روزهای پایانی قرن _ قم _ مسجدچهارمردان بهمن 99.mp3
35.12M
👤 سخنرانی استاد حسن عباسی
🔺 موضوع: روزهای پایانی قرن
🗓 ۱۲ بهمن ماه ۹۹
🔰 مسجدچهارمردان قم
📌به مناسبت #دهه_فجر
#عید_انقلاب #امام_خمینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👤 استاد رائفی پور
⭕️ ایران با خدا روبروی تمام دنیا
🔹اعتراف بزرگ دشمنان ایران به قدرت انقلاب
#عید_انقلاب
♥️ #امام_كاظم عليهالسلام فرمودند:
🍀 رَجُلٌ مِن أهلِ قُم يَدعُو النّاسَ إلَي الحَقِّ يَجتَمِعُ مَعَهُ قَومٌ كَزُبَرِ الحَديِدِ
🍃 مردي از قم مردم را به حق فرا ميخواند و گروهي استوار چون پارههاي آهن پيرامون او گرد ميآيند.
📖 بحارالأنوار، ج ۶۰، ص ۲۱۶
#دهه_فجر #عید_انقلاب #امام_خمینی
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از انقلاب تا ظهور
اشکهای استاد حسن عباسی برای سالهای سختی که بر #انقلاب گذشت ...
#عید_انقلاب
هدایت شده از KHAMENEI.IR
❤️ ماجرای اولین دیدار آیتالله خامنهای و امام پس از سالها دوری
🌼 در روز دوازدهم بهمن۵۷
🔻 «ما در ستاد استقبال، در دبستان علوى نشسته بودیم. یک وقت امام از در پشت دبستان علوى وارد دبستان شدند. حدود ساعت ۱۰:۳۰ شب بود. چند ساعتى ایشان در منزل یکى از بستگانشان استراحت کرده بودند و برگشته بودند به اینجا و شب را در آنجا گذراند. من با اینکه در فرودگاه، امام را زیارت کرده بودم، اما نزدیک نرفته بودم چون خیلى شلوغ بود و ایشان هم خسته بودند، نمىخواستم کمک به مزاحمت ایشان کرده باشم. آنجا از نزدیک امام را زیارت کردیم.» ۱۳۶۶/۱۱/۱۲
🌹 #عید_انقلاب
💻 Farsi.Khamenei.ir
هدایت شده از KHAMENEI.IR
❤️ احساس درونی حضرت آیتالله خامنهای در روز ورود حضرت امام خمینی به کشور
🔻 روز ورود امام همه خوشحال بودند، میخندیدند. بنده از نگرانی بر آنچه که برای امام ممکن است پیش بیاید، بیاختیار اشک میریختم و نمیدانستم که برای امام ممکن است چه پیش بیاید؛ چون یک تهدیدهایی هم وجود داشت.
🔹بعد رفتیم وارد فرودگاه شدیم. با آن تفاصیل امام وارد شدند. بهمجرد اینکه #آرامش امام ظاهر شد، نگرانیها و اضطراب ما بهکلی برطرف شد. یعنی امام با آرامش خودشان به بنده و شاید به خیلیهای دیگر که نگران بودند، آرامش بخشیدند.
🔹وقتیکه بعد از سالهای متمادی، امام را من زیارت میکردم آنجا، ناگهان خستگیِ این چندساله مثل اینکه از تن آدم خارج میشد. احساس میشد که همه آن آرزوها مجسم شده در وجود امام و با کمال صلابت و با یک تحقق واقعی و پیروزمندانه، اینجا درمقابل انسان تبلور پیدا کرده.۶۲/۱۰/۲۴
🔺در واقع «فَاِذا دَخَلتُموهُ فَاِنَّکم غالِبونَ» با ورود امام همان مطلبی که خدای متعال به اصحاب موسی فرمود، در مورد اصحاب امام بزرگوار ما تحقق پیدا کرد. وقتی وارد شد، خدای متعال غلبه را ثبت کرد و تمام شد.۷۵/۱۱/۱۲
🌹 #عید_انقلاب
💻 Farsi.Khamenei.ir
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 چرا انقلاب کردیم؟ | ۴. ترویج اخلاق پسندیده
🎥مجموعه نماهنگ درباره دلایل قیام ملت ایران
✏️ حضرت آیتالله خامنهای: «نگاه کنید این مسائل تکرار شوندهی در فرمایشات امام را پیدا کنید، مبانی انقلاب اینهاست؛ مسئلهی مردم، مسئلهی استقلال کشور، مسئلهی تدین، مسئلهی پایبندی به مبانی اسلامی، مسئلهی مبارزه با استکبار و با زورگویی، مسئلهی فلسطین؛ این مسائلی که زیاد تکرار شده، مسئلهی معیشت مردم، مسئلهی مستضعفین، رفع فقر؛ مسائل اینجوری، اینها ستونهای انقلاب است، اینها خطوط اصلی ترسیم کنندهی انقلاب است، هندسهی انقلاب را با ترکیب این خطوط میتوانید شما به دست بیاورید.» ۱۳۹۴/۱۱/۱۴
🔹️بخش درس و عبرت رسانه KHAMENEI.IR در ایام عید انقلاب، بیانات رهبر انقلاب دربارهی دلایل قیام ملت ایران برای انقلاب اسلامی را در قالب مجموعه نماهنگ «چرا انقلاب کردیم؟» منتشر میکند.
