eitaa logo
با ولایت تا شهادت
191 دنبال‌کننده
17هزار عکس
10.2هزار ویدیو
9 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹چه کسانی از ایران همراه حاج قاسم به شهادت رسیدند؟ ▪️شهدای همراه سپهبد شهید 🌹 عکس بالا: پورجعفری‌ 🌹 پایین سمت راست: 🌹 سمت چپ: 🌹 🌹چهارمین شهید ایرانی حادثه 13 دی‌ماه شهید وحید زمانیان است. این شهید متولد سال 1371 و اهل شهر ری تهران است http://eitaa.com/bavelayattashahadat2
♨️ ترس برادر مرگ است... مایک چهارشنبه شب در زادگاهش ایالت کانزاس گفت: «از آخرین باری که مرا دیدید وزن زیادی کم کردم. من ملاحظات امنیتی بسیار زیادی دارم، زیرا ایرانی ها سعی در کشتن من دارند. آنها یک میلیون دلار جایزه برای سر من گذاشته‌اند.» بدبخت بعد از ترور حاج رستم ایران‌زمین، ۴۰ کیلوگرم تو 6 ماه کم کرده... @bavelayattashahadat2
توییت یک آمریکایی درباره حاج قاسم سردار سلیمانی از طبقه کارگر ایران بیرون آمد. او درجات را طی کرد و به یکی از بهترین ژنرال های قرن بیستم تبدیل شد. چون از ایران محافظت می‌کرد، سردار سلیمانی توسط دولت من ترور شد. در روزی که این کار انجام شد، بسیاری از آمریکایی‌ها خشمگین شدند. در شهرهای آمریکا تظاهراتی رخ داد اما این گزارش نشد ما می‌دانیم که سردار سلیمانی کیست و عمیق ترین احترام را برای دفاع او از ایران قائل هستیم. متاسفم. 🇮🇷 @bavelayattashahadat2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️، محصول مشترک شیاطین استکبارصهیونی و مرتجعین منطقه، توانست دین عقلانی و اخلاقی و سراسر معنویت را در میان جوامع بشری و حتی درمیان مسلمانان به صورت هیولایی ضدانسانیت و نفرت انگیز نمایش دهد و بسیاری از نسل جوان مسلمان را نیز از دین خدا بیزار کند. 🎯دلیل اعتراف و به ایجاد داعش توسط آمریکا این بود که چرا با آن همه برنامه ریزی و تلاش و هزینه که آمریکا برعهده گرفت، اما بازهم داعش نتوانست، اسلام را ریشه کن کند!... ‼️و البته در این میان، هزاران افسوس که ما هم هنوز عظمت و ابعاد کار و را نفهمیدیم و قدر نشناختیم💔... 📚، ، حقیقتی فراتر از افسانه های ملل و اسطوره های تاریخ بشریست🇮🇷 @bavelayattashahadat2
یک انقلابی دو آتیشه! 🔻 ...حالا من یک «انقلابی دوآتیشه» بودم و بدون ترس از احدی، بی‌محابا [علیه رژیم] حرف می‌زدم... با تعدادی از جوان‌های کرمان بر دیوارها شعارنویسی می‌کردیم... عمدهٔ شعارها «مرگ بر شاه» و «درود بر خمینی» بود. 🔸 اواخر سال ۵۶ بود. مدت‌ها امتحان برای گواهی‌نامه رانندگی می‌دادم. قبول شده‌بودم. به مرکز راهنمایی و رانندگی برای گرفتن گواهی‌نامه خود مراجعه کردم. افسری بود به نام آذری‌نسب. گفت: «بیا تو، اتفاقاً گواهی‌نامه‌ات رو خمینی امضا کرده؛ آماده‌است تحویل بگیری.» من از طعنهٔ او خیلی متوجه چیزی نشدم. مرا به داخل اتاقی هدایت کردند. دو نفر درجه‌دار دیگر هم وارد شدند... هیچ راه گریزی نبود. آن‌ها با سیلی و لگد و ناسزای غیرقابل بیان می‌گفتند: «تو شب‌ها می‌روی دیوارنویسی می‌کنی؟!» آن‌قدر مرا زدند که بی‌حال روی زمین افتادم. از بینی و صورتم خون جاری بود. یکی از آن‌ها با پوتین روی شکمم ایستاد و آن‌چنان ضربه‌ای به شکمم زد که احساس کردم همهٔ احشای درونم نابود شد. به‌رغم ورزشکار بودن و تمرینات سختی که می‌کردم، توانم تمام شد و بیهوش شدم... سه روز از شدت درد تکان نمی‌توانستم بخورم؛ اما انرژی جدیدی در خود احساس می‌کردم. ترس از کتک خوردن و شکنجه فروریخته بود. فکر کردم هر چه باید بشود، شد! ...با هر ضربه و لگدی کلمه «خمینی» در عمق وجود من حک شده‌بود. 📚 | زندگینامه‌ی خودنوشت سردار شهید حاج 📖 صص ۶۴ تا ۶۷ @bavelayattashahadat2
✌️ روز فریاد مسلمانان علیه ظلم🇵🇸🇮🇷 🌟شهید سپهبد : همه‌ی دعوای غرب با عالم اسلام بر سر مسجدالاقصی و همه‌ی توطئه‌های حول عالم اسلامی هم بر سر همین مسجد است. @bavelayattashahadat2