eitaa logo
تولد دوباره (درمسیر بندگی )
297 دنبال‌کننده
32.8هزار عکس
18.2هزار ویدیو
452 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹در پی در گذشت گردان میثم(داش مشتی ها) ▪️خبر ناگوار فوت شهادت گونه سید ابوالفضل کاظمی فرمانده میثم این عاشق دلسوخته باعث تاثر شد برای آن عزیز سفر کرده علو درجه و برای بازماندگان صبر جمیل و اجر جزیل از درگاه ایزد منان خواهانم هدیه به روح بلند آن سردار عشق چند بیت ذیل تقدیم می گردد 🔸هر آن مردی که نوشد می ز مینای جوانمردی 🔸بر او شایسته باشد نام زیبای جوانمردی 🔸به دنیای جوانمردان قدم بگذار تا بینی 🔸چه لذت بخش، دنیائیست، دنیای جوانمردی 🔸کرم،لطف وسخاوت،مهر و مردم خواهی و رأفت 🔸گذشت و عاطفت اینهاست معنای جوانمردی 🔸زبان الکن ،بیان قاصر به وصف کاظمی زیرا 🔸وجودش بود لبریز از صفتهای جوانمردی 🔸چو هم نامش ابوالفضل در مسیر عاشقی رفتی 🔸به پامی کرد اندر جبهه، غوغای جوانمردی 🔸نهادی سر به‌کف از عشق همچون میثم تمار 🔸که تا آنرا کند ایثار مولای جوانمردی 🔸بسان شمع سوزان بود گردش خیل پروانه 🔸دل دریائیش چون طور سینای جوانمردی 🔸ندای ارجعی را تا شنید از حضرت باری 🔸بگفت لبیک و مهمان شد به مولای جوانمردی روحش شاد. امیر حلوائی اصفهانی میثم گردان مشتی ها 🇮🇷کانالهای نشریه عبرتهای عاشورا🇮🇷 🌍 eitaa.com/ebratha_ir  ایتا 🌍 splus.ir/ebratha.org  سروش
⭕️ وصیت نامه‌ی هفده ساله‌ی لشکر ویژه ۲۵ : شهادت بهترین عروس دنیا 🔹️ شهید رضا حق شناس حمزه سیدالشهدا در وصیت نامه اش می‌نویسد: ■ خدایا، خواب بودم، بیدارم کردی. مریض بودم، شفایم دادی. □ رضا بودم، رضایت دادی تا به معشوق برسم. ■ در دام نفسانیات اسیر بودم، آزادم کردی □ و در آخر تشنه­ ای بودم در کویر و در جستجوی آب می­ گشتم، مرا به آب رساندی و سیرابم کردی. ■ معبودا، معشوقا، قسم به عشق، همان عشقی که عاشقان مجنونند و عاقلان در خون □ قسم به عشقی که همه ما را به معشوق می­‌رساند و همان عشقی که رسول­‌الله را به عرش می­‌رساند. ■ همان عشقی که مولایم علی (ع) در نماز مثل بید می­‌لرزید و روح از بدنش خارج و اشک از گونه­‌هایش سرازیر می‌شد □ همان عشقی که فاطمه (سلام­ الله علیها) در سن 18 سالگی عاشق معبود می­شود و مظلومانه به دیار رب می­رود. ■ خدایا چه­ طور شکرگزارت نباشم در صورتی­که امانت خود را به قیمت والایی می­خری و بالاترین درجه که همان شهادت است، شامل حال آنان که در راه تو جهاد کردند، می­کنی 🔸️ پدرم! می­دانم که می­خواستی دامادم کنی، ولی بدان عروس من شهادت و تیری که برقلبم می­خورد، عقد ما را می­خواند و خانه نو را در قبر کوچکم انتخاب کردم تا به مردم بشناسانم که پدرم این­ چنین پسری را داماد کرده و پسرش عاشق یکی از بهترین عروس های دنیا را که همان شهادت است، شده است.