eitaa logo
باید قوی شویم
47 دنبال‌کننده
930 عکس
541 ویدیو
28 فایل
🌾#رهبر_انقلاب:🔅ملت عزیز ایران باید همتشان این باشد که قوی بشوند!🔅 #آتش_به_اختیار #فعال_فرهنگی . . 💢ارتباط با ادمین (جهت ارسال نظرات و پیشنهادات، سؤالات و شبهات...): @Abdozahra5
مشاهده در ایتا
دانلود
باید قوی شویم
‍ 🔅یا عالیُ به حق علیّ🔅 📍در همه‌ی دورانهای زندگی، (علیه السلام) است. 🎯نوجوانهای ده ساله و دوازده ساله و سیزده چهارده ساله میتوانند به علی اقتدا کنند؛ او را الگوی خودشان قرار بدهند. چرا؟ 🌀چون او در ده یازده سالگی، اول کسی بود که را شناخت و پذیرفت و به دنبال راه افتاد. این، خیلی مهم است. یک کودک ده یازده ساله حقیقت را در میان آن همه دشمنی و انکار بشناسد و پای آن بایستد و برای آن سر از پا نشناسد. 🎯جوانهای بیست ساله و بیست‌ودو ساله و بیست‌وپنج ساله میتوانند امیرالمؤمنین را الگوی خودشان قرار بدهند؛ چرا؟ 🌀چون او کسی بود که در بیست‌وسه سالگی - که پیغمبر اکرم در آن زمان از به فرمود - مهمترین بار این هجرت بزرگ را بر دوش گرفت و پیامبر عزیزترین شخصیتهای خاندانش را به او سپرد تا با خودش از مکه به مدینه بیاورد. وکالت خودش را در مکه به او داد که امانتهای مردم را بدهد، قرضهای پیغمبر را ادا کند، طلبهای او را جمع‌آوری کند و در مدینه به پیامبر ملحق شود. شب هم که بنا بود بریزند در آن خانه و پیغمبر را با شمشیرهاشان قطعه قطعه کنند، او بود که حاضر شد جای پیغمبر بخوابد؛ خود را در معرض این خطر قرار بدهد. این شخصیت را ببینید! عظمت را ببینید! این میشود الگو.🌱 🔹وقتی پیغمبر در مدینه حکومت تشکیل داد، امیرالمؤمنین شد سرباز درجه‌ی یک پیغمبر در تمام این ده ساله؛ از بیست‌وسه سالگی تا سی وسه سالگی. ❄️هر جا پیغمبر مسئله یا مشکلی داشت، علی بن ‌ابی طالب (علیه‌السّلام) اول کسی بود که آنجا در کنار پیغمبر و برای دفاع از حقیقت پیغمبر حاضر بود. در جنگها پیشروِ جنگ، او بود؛ در گرههای مشکل و باز نشدنىِ جنگهای پیغمبر، شمشیر او گره‌گشا بود. هرجا همه عقب مینشستند، او جان خود را کف دست میگرفت و میرفت جلو. هیچ چیز هم برای خود نخواست؛ یکسره در راه خدا و برای خدا و در خدمت پیغمبر. پیغمبر که از دنیا رفت، امیرالمؤمنین حق خلافت را متعلق به خودش میدانست؛ برای این کار اقدام هم کرد، حرف هم زد، ابلاغ دعوت هم کرد؛ بعد که دید نمیشود، بعد که دید اگر او وارد میدان شود و کار دعوت به خود را ادامه دهد، اجتماع مسلمانان از هم میپاشد، کنار کشید. «فصبرت و فی العین قذی و فی الحلق شجا». 🔵بیست و پنج سال، امیرالمؤمنین به خاطر و انسجام و برقراری از حق خود - که آن را برای خود مسلّم میدانست - هیچ نگفت... . 🔺اینهاست که یک انسان را اینجور بر قله‌ی آفرینش بنی بشر مینشاند. اینهاست که انسان را تبدیل می کند به یک خورشید فروزان در طول تاریخ بشری، که غروب ندارد. ♻️بعد که بیست‌وپنج سال گذشت و امیرالمؤمنین یک مرد پنجاه و هفت هشت ساله - در سنین پیری - بود، مردم آمدند اصرار کردند، التماس کردند، گفتند باید بیائی، باید قبول کنی، دست برنمیداریم؛ امیرالمؤمنین، اول قبول نمیکرد، بعد وقتی دید که از همه جای دنیای اسلام خیلی از مردم آمده‌اند و اصرار میکنند - از مصر، از عراق، از خود مدینه؛ بزرگان، مهاجرین، انصار - و میگویند یا علی! غیر از تو هیچ کس نیست که بتواند این جامعه را اداره کند و این مشکلات را حل کند، گفت خیلی خوب، قبول میکنم؛ و قبول کرد. 🎯از لحظه‌ای که این مسئولیت را قبول کرد، تا لحظه‌ای که فرق مبارکش در شکافته شد، یک روز و یک ساعت از مطالبه‌ی آن حقی و حقیقتی که اسلام به خاطر او بنا شده بود، دست برنداشت؛ نه رودربایستی، نه مجامله، نه ملاحظه، نه ترس، نه ضعف، مانع او نشد. ( در تاریخ ۱۳۸۶/۵/۶) ↰ باید بدونی... ↳ @bayad_bedunii