eitaa logo
محفل بیان معنوی ۱۱۰
206 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
155 فایل
سوره آل عمران:آیه ۱۰۴ 🌹وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ   ارتباط باادمین @yanoor113
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 👨‍❤️‍👨👨‍❤️‍👨 💥زن ها راحت تر می توانند دیگران را بخوانند... ✳️💯مردها در این مورد خیلی تر عمل می کنند، مردها از زن ها از روی چهره ،به قصد یا احساس پشتِ آن پی می برند.👌 🔴خانم جان اینقد بافی نکن واس خودت شوهرت نمیتونه ذهن تو رو بخونه ،به خدا نمیتونه بخونه ⚡️ 💞 بانوان عزیز 🌺شما به عنوان یک زن احتمالا از این ناتوانی مردها خیلی هستید و آن را به پای بی توجهی می گذارید، ✅اما مردها واقعا این زنانه شما را ندارند لطفا احساسات تان را به بیاورید تا آنها متوجه شوند... 🍃❤️ @SabkeZendegi6
🔆 ⚪️ تخته سنگ 🔸در زمان‌های گذشته، پادشاهی تخته سنگ را در وسط جاده قرار داد و برای این که عکس العمل مردم را ببیند، خودش را در جایی مخفی کرد. 🔹بعضی از بازرگانان و ندیمان ثروتمند پادشاه بی‌تفاوت از کنار تخته سنگ می‌گذشتند؛ بسیاری هم غر می‌زدند که این چه شهری است که نظم ندارد؛ حاکم این شهر عجب مرد بی‌عرضه‌ای است و… با وجود این هیچکس تخته سنگ را از وسط بر نمی‌داشت. 🔸نزدیک غروب، یک روستایی که پشتش بار میوه و سبزیجات بود، نزدیک سنگ شد. بارهایش را زمین گذاشت و با هر زحمتی بود تخته سنگ را از وسط جاده برداشت و آن را کناری قرار داد. ناگهان کیسه‌ای را دید که زیر تخته سنگ قرار داده شده بود. کیسه را باز کرد و داخل آن سکه‌های طلا و یک یادداشت پیدا کرد. 🔴 پادشاه در آن یادداشت نوشته بود: هر سد و مانعی می‌تواند یک شانس برای تغییر زندگی انسان باشد. ☑️ @Masaf
🔆 🔴 «قدر عافیت» 🔸پادشاهى با نوكرش در كشتى نشست تا سفر كند، از آنجا كه آن نوكر نخستین بار بود كه دریا را می‌دید و تا آن وقت رنج‌هاى دریانوردى را ندیده بود، از ترس به گریه‌وزارى و لرزه افتاد و بى‌تابى كرد، هرچه او را دلدارى دادند آرام نگرفت. 🔸ناآرامى او باعث شد كه آسایش شاه برهم بخورد، اطرافیان شاه در فكر چاره‌جویى بودند، تا اینكه حكیمى به شاه گفت : اگر فرمان دهى من او را به طریقى آرام و خاموش مى‌كنم. 🔹شاه گفت: اگر چنین كنى نهایت لطف را به من نموده‌اى. 🔸حكیم گفت: فرمان بده نوكر را به دریا بیندازند. 🔹شاه چنین فرمانى را صادر كرد. او را به دریا افكندند. او پس از چندبار غوطه خوردن در دریا فریاد مى‌زد مرا كمك كنید! مرا نجات دهید! سرانجام موی سرش را گرفتند و به داخل كشتى كشیدند. او در گوشه‌اى از كشتى خاموش نشست و دیگر چیزى نگفت. 🔹شاه از این دستور حكیم تعجب كرد و از او پرسید: حكمت این كار چه بود كه موجب آرامش غلام گردید؟ 🔸حكیم جواب داد: او اول رنج غرق‌شدن را نچشیده بود و قدر سلامت كشتى را نمى‌دانست. 🔺قدر عافیت را آن كس داند كه قبلاً گرفتار مصیبت گردد. ✅ @Masaf
