلویش مانده بود، صدایمان کرد :«بیاید برید تو کمد!»
💠 چهارچوب فلزی پنجرههای خانه مدام از موج #انفجار میلرزید و ما مسیر آشپزخانه تا اتاق را دویدیم و پشت سر هم در کمد پنهان شدیم.
آخرین نفر زنعمو داخل کمد شد و عمو با آرامشی ساختگی بهانه آورد :«اینجا ترکشهای انفجار بهتون نمیخوره!»
💠 اما من میدانستم این کمد آخرین #سنگر عمو برای پنهان کردن ما دخترها از چشم داعش است که نگاه نگران حیدر مقابل چشمانم جان گرفت و تپشهای قلب #عاشقش را در قفسه سینهام احساس کردم.
من به حیدر قول داده بودم حتی اگر داعش شهر را اشغال کرد مقاوم باشم و حرف از مرگ نزنم، اما مگر میشد؟
💠 عمو همانجا مقابل در کمد نشست و دیدم چوب بلندی را کنار دستش روی زمین گذاشت تا اگر پای داعش به خانه رسید از ما #دفاع کند. دلواپسی زنعمو هم از دریای دلشوره عمو آب میخورد که دست ما دخترها را گرفت و مؤمنانه زمزمه کرد :«بیاید دعای #توسل بخونیم!»
در فشار وحشت و حملات بیامان داعشیها، کلمات دعا یادمان نمیآمد و با هرآنچه به خاطرمان میرسید از #اهل_بیت (علیهمالسلام) تمنا میکردیم به فریادمان برسند که احساس کردم همه خانه میلرزد.
💠 صدای وحشتناکی در آسمان پیچید و انفجارهایی پی در پی نفسمان را در سینه حبس کرد. نمیفهمیدیم چه خبر شده که عمو بلند شد و با عجله به سمت پنجرههای اتاق رفت.
حلیه صورت ظریف یوسف را به گونهاش چسبانده و زیر گوشش آهسته نجوا میکرد که عمو به سمت ما چرخید و ناباورانه خبر داد :«جنگندهها شمال شهر رو بمبارون میکنن!»
💠 داعش که هواپیما نداشت و نمیدانستیم چه کسی به کمک مردم در محاصره #آمرلی آمده است. هر چه بود پس از ۱۶ ساعت بساط آتشبازی داعش جمع شد و نتوانست وارد شهر شود که نفس ما بالا آمد و از کمد بیرون آمدیم.
تحمل اینهمه ترس و وحشت، جانمان را گرفته و باز از همه سختتر گریههای یوسف بود. حلیه دیگر با شیره جانش سیرش میکرد و من میدیدم برادرزادهام چطور دست و پا میزند که دوباره دلشوره عباس به جانم افتاد.
💠 با ناامیدی به موبایلم نگاه کردم و دیگر نمیدانستم از چه راهی خبری از عباس بگیرم. حلیه هم مثل من نگران عباس بود که یوسف را تکان میداد و مظلومانه گریه میکرد و خدا به اشک #عاشقانه او رحم کرد که عباس از در وارد شد.
مثل رؤیا بود؛ حلیه حیرتزده نگاهش میکرد و من با زبان #روزه جام شادی را سر کشیدم که جان گرفتم و از جا پریدم.
💠 ما مثل #پروانه دور عباس میچرخیدیم که از معرکه آتش و خون، خسته و خاکی برگشته و چشم او از داغ حال و روز ما مثل #شمع میسوخت.
یوسف را به سینهاش چسباند و میدید رنگ حلیه چطور پریده که با صدایی گرفته خبر داد :«قراره دولت با هلیکوپتر غذا بفرسته!» و عمو با تعجب پرسید :«حمله هوایی هم کار دولت بود؟»
💠 عباس همانطور که یوسف را میبویید، با لحنی مردد پاسخ داد :«نمیدونم، از دیشب که حمله رو شروع کردن ما تا صبح #مقاومت کردیم، دیگه تانکهاشون پیدا بود که نزدیک شهر میشدن.»
