eitaa logo
🔭🔍 بصیرت عمار
1.9هزار دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
6.5هزار ویدیو
60 فایل
﷽ ھوﷻ کانالی درجهت بصیرت افزایی خودمون 🚩 🇮🇷 کانال های پیشنهادی ما 👇 داستان📚 حکایت 📜 پند 🔑 👑 @Atredelneshin_eshgh 👑 کانال دانشجو🎓 🎓 @Official_Daneshjou ارتباط با ما👇 @serfanjahateettla #ڵفٺ‌ا‌زڪانال=دعاےفࢪج🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از ‌‌‌‌‌‌‌‌‌▫
🔻 ✍یک سینی گذاشته بودیم وسط ، حلقه زده بودیم دورش. داشتیم جمعیتی غذا می خوردیم که حاجی‌سلیمانی هم آمد. جا باز کردیم نشست. لقمه به لقمه با ما از همان سینی غذا برداشت و خورد. کنار سینی یک بطری کوچک آب معدنی بود. تا نیمه آب داشت. بطری را برداشت. درش را باز کرد و تا جرعه آخر خورد. انگار نه انگار که یکی قبلا از آن خورده. ما رزمنده عراقی بودیم ، حاجی هم فرمانده ایرانی مان ، همه کنار هم یک نوع غذا خوردیم ؛ عرب و عجم ، رزمنده و فرمانده. 📚منبع : کتاب سلیمانی عزیز