eitaa logo
با ولایت
128 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.2هزار ویدیو
68 فایل
بسم رب الشهداء طلبه امیر بیانی جهادتبیین وگفتمان انقلاب آموزش: مخاطب شناسی خطابه تولیدمحتوا ذکرمصیبت کلاسداری روان شناسی تبلیغ تبلیغ چهره به چهره تبلیغ فامیلی مشاورگروههای تبلیغی
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شعر هیأت
🔹غافل شدیم...🔹 ما ز سیر و دور گردون از خدا غافل شدیم ما ز آب، از گردش این آسیا غافل شدیم... لب به حرف توبه نگشودیم با موی سفید در چنین صبحی ز غفلت از دعا غافل شدیم یاد شنبه، تلخ دارد جمعۀ اطفال را ما چرا زَاندیشۀ روز جزا غافل شدیم؟ گر چه پیری قامت ما را به صیقل ساخت خم با چنین روشن‌گری ما از جلا غافل شدیم عمر چون سیل بهاران رفت با چندین خروش ما ز خواب‌آلودگی‌ها زین صدا غافل شدیم 📝 🌐 shereheyat.ir/node/2841@ShereHeyat
هدایت شده از شعر هیأت
علیه‌السلام 🔹درمان درد ما🔹 باید برای درک حضورش دعا کنیم خود را از این جهان خیالی جدا کنیم هرگز برای پرزدن از پیله دیر نیست از جنس عشق، بال و پری دست و پا کنیم گم کرده‌ایم ما خودمان را و لازم است در ندبه‌ها شکایت از این ماجرا کنیم در حیرتم از این‌که غریبیم و باز هم هرگز نشد که یادی از آن آشنا کنیم شرط است در طریق محبت که جان خویش همواره از تعلّق عالم رها کنیم ما از هرآنچه غیر رخ دوست خسته‌ایم بی او چگونه با دل بی‌چاره تا کنیم؟ «خورشید را برای ظهور آفریده‌اند» فکری برای رفتن این ابرها کنیم... تنها حضورِ اوست که درمان دردِ ماست باید برای درک حضورش دعا کنیم 📝 🌐 shereheyat.ir/node/4088@ShereHeyat
هدایت شده از شعر هیأت
قدس‌سره 🔹انفاس مسیحایی🔹 مثل شیرینی روحانی یک رؤیا بود سال‌هایی که در آن روح خدا با ما بود یاد باد آن شکرین فرصت ایام وصال که به کوتاهی یک خاطرۀ زیبا بود وقت آیینه به تسبیح جمالش خوش بود حال پروانه ز کار نگهش شیدا بود کس ندانست که با او ز نهان‌خانۀ اُنس چه حکایات لطیف و چه هدایت‌ها بود عارفی بود که در فصل بلند نگهش باب نورانی برهان تماشا وا بود همۀ آینه‌ها را به تشهّد واداشت نور اسماء و صفاتی که در او پیدا بود هر چه از دامن خوش‌بوی کرامات افشاند همه انفاس مسیحایی روح‌افزا بود شرح اسرار سبک‌روحی او داشت نسیم کاین‌چنین در چمن لاله و گل غوغا بود پرده از راز شهیدان سحر بر گیرید تا ببینند که با او چه کرامت‌ها بود 📝 🌐 shereheyat.ir/node/3352@ShereHeyat
هدایت شده از شعر هیأت
قدس‌سره 🔹ای روح خدایی!🔹 ای آفتابی که زمین شد مدفن تو هفت آسمان راه است تا فهمیدن تو هفت آسمان راه است تا درک نگاهت راه است تا مفهوم چشم روشن تو از تو چه باید گفت ای روح خدایی از تو چه... وقتی محو شد در او «من» تو قلبی جوان در سینهٔ تو در تپش بود حس کرد این را سال‌ها پیراهن تو دل را به اوج آسمان‌ها برد روحت روحت نشد هرگز زمین‌گیر تن تو در راه تو ای آفتاب سبز ماندیم در سایهٔ ماهیم بعد از رفتن تو 📝 🌐 shereheyat.ir/node/281@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹وعدهٔ خدا🔹 ای انتظارِ جاری ده قرن تا هنوز بی‌تو غروب می‌شود این روزها هنوز اما هنوز چشمِ جهانی به راه توست این جمعه آه می‌رسی از راه یا هنوز...؟ با اشتیاق رؤیت تو رو به آسمان هر چشم، خیره است ولی ابرها هنوز... باران پاک رحمتی و خاک می‌کشد هر لحظه انتظار نزول تو را هنوز تو وعدهٔ خدایی و جاری‌ست یاد تو در خواهش مکرّر هر «ربنا» هنوز در انتظار جمعهٔ تو ندبه می‌کند ناحیهٔ مقدسهٔ کربلا هنوز... 📝
برای مظلومیت روزی به نیزه رفته شده از سر عناد روزی دگر در آتشِ این قوم کج نهاد یک روز سوخت پشتِ درِ خانۀ علی آن مصحف شریف که جانم فداش باد قدر کتاب وحی ندانست هیچ رو ملجم به روی آیت حق تیغ برگشاد یک روز هم ورق ورقش آه آه آه در کربلا به زیر سم اسبها فتاد زان قوم تیره روز، فزون در عقیده بود از روی شرم، سر به بیابان گذاشت «باد» حرمت نداشت قاری قرآن مصطفی چوبی یزید بر لب و دندان او نهاد! امروز نیز تیرۀ نامردمانِ جهل آتش زنند مصحف حق را در آن بلاد خواهد هرآنکه یادِ کتاب از جهان برد خود می‌رود ز یاد، چنانی که بِن زیاد کوتاهِ قصّه، می‌گذرد آنچه رفته‌ است اینک نمانده هیچ اثر از ثمود و عاد https://eitaa.com/bavelalyat14
هدایت شده از شعر هیأت
علیه‌السلام 🔹شب آرزوها🔹 غم کهنۀ در گلویم حسین است دم و بازدم، های و هویم حسین است اگر چشم من آبروی مرا ریخت چه غم؟ بعد از این آبرویم حسین است به دنبال نامی به جز عشقم اما سرانجام هر جست‌وجویم حسین است شب آرزوها شب جمعه باشد و کتمان کنم آرزویم حسین است؟ به سجاده گفتم که مایل بیفتد که از این سحر سمت‌وسویم حسین است سرآغاز عالم... سرانجام عالم... خلاصه بخواهم بگویم، حسین است 📝 🌐 shereheyat.ir/node/3816@ShereHeyat
🔹سیر در آیات عالَم🔹 نشستم پیش او از خاک و از باران برایم گفت خدا را یاد کرد، از خلقت انسان برایم گفت «أَلَم أَعْهَد إِلَيكُم يا بَنی آدَم» برایم خواند از آن عهدی که آدم بست -آن پیمان- برایم گفت برایم یک به یک تاریخ انسان را ورق می‌زد به یاد نوح بود از کشتی و طوفان برایم گفت به ابراهیم و موسی و به اِل‌یاسین سلامی کرد به نور حق پناه آورد و از شیطان برایم گفت «محبت زنده زنده دفن شد با دختران در خاک» زمین را زیر و رو کرد از غم پنهان برایم گفت سپس «إِنَّ اَلَّذِينَ آمَنُوا» را بر زبان آورد نگاهی سوی مولا کرد، از ایمان برایم گفت مرا خوف و رجای حرف‌هایش جذب خود می‌کرد که آیه آیه از «تکویر» و «اَلرَّحمان» برایم گفت هزار و چندصد سال است در دل حرف‌ها دارد شکایت کرد و از عصیان و از نسیان برایم گفت سراسر شوق بودم سِیر در آیات عالَم را سراپا گوش بودم آنچه را قرآن برایم گفت 📝 🌐 shereheyat.ir/node/5874@ShereHeyat