🔆 🔴 «در زندگی مردم شَر نندازیم!» 🔹دختری درسش را میخواند و سر کار میرود، فامیلی او را در مهمانی می‌بیند میگوید "شوهر نکردی؟ میتُرشیا!" حرفش را میزند و میرود ولی روح و روان دختر را به هم میریزد. 🔸زنی بچه‌ دار شد، دوستش گفت "برای تولد بچه،‌ شوهرت برات هیچی نخرید؟ یعنی براش هیچ ارزشی نداری؟" بمب را انداخت و رفت. ظهر که شوهر به خانه آمد کار به دعوا کشید و تمام! 🔸جوانی از رفیقش پرسید "کجا کار می‌کنی؟ ماهانه چند می‌گیری؟ صاحبکار قدر تو رو نمیدونه!" از شغلش دلسرد شد و درخواست حقوق بیشتر کرد، صاحب کار هم قبول نکرد و اخراجش کرد! 🔹پدری در نهایت خوشبختیست؛ یکی میگوید "پسرت چرا بهت سر نمی‌زند؟ یعنی برات وقت نمیگذاره؟" با این حرف صفای قلب پدر را تیره و تار می‌کند! 🔺این است سخن گفتن به زبان شیطان؛ در طول روز خیلی سؤال ها را ممکن است از همدیگر بپرسیم: "چرا نخریدی؟ چرا نداری؟ چطور زندگی می‌کنی؟" ممکن است هدفمان صرفا کسب اطلاع باشد، یا از روی کنجکاوی یا... اما نمی‌دانیم چه آتشی به جان شنونده می‌اندازیم! ♦️مفسد و شرور نباشیم♦️ ✅ @Masaf
✍ از بزرگی پرسیدند مردم در چه حالت شناخته می‌شوند؟ پاسخ داد: 1⃣ اقوام در هنگامِ غربت 2⃣ مرد در بیماریِ همسرش 3⃣ دوست در هنگامِ سختی 4⃣ زن در هنگامِ فقرِ شوهرش 5⃣ مؤمن در بلا و امتحانِ الهی 6⃣ فرزندان در پیریِ پدر و مادر 7⃣ برادر و خواهر در تقسیمِ ارث 🍃❤️@SabkeZendegi6
🔆 🔻بعضی آدم‌ها خسیسند. خساست انواع مختلف دارد یک نوع خساست هم هست به اسم خساست کلامی! طرف اشتباه می‌کند، دست و دلش می‌لرزد بگوید "ببخشيد" 🔹یکی را دوست دارد، انگار جانش را می‌گیرند بخواهد بگوید "دوستت دارم" کاری برایش می‌کنی، انگار از بند دلش کنده می‌شود بگوید " ممنون" و ... 🔻حرف‌های خوب مالیات ندارند اما گاهی نگفتنشان هزینه‌های هنگفتی به اطرافیانمان تحمیل می‌کند! ☑️ @Masaf
🔆 ✍ هر ۱۰۰ تا مشتری، پنج تای بعدی نذر امام زمان 🔹چند وقت پیش کیف مدرسه‌ پسر و دخترم رو دادم برای تعمیر. نو بودند ولی بند و یکی از زیپ‌های هر کدوم خراب شده بود. کاغذ رسید‌ رو از تعمیرکار تحویل گرفتم و قرار شد یکی دو روزه تعمیرشون کنه و تحویلم بده. 🔸دو روز بعد، حدود ساعت ۱۱ شب برای تحویل کیف‌ها مراجعه کردم. هر دو تا کیف تعمیر شده بودند. 🔹کاغذ رسید رو تحویل دادم و خواستم هزینه تعمیر رو بپردازم که تعمیرکار به من گفت: شما میهمان امام زمان هستید! هزینه نمی‌گیرم، فقط یه تسبیح صلوات نذر ظهورش بخونید! 🔸از شنیدن نام مولا و آقایمان کمی جا خوردم و گفتم: تسبیحِ صلوات رو حتما می‌خونم، ولی لطفا پول رو هم قبول کنید! آخه شما زحمت کشیده‌اید و کار کرده‌اید. 🔹تعمیرکار گفت: این نذر چند ساله منه. هر صد تا مشتری، پنج تای بعدیش نذر امام زمانه! 🔸بعد هم دسته‌ قبض‌هاش رو به من نشون داد. هر از چندگاهی روی ته‌ فیشِ قبض‌ها نوشته شده بود: «میهمان امام زمان!» 🔹سپس ادامه داد: این یه نذر و قراردادیه بین من و امام زمان و نفراتی که این قبض‌ها به اونا میفته؛ هر کاری که داشته باشن، مجانی انجام می‌شه، فقط باید یه تسبیح صلوات نذر ظهور آقا بخونن! 