با سلام
یک خاطر کوچک از دفاع مقدس
در یکی از عملیاتها رزمنده ای در منطقه دشمن جا ماند و نتوانست به عقب برگردد و روزها زیر جنازه شهدا مخفی می شد و شبها فکری برای برگشت به خط خودی،تا اینکه گرسنگی و تشنگی داشت اذیت می شد،شیطان هم کمک میکرد تااینکه در حال نماز خواندن ظهر یکی از روزها بخود آمد و در دل گفت اگر #رزق نیست #رزاق که هست❤️
بلافاصله خدا به دلش انداخت که جیب شهدا را بگرده، همانطور که زیر جنازه شهید بود دست به جیب شهیدگذاشت و مقدارپسته ومغز بادام بسته بندی پیدا کرد و خورد و همان شب عرض رودخانه اروند را شنا کرد وبه خط خودی رسید✌️
🔸پس اگر رزق گران شده رزاق همیشه هست پس غصه برای چه
شادی روح شهدا صلوات🌹