eitaa logo
بصیرطبس
1.1هزار دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
16.1هزار ویدیو
58 فایل
❤🌹🇮🇷
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | اذان به وقت حلب ▪️◾️▪️ ▪️پدر شهید عباس دانشگر می گوید: بعداز دو هفته از شهادتش، ساکش به دستمان رسید وسایل داخل ساک را یک به یک دیدم و ساک را کنار اتاق گذاشتم. در نیمه های شب ناگاه صدای اذان را شنیدم و از خواب پریدم، ساعت را نگاه کردم، دیدم نیم ساعت به اذان شرعی مانده، هیجان تمام وجودم را گرفته بود، دویدم در حیاط خانه که ببینم صدای اذان از مناره مسجد است یا نه! متوجه شدم صدای اذان از داخل خانه است، وقی خوب دقیق شدم، دیدم اذان از ساک کنار اتاق است. ▪️سراسیمه به سمتش رفتم و گوشی تلفن عباس در ساک بود، گرفتم، نگاهم به آن خیره شد... روی صفحه نوشته بود "اذان به وقت حلب" ▪️عباس دانشگر در تاریخ ۲۳ بهمن ۱۳۹۴ دختر عمویش را به همسری برگزیده بود، و کمتر از سه ماه از مراسم عقدشان در اول اردیبهشت سال ۱۳۹۵ عازم سوریه شد. 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با | @basirtabas
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | از اتاق عمل تا سنگلاخ های بیابان ▪️◾️▪️ ▪️وقتی مادرش از حسین بی خبر می ماند و ابراز نگرانی می کرد و می گفت: چرا یک روز زودتر زنگ نمی زنی؟ حسین می گفت: خیالت تخت باشد مادر جان، یک ربع بعداز شهادت من، خبر آن را در تلگرام خواهی دید، تا زمانی که خبری نشده خیالت از حال و روز من راحت و آسوده باشد که من سالم هستم. ▪️دقیقا پیش بینی حسین معزغلامی درست از کار درآمد خانواده اش در همدان مهمان بودند که خبر شهادت فرزندشان در فضای مجازی پیچید و آنها متوجه آسمانی شدنش شدند. گویی حسین سه روز قبل از شهادتش از ناحیه دست مجروح می شود اما کار را ادامه می دهد. 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با | @basirtabas
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | چمدان دامادی ▪️◾️▪️ ▪️همسر شهید حسین بواس می گوید: حسین آقا شب آخر رفت محمد جواد را بخواباند، قرارمان این بود یک شب من محمدجواد را بخوابانم یک شب حسین آقا. آن شب وقتی داشت محمد جواد را می خواباند تلفنش زنگ خورد، با اشاره پرسیدم داری می روی؟ گفت: بله، ساکش هم همیشه آماده بود. ▪️گفت طاهره لطفا وسایلم را بگذار داخل چمدان، کوله اذیتم می کند، میخواهم یک چیزی بردارم همه چیز بهم می ریزد، گفتم: باشه این دفعه وسایلت را می گذارم داخل چمدان دامادی. 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با | @basirtabas
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | سید میلاد، شهیدی که نه سرداشت نه دست ▪️◾️▪️ ▪️سیدمیلاد مصطفوی در اوج درگیری بعد از رشادت های به یادماندنی با اصابت گلوله قناسه به گلویش در جنوب حلب شهید شد و به خواسته قلبی اش رسید اما پیکرش نیامد، آنقدر آتش دشمن سنگین بود که هم رزم های او فقط توانسته بودند پیکرش را چند صد متر عقب بیاورند و در پستویی زیر شاخ و برگ درختان زیتون پنهان کنند. باز هم حرف، حرف خودش شد به هم رزم های خود سپرده بود (( من که شهید شدم پیکرم را به عقب نیاورید))، چرخ گردون چرخید تا میلاد به خواسته دلش برسد. 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با | @basirtabas
