فرض کنید #رءیس_جمهور برات دعوت نومه بفرسته که بیا و با من ملاقات خصوصی کن!#خداوکیلی با سر میریم با اینکه خوشمون ازش نمیاد و ازش خسته هم هستیم😂!
ولی جای بسی شرم و خجالته که سلطان السلاطین ؛که سلطنت همه پادشاهان با ذره ای از سلطنت او قابل قیاس نیست دعوتمون میکنه برای ملاقات هیچ محل نمیگذاریم!
#بازبان شیرین دعوت میکنه می فرماید:#عبدی یعنی #بنده_من مثل اینکه #مادرت صدات بزنه پسرم!
#التماست میکنه می فرماید به حقی که به گردنتون دارم قسمتون میدم؛منو دوست داشته باشید.
#چشم انتظار هست می فرماید: ای عیسی تا کی چشم انتظار بنشینم و بندگانم نیایند.
#و....
#آخ و هزاران #آه که این حرفها خرید دار نداره و نداره!
بیخیال،اول صبح بعد از #نماز_صبح از دل برات نوشتم.
@bayanebazyar
#خواستم_نشد_بیچاره_ام_کردی!
هر وقت خواستم به حرف با تو بنشینم #چرت چشمان مرا بگرفت!
نکند از #چشم تو افتاده ام دیگر نمیخواهی مرا ببینی!
نکند نمیخواهی #صدایم بشنوی!؟
آری احساس خطر نموده ام !
نکند در #غل و #زنجیر افتاده ام و نمیدانم!
گناهانی مرا به زنجیر بسته که دیگر کامم شیرین به #نجوای با تو؛زبانم به گفتن #راز با تو و دستان پر از #نیازم به دراز شدن به سوی تو ؛ #توفیق نمی یابد.
تو خود گفتی #لذت_مناجات را می گیرم و گرفتی😭
#چه_به_سخت_مصیبتی_گرفتارم_نمودی!
http://eitaa.com/joinchat/1502281752C7ca74b8cc2
#تلنگر
امشب قبل از خواب در یک اتاق خلوت با دو عضو از اعضای بدن کمی حرف بزنیم
با #چشم:
ای چشم خیلی مراقبت کردم گردی غباری تو را نگیره؛اما حال تو چگونه خواهد بود وقتی در جهنم کاسه ات لبریز از آتش شود.
از میله سرمه دان(توتیا)وحشت داشتی؛وقتی میخ های سرخ شده را بر تو بکوبند چه حالی خواهی داشت؟!😢
با #سر:
ای سر من که در دنیا تو را جز بر بالش پنبه ای یا پر از پر قو نگذاشتم چه خواهی کرد وقتی فرشتگانی با خشم گرزهای آهنینی سرخ شده را بر تو بزنند.
_چقدر اینجا خوشگذارنیم
_چقدر استراحت... !
_چقدر همآغوشی ...!
_چقدر عزت و تجمل ....!
اما! بدا به این حال و حول زودگذر که مرا از شرافت ،عزت،خوشی و همآغوشی سرمدی قیامت محروم کرد...
هر که مثل من است و بیچاره مجلس ماتم بگیرد و ناله سر دهد اینگونه:
أَنَا صَاحِبُ الدَّوَاهِی الْعُظْمَی
منم صاحب مصیبتهای بزرگ
✍ #رضا_بازیار_منصورخانی
#ممنون_که_انتشار_میدی.
#عضویت
http://eitaa.com/joinchat/1502281752C7ca74b8cc2