از تصور حملهای که عباس به چشم دیده بود، دلم لرزید و او با خستگی از این نبرد طولانی ادامه داد :«نزدیک ظهر دیدیم هواپیماها اومدن و تانکها و نفربرهاشون رو بمبارون کردن! فکر کنم خیلی تلفات دادن! بعضی بچهها میگفتن #ایرانیها بودن، بعضیهام میگفتن کار دولته.» و از نگاه دلتنگم فهمیده بود چه دردی در دل دارم که با لبخندی کمرنگ رو به من کرد :«بچهها دارن موتور برق میارن، تا سوخت این موتور برقها تموم نشده میتونیم گوشیهامون رو شارژ کنیم!»
💠 اتصال برق یعنی خنکای هوا در این گرمای تابستان و شنیدن صدای حیدر که لبهای خشکم به خنده باز شد.
به #همت جوانان شهر، در همه خانهها موتور برق مستقر شد تا هم حرارت هوا را کم کند و هم خط ارتباطمان دوباره برقرار شود و همین که موبایلم را روشن کردم، ۱۷ تماس بیپاسخ حیدر و آخرین پیامش رسید :«نرجس دارم دیوونه میشم! توروخدا جواب بده!»
💠 از اینکه حیدرم اینهمه عذاب کشیده بود، کاسه چشمم لرزید و اشکم چکید. بلافاصله تماس گرفتم و صدایش را که شنیدم، دلم برای بودنش بیشتر تنگ شد.
نمیدانست از اینکه صدایم را میشنود خوشحال باشد یا بابت اینهمه ساعت بیخبری توبیخم کند که سرم فریاد کشید :«تو که منو کشتی دختر!»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
عکس دیده شود 👆
🔷 من الإمام الباقر عليه السلام :
بُنِيَ الإِسلامُ عَلى خَمسٍ _
عَلَى الصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ وَ الصَّومِ وَ الحَجِّ وَ الوَلايَةِ و لَم يُنادَ بِشَيءٍ كَما نودِيَ بِالوَلايَةِ ؛
👌 #اسلام بر پنج چيز استوار شده - بر #نماز و #زكات و #روزه و #حج و #ولايت
و به هيچ چيزى به اندازه ولايت فراخوانده نشده است . 🕊🌹
📚 اصول كافی، جلد دوم _ من لا یحضره الفقیه _ البحار _ الوسائل و ...
#بصیرت_انقلابی
@basirat_enghelabi110
💠اعمال روز هفدهم ماه ربیع الاول💠
🖍 اين روز، روز بسيار شريفى است
و براى آن چند عمل وارد است:
🔰اول: #غسل
🔰دوم: #روزه گرفتن كه براى آن فضيلت بسيارى است، و روايت شده هر كه اين روز را، روزه بدارد، خدا #ثواب_روزه يك سال را براى او بنويسد، و اين روز، يكى از چهار روزى است، كه در تمام سال به فضيلت روزه #ممتاز است.
🔰سوم: #زيارت حضرت رسول
صلّى اللّه عليه و آله از نزديك و دور.
🔰چهارم: #زيارت اميرالمؤمنين عليه السّلام به همان زيارتى كه حضرت صادق عليه السّلام زيارت كرده، و به محمّد بن مسلم تعليم دادند، باب زيارات (مفاتیح)
🔰پنجم: هنگامیكه روز بالا آمد، دو ركعت نماز بجا آورد كه در هر ركعت، پس از سوره حمد، ده مرتبه سوره قدر و ده مرتبه سوره توحيد بخواند.
🔰ششم: لازم است مسلمانان اين روز را بزرگ بدارند، و تصدّق و خيرات بنمايند، و مؤمنان را مسرور كنند، و به زيارت مشاهد مشرّفه روند.
📗مفاتیح الجنان
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
🌹 پيامبراکرم(صلّي الله عليه و آله) فرمودند :
👌 گروهي روز قيامت وارد صحراي محشر مي شوند در حالي كه حسنات و كارهاي نيكي به بزرگي كوه ها دارند ،
🍂 خداوند حسنات ايشان را همچون ذرات غبار در هوا پراكنده مي سازد، سپس فرمان مي دهد آنها را به آتش دوزخ اندازند.
🌱 #سلمان عرض كرد : يا رسول الله! آنها را براي ما توصيف نما. فرمودند :
✍ آنها كساني هستند كه #روزه مي گرفتند ، #نماز مي خواندند و #شب_زنده_داري مي كردند ،
🌿 اما هنگامي كه به #حرامي دست مي يافتند بر آن هجوم مي بردند.
📚 مستدرك الوسائل
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110