🌷 #عید_انقلاب
🌷 Farsi.Khamenei.ir
هدایت شده از KHAMENEI.IR
❤️ ویژه #عید_انقلاب | تو یوسف میشوی!
🔹خاطرات حضرت آیتالله خامنهای از مبارزات دوران طاغوت و پیروزی انقلاب اسلامی
🔶 در یاد من خوابهای عجیبی مانده. یکی به گمانم مربوط به سال ۱۳۴۶ یا ۱۳۴۷ باشد. در آن زمان وضع سیاسی مشهد در نهایت شدت و سختی بود و اسلامگرایان دچار گرفتاری و محنت زیادی بودند. چنانکه جز چند تن از رفقا با من در میدان باقی نماندند و بقیه ترجیح دادند عرصه مبارزه را رها کنند. در آن شرایط، خواب دیدم که حضرت امام خمینی(ره) وفات کرده و جنازه ایشان در یکی از خانههای مشهد واقع در نزدیکی خانه پدر من روی زمین است. غم و اندوه وجودم را فرا گرفته بود. تابوت را روی دوش گرفتیم. جمعیت انبوهی هم در پی جنازه به حرکت در آمدند که در میان آنها شمار بسیاری از علما بودند و من هم با آنها حرکت میکردم.
🔷 با صدای بلند میگریستم و از شدت تالّم و تاثّر با دست روی زانوی خود میزدم. چیزی که بر درد من میافزود این بود که میدیدم برخی علما بدون اینکه توجهی بکنند و عبرتی بگیرند و بیآنکه احساس اندوهی در آنها مشاهده شود با هم صحبت میکنند و میخندند! جنازه به آخر شهر رسید. بیشتر تشییعکنندگان بازگشتند اما جنازه راه خود را در بیرون از شهر ادامه داد. بیست سی تشییعکننده همچنان در پی جنازه حرکت میکردند. بیشتر تشییعکنندگان در پایین تپه ماندند. جنازه به همراه چهار پنج تشییعکننده به سمت بالای تپه رفت که من هم با آنها به دنبال جنازه بودم. تابوت را بالای تپه قرار دادیم. من به پایین پا نزدیک شدم تا درحالی که چهره حضرت امام را میبینم، با او وداع کنم.
🔶 ناگهان دیدم دست راست ایشان که انگشت سبابه آن به حالت اشاره بود به سمت بالا حرکت میکند تا اینکه انگشت اشارهاش به پیشانی من رسید و آن لمس کرد یا نزدیک بود لمس کند. با شگفتی و حیرت نگاه میکردم. لبهایش را گشود و دو بار گفت: تو یوسف میشوی... تو یوسف میشوی! خوابم را برای خیلی از بستگان و دوستان نقل کردم از جمله برای مادرم (رحمةاللهعلیها) که فوراً آن را چنین تعبیر کرد: بله یوسف خواهی شد به این معنی که همواره در زندان خواهی بود!
🖼 برگرفته از کتاب "خون دلی که لعل شد"
🌷 بخش درس و عبرت رسانه KHAMENEI.IR در ایام عید انقلاب، هر شب ساعت ۲۱، بخشی از خاطرات را منتشر میکند.
🌷 Farsi.Khamenei.ir