eitaa logo
بصیرت انقلابی
1.1هزار دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
3.8هزار ویدیو
24 فایل
﷽ ❀خادم کانال⇦ ❥ @abooheydar110 ❀خادم تبادل⇦ ❥ @yale_jamal ❀خادم تبادل⇦ ❥ @Alivliollah 🍀ڜࢪۅ؏ ڦعأڶيٺ ٩٨/٠١/٣٠🍀
مشاهده در ایتا
دانلود
بصیرت انقلابی
#قصّه‌دلبـری🌸💕 #قسمت107 فردا صبح، تو شهرک شهید محلاتی از مسجد نزدیک خونمون، تا مقبره الشهدا تشعیع ش
🌸💕 گفتم: - می‌تونین کاری کنین برم تو قبر؟! خیلی همراهی و راهنمایی‌م کرد. آبان ماه بود و خیلی‌سرد... بارون هم نم نم‌ می‌بارید. وقتی رفتم پایین قبر، تمومِ تنم مور مور شد و بدنم به لرزه افتاد! همه روضه هایی رو که برام خونده بود، زمزمه می‌کردم. خاک قبر خیس بود و سرد..! گفته بود: +داخل قبر برام روضه بخون، زیارت عاشورا بخون، اشک گریه بر امام حسین{ع} رو بریز توی قبر؛ تا حدی ‌که یخورده از خاکش گِل بشه! براش خوندم. همون شعری که همیشه آخر هیئت گودال قتلگاه می‌خوندن، خیلی دوسش داشت: +"دل من بسته به روضه هات؛ جونم فدات می‌میرم برات پدر و مادر من فدات؛ جونم فدات می‌میرم برات چی می‌شه با خیل نوکرات؛ جونم فدات می‌میرم برات سر جدا بیام پایین پات؛ جونم فدات می‌میرم برات" صدای {این گل پرپر از کجا اومده} نزدیک تر می‌شد... سعی کردم احساساتم‌ رو کنترل کنم. می‌خواستم واقعا اشکی که تو قبر می‌ریزم، اشکِ بر روضه امام حسین{ع} باشه؛ نه اشک از دست دادن محمدحسین! هرچی روضه به ذهنم می‌رسید، می‌خوندم و گریه می‌کردم. : نـوش جـونـت رفـیق..!🌱