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | خانه‌ای که عطر و بوی حسینی داشت 🍃🌹🍃 🔻شهید محمدحسین محمدخانی در دوران دانشجویی اش در یزد خانه کوچکی را اجاره کرد. خانه‌ای که به خاطر عشق او به سیدالشهداء (ع) تبدیل به حسینیه شد و با پرچم و کتیبه های (( یاحسین(ع))) و یا (( یا ابوالفضل(ع)))، محلی برای برپایی هیئت شد. 🔺بعداز مدتی محمدحسین با چندتن از دوستان دانشجوی خود هیئت ((علمدار حسین(ع))) را پایه گذاری کردند که برنامه هایش در خانه خودش برگزار می شد. 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با | @basirtabas
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | اولین و آخرین ماموریت 🍃🌹🍃 🔻شهید مصطفی شیخ الاسلامی به خاطر سلامتی همسر و فرزندی که در راه بود، همیشه موضوع رفتن به سوریه را از خانواده اش پنهان می کرد. 🔸روز شهادتش هم او در اولین و آخرین عملیاتی که حضور داشت به نام ((محرم یک)) که هدفش، آزادسازی منطقه ای به نام (( وادی الترک)) بود. این عملیات به فرماندهی شهید (( محرمعلی مرادخانی)) بود که او هم در این عملیات به شهادت رسید. او در این عملیات آر پی جی زن بود. 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با | @basirtabas
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | شهیدی که برات شهادتش را از آیت‌الله بهجت گرفت 🍃🌹🍃 🔻شهید فرهاد کاظمی پس از مدتی از تحصیل در حوزه علمیه، خوابی را مشاهده کرد و پس از راهنمایی گرفتن از آیت الله ناصری، تصمیم گرفت تا به محضر آیت الله بهجت شرفیاب شود و خواب خود را تعبیر کند. پس از تعبیر خواب توسط آیت الله بهجت، فرهاد کاظمی نام خود را به عبدالمهدی تغییر داد و از ادامه تحصیل در حوزه علمیه انصراف داد و وارد سپاه شد. 🔸آیت الله بهجت دست روی زانوی شهید کاظمی گذاشت و پرسیدند: جوان شغل شما چيست؟ گفت: طلبه هستم. آیت الله بهجت فرمود: بايد به سپاه ملحق بشوی و لباس سبز مقدس سپاه را بپوشی. ️ دوباره پرسیدند: اسم شما چیست؟ گفت: فرهاد. 🔹آیت الله بهجت فرمود: حتماً اسمت را عوض كن. اسمتان را يا عبدالصالح يا عبدالمهدی بگذاريد. شما در شب امامت امام زمان(عج) ‌به شهادت خواهيد رسيد. 🔺شهید عبدالمهدی کاظمی؛ شهیدی که طبق گفته آیت الله بهجت، در شب امامت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در ۲۹ آذر ماه ۱۳۹۴ در سوریه به شهادت رسید. 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با | @basirtabas
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | شهید الوانی مردی از جنس اخلاص و عمل 🍃🌹🍃 🔻از خصوصیت اخلاقی بارز و مهم شهید محمدرضا الوانی اخلاص بود که در گمنامی وی تجلی یافت. بعد از شهادتش مشخص شد چقدر به مستمندان رسیدگی می‌کرد و برای رفع مشکلات مالی دوستانش خودش را زحمت می‌انداخت تا بلکه مشکل آنان را حل کند. برای خودش یک هشدار به صدقه طراحی کرده بود و آن را تلنگری برای خود می‌دانست. 🔺همسر شهید الوانی می‌گوید: " وقتی در سوریه ترکش به کتفش می‌خورد به من و مادرشان اطلاع ندادند تا اینکه روزی به بازار رفتیم و من دیدم همسرم از گرفتن بچه احساس سنگینی می‌کند. تعجب کردم که چرا بچه چند ماهه را به سختی بغل می‌کند، تا اینکه یکی از وی درباره بهبود کتفتش سؤال کرد و همسرم ناراحت شد که این راز را برملا کرد." 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با | @basirtabas
