#گپ_و_گفت_مرده_ای_با_سلمان
ای سلمان اگر قیچی برمیداشتند و گوشت بدنم تکه تکه می کردند برام راحت تر بود از لحظه جون دادن...خیلی سخت بود وقتی درقبر گذاشتند و همه رفتند؛یکی اومد گفت بنویس هر آنچه انجام دادی گفتم فراموش کردم! گفت:"احصاه الله ونسوه"همه راخدا ثبت وضبط کرده من میگم تو بنویس!کوچک و بزرگ همه و همه نوشته شد!"و وجدوا ما عملوا حاضراً " تا جایی که هر آنچه انجام داده بودم جلوی چشمم حاضر بود
بعد او نامه اعمالم را به گردنم انداخت،گویی تمامی کوههای دنیا را به گردنم انداخته بودند.
خیلی سخت و سنگین بود تا اینکه فرشته ای بنام منکر آمد و ادامه ماجرا...
✍ #رضا_بازیار_منصورخانی
#شما_هم_انتشار_دهید.
#عضویت=پسند
http://eitaa.com/joinchat/1502281752C7ca74b8cc2