eitaa logo
کانال بصیرت مهدوی
314 دنبال‌کننده
10.8هزار عکس
8.4هزار ویدیو
240 فایل
سلام علیکم؛ خوش آمدید گروه بصیرت مهدوی 👇 https://eitaa.com/joinchat/2598567954C5afa203a8c
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕⭕در جبهه‌ی مقاومتی که در منطقه شکل گرفته، کدام کشور در حال فداشدن برای دیگران است؟ استاد رحیم پور ازغدی
🔴محمدرضا شاه گفته بود با خودم چیزی به گور نخواهم برد، حتی یک دست لباس هم نمی‌برم شاید فقط یک تکه کفن؛ 🔹راست می‌گفت بنده خدا فقط موقع فرار از کشور ۳۵ میلیارد دلار و ۳۸۴ چمدان طلا و جواهرات و عتیقه از کشور خارج کرد. ✍️سعید باقری
⛔️حرف مُفت زدن ممنوع! در افاضاتِ فاضل میبدی که می گوید؛ ائمۀ جمعه با نام دین، چین و روسیه را تطهیر کرده اند... دین جناحی و خطی شده...منتقدان باید آزادانه دولت را در صداوسیما نقد کنند و...(!)؛ ذکر چند نکته لازم است: 1️⃣وقتی اقتداکنندگان به میبدی تمام افتخارشان این است که ناامیدی را با شعار امید و حمله به نان مردم را در لفظ تدبیر جا زده اند و دغدغۀ امروزشان طول و عرض میزهای کاخ کرملین است، آیا می توان از مقتدایی چون میبدی انتظار سکوت داشت؟ 2️⃣ جماعتی که نانشان به یغما رفته و امروز روانش توسط یغماگران به بازی گرفته می شود تا کجا باید به اعضای اتاق فکرِ این عملیاتِ شوم اعتماد کند؟ 3️⃣ پرداختن به مسائل سیاسی کشور وظیفۀ ائمه جمعه است نه تابع منافع حزبی میبدی، اما چرا او صادقانه نمی گوید از تخریب این نهاد چه میزان نفع می برد؟ (البته نه با صداقتی از جنس صداقت حسن روحانی، که میبدی آن را می ستود) 4️⃣ روزی که میبدی در ستاد تبلیغات حسن روحانی با عنوانِ دهان پُر کنِ "عضو مجمع محققین و مدرسین حوزۀ علمیه" جیغ بنفش می کشید و روحانی را اسوۀ دینداری و اخلاق در سیاست می خواند، چرا از جناحی و خطی شدنِ دین نگران نبود؟ 5️⃣ اینکه منتقدین دولت باید در صداوسیما آزادانه بنشینند و دولت را نقد کنند، به شرط داشتن علم و انصاف خوب است، اما قبلش میبدی باید پاسخ دهد؛ روزی که حسن روحانی منتقدانش را حوالۀ جهنم می داد، دقیقاً کجای مجلس نشسته بود؟ ✍رضا رسولی
⛔️ عابربانک فریدون چطور از کشور فرار کرد 🔹قاضی صلواتی در دادگاه رسیدگی به پرونده شرکت کروز، از شخصی به اسم «مسعود احمدی‌زاده» نام برد. مسعود رفیق گرمابه و گلستان فریدون و به‌عبارتی کارت عابربانک اوست. تحقیقات بیشتر نشان‌گر آن است که او را می‌بایست مخزن اسرار فریدون نامید. 🔹براساس گزارش معاونت حقوقی اطلاعات سپاه، مبالغ متعددی به حساب این فرد واریز شده و درنهایت در اختیار فریدون قرار گرفته. فریدون رشوه‌هایی را که می‌گرفته از طریق حساب مسعود دریافت می‌کرده است. 🔹احمدی‌زاده به‌خاطر همین اتهام به ۱۵ سال حبس محکوم شد که پس از اطلاع از آن با همکاری حسین فریدون در بهمن ۱۳۹۵ به ترکیه گریخت. 🔹مسعود همچنین در پوشش یک موسسه خیریه با همسر و دختر فریدون و شبدوست مالامیری که ابربدهکار بانکی است، همکاری داشته. مالامیر نیز پس از آغاز برخورد با بدهکاران و مفسدان اقتصادی، از کشور گریخت. درواقع متهم اصلی به محض حساس‌شدن نهادهای نظارتی، برای آن‌که ردی از خود برجای نگذارد، مرتبطان خود را از کشور خارج می‌کند.
