eitaa logo
محفل بیان معنوی ۱۱۰
206 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
155 فایل
سوره آل عمران:آیه ۱۰۴ 🌹وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ   ارتباط باادمین @yanoor113
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از طلاب الکریمه
🔷🔶 دانشجو سر کلاس دارد، تحقیق کلاسی را از کپی میکند، در امتحان از روی مینویسد، برگه امتحانی اش پر است از که تحویل استاد میدهد، بعد از امتحان دهها می بافد از بیمار بودن تا فوت عمه اش، بلکه نمره قبولی بگیرد! بعد همین دنبال مبارزه با در جمهوری اسلامی است!!! و هر روز پُست روشنفکری میگذارد! این دانشجو فردا روزی، مدیرکل، وزیر و یا دیگری خواهد شد. مبارزه با فساد را از خود شروع کنیم! حکومت و دیگران پیشکش @tollabolkarimeh 🌷
مراسم عقد تموم شده بود... تو اتاق عقد فقط خانوما و محارم زهراخانم وماه داماد حضور داشتن.🎊 تا اینکه درو زدن و بقیه آقایون فامیل،برادرشوهرا،عموها و... اجازه خواستند بیان داخل و به عروس خانم تبریک بگن😊 مادر زهرا خانم گفت: اگه میشه بگید الان نه ،چند لحظه صبر کنن. روشو کرد به خانوما و یه جوری که آقایون از پشت در نشنون اعلام کرد لطفت حجابتون رو رعایت کنید...❤️ بعضیا مانتوشون رو پوشیدن ،روسری شون رو سر کردن و رفتن سراغ تجدید آرایش💄 بعضیام اصلا تکون نخوردن😐 زهرا خانوم ما که عروس💍شده بود رفت جلوی آینه با یه دستمال و کمی آب تمام آرایش روی صورتش رو پاک کرد...☺️ یه دفعه یه عزیزی دید وبهش گفت: چی کار میکنی مثلا عروسیا....😧 زهرا لبخند تلخی زد😏 و جواب داد:عزیزم من عروس همسرم هستم نه عروس همه آقایون... بعد هم چادر سفیدش رو که موقع عقد سرش بود درآورد و از مادرش یه چادر ضخیم و تقریبا رنگ تیره و به دور از هیچ گونه جذابیت گرفت. بعد رو کرد به همسرش و پرسید من قشنگ نشدم؟ همسرش گفت :یعنی چی؟تو همیشه قشنگی برا من...😃 زهرا گفت نه منظورم اینه که اگه با این پوشش دیگه قشنگ و جذاب نیستم اجازه بدید آقایون بیان داخل... تو چشمهای همسرش خیره شد...😶 آخه میدونی چیه؟ من همین چند لحظه پیش زمان خطبه عقد با شما عهد بستم كه فقط فقط همسر و دلبر شما باشم...☺️ لذت دیدن زیبایهای من منحصرا برا چشمای شماست لذت شنیدن صدای لطیف من هدیه به گوش های شماست لذت لمس کردن دستهای من فقط سهم دستان گرم و قدرتمند شماست... قند تو دل آقای داماد آب شد...😍😍😍 دیگه چشمهاش فقط زهرا رو میدید... عشقش قرص و محکم شد... احساس کرد یه کوه حیا و عفت وفاداری پشتش ایستاده... خدارو شکر کرد و تو دلش گفت: بعد از اون همه سختی و مراقبت تو دوران مجردی خدا جونم... ممنونم... بهم رزق بی حساب عطا کردی...😌😌😌 به قلم: مبلغ حجاب @hejabuni | دانشگاه حجاب