#سیریدرزندگینامهشهیدبابکنوری|📜|:
°{متولد ✨مهرماه هزارو سیصد و هفتاد یک،
🍃آذری الاصل،متولد و ساکن رشت
دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه تهران
بود رزمی کار و بسیجی....🌺✨
به گفته ی پدر و مادر فرزندی پر انرژی و
پر جنب و جوش😇 بود پدر میگویید نور
ایمان از چشم های بابکش میریخت✨ مادر
میگفت بابکش از بهترین ها❤️ بود خواهرش
میگفت داداش بابکش عاشق آراستگی و
تیپ زدن💖 بوده است و برادری که بغض از
خانه های گلویش پیداست و برق اشک در
چشمانش هویداست 😔میگوید بابک بسیار با
ایمان بود✨🦋
✔️جوان قصه ی جوانی دهه هفتادی،زیبا،
ورزشکار، بسیجی ،دانشجو و..❤️✨
🌻از همه موقعیت های دنیایی اش گذشت
و در 96/8/27 در منطقه البوکمال سوریه🌹
به سوی پروردگارش پرواز کرد🕊...}•
#شهیدبابڪنورے♥️
#خاطــره📜🎊
🌿🌼رفیقشهید🌿🌼 :
🌸منظور از کارهای #خیر،
کمک و سرکشی به نیازمندایی بود
که خودش میشناخت و گاهی به
آنها سر میزد و #کمکهای_نقدی
🍁میکرد و اگر خانوادهای نمیتوانست
برای فرزندش لباس تهیه کند با هم
دست آن بچه را میگرفتیم و
🌸برایش خرید میکردیم، گاهی
#وسایل_منزل تهیه میکرد و سعی
میکرد همه این کارها را کسی متوجه
نشود و به صورت #ناشناس انجام میداد،
🍁حتی در انجمنهای خیریه زیادی عضو بود.
#شهیدبابڪنورے
#کمک_به_نیازمندان🙃🌿
بهترین حس "دنیـــا" اینه که
یه رفیق شهید داشته باشے
بهش "نِگــــاه" کنی و ببینی اونم
داره دلتو "نگــــاه" می کنه.. :)👀💛✨
#رفیقشهیدمـ🌱
#شهیدبابڪنورے♥️
#خــــاطره🎞
✨پدرشہید:
«وقتی #بابڪ
می خواست بره #سوریہ من گفتم که بابڪ دیگه بر نمی گرده💔
بابک شهید میشه...🥀
او می گوید: موقع خداحافظے نای بلند شدن نداشتم..🍃✨
منو و بابڪ با چشم هایمان از همدیگر خداحافظے ڪردیم ومن از پشت سر پسرم را یڪ دل سیر نگاه ڪردم...😔
خواهرش می گوید: وقتے
بابڪ سوار ماشین🚖 شد و رفت من و مادرم خیلے گریہ 😭می کردیم ڪہ دیدیم بابڪ برگشت و گفت: 🍃خواهش می کنم گریہ نکنید این جورے اشک ها تون همیشہ جلوے چشمامہ..
بابڪسہ بار و رفت و برگشت و دفعہ چهارم ما رو خنداند☺️
و رفت🌷💔»
#شہیدبابڪنورے✨
#برادرآسمانی🌸