˼چگونھ جسم ٺو ࢪا تا خیمه ھا ببرم؟
ٺو تڪه تڪه اۍ باید جدا جدا ببرم..💔🍃˹
• قاسم بن الحسن
4_6041733424450898289.mp3
8.5M
^#نواےعاشقی💔^
زیارت عاشـــــورا
با نواے حاج قاسم ..🌱
@mamanogolpooneha☘
روشـــツــنی خونه [🌙]
↯#منبـــــرمجازے🍃 خدارحمـــــت کنه کسی رو که به وقت نعمت هاے خدا خودش رو گـــــم نکنه ...🌱
02 علم بابرکت.mp3
3.82M
↯#منبـــــࢪمجازے🌱↯
نعمــت با برکـت
فرق میکنـــــہ...🌺
برکت فقط براے کمیّت نیست
بلکه کیفیته ..👌
#استاد_عالی
@mamanogolpooneha☘
دارد سوزناڪ ترین ساز جهان
ڪوڪ میشود...
علے لای لای... علی لای لای ...
*شیرین تر از عسل*
داستان شب ششم
هوا تاریک شده بود 🌑 از سپاه دشمن صدای خنده و شادی و خوشحالی میومد😠
اما خیمه های امام حسین علیه السلام ساکت بود 😔
همه به فکر جنگی بودن که فردا شروع میشد 😔
امام حسین علیه السلام🌹 یارانشون رو جمع کردن 💐و بهشون گفتن دشمن فقط دنبال منه 😔با شما کاری نداره تا هوا تاریکه🌑 اگر میخواین برید و جونتون رو نجات بدید🌼 .
در میان اون جمع یک نوجوانی بود که از همه سنش کمتر بود اون نوجوان قاسم، برادر زاده امام بود🌺
میون اون جمع قاسم بلند شد و از امام حسین علیه السلام پرسید🌺
عموجان اگر من پیش شما بمونم فردا کشته میشم؟
امام حسین علیه السلام از او پرسیدن بنظر تو مرگ چطوری هست 🌷
قاسم گفت اگر در راه تو باشه از عسل هم شیرین تر هست🍯 .
امام فرمودن فردا تو شهید میشی🌹
امام دوباره به یارانشون گفتن هر کس میخواد بره، چون اگر بمونه فردا کشته میشه💐
اونشب تعدادی از همراهان امام وقتی هوا تاریک بود فرار کردن و رفتن😔
امام ماندن و خانواده و ۷۲ نفر یار💐.
اونشب قاسم خیلی به سوال عموش فکر کرد🌹 .
عموش در رابطه با مرگ ازش پرسیده بود
قاسم فکر کرد آیا جواب خوبی به سوال امام داده یا نه🌹
همون موقع چشماش روی هم گذاشت تا بخوابه که احساس کرد کلی پروانه نورانی🦋🦋 دورش دارن پرواز میکنن چشماش رو باز کرد ولی هیچی ندید🌿 دوباره چشماش رو بست و دوباره همه جا پر از پروانه های نورانی شد 🦋.
اونشب هر بار که قاسم چشماش رو روی هم می گذاشت پروانه ها رو میدید🦋 و بمحض اینکه چشماش رو باز میکرد پروانه ها ناپدید میشدن🌿
صبح شد🌕 و روز مبارزه بزرگ رسید☄ مبارزه توی سرزمینی به اسم کربلا بود
سپاه دشمن🏇🏇 مقابل سپاه کوچک امام حسین علیه السلام ایستاده بودن😱
یکدفعه سربازهای دشمن تیرهاشون رو داخل کمون گذاشتن و به طرف یاران امام پرتاب کردن🏹🏹🏹
تعداد زیادی از یاران امام حسین علیه السلام کشته شدن😭 و تعدادی زخمی شدن😭 پسر بزرگ امام حسین علیه السلام به میدان رفتن و شهید شدن😭
قاسم آماده بود به میدون بره و بجنگه😔 امام وقتی قاسم رو دید گریشون گرفت🌹 امام به سر تا پای قاسم نگاه کردن به خودشون گفتن چطور پسری با این قد و قواره کوچک میتونه با سربازهای دشمن بجنگه😔 و پیروز بشه امام با خودش فکر کرد او هنوز برای جنگیدن کوچیکه🌹