eitaa logo
جهان در سپیده دم طلوع دلربای امام عصر (عج)
2.1هزار دنبال‌کننده
35.8هزار عکس
36.7هزار ویدیو
933 فایل
﷽ 🇮🇷☫﷽☫🇮🇷 @basirshou اللهم بارک لمولاناصاحب‌الزمان وظیفه ی منتظردرزمان غیبت چیست؟ سعی کنیم درزمان غیبت غرق نشیم حواسمون به میدان نبردوخاکریزدرجنگ نرم باشه 🆑️eitaa.com/joinchat/1663238346C8015084ebc 🆔️ @Shabeentezar👈راه ارتباطی
مشاهده در ایتا
دانلود
|📜|: °{متولد ✨مهرماه هزارو سیصد و هفتاد یک، 🍃آذری الاصل،متولد و ساکن رشت دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه تهران بود رزمی کار و بسیجی....🌺✨ به گفته ی پدر و مادر فرزندی پر انرژی و پر جنب و جوش😇 بود پدر میگویید نور ایمان از چشم های بابکش میریخت✨ مادر میگفت بابکش از بهترین ها❤️ بود خواهرش میگفت داداش بابکش عاشق آراستگی و تیپ زدن💖 بوده است و برادری که بغض از خانه های گلویش پیداست و برق اشک در چشمانش هویداست 😔میگوید بابک بسیار با ایمان بود✨🦋 ✔️جوان قصه ی جوانی دهه هفتادی،زیبا، ورزشکار، بسیجی ،دانشجو و..❤️✨ 🌻از همه موقعیت های دنیایی اش گذشت و در 96/8/27 در منطقه البوکمال سوریه🌹 به سوی پروردگارش پرواز کرد🕊...}• ♥️ ‍‎‌‌‎‎
یه‌رفیقۍ‌‌براے‌خودت‌انتخاب‌کن،🙃 که‌هروقت‌کنارش‌بود‌ۍ‌‌ نتونۍگناه‌کنۍ‌‌😉 🌵خجالت‌بکشۍو‌به‌حرمت‌ پاك‌بودن‌کارهایِ‌ رفیقت‌دست‌به‌گناه‌نزنۍ‌((:🖐🏼 ‍‎‌‌‎
🎞 🍃✨رفیق شهید: 🦋رفته بودیم راهیان نور ، موقع ای که رسیدیم🚖 خوزستان، بابک هرگز باکفش👟 راه نمیرفت،پیاده دراون گرما☀️.. میگفت : 🌻"وجب به وجب این خاک رو شهیدان🥀 قدم زدن.. زندگی کردند...راه رفتند... خون شهیدانمون دراین سرزمین ریخته شده💔.. و ما💢حق نداریم بدون وضو وباکفش دراین سرزمین گام برداریم." 🌷هرگز بابک دراین سرزمین بدون وضو راه نرفت و با کفش راه نرفت..💔✨🍃 ❤️ ✨ ‍‎‌‌‎‎
🕊 فقط‌جنگــ‌نیست...💣✋🏻 اگـربهش🌱 معتقد‌باشے🦋 قطعـا‌شهید‌‌میشے🙂 ‍‎‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
می خواست برای عروسیش کارت دعوت بنویسه اول رفته بود سراغ اهل بیت. یک کارت نوشته بود برای امام رضا (ع)مشهد. یک کارت برای امام زمان (عج )مسجد جمکران. یک کارت هم به نیّت حضرت زهرا (س) انداخته بود توی ضریح حضرت معصومه(س). قبل از عروسی، بی بی اومده بود به خوابش! فرموده بود: چرا دعوت شما را رد کنیم ؟ چرا به عروسی شما نیایم ؟ کی بهتر از شما ؟ ”ببین همه آمدیم ، شما عزیز ما هستی” 🌹 شهید مصطفی ردانی پور