🌸 هم درجه شدن با خانواده در بهشت 🌸 🔰قرآن در سوره طور مي‌فرمايد: مؤمن وقتي وارد بهشت مي‌شود سراغ خانواده‌ا‌ش را مي‌گيرد و مي‌گويد: ذريه‌ي من کجا هستند؟ همسر من کجاست؟ مي‌گويند: مقام اينها مثل تو نبوده که بهشتي بشوند، نه اينکه بد باشند. اما نمره تو هجده بوده و اينها دوازده هستند. مؤمن مي‌گويد: «الهي عملتُ لي و لهم» من در دنيا هرکاري مي‌کردم و براي اينها هم انجام مي‌دادم. براي من اينجا بدون زن و بچه و پدر و مادر سخت است. پيغمبر فرمود: خطاب مي‌شود، اينها را به او ملحق کنيد. «أَلْحَقْنا بِهِمْ» اينها را به آن‌ها ملحق مي‌کنيم. «وَ ما أَلَتْناهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَيْءٍ» رتبه‌ي او هم پايين نمي‌آوريم. نمي‌گوييم: شما يک طبقه پايين‌تر برو که با اينها يکي شوي. آنها را به اينها ملحق مي‌کنيم. اين را گفتم براي اينکه خانواده‌ها نگران نباشند و با خانواده‌هايشان زندگي مي‌کنند آنهايي که اهل ايمان باشند. ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌
4_6014946958966262616.mp3
3.38M
🎙 🔷 ملکوت اذیت کردن زن 📌برگرفته از جلسات « سه دقیقه در قیامت »
کانال بصیرت مهدوی
‌ سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت ۳) صدای ملک الموت را شنیدم که می‌گفت: این جماعت را چه شده؟ به خد
‌ سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت۴) چند نفر جنازه‌ام را از تابوت بیرون آورده و چنان با سر وارد بر گور کردند که از شدت ترس و اضطراب گمان کردم از آسمان به زمین افتاده‌ام... در حالیکه جسدم را در قسمت لحد قبر جاسازی می‌کردند، من بیرون از قبر یک نگاهی به بدنم و مردم داشتم. در این حال شخصی نزدیک جسدم آمد و مرا به اسم صدا زد؛ خود را نزدیک او رساندم و خوب به حرف‌هایش گوش دادم. او در حال خواندن تلقین بود. هر چه می‌گفت می‌شنیدم و بلافاصله، همراه با او تکرار می‌کردم؛ چقدر خوب آرام و زیبا تلفظ می‌کرد. چیزی نگذشت که شروع به چیدن سنگ در اطراف لحد کردند، از اینکه جسدم را زندانی خاک می‌ساختند سخت ناراحت بودم. با خود اندیشیدم بهتر است به کناری بروم و با جسد داخل گور نشوم اما به واسطه شدت علاقه‌ای که داشتم، خود را کنار جنازه رساندم.در یک چشم بر هم زدن، خروارها خاک بر روی جسدم ریختند... جمعیت متفرق شدند و فقط تعداد انگشت شماری از نزدیکانم باقی ماندند؛ اماچندی نگذشت که همگان تنها رهایم کردند و رفتند -اصلاً باورم نمی‌شد چقدر نامهربان بودند.. دلم می‌خواست بر سرشان فریاد بزنم: کجا می‌روید؟ با من بمانید و مرا تنها نگذارید ... در این لحظه بود که صدای یک منادی را شنیدم که خطاب به مردم می‌گفت: بزایید برای مردن، جمع کنید برای نابود شدن و بسازید برای خراب شدن... اما افسوس انها نمیشنیدند... پس از این همه ناله و فغان به خود آمدم و دیدم انچه برایم باقی مانده است: قبری است بس تاریک، وحشت‌زا، غم آور و هول انگیز، ترسی شفاف وجودم را فرا گرفت. با خود اندیشیدم: هر چه غم است در دل انسان خاکی، و هرچه اضطراب است در دنیا گویی در قلب من ریخته‌اند. غم و وحشتی که شاید اندکی از آن می‌توانست بدن انسان خاکی را منهدم کند... از ان همه فشار روحی گریه‌ام گرفت و ساعت‌ها اشک ریختم. به فکر اعمال خویش افتادم و آنگاه که پی به نقصان اعمال خود بردم، آرزو کردم: ای کاش من هم همراه جمعیت باز میگشتم اما افسوس که دیگر دیر بود... در همین افکار غوطه‌ور بودم که به ناگاه، از سمت چپ قبر، صدایی برخاست که می‌گفت: بی جهت آرزوی بازگشت نکن، پرونده عمل تو بسته شده! از شنیدن صدا در آن تاریکی وحشت کردم، گویا کسی وارد قبر شده بود. با لرزشی که در صدایم بود پرسیدم: تو کیستی؟ پاسخ داد: من «رومان» یکی از فرشته‌های الهی هستم. گفتم: گمان می‌کنم، متوجه آنچه در ذهن من گذشت شدی؟ گفت: آری؟ گفتم: قسم یاد می‌کنم که اگر اجازه دهید به آن دیار برگردم، هرگز معصیت خدا نکنم و در طلب رضایت او بکوشم. امروز وقتی که تمام آشنایان و دوستان و حتی خانواده‌ام، مرا تنها رها کردند و رفتند، به بی وفایی دنیا پی بردم ، مطمئن باش اگر به دنیا بازگردم، لحظه‌ای از خدمت به خلق و اطاعت خالق یکتا غفلت نکنم. گفت: این سخن را تو می‌گویی، اما بدان حقیقت غیر از آرزوی توست؛ از این پس تا قیام قیامت باید در عالم برزخ بمانی. پس از شنیدن این کلام بدون درنگ شروع به شمردن اعمال نیک و بدم کرد. همان اعمالی که در طول عمرم توسط کرام‌الکاتبین ثبت و ضبط شده بود... ✍ادامه دارد..
Hossein_Ghavami-To_Ra_Man_Cheshm_Dar_Raham-(WWW.IRMP3.IR).mp3
3.97M
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍂🌺🍂 🌺 ترا من چشم در راهم شباهنگام که می گیرند در شاخ " تلاجن" سایه ها رنگ سیاهی وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم ترا من چشم در راهم. شباهنگام.در آندم که بر جا دره ها چون مرده ماران خفتگانند در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام گرم یاد آوری یا نه من از یادت نمی کاهم ترا من چشم در راهم. 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از عطرِظهورِمولا
36.Yaseen.13-17.mp3
3.54M
🔹سوره یس سوره ۳۶ قرآن کریم استاد قرائتی تفسیرنور ⚘تفسیر آیات ۱۷ _ ۱۳ سوره یس⚘ الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَـــ‌الْفَـــرَج کانال‌عطرظهورمولا ↙️↙️↙️ @atr_ir
🌹امام سجّاد عليه السلام: گناهانى كه از استجابت دعا جلوگيرى مى كنند عبارتند از: بد نيّتى، خبث باطن، دورويى با برادران، باور نداشتن به اجابت دعا، به تأخير انداختن نمازهاى واجب تا آن كه وقتشان بگذرد، تقرّب نجستن به خداوند عزّ و جلّ با نيكوكارى و صدقه، بد زبانى و زشت گويى 📗ميزان الحكمه ج۴ ص۲۸۷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥استاد عالی *امام زمان(عج) دائماً به فکر شیعیانشان هستند.