#داستان_آموزنده
🔆ذكر درختان
مرحوم ((آخوند گزى اصفهانى )) كه يكى از علماى برجسته اصفهان بودند و همزمان با ((مرحوم آخوند كاشى )) بودند فرمودند:
من يك شب در ((مدرسه صدر اصفهان )) ميهمان يكى از طلبه ها شدم ، در آن شب احساس كردم ، در و ديوار و درختها دارند ذكر مى گويند.
آمدم درب حجره آخوند، ديدم آخوند وقتى مى خواسته نماز بخواند در را بسته تا كسى نتواند وارد شود، چون با يك وضع مخصوصى نماز مى خواند. و ايشان خيلى فوق العاده بودند.
من احساس كردم درختها و در و ديوار همراه آخوند ذكر مى خوانند.
📚داستانهايى از مردان خدا، قاسم مير خلف زاده
https://eitaa.com/basirat_montazeran1
✍#داستان_آموزنده
نقل است در قرن نهم هجری در تبریز کودکی در پشتبام بازی میکرد، که در حین بازی پایش لیز میخورد و از بالا به پایین پرت میشود؛
پیرمرد حمّالی که امور زندگی خود را با حمل بار میگذارند كودك را که در حال افتادن بود دید؛ او به زبان محلی خود میگوید: «ساخلیان ساخلار» یعنی «نگهدارنده نگهدار»! در این هنگام بچه آرام پایین آمده، او را میگیرد و بر زمین میگذارد!
مردم که شاهد ماجرا بودند حمال پیر را در میان گرفتند، و لباسهای او را تکه تکه کردند و به عنوان تبرک برداشتند و از او جویا میشدند که چگونه اینکار را انجام داده؟! آیا او امام زمان است؟!! آیا او از اولیای الهی است؟ و...
او پاسخ داد: ای مردم، من آدم فوقالعادهای نیستم، کشف و کرامت ندارم، اکنون هم کار خارقالعادهای نکردهام، یک عمر من امر خدا را اطاعت کردم، یک لحظه هم خداوند دعای مرا اجابت کرد.
مردم این واقعه را بر سر زبانها انداختند و این حمال تا به امروز جاودانه شد.
🌺بقره آیه ۱۸۶:
و هنگامی که بندگان من، از تو در باره من سؤال کنند، (بگو:) من نزدیکم؛ دعای دعا کننده را، به هنگامی که مرا میخواند، پاسخ میگویم؛ پس باید دعوت مرا بپذیرند.
#بصــــــیرٺ_منتظران
https://eitaa.com/basirat_montazeran1