eitaa logo
بصیرت و روشن گری
183 دنبال‌کننده
11.5هزار عکس
10.5هزار ویدیو
138 فایل
خداوندا 🥺 🤲 تو میدانی که من دلواپس فردای خود هستم مبادا گم کنم راه قشنگ آرزوها را مبادا گم کنم اهداف زیبا را مبادا جا بمانم از قطار مُوهِبَت هایت #خداوندا مرا مَگذار تنها لحظه ای حتی🤲 اللّهم عجل لولیک الفرج 🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀
مشاهده در ایتا
دانلود
استوری علی کریمی پ.ن چیشد یهو ورق برگشت از جنگ خیابانی و اغتشاش و لیدری به نگرانی افزایش دلار و سکه پرداختید اقای لیدر اونجا نتونستی غلطی بکنی حالا جنگ اقتصادی راه انداختید؟ به این جنگهایی که به اخر خط رسیدن و از هر چیزی برای رسیدن به هدفشون استفاده میکنن میگن جنگ ترکیبی شنیدی میگن طرف ترکیبی میزنه یعنی هیچی دیگه بهش کارساز نیست همه رو میزنه باهم .حالا داستان براندازان جمهوری اسلامیه از روحانی که رئیس جمهور دیروز بود و حالا منتقد وقیح امروز .. تا علی کریمی تا همتی وقیح امروز تا فرخ نژاد و پرستو صالحی و بقیه شون یهو تصمیم گرفتن رو گرانی دلار مانور بدن. بدبختا برید پول و ویلا و طلا و پنتاوس هاتون‌رو چک کنید کم و زیاد نشه خدای نکرده . شما مرفعان بی دردو‌ چه به گرونی دلار . شماها خائن به این کشورید و غرب پرست . پس برید توی همون افق غرب گمشید و توو‌ی امور کشوری که به شما هیچ ربطی نداره دخالت‌نکنید و به غربتون برسید جا نمونید ازش با اونهمه معضلاتش که اصرار دارید همیشه اونور آب رو برای بیسوادای مجازی گل و‌بلبل نشون بدید @basiratdashtebashim
┄┅─✵💖✵─┅┄ اِلهی یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد یا عالی بِحَقِّ علی یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان @basiratdashtebashim ┄┅─✵💖✵─┅┄
🌺 بسم الله الرحمن الرحیم 🌺 🌺 یا رب العالمین 🌺 🌹 سلام بر همراهان عزیز 🌈 امروز شنبه 🔷 ۱۰ دی ۱۴۰۱ 🔷 ۷ جمادی الثانی ۱۴۴۴ 🔷 ۳۱ دسامبر ۲۰۲۲ 🔴@basiratdashtebashim
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها فرمودند: روز جمعه نزدیك غروب آفتاب به غلام خود مى فرمود: بالاى پشت بام برو، هر موقع نصف خورشید غروب كرد مرا خبر كن تا براى خود و دیگران دعا كنم.✨ @basiratdashtebashim ‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦✺💠✺✦۞✦┄
@Maddahionlinمداحی_آنلاین_مرتبه_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام_حجت_الاسلام_عالی.mp3
زمان: حجم: 2.26M
♨️مرتبه امیرالمومنین علی علیه السلام زمان سخنرانی فقط و فقط ۲ دقیقه و ۴۲ ثانیه . 👌سخنرانی بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 📡 حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. @basiratdashtebashim ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
الا ای چاه یارم را گرفتـند گلم، باغم، بهارم را گرفتند میان کوچه‌ها با ضرب سیلی همه دار و ندارم را گرفتند ... @basiratdashtebashim ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
# السلام علیک یا صاحب الزمان سلام هرصبح من به توست ای پسر فاطمه، نور هدی سبزترین باغ بهار خدا با تو دل از غصه رها می شود پاک تر از آینه ها می شود @basiratdashtebashim ‌‌‌‌‌❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اواخر شب بود که پسرم تازه به خواب رفته بود و من هم فرصت را غنیمت شمردم و تعدادی از برگه‌های امتحانات میان‌ترم دانشجوهایم را تصحیح کردم. از بس با پسرم کلنجار رفته بودم و بازی کرده بودم خسته شده بودم، به رختخواب رفتم  و زود خوابم برد، در خواب شهید همت را دیدم. با موتور تریل آمد ، چشمان درشت و زیبایش را به من دوخت و با لبخند گفت: بپر بالا! محو تماشای چشمان او بودم و بی اختیار سوار موتور تمیز و نوی او شدم. از کوچه ها و خیابان ها که گذشتیم، به در یک خانه رسیدیم.  ناگهان از خواب پریدم، سابقه نداشت که نیمه‌های شب بدون دلیل از خواب بیدار شوم. چهره‌ی نورانی و چشمان شهید همت در خاطرم تازه بود و به خوبی همه جزییات خوابم را می‌دانستم. به امید دوباره‌ی دیدن چشمهایش به خواب رفتم ، صبح زود بیدار شدم اما بدون دیدن دوباره‌ی چشمهایش! خوابی که دیدم بودم آنچنان شفاف و روشن بود که آدرس خانه‌ای که با شهید همت رفته بودم به خوبی در ذهنم مانده بود ، به دانشگاه که رسیدم در جمع دوستانم این خواب را تعریف کردم و گفتم:  به نظر شما تفسیر این خواب چیست؟ هر کس اظهار نظری می‌کرد ، بعد از دقایقی همه با هم گفتند: آدرس خانه را بلدی؟  گفتم: بله. گفتند: خوب معلوم است، حاج ابراهیم بهت گفته  باید آنجا بروی!  دل تو دلم نبود کلاس درس که تمام شد بلافاصله خودم را به در آن خانه رساندم. همه شواهد و جزییات مو به مو در خاطرم بود و این خانه دقیقا همان خانه بود، با آشوبی در دل و دستی لرزان زنگ خانه را زدم. پسر جوانی دم در آمد، با ابروهایی برداشته و موهایی ژولیده  گفت: بله کاری دارید؟! با عجله گفتم: شما با حاج ابراهیم همت کاری داشتی؟ نام حاج ابراهیم را که شنید ناگهان رنگش عوض شد و بدون مقدمه  شروع به گریه کرد. شانه‌های نحیف و استخوانی‌اش می‌لرزید و گلوله گلوله اشک بر محاسن نداشته‌اش می‌لغزید. حال او را که دیدم بی اختیار اشکم روان شد و دست او را گرفتم و یک یا الله گفتم و داخل خانه شدم. در میان اشک و هق هق گریه گفت: چند وقت هست می خواهم خودکشی کنم. دیشب آخرای شب داشتم تو خیابون راه می رفتم و فکر می کردم، که یک دفعه چشمم افتاد به تابلو اتوبان شهید همت. گفتم: می گن شماها زنده اید، اگر درسته یک نفر رو بفرست سراغم که من رو از خودکشی منصرف کنه.  الآن هم که شما اومدید اینجا و می گید از طرف شهید همت اومدید. او را در بغل گرفتم، تنها بود تنهای تنها! شانه‌های او می‌لرزید و قلب مرا هم می‌لرزاند. ذراتی از اشک که از حدقه چشمم جوشیده بود بر روی عینکم ریخت و دیدم را کم می‌کرد اما دید باطنی‌ام را زیاد.  تا دیشب معنای آیه قرآن را که می‌فرماید: شهیدان زنده‌ هستند و عند ربّهم یرزقون‌اند را نمی‌فهمیدم اما حالا ...واقعا شهیدان زنده‌اند 😭😭 اللهم عجل لولیک الفرج بدما الشهدا 🌴گوهر معرفت
امام خمینی رحمه‌الله‌علیه: یک ملتی که زن و مردش برای جانفشانی حاضرند و طلب شهادت می‌کنند، هیچ قدرتی با آن نمی‌تواند مقابله کند. @basiratdashtebashim
چقدر قشنگ این عکس ها کامل میشه 💔 عڪسِ یادگاری، برای روزهـای بی‌لبخند ما 😔 🌷 @basiratdashtebashim