🔸از تعمیرکار خداحافظی کردم، کیف‌ها رو برداشتم و از مغازه بیرون اومدم. تا مدت‌ها داشتم به کار ارزشمند و جالب این تعمیرکارِ عزیز فکر می‌کردم... 🔹به این فکر کردم که اگر همه ما در همین حد هم که شده برای ظهور قدمی برداریم، چه اتفاق زیبایی برای خودمون و اطرافیانمون میفته! 🔸من تصمیمم رو گرفتم. اولین قدم این بود که این عمل خداپسندانه رو برای دیگران هم نقل کنم. 🆔 @Masaf
✍️همسرش [همسر علامه طباطبایی] که بیمار شد، 27 روز تمام کار و زندگی اش را رها کرد و به طور شبانه روزی به او می رسید. ❤️بعد از مرگ او تا چهارسال، هر روز می رفت کنار مزارش. بعد از آن چهارسال هم که فرصت کمتری داشت، به طور مرتب دو روز در هفته (روزهای دوشنبه و پنج شنبه) سر مزار همسرش می رفت و امکان نداشت این برنامه را ترک کند. 🌹به شاگردش هم پولی داده بود تا به کسی بدهد و تا یک سال هر هفته در شبهای جمعه در حرم (سلام الله علیها) به نیابت از همسر مرحومه‌اش زیارت نامه بخواند. 🌷 می‌فرمود: " بنده‌ی خدا باید حق شناس باشد. اگر آدم نتواند حق مردم را ادا کند، حق خدا را هم نمی‌تواند ادا کند." 📚برشی از کتاب "مشق مهر"
🔆 ✍ در لحظه زندگی کن 🔹ﺷﺨﺼﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭘﻠﻮﯼ ﻏﺬﺍﯾﺶ ﺭﺍ ﺧﺎﻟﯽ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ، ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﻣﺮﻏﺶ ﺭﺍ ﻣﯽﮔﺬﺍﺷﺖ ﺁﺧـﺮ کاﺭ و ﻣﯽگـفت: ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻢ ﺧـﻮﺷﻤﺰﮔﯽﺍﺵ ﺑﻤﺎﻧﺪ ﺯﯾﺮ ﺯﺑﺎﻧﻢ. 🔸ﻫﻤﯿـﺸﻪ ﻫﻢ ﭘﻠﻮ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ، ﺳﯿﺮ ﻣﯽﺷﺪ، ﮔـﻮﺷﺖ ﻭ ﻣـﺮﻍ ﻏﺬﺍ ﻣﯽﻣﺎﻧﺪ ﮔﻮﺷﻪ ﺑﺸـﻘﺎﺑﺶ! ﻧﻪ ﺍﺯ ﺧـﻮﺭﺩﻥ ﺁﻥ ﭘﻠﻮ ﻟﺬﺕ ﻣﯽﺑﺮﺩ، ﻧﻪ ﺩﯾـﮕﺮ ﻣﯿﻠﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺧـﻮﺭﺩﻥ ﮔـﻮﺷﺖ ﻭ ﻣـﺮﻏﺶ! 🔸ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﺟﻮﺭﯼ ﺍﺳﺖ؛ ﮔﺎﻫﯽ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﻧﺎﺟﻮﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﺗﺤﻤﻞ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ ﻭ ﻟﺤﻈﻪﻫﺎﯼ ﺧـﻮﺑﺶ ﺭﺍ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﯾﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻌﺪ! ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﻣﺸـﮑﻼﺕ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﻮﺩ. 🔹ﮐﻤﺘﺮ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﺭ ﻟﺤـﻈﻪ ﺭﺍ ﺑﻠﺪ ﺑﺎﺷــــﯿﻢ! ﻫﻤﻪ ﺧــﻮﺷﯽﻫﺎ ﺭﺍ ﺣﻮﺍﻟﻪ می‌کنیم ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﺩﺍﻫﺎ، ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﻧﺒﺎﺷﺪ، ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ، ﺩﺳﺖ ﻭ ﭘﻨﺠﻪ گـرم کرﺩﻥ ﺑﺎ ﻫﻤﯿﻦ مشکلات ﺍﺳﺖ. 🔸یک ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻣﯽﺁﯾﯿﻢ و ﻣﯽﺑﯿﻨﯿﻢ ﯾﮏ ﻋﻤـﺮ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺧـﻮﺭﺩﻥ ﭘُــلوی ﺧﺎﻟﯽ ﺯﻧﺪﮔﯽﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩﻩﺍﯾﻢ ﻭ ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﻣﺮﻍ ﻟﺤﻈﻪﻫﺎ ﺩﺳﺖ ﻧﺨﻮﺭﺩﻩ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﮔﻮﺷﻪ ﺑﺸﻘﺎﺏ. 🆔 @Masaf
🔆 ✍ معجزه کن 🔹مردم به دنبال معجزه هستند اما در بيشتر اوقات تعريفی كه از معجزه دارند، درست نيست. 🔸معجزه است اگر بتوانی بَدی را ببينی ولی با خوبی پاسخ بدهی، با كلامت، جنگی را خاموش و صلح را برقرار کنی. 🔹معجزه است اگر بتوانی در جايی كه نتوانی كمک كنی، با نگاهت مهربانی را توسعه دهی. 🔸معجزه است اگر بتوانی در جايی كه می‌توانی انتقام بگيری، ببخشی و به جای لعن و نفرين، دعای خير كنی. 🔹معجزه است اگر رنج ديگران، رنج تو باشد. 🔸معجزه است اگر در دم و بازدم‌هايت، خدا حضور داشته باشد. 🔹معجزه است اگر بتوانی به جای اينكه همه مردم دنيا را تغيير دهی، خودت را تغيير بدهی. 🔸معجزه است اگر برای موفقيت ديگران دعا كنی و خانه‌ات محلی برای آرامش باشد. 🔰 و در آخر معجزه است انسان بودن. 🆔 @Masaf
🌹به همه احترام بذار حتی اونایی که لیاقتشو ندارن! نه به‌عنوان یه انعکاس از شخصیت اونا بلکه به عنوان یه بازتاب از وجود خودت ❤️ یعنی؛ به کسایی احترام بذاری که نه برات کاری کردن و نه قرارِ کاری کنن! 👌 وگرنه همه به آدمایی که بهشون نیاز دارن احترام میذارن✔️ ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ @TehranTanhamasiri
🔆 ✍ اعمالت را نسوزان 🔸کارت بانكی‌ام رو به فروشنده دادم و با خيال راحت منتظر شدم تا كارت بكشه، ولى در كمال تعجب، دستگاه پيام داد: "موجودى كافى نمی‌باشد!" امكان نداشت، خودم می‌دونستم كه اقلاً سه برابر مبلغى كه خريد كردم، در كارتم پول دارم. 🔹از فروشنده خواستم كه دوباره كارت بكشه و اين بار پيام اومد: "رمز نامعتبر است." 🔸اين بار فروشنده با بی‌حوصلگى گفت: آقا لطفا نقداً پرداخت كنيد، پول نقد همراهتون هست؟ فكر كنم كارتتون رو پيش موبايلتون گذاشتين كلاً سوخته... 🔹در راه برگشت به خانه مرتب اين جمله فروشنده در سرم صدا می‌كرد؛ "پول نقد همراهتون هست؟" 🔸خدايا... ما در كارت اعمالمان كارهاى بسيارى داريم كه به اميد آن‌ها هستيم مثلاً عبادت‌هايى كه كرديم، دستگيرى‌ها و انفاق‌هايى كه انجام داديم و ... 🔹نكند در روز حساب و كتاب بگويند موجودى كافى نيست و ما متعجبانه بگوييم: مگر می‌شود؟ اين همه اعمالى كه فكر می‌كرديم نيک هستند و انجام داديم چه شد؟ 🔸و جواب بدهند: اعمالتان را در كنار چيزهايى قرار داديد كه كلاً سوخت و از بين رفت! كنار «بخل» كنار «حسد» كنار «ريا» كنار «بى‌اعتمادى به خدا» كنار «دنيادوستى» 🔹نكند از ما بپرسند: نقد با خودت چه آورده‌اى؟ و ما كيسه‌هایمان تهى باشد و دستانمان خالى... . 🔺خدايا! از تمام چيزهايى كه باعث از بين رفتن اعمال نيكمان می‌شود، به تو پناه می‌بریم. 🆔 @Masaf