بهاران قد علم کرده ولی رنگ قیام‌َ‌ت نیست قبای سبز پوشیده درختی که به نام‌َت نیست چه معنا می دهد عیدی که یارت را نمی بینی چه دارد هفت‌سینی که در آن سروِ امامَت نیست بساط این دُکان‌داران پشیزی هم نمی ارزد زمانی که متاع آن کتابی از کلام‌َت نیست مقام جبرئیلی هم بیابد..،باز بی اجر است پری که استراحتگاه آن بالای بام‌َت نیست گناه روسیاهی مثل من صحرانشین‌ات کرد بمیرد نوکرت ارباب..، این شأن مقام‌َت نیست همین که دست من را رو نکردی از تو ممنونم تو آقایی ‌و غیر از آبروداری مرامَ‌ت نیست دمِ تحویل سال کهنه..،نـُو کن کاسه‌ی ما را نمیخواهیم ظرفی را که در حدِّ طعام‌َت نیست به گریه‌کردن یعقوب هایت اعتنایی کن اگرچه این طریق‌ عاشقی‌کردن به کام‌َت نیست کسی این آخر سالی مرا گردن نمی گیرد به جز تو هیچکس پشت و پناه این غلام‌َت نیست بساط کفن و دفنم کاش در خاک نجف باشد جز این هیچ اتفاقی در خُورِ حُسن ختام‌َت نیست اگر امسالِ ما بی کربلا باشد..،بُکُش ما را که این جا ماندن هر سال،کم از قتل‌عام‌َت نیست تو را جان‌ همان گودال‌رفته..،خواهشاً برگرد به لبهایش قسم دردی چو دوریِ مدام‌َت نیست ▪️ ▪️ همان شاهی که دیگر بعد غارت بی عمامه شد همان جسمی که دیگر بعد مرکب‌ها سلامَت نیست @bavelalyat14
باز با یادِ تو از غم شدم آزاد... سلام میزنم عشق تو را یکسره فریاد؛ سلام شد علی(ع) نام تو و ضامن آهو لقَبت صد و ده بار به تو؛ حضرتِ صیاد؛ سلام از همانجا به منِ خسته محبت داری از همینجا به تو از جانبِ من باد؛ سلام کرد از مشرقِ ایوانِ تو خورشید طلوع سورهٔ شمس به گلدستهٔ تو داد؛ سلام ماه بر پیچ و خم پرچم ِ تو بست دخیل داد بر محضرت از صحن گوهرشاد؛ سلام ابر زائر شد و بالایِ سرِ گنبدِ تو قطره قطره قطره از لبش افتاد؛ سلام آمدم خانهٔ تو...از همه جا رانده شدم خانه ام شد حرَمت! خانه ات آباد!..سلام میشود حالِ دلم خوش! برسد بر گوشم- -با صدایت اگر از پنجره فولاد: سلام دست بر سینه رسیدم که گدایت باشم یا معین الضعفا، دست مریزاد...سلام! @bavelalyat14
یادتان باشد لباس مشکیم را تا کنید گوشه ای از قبر من این جامه را هم جا کنید کاش من در شام تاسوعا بمیرم تا شما خرجیم را نذر خرج ظهر عاشورا کنید ... هم کفن دارم و هم قومی که دفنم می کنند پس فقط هنگام دفنم یاد آن آقا کنید از صدای ناله ها و گریه های مادرم بیشتر یاد غم صدیقه ی کبرا کنید آه من مردم ولی یک کربلا قسمت نشد پیش مردم مایلم این نکته را حاشا کنید مرگ من آمد ولی آقا نیامد، حیف شد! فرصت دیدار را شاید شما پیدا کنید https://eitaa.com/bavelalyat14
علیه‌السلام 🔹سربلند🔹 بر نیزۀ شقاوت این فتنه‌زادها گیسوی توست، سلسله‌جنبان بادها... بر نیزه می‌برند سرت را كه بعد از این سرسبز و سربلند بماند به‌یادها خورشید، با تلاوت لب‌های تشنه‌ات خوانده‌ست بر طلوع سرت، «اِن یكاد»ها هر روز، دشمنان تو، بی‌آبروترند تا زنده‌اند زینب و زین‌العبادها... تا هست بی‌وفایی و تا هست نقض عهد هر كوفه لعنتی‌ست به ابن‌ زیادها!... https://eitaa.com/bavelalyat14