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | شياكوه لرزيد اما انشایی نلرزيد ▪️◾️▪️ 🔻شهید عبدالحميد انشایی ديدبان منطقه شياكوه بود. جايی كه برای آزادی‌اش ايثارها شده، تمام حركات دشمن را زير نظر داشت. منطقه شياكوه ارتفاعاتي در منطقه مرزی است که تسلط بر آن برای دو طرف درگير در جنگ حائز اهميت بود. 🔸عبدالحميد انشایی گرای دشمن را به توپخانه ارسال می‌کرد و با بی‌سيم موقعيت دشمن را اطلاع می‌داد و توپخانه نيز انجام وظيفه می‌کرد. در مدتی که در گيلان غرب حضور داشت دو نامه به خانواده نوشت، در هر كدام مقداری پول از حقوق سربازی خود گذاشت و سفارش كرد كه به فقرای محل بدهند. 🔺در لحظات آخر ناگهان بیسيم به صدا در می‌آید، بله صدای عبدالحميد است: « از قول من به امام و مادرم بگوييد شياكوه لرزيد ولي انشایی نلرزيد»، ديگر صدا قطع شد. فرمانده پشت بی‌سيم صدا زد: انشایی، انشایی، جواب بده ! اما ديگر صدایی نيامد. 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با | @basirtabas
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | آخرین دیدار پدر و فرزند 🍃🌹🍃 🔻سجاد مرادی قبل از رفتن دخترش را آماده پذیرفتن شهادت کرده بود و در تربیت فرزندش مفاهیمی مثل شهادت را گنجانده بود؛ وقتی روز موعود فرا رسید، خودش دخترش را آماده رفتن به مدرسه کرد و او را سوار بر سرویس کرد. 🔺وقتی‌که دختر ۸ ساله‌اش گفته بود " بابا خودت بعد از مدرسه میای دنبالم؟" گفت: بله؛ اما پس از فرستادن دخترش به مدرسه چون می‌دانست برگشتی در کار نیست در آسانسور ساختمان بغضش ترکید و گریه کرد. 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با | @basirtabas
🇮🇷﷽🇵🇸 📝 | بخشی از خاطرات همسر شهید رضا حاجی زاده 🍃🌹🍃 🔹همسر شهید حاجی‌زاده می‌گوید: " می‌دانست طاقت دوری اش را ندارم، همسرم بی­‌نهایت صبور بود. وقتی بحثمان می‌شد من نمی‌توانستم خودم را کنترل کنم، یکسره غر می‌زدم و با عصبانیت می‌گفتم تو مقصری، تو باعث این اتفاق شدی. او اصلا حرفی نمی‌زد، وقتی هم می‌دید من آرام نمی‌شوم می­‌رفت سمت در چون می‌دانست طاقت دوری اش را ندارم. آنقدر به همسرم وابسته بودم که واقعا دوست نداشتم لحظه ای از من دور باشد. حتی جلوی مسجد رفتنش را می‌­گرفتم. او هم نقطه ضعفم را می­‌دانست و از من دور می­‌شد تا آرام شوم. روی پله جلوی در می­‌نشست و می­‌گفت هر وقت آرام شدی بگو من بیام داخل. اصلا داد زدن بلد نبود. 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با | @basirtabas
🇮🇷﷽🇵🇸 📝 | جوانی که بعد از شهادت شناخته شد 🍃🌹🍃 🔻پدر شهید میثم نظری درباره فرزندش می‌گوید: «تازه بعد از شهادتش بود که فهمیدیم در چند موسسه خیریه برای سالمندان و نیازمندان کار می‌کند و شب‌ها برای رسیدگی به آنها به موسسه می‌رفت برایشان لباس می‌شست و آنان را به حمام می‌برد.» 🔺خواهر شهید با اشاره به خصوصیات اخلاقی برادرش بیان می‌کند: " به‌خاطر روحیاتش خیلی در مدرسه اذیت می‌شد و احساس می‌کرد که در این مسیر آینده‌ای ندارد اما در این میان معلم دینی دوران دبیرستانش تاثیر عمیقی بر او گذاشت، طوری که او نماز شب و نماز اول وقتش ترک نمی‌شد. خواهرش شهادت میثم را ثمره تاثیر عمیقی می‌داند که معلم دینی میثم بر او گذاشت. او گفت غیرت میثم زبانزد خاص و عام بود طوری که در محل نمی‌گذاشت به کسی بی احترامی شود اما این غیرت باعث نشده بود که او با بی احترامی و خشونت با دیگران برخورد کند. 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با | @basirtabas