* *اللهم عجل لولیک الفرج*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴توصیه‌های برادرانه مدیرمسئول کیهان به امیرعبداللهیان و شمخانی ♦️حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان در یادداشت روز این روزنامه با عنوان برادرانه با برادرانمان امیرعبداللهیان و شمخانی نوشت: - بعد از روی کار آمدن دولت آقای رئیسی، و با فاصله‌ای نه‌چندان زیاد مذاکرات وین با چارچوب یاد‌شده و توسط تیم جدید ادامه یافت. رئیس‌جمهور محترم اعلام کرد که تنها با لغو همه تحریم‌ها به آمریکا اجازه ورود دوباره به برجام داده خواهد شد و آقای امیر‌عبداللهیان اعلام کرد «تن‌ها مذاکره‌ای را قبول داریم که به رفع واقعی تحریم‌ها و تامین حقوق حقه ایران بینجامد ... چرا که، لغو همه تحریم‌ها حق قانونی و منطقی ماست» با این دستورالعمل بود که تیم مذاکره‌کننده کشورمان با حضور آمریکا در میز مذاکرات موافقت نکرد و تیم آمریکا را با تحقیری که صدای اعتراض بلینکن وزیر خارجه آمریکا را در‌آورده بود، پشت دیوار محل مذاکرات نگاه داشت. ♦️اکنون این پرسش از آقایان امیرعبداللهیان و شمخانی در میان است که چرا و با کدام تحلیل منطقی و قابل قبول از احتمال مذاکره مستقیم با آمریکا سخن می‌گوئید؟! و کدام بخش از صورت‌مسئله نا‌مشخص است که روشن شدن آن به مذاکره، آن‌هم مذاکره مستقیم با آمریکا نیاز دارد؟! تحریم ها‌ی برجامی و تحریم‌های دیگر نظیر تحریم‌های آیسا، سیسادا، ویزا، کاتسا و ... مشخص است؛ بنابراین مذاکره مستقیم برای چیست و چه ضرورتی دارد؟! ممکن است بفرمائید که باید نظر آمریکا نیز گرفته شود، که باید گفت مگر جناب امیرعبداللهیان نمی‌فرمایند که «طرف آمریکایی تاکنون به صورت Non paper (نوشته غیر رسمی) پیشنهادات خودش را در موضوعات فنی به ایران ارائه کرده است؟» بنابراین نظر آمریکا را دارید. مذاکره مستقیم برای چیست؟! ♦️آقای امیرعبداللهیان در همایش همسایگان ایران می‌فرمایند «اگر در روند مذاکرات به مرحله‌ای برسیم که رسیدن به یک توافق خوب با تضمین بالا، لازمه‌اش این باشد که سطحی از گفتگو را با آمریکایی‌ها داشته باشیم، این را در برنامه کاری که برای مذاکرات رفع تحریم‌ها خواهیم داشت، نادیده نخواهیم گرفت.»! خُب اگر «یک توافق خوب با تضمین بالا» در دسترس است، باید ابعاد آن نیز مشخص شده باشد تا آن را «توافق خوب با تضمین بالا» تلقی کنید. در این صورت مذاکره مستقیم چه ضرورتی دارد؟! و چنانچه ابعاد این (به قول شما) توافق خوب با تضمین بالا مشخص نشده، اولا؛ ً چرا از آن با‌عنوان توافق خوب یاد می‌فرمائید؟! و ثانیاً؛ چه تضمینی هست که توافق خوب با تضمین بالا باشد؟! شما که هنوز نمی‌دانید چیست؟! ♦️پرسش بعدی از آقایان این است که مگر ابعاد برجام مشخص نیست و حتی متن آن با قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل تضمین نشده است؟ بنابراین اگر مقصود از مذاکرات بازگشت آمریکا به برجام و لغو همه تحریم‌ها (چه برجامی و چه تحریم‌های دیگر) است که ابعاد و جزئیات آن مشخص است و نیازی به مذاکره، آن‌هم مذاکره مستقیم ندارد. همین جا باید پرسید که آقایان آیا فکر نمی‌کنید که تلاش آمریکا برای مذاکره مستقیم (در حالی که ابعاد مسئله کاملاً مشخص است‎) با هدف افزودن مواد دیگری به برجام صورت می‌گیرد؟! و اگر چنین باشد، که - هیچ احتمال دیگری در میان نیست- آیا تن دادن شما به مذاکره مستقیم با آمریکا فرو رفتن در باتلاقی که برای کشورمان تدارک دیده‌اند نیست؟! تردید نکنید که چنین است. ♦️استقبال گسترده مقامات و محافل آمریکایی و پادو‌های کاسه‌لیس داخلی آن‌ها از اظهارات آقایان امیرعبداللهیان و شمخانی که در گزارش تیتر یک امروز کیهان به برخی از آن‌ها اشاره شده است، به تنهایی و حتی بدون مراجعه به مستندات این یادداشت، به وضوح حاکی از آن است که برادران عزیزمان درپی آب به سوی سراب می‌روند! این اظهارات موجی از ابراز نگرانی در میان طیف گسترده نیرو‌های حزب‌اللهی و پا به‌رکاب انقلاب را نیز درپی داشته است و امید آنکه هرچه زودتر اظهارات نسنجیده خود را تصحیح کرده و شبهاتی که پدید آورده‌اند را بر‌طرف کنند و بالاخره به قول خواجه شیراز؛ دور است سر آب از این بادیه هش دار/ تا غول بیابان نفریبد به سرابت!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴طعنه رئیسی به روحانی و ظریف: اینکه ماحصل هر سفر بخواهد باشد سودی برای مردم نخواهد داشت. پوتین بعداز دیدار با ما روسیه را فراخوانده و دستور پیگیری سریع تصمیمات را داده است
⭕️ نالیدن از فراق آغوش غرب...! 🔻‏ناراحتی مسببان وضع موجود از گرایش به شرقِ ‎ نیست،بلکه از فراقِ آغوش غرب می نالند.حتی منافع هم مهم نیست،فقط غرب وحشی ناراحت نشود، همین....
🖼 | غیرت به سبک رضاشاه‼️
♨️ وقتی می لرزد 🔰 بعد از کشتار هزاران نفر توسط رضا قلدر، مسجد گوهرشاد هفت روز تعطیل شد تا آثار خون و جنایت را از در و دیوار آن پاک کنند. بعد یه عده میگن رضاشاه روحت شاد به این حماقت ها می لرزه.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴میگن زمان شاه همه چی خوب بود، 👆حالا این فيلم رو ببینید که خوراک اشرافی خیلیا تو جنوب سیستان وبلوچستان، ارزن بود؛ این بماند که هیچ امکاناتی نداشتن... ✍️مجیدبامری(بلوچم)
⭕️تشکیل یک جریان انحرافی توسط داوود صمدی آملی از شاگردان علامه حسن‌زاده آملی طی ماه های گذشته جریانی موسوم به متوسلین به علامه حسن زاده توسط داوود صمدی آملی از شاگردان علامه حسن زاده آملی آغاز به فعالیت کرده است. صمدی آملی که دارای عقاید انحرافی هست و مرحوم علامه حسن زاده در زمان حیات اعلام برائت از وی کرده است در راس این جریان انحرافی است
⚡️ قطعا شما را با چیزهای مختلفی مانند: ترس، فقر، گرسنگی، زیان مالی و جانی آزمایش می کنیم؛ پس صابران را بشارت بده. 📖 سوره بقره؛ آیه ۱۵۵
اثر رضایت پدر در قبر! ✔آیت‌الله آقا سیّد جمال‌الدّین گلپایگانی عارف بزرگی بودند. ایشان می‌فرمودند: در تخت‌ فولاد اصفهان - که معروف به وادی‌السّلام ثانی است، حالات عجیبي دارد و بزرگان و عرفای عظیم‌الشّأنی در آن‌جا دفن هستند - جوانی را آوردند. من در حال سیر بودم، گفتند: آقا! خواهش می‌کنیم شما تلقین بخوانید. 🔹ايشان فرمودند: آن جوان ظاهر مذهبي داشت و خیلی از مؤمنین و متدّینین براي تشييع جنازه او آمده‌ بودند. وقتی تلقین می‌خواندم، متوجّه شدم که وقتی گفتم: «أفَهِمتَ»، گفت: «لا»، متعجّب شدم! بعد دیدم که دو سه بچّه شیطان دور بدن او در قبر می‌چرخند و می‌رقصند! 💥از اطرافيان پرسیدم: او چطور بود؟ گفتند: مؤمن. گفتم: پدر و مادرش هم هستند. گفتند: بله، ديدم مادر او خودش را می‌زد و پدرش هم گریه می‌کرد. پدر را کنار کشيدم و گفتم: قضیه این است. 🔶گفت: من یک نارضایتی از او داشتم. گفتم چه؟ گفت: چون او در چنين زماني (زمان طاغوت) متدیّن بود، به مسجد و پای منبر می‌رفت و مطالعه داشت، احساس غرور او را گرفته بود و تا من یک چیزی می‌گفتم، به من می‌گفت: تو که بی‌سواد هستی! با گفتن این مطلب چند مرتبه به شدّت دلم شکست! 🍂ايشان مي‌فرمودند: به پدر آن جوان گفتم: از او راضی شو! او گفت: راضي هستم، گفتم: نه! به لسان جاری کنید که از او راضی هستید - معلوم است که گفتن، تأثير عجیبي دارد. پدر و مادر‌ها هم توجّه کنند، به بچّه‌هایشان بگویند که ما از شما راضی هستیم، خدا این‌گونه می‌خواهد - وقتي می‌خواستند لحد را بچینند، ایشان فرمودند: نچینید! مجدّد خود آقا پاي خود را برهنه کردند و به درون قبر رفتند تا تلقین بخوانند. 🍃ايشان مي‌فرمايند: اين بار وقتی گفتم «أفَهِمتَ»، دیدم لب‌هایش به خنده باز شد و دیگر از آن‌ بچّه شيطان‌ها هم خبری نبود. بعد لحد را چیدند. من هنوز داخل قبر را می‌دیدم، دیدم وجود مقدّس اسدالله‌الغالب، علی‌بن‌ابی‌طالب فرمودند: ملکان الهی! دیگر از این‌جا به بعد با من است ... 💢لذا او جواني خوب، متدّین و اهل نماز بود كه در آن زمان فسق و فجور، گناهي نکرده بود امّا فقط با یک حرف خود (تو كه بی‌سواد هستی) به پدرش اعلان كرد كه من فضل دارم، دل پدر را شکاند و تمام شد! شوخی نگیریم. والله! اين مسئله اين‌قدر حسّاس، ظریف و مهم است. ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌
کانال بصیرت مهدوی
‌ سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت۴) چند نفر جنازه‌ام را از تابوت بیرون آورده و چنان با سر وارد بر گ
‌ 📚سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت ۵) عجب پرونده‌ای! کوچک‌ترین عمل خوب یا زشت مرا در خود جای داده بود. در آن لحظه تمام اعمالم را حاضر و ناظر می‌دیدم... در فکر سبک و سنگین کردن اعمال خوب و بد بودم که رومان پرونده اعمالم را بر گردنم آویخت، بطوریکه احساس کردم تمام کوه‌های عالم بر گردنم آویخته‌اند. چون خواستم سبب این کار را بپرسم گفت: اعمال هرکسی طوقی است بر گردنش. گفتم تا چه زمان باید سنگینی این طوق را تحمل کنم؟ گفت: نگران نباش. بعد از رفتن من نکیر و منکر برای سؤال کردن می‌آیند و پس از آن شاید این مشکل برطرف شود. رومان این را گفت و رفت.. هنوز مدت زیادی از رفتن رومان نگذشته بود که صداهای عجیب و غریبی از دور به گوشم رسید. صدا نزدیک و نزدیک تر می‌شد و ترس و وحشت من بیشتر... تا اینکه دو هیکل بزرگ و وحشتناک در جلوی چشمم ظاهر شدند. اضطرابم وقتی به نهایت رسید که دیدم هر یک از آن‌ها آهنی بزرگ در دست دارند که هیچ‌کس از اهل دنیا قادر به حرکت آن نیست، پس فهمیدم که این دو نکیر و منکراند. در همین حال یکی از آن دو جلو آمد و چنان فریادی کشید که اگر اهل دنیا می‌شنیدند، می‌مردند. لحظه‌ای بعد آن دو به سخن آمده و شروع به پرسش کردند: پروردگارت کیست؟ پیامبرت کیست؟ امامت کیست؟ از شدت ترس و وحشت زبانم بند آمده بود. و عقلم از کار افتاده بود.، هرچند فهم و شعورم نسبت به دنیا صدها برابر شده بود، اما در اینجا به یاریم نمی‌آمدند. سرم به زیر افتاد، اشکم جاری شد و آماده ضربت شدم. درست در همین لحظه که همه چیز را تمام شده می‌دانستم، ناگهان دلم متوجه رحمت خدا و عنایات معصومین علیهم سلام شد و زمزمه کنان گفتم: ای بهترین بندگان خدا و ای شایسته‌ترین انسان‌ها، من یک عمر از شما خواستم که شب اول قبر به فریادم برسید، از کرم شما به دور است که مرا در این حال و گرفتاری رها کنید. و این بار آن‌ها با صدای بلندتری سؤالشان را تکرار کردند. چیزی نگذشت که قبرم روشن شد، نکیر و منکر مهربان شدند، دلم شاد و قلبم مطمئن و زبانم باز شد. با صدای بلند و پر جرأت جواب دادم: پروردگارم خدای متعال(الله)، پیامبرم حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم، امامم علی و اولادش، کتابم قرآن، قبله‌ام کعبه می‌باشد... نکیر و منکر در حالیکه راضی به نظر می‌رسیدند از پایین پایم دری به سوی جهنم🔥 گشودند و به من گفتند: اگر جواب ما را نمی‌دادی جایگاهت اینجا بود، سپس با بستن آن در، در دیگری از بالای سرم باز کردند که نشان از بهشت داشت. آنگاه به من مژده سعادت دادند. با وزش نسیم بهشتی قبرم پر نور و لحدم وسیع شد. حالا مقداری راحت شدم.از اینکه از تنگی و تاریکی قبر نجات یافته بودم، بسیار مسرور و خوشحال بودم. سرور و شادمانیم ار اینکه در اولین امتحان الهی سربلند بیرون آمدم، چندی نپایید و رفته رفته نوعی احساس دلتنگی و غربت به من روی آورد. با خود اندیشیدم: من کسی بودم که در دنیا دوستان، اقوام و آشنایان فراوانی داشتم؛ با آن‌ها رابطه و انس فراوان داشتم. اما اینک دستم از همه آن‌ها کوتاه است. سر به زیر گرفتم و بی اختیار گریه را آغاز کردم. چندی نگذشت که عطر دل انگیز و و روح نوازی به مشامم رسید، عطر بیشتر و بیشتر می‌شد. در حالیکه پرونده اعمال بر گردنم سنگینی می‌کرد با زحمت سرم را بلند کردم و ... ✍ادامه دارد..
نماز نور است..mp3
5.48M
🔹 ملکوت حرم امام حسین علیه السلام در مکاشفه مرحوم قاضی 🔶 چگونه صورت اخروی اعمال را نورانی کنیم؟