🌸|•نہ‌بــه‌ازدوآج•| 🌸 ✨پدر‌ومادر،یک‌دختر‌از‌خانواده‌ی‌ نجیب‌و‌خوبی‌برایش‌ انتخاب‌کرده‌بودندکہ‌می‌دانستند‌ بابک‌راهم‌دوست‌دارد🌱، اما‌بابک‌موافقت‌نکرد.گفت: "بابا،شما‌به‌تصمیمات‌من‌اعتماد‌ داری‌ یا نه ⁉️پس‌بگذار‌من‌بر‌اساس‌ پیش‌بروم.‌فعلا‌برنامه‌و‌مسیر‌من‌چیز‌دیگری‌ است."✨🍃 🍂پدر‌وبرادرش‌خیلی‌اصرار‌داشتند‌ برود‌آلمان‌ادامه‌تحصیل‌بدهد.📚 ✔حتی‌موقعیتش‌را‌برایش‌فراهم‌کرده‌ بودند،اما‌خودش‌قبول‌نمی‌کردبرود.🌷 ❤️ ‍‎‌‌‎‎‎
همیشه‌میگفت؛ زیباترین‌شهادت‌رو‌می‌خوام! یه‌بارپرسیدم:شهادت‌خودش‌زیباست ‌زیباترین‌شهادت‌چطوریه؟! گفت‌:زیباترین‌ شهادت اینه‌که‌جنازه‌ای‌هم‌ازانسان‌باقی‌نمونه:) -شھید‌ابراهیم‌هادی
🎞 |برادرشهید| بابک فارغ التحصیل حقوق بود ،👨‍🎓 تورشته ای که فارغ التحصیل شده بود به بچه‌ها مشاوره میداد،👨🏻‍💻 تاجایی که مشکل داشتند بابک پیگیری میکرد و مشکلشون رو حل میکرد.✍🏻✌️🏻 حتی یک موردی براش پیش اومده بود ، یکی از دوستاش در "فومن" با یک مشکلی روبه رو شده بود،🖇 به من زنگ زد ، باهم دیگه رفتیم مشکلش رو حل کردیم.☺️ هلال احمر میرفت با دوستاش و کمک میکردند و فعالیت میکردند ، "دوستان بابک هم ، مثل بابک بودند "😇🌱 اونها هم همینجوری در جاهای مختلف مثل هلال احمر و مؤسسات غیر دولتی که کار خیر خواهانه میکنند، بااونها همکاری میکردند و میکنند.🌸☘ ♥️ ‍‎‌‌‎‎
هروقت کسے خواست پیشت غیبت کنه🗣🚫 بهش بگو یه لحظه واستا☝️🏼💕 بعد برو گوشیتو بیار📱🍂 ضبط صوتتو روشن کن؛ بعد بگو حالا غیبت کن...!🤭 اگه گفت چیکار میکنی...؟!🤔 بگو...🙂 خب خدا داره ضبط میکنه...😔💔 منم ضبط میکنم...😌 بعداز ترس اینکه پخش نشه مطمئن باش دیگه ادامه نمیده🤫🤭 حالا اونجا بهش بگو🗣 تو بخاطر اینکه دیدے من دارم ضبط میکنم حرفتو نزدی ولی... خداکه داره ضبط میکنه برات مهم نیست...😔🌱🎈 اینجا.گنـاه.ممــنوع
📜🎊 🌿🌼رفیق‌شهید🌿🌼 : 🌸منظور از کارهای ، کمک و سرکشی به نیازمندایی بود که خودش می‌شناخت و گاهی به آنها سر می‌زد و 🍁می‌کرد و اگر خانواده‌ای نمی‌توانست برای فرزندش لباس تهیه کند با هم دست آن بچه را می‌گرفتیم و 🌸برایش خرید می‌کردیم، گاهی تهیه می‌کرد و سعی می‌کرد همه این کارها را کسی متوجه نشود و به صورت انجام می‌داد، 🍁حتی در انجمنهای خیریه زیادی عضو بود